به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، به جز مطالب جدی و انواع اندرزهای مقابله با کرونا، مزاحهای کرونایی و شوخی با این ویروس هم تا دلتان بخواهد وجود دارد. تقریبا هر روز، نمکی در این زمینه ریخته میشود. حالا شما فکر کنید، وقتی آب کرونا از آسیاب بیفتد و سینما فعالیت خود را از سر بگیرد، چه سوژههایی برای فیلمسازی درباره کرونا نصیبش شده است. قطعا همچون همیشه، اینهالیوود و شرکتهای بزرگ و کوچک فیلمسازی آنجا هستند که در این زمینه پیشقدم و پیشتاز خواهند بود و از برکت کرونا چه پولها که به جیب نخواهند زد. از زمان شیوع کرونا، طبیعتا سوژه یابهای زبر و زرنگهالیوودی و سینمایی، مشغول کارند و انواع و اقسام سوژهها را یادداشت و بایگانی میکنند و حتما فیلمنامههایی هم در مرحله نگارش است.
اینجا و در این مجال اندک، نگاهی خواهیم داشت به برخی از سوژههای احتمالیهالیوود و سینمای جهان درباره کرونا. بعضی از اتفاقات این چند وقت، عجیب جان میدهند برای تبدیل شدن به فیلمهای سینمایی جذاب و نفسگیر. هم فیلمهای تلخ و جدی از آنها در میآید و هم فیلمهای مفرح و کمدی. اصلا چه بسا فراتر از اینها، این ویروس آنقدر سوژه دست فیلمسازان داده که در آیندهای نزدیک، ژانری به نام کرونا در سینما شکل بگیرد.
هشتگ در خانه بمانید دیگر تا جایی جواب میدهد و اگر قرار است حالا حالاها با کرونا زندگی کنیم، ناچاریم از خانه بیرون بزنیم تا لقمهای نان درآوریم برای ادامه حیات. بسیاری از کشورها هم قوانین گاه سختگیرانهای برای ایام قرنطینه وضع کردهاند که رعایت آن گاهی دشواریهایی را برای مردم به همراه دارد، اما طبیعی است که قوانینی از این دست و انواع و اقسام هشدارها، برای حفظ سلامتی خود مردم است و نیت و قصد بدخواهانهای پشت آن نیست. با این حال، جایی طاقت برخی طاق و اوضاع از کنترل خارج میشود. البته بعضی هم واکنشها و مخالفتهای نامتعارف و هنجارشکنی انجام میدهند که با عرف و قانون مغایرت دارد و در تعارض است. شاید بارزترین و متاخرترین نمونه از این نوع، حضور افراد مسلح در تظاهرات علیه محدودیتهای کرونایی در پنسیلوانیا آمریکا باشد و احتمالا فیلمش را در شبکههای اجتماعی دیدهاید که عدهای با اسلحه و سوار بر یک کامیون نظامی و با پرچم آمریکا، در خیابان ظاهر میشوند و برای قوانین قرنطینهای خط و نشان میکشند. به نظر میرسد که میتوان بعدها چنین صحنه و سکانسی را در فیلمهایهالیوودی دید و برای این دکمه، کت جذابی دوخته شود و هم مایکل مور، مستندساز مشهور آمریکایی میتواند مستندی تماشایی درباره آن بسازد. به ویژه اینکه مور، مخالف صدور مجوز برای سلاح گرم و حمل آن است و پیشتر هم اگر یادتان باشد در «بولینگ برای کلمباین»، سراغ چنین سوژهای رفته بود.
قوانین برخی دیگر از کشورها در منع آمد و شد و تاکید بیش از حد بر قرنطینه هم سوژههای جالبی به فیلمسازان میدهد، از جمله در پاناما که مردم حداکثر میتوانند روزی دو ساعت در خیابان حاضر شوند، آن هم به شکل جداگانه و با تفکیک جنسیتی، یعنی مردها جدا و زنها هم جدا! حمله پلیس کنیا با کمربند به مردمی که قرنطینه را رعایت نمیکنند و به خیابانها میآیند هم، سوژهای است برای خودش. اگر بدانیم که تعداد قربانیان کمربند، بیش از قربانیان کرونا بوده که دیگر با سوژهای عجیب و غریبتر برای فیلم سینمایی روبهروییم. مقابله پلیس هند با مردم خاطی و جریمه نوشتاری آنها- مثلا اینکه ۵۰۰ بار در دفتری بنویسند که من رژیم قرنطینه را رعایت نکردم و معذرت میخواهم- هم که خوراک عزیزان بالیوودی با نقش آفرینیهای خانهایی، چون شاهرخ، امیر و سلمان است!
یکی از سینماییترین اتفاقات دوران کرونا، سرگردانی یک کشتی مسافربری به نام «زندام» است که به دلیل ابتلای تعدادی از مسافرانش به کرونا، اجازه اینکه در هیچ بندری پهلو بگیرد و لنگر بیندازد، نداشت. این وسط، چند نفری هم به دلیل ابتلا به این بیماری جان خود را از دست دادند و زندگی سایر سرنشینان کشتی را با چالش و تهدیدی جدی مواجه کردند. این کشتی هفتم مارس، بندر بوئنوس آیرس در آرژانتین را ترک کرده بود. اتفاق مشابهی هم برای یک کشتی دیگر به نام دایموند پرینسس افتاده بود. هالیوود که همیشه به دنبال سوژههای ناب و جذاب است، قطعا پرداختن به این سوژه را در قالب یک فیلم سینمایی در دستور کار قرار میدهد.
بیماری کرونا به هر حال از جایی شروع شده و یک بنده خدایی چراغ این ویروس مرگبار را روشن کرده است. با این که تایید شد مرکز شیوع این بیماری، شهر ووهان چین بوده، اما نام و مشخصات اولین فردی که به این بیماری مبتلا شد، هنوز اطلاعرسانی نشده و همه چیز در این زمینه درهالهای از ابهام است. حتی گفته میشود این فرد، باوجود اینکه اولین بیمار کرونایی تاریخ بود، همچنان زنده است، این در حالی است که بسیاری که پس از او به این بیماری مبتلا شدند، جان خود را از دست دادند. همین، درام کار را خیلی بیشتر میکند.
بعد از جنگهای جهانی و ویرانکننده اول و دوم که بارها سوژه فیلمهای سینمایی شدند و همچنان و احتمالا تا همیشه هم میشوند و خواهند شد - نمونه متاخرش همین فیلم ۱۹۱۷ ساخته سام مندس - و دوران جنگ سرد که آمریکا و شوروی سابق، به شکلهای مختلف از خجالت هم درآمدند و سینما بارها از آن بهره برد - از جمله در سری فیلمهای جیمزباند -.
حالا و در همین مدت شیوع کرونا هم جنگ نانوشته و نامحسوس شرق و غرب را داریم که باز میتواند شاخکهای سینما را برای ساخت فیلمهایی جذاب تیز کند. پس از شیوع کرونا، حرف و حدیثهای زیادی درباره منشأ این ویروس مطرح شده که هنوز هم ادامه دارد. در این میان، آمریکا و مقامات دولتی آن از جمله ترامپ، خط و نشانهایی برای مقامات چین کشیده و گفتهاند اگر چین در گسترش کرونا در جهان مقصر باشد، با پیامدهای شدیدی مواجه خواهد شد. متقابلا چینیها هم در برابر این فرضیات و احتمالات آمریکاییها، اظهارنظر کردهاند. همین مباحث، باعث کشمکش و تنشی میان این دو قدرت جهانی شده و حتی میتواند ذهنهای مستعد بدبینی و خیالپردازی به ویژه در میان سینماییها را به سمت یک نبرد جهانی سوق دهد و باعث ساخت فیلمهایی مهیج شود؛ بنابراین اگر اوضاع و احوال به همین منوال پیش برود و خط و نشانهای آمریکاییها و چینیها از این بالاتر بگیرد، همکاری دوباره آرنولد و جکی چان محتمل است. این دو بازیگرهالیوودی آمریکایی و چینی، مدتی قبل در فیلمی به نام سفر به چین: راز ماسک آهنی با هم همبازی بودند.
منبع: جام جم
انتهای پیام/