در گزارش زیر به گوشه‌ای از تاریخ کهن ایران اشاره شده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، خسروپرویز بین سال‌های ۵۹۱ تا ۶۲۸ میلادی، یعنی حدود ۳۷ سال، بر ایران سلطنت کرد. دوران حکومت او، فراز و نشیب بسیاری داشت.

وی در ابتدای سلطنتش، گرفتار شورش بهرام چوبین شد که به دلیل بی‌اعتنایی خسرو به اقدامات شجاعانه وی، قیام کرد و حتی مدتی تخت شاهی را به دست آورد. خسروپرویز، با وجود کبر و غرور فراوان، به دربار بیزانس، رقیب دیرین ایران، پناه برد و از موریس یا موریکیوس، امپراتور بیزانس کمک خواست.

او نیز در قبال به دست‌آوردن امتیازات فراوان از ایران، لشکری در اختیار خسروپرویز گذاشت و او توانست با همین لشکر، تاج و تخت از دست رفته را به دست آورد. یکی از شرط‌های موریس برای کمک به خسروپرویز، ازدواج وی با دخترش ماریا، موسوم به مریم بود؛ یک ازدواج سیاسی که می‌توانست باعث نفوذ بیزانس در ایران شود. خسروپرویز با مریم ازدواج کرد و حاصل این ازدواج، پسری بود که نام وی را شیرویه گذاشتند.

او در قتل پدرش نقش داشت و پس از او، مدت کوتاهی سلطنت کرد که این دوران، همزمان با تشکیل حکومت اسلامی توسط پیامبر اسلام (ص) در مدینه بود. موریس، پدر زن خسروپرویز، پس از ازدواج دخترش با شاه ایران، با هرج و مرج داخلی مواجه شد؛ در پی این مشکلات، فوکاس، یکی از فرماندهان نظامی موریس، علیه او شورید و امپراتور بیزانس را دستگیر کرد. به فرمان فوکاس، موریس را مجبور کردند که خفه شدن همه پسرانش را ببیند و سپس، خود وی را نیز، گردن زدند.

به این ترتیب، پدر زن خسرو پرویز به قتل رسید. این اقدام بهانه را به دست شاه ایران داد تا خونخواهی پدرزن را عَلَم کند و به خاک بیزانس بتازد. جنگ بزرگی در گرفت و طی آن، سپاهیان ایران تمام بین‌النهرین، اردن، شام و فلسطین را گرفتند و برای اولین بار بعد از دوره هخامنشی، پایشان به مصر رسید. این جنگ برای خسروپرویز خوب آغاز شد، اما فرجامی تلخ دامن او را گرفت و در نهایت طعم مرگ به دست پسرش را چشید.

منبع: روزنامه خراسان

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.