تا همین دیروز وقتی خانواده‌ای عزیزی را از دست می‌داد، پروسه متفاوتی برای برگزاری ختم انجام می‌شد که کرونا در این مساله نیز تغییرات شگرفی را ایجاد کرده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مواجهه با مرگ برای اکثریت تجربه‌ای عجیب است. آنقدر عجیب که شاید برخی از ما فکر می‌کنیم عمری جاودانه داریم و قرار نیست هیچ‌گاه قرار نیست طعم مرگ را بچشیم.

اگر در میان بهشت زهرا قدم زده باشید، سنگ‌تراشی قبر‌ها و شعرنوشته‌های روی آن‌ها مثالی خوبی است که هر خانواده‌ای در رقابت با بقیه سعی در زیباسازی قبر عزیز از دست رفته‌اش است، غافل از اینکه این امور تنها به درد این دنیا می‌خورند و توشه راهمان در آن در دنیا هیچ چیزی جز اعمالمان نیست.

وقتی روی قبر‌ها راه می‌روم، حواسم را جمع می‌کنم تا پایم را روی سنگ قبر‌ها نگذارم و به آرامی از میانشان رد شوم. برخی از قبر‌ها آخرین تصویر چهره عزیزانشان را بر روی سنگ قبر‌ها حک کرده‌اند و آدم حس می‌کند که تصویر آنان با آدم حرف می‌زند و شاید تنها حرف مشترکشان این باشد که دنیا و متعلقاتش زودگذر است و همه باید دیر یا زود همه را برای وراث خود باقی بگذاریم. پس دل نبندید و فکر توشه راه باشید.

با آمدن کرونا دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست و با خودم فکر می‌کنم این ویروس چقدر عجیب تمامی رویه‌های مرسوم زندگی‌مان را تغییر داده است. ذهنم به سال‌های دور فلش بک می‌خورد که هرسال با خانواده پیش از سال تحویل ودر آخرین پنج‌شنبه سال در کنار قبر مادربزرگم جمع می‌شدیم و برایش فاتحه‌ای می‌فرستادیم. کاری که امسال موفق به انجام دادنش نشدیم و همه آخرین پنج‌شنبه و جمعه آخر سال گذشته را در خانه گذراندیم.

انگار همین دیروز بود که خانواده متوفی پس از دست دادن عزیزشان درگیر طی کردن پروسه‌های مراسم‌های مختلف می‌شدند تا جایی که برگزاری ختم‌های لاکچری هم در این میان کم نبود. مراسم‌هایی که این روز‌ها شکل متفاوتی یافته و نهایتا فرد متوفی با همراهی حضور تعداد محدودی از بستگانش راهی دیار آخرت می‌شود.

از مراحل متفاوت کفن‌پیچی و شستشوی متوفیان مبتلا به کرونا که بگذریم، شاید یکی از مهمترین مباحث در مواجهه با این بیماری، دفن متوفیان است که پروتکل‌های خاصی را می‌طلبد.

راهرویی از ساختمان پشت غسالخانه وجود دارد که متوفیان مبتلا به کرونا را از آنجا به داخل آمبولانس‌ها انتقال می‌دهند. افراد با لباس‌های مخصوص برانکارد‌های حامل متوفیان را به سمت آمبولانس‌ها می‌برند و آمبولانس‌ها از آنجا راهی قطعه‌های بهشت زهرا می‌شوند.

من و گروه رسانه‌ای که همراهم بودند، هم از این مساله مستثنی نبودیم، پیش از اینکه بخواهیم سوار ماشین شویم، لباس‌های مخصوص را تعویض کرده و آن را با رعایت احتیاط در سطل زباله انداختیم و از آن پس راهی قطعه ۲۴۳ شدیم. قطعه‌ای در میان قبر‌های عادی که خانواده متوفی آن را برای عزیز از دست رفته‌شان انتخاب کرده بودند.

ما که رسیدیم هیچ‌خبری نبود و حتی قبرکن‌ها هم هنوز به قطعه مذکور نرسیده بودند. کمی که ایستادیم. آنان آمدند و با خودم فکر کردم حالا با توجه به شرایط کرونایی چندساعت باید اینجا معطل باشیم که مشخص شد قبر پیش از این کنده شده است و اکنون قبرکن‌ها تنها اندکی از خاک روی قبر را برمی‌دارند و عملا بیشتر کار از قبل انجام شده است.

خبری از خانواده متوفی نیست. آمبولانس حاوی متوفی مبتلا به کرونا که به نزدیک قطعه رسید. همه افراد از آنجا چند متر دور شدند تا آنان روند این کار را انجام دهند. شاید حمل کنندگان جنازه پنج نفر هم بیشتر نبودند، اما صدای لااله الا‌الله آرامی در فضا پیچیده شده است.

دلم می‌خواهد ساده از مساله کنار بروم، اما غریبی این تشییع جنازه عجیب حالم را دگرگون می‌کند. آرام آرام از چشم‌هایم اشک جاری می‌شود و سعی می‌کنم تا بدور از نگاه همراهان، آن را سریع پاک کنم.

به جز مسئولان تدفین سازمان بهشت زهرا (س) و چند عکاس و خبرنگاری که من هم جز آن‌ها بودم، هیچ‌کس در آن حوالی دیده نمی‌شود. گویی همه عزادار غربت متوفیانی هستند که این روز‌ها غربیانه به خاک سپرده می‌شوند.

نزدیک یکی از قبرکن‌هایی که در چند متری‌ام ایستاده است، می‌شوم. سنش زیاد است و فکر می‌کنم این صحنه برایش تکراری شده باشد.

آرام با او وارد گفتگو می‌شوم و از تفاوت کارش در این روز‌های کرونایی می‌پرسم که در جوابم می‌گوید تعداد متوفیان بیشتر شده است.

با صدای گرفته‌ای می‌گوید تنها تفاوت تشییع و تدفین کرونایی‌ها در این است که تنها ۴ تا ۵ نفر از خانواده آنان در سازمان بهشت زهرا حضور پیدا می‌کنند و پس از دفن او را تنها می‌گذارند.

از تفاوت نحوه دفن متوفیان کرونایی با دیگر افراد می‌پرسم که در جوابم می‌گوید: «پیش از اینکه جنازه را در قبر قرار دهیم، آهک می‌ریزیم و پس از گذاشتن جنازه نیز این کار تکرار می‌شود. پس از آن سنگ لحد گذاشته می‌شود و یا علی از تو مدد و تمام».

هنوز سوال‌هایم از او ادامه دارد، اما عجله دارد برود تا به پروسه دفن متوفی دیگری بپردازد و نمی‌توانم بیشتر از این وقتش را بگیرم.

در همین زمان مسئولان سازمان بهشت زهرا (س) تاکید دارند که هرچه سریع‌تر از کنار این قطعه دور شویم چراکه براساس رویه همیشگی اجازه حضور به خانواده متوفی تا پیش از دفن عزیز از دست رفته‌شان داده نمی‌شود، اما آنان پس از دفن می‌توانند از فاصله‌ای دور بر سر خاک حضور یابند. در نتیجه آرام آرام باید از قبر دور شویم تا خانواده متوفی بتوانند با آسودگی خاطر بر سر خاک عزیزشان حاضر شوند.

همینطور که از قبر‌ها عبور می‌کنم تا سوار ماشین شویم به این مساله فکر می‌کنم که تا همین چند وقت پیش هزینه‌های خانواده متوفی پس از دست دادن عزیزشان به اوج می‌رسید. کم نبودند آن‌هایی که از مرگ افراد خانواده خود هم درس نگرفته و برای مراسم گرفتن با یکدیگر به چشم و هم‌چشمی می‌پرداختند و با لاکچری برگزار کردن ختم‌ها با هم رقابت می‌کردند، اما حالا اوضاع چقدر متفاوت شده است.

در پایان باید گفت کرونا هر بدی که دارد، چهره واقعی‌تری از مرگ را به انسان‌ها نشان داده است. سرنوشتی که گریبان‌گیر همه ماست و نباید آن را فراموش کرد. همه رفتنی هستیم، اما‌ای کاش روز رفتنمان با توشه‌ای دست پر پر راهی دیار آخرت شویم.

منبع: میزان

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.