به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در تاریخ ۲۶ مارس ۲۰۱۵ برابر با ۶ فروردین ۱۳۹۴ ائتلافی از کشورهای عربی به سرکردگی عربستان با یک حمله هوایی موسوم به عملیات «طوفان قاطعیت» آغازگر جنگ ویرانگر یمن بود که این تجاوز در آستانه ورود به ششمین سال خود است.
این عملیات در ابتدا به منظور بازگرداندن «منصور هادی» رئیسجمهور فراری یمن که از نزدیکان دولت سعودی است و البته علیه ملت و جنبش انصارالله و کمیتههای مردمی یمن آغاز شد؛ و بیشتر کشورهای غربی به رهبری آمریکا و رژیم صهیونیستی در حمله عربستان به یمن مشارکت داشتند. در این راستا خبرنگار ما برای بررسی این تجاوز گفت وگویی را با دکتر حسن عابدینی کارشناس مسائل غرب آسیا ترتیب داده است که در ادامه میآید.
آتشبس کنونی در یمن چندمین نوع از این آتشبس هاست. به نظر شما هدف سعودیها از آتشبس اعلامی چیست؟
جنگی که رژیم سعودی با حمایت کشورهای غربی بهویژه آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان و البته برخی از کشورهای ارتجاع عرب بر ضد مردم یمن تدارک دیده، از ابتدا هم هیچ مَحمل قانونی در چارچوب نظام بینالملل نداشت؛ بنابراین هر زمانی که سعودیها احساس میکنند در جبهههای نبرد با چالش مواجه میشوند یا نیاز به اعزام نیروهای تازهنفس و مزدوران جدید دارند، آمادگی خودشان را برای آتشبس اعلام میکنند، اما در همان زمان هم به هیچ یک از وعدههایی که میدهند پایبند نیستند.
در مرحله جدید بهصورت رسمی اعلام کردند از ساعت دوازده روز جمعه هفته گذشته بهصورت رسمی آماده آتشبس هستند که این موضوع از سوی نیروهای انصارالله یمن و کمیتههای مردمی به دلیل سابقه سیاهی که سعودیها در این زمینه داشتند با دیده تردید نگاه شد، اما با این همه رهبران انصارالله بهویژه سخنگوی انصارالله بهصراحت اعلام کرد اگر این آتشبس بهمنزله پایان جنگ باشد، انصارالله از این آتشبس حمایت میکند و به آن پایبند است. گر چه پیش از این، بارها در چارچوب مذاکرات در زیر لوای سازمان ملل متحد، انصارالله یمن با آن چیزی که بهاصطلاح ائتلاف به رهبری سعودی گفته میشود، وارد مذاکره شده بود.
آتشبس اعلام شده، اما در عمل میبینیم که بارها و بارها از سوی سعودیها نقض شده است. تحلیل شما از این وضعیت چیست؟
دلایل زیر پا گذاشتن آتشبس از سوی سعودیها به پنج عامل مربوط است؛ ۱- قدرت بازدارندگی و مصونیت راهبردی که انصارالله یمن از آن برخوردار است. انصارالله طی دو سال گذشته با شلیک موشک و ارسال پهپادها نشان داده که به عمق منافذ عربستان سعودی دسترسی دارد و میتواند ضربههای کاری و دردآوری را به سعودیها وارد کند. حمله موشکی به آرامکو نشان داد که انصارالله یمن آن انصاراللهی نیست که حتی برای دفاع از خودش مجبور شده بود به کوههای صَعده پناه ببرد. ضمن اینکه در حال حاضر توانسته با اعتمادی که در میان مردم و قبایل ایجاد کند تقریباً بخش اعَظم یمن را از تصرف نیروهای وابسته به سعودیها آزاد کند.
۲- اختلافات داخلی زیادی که میان سعودیها و کشورهای همپیمان ایجاد شده است، شاید روزهای اول بیش از صد کشور بهصورت پیدا و پنهان از عملیات نظامی سعودیها به گونهای حمایت میکردند، برخی از آنها سکوت کردند و بعضیها مانند آمریکا و فرانسویها با بستن قراردادهای سنگین نظامی به سعودیها کمک کردند.
حتی رژیم صهیونیستی بهصورت پیدا و پنهان کمک میکرد و حتی کشورهایی مثل سودان، امارات متحده عربی و برخی دیگر از کشورها آشکارا حمایت میکردند. در حال حاضر در شرایطی هستیم که این ائتلاف نامیمون فروپاشیده و حتی آخرین کشور مورد اعتماد امارات بود، اما الان از ائتلاف سعودیها خارج شده است؛ بنابراین کشور سعودی تنها باقیمانده است.
۳- آمریکاییها و برخی کشورهای عضو اتحادیه اروپا بهصورت رسمی در چارچوب قراردادهای چند صد میلیاردی زمینه برای ارسال جنگافزار برای کشتار مردم یمن امضاء کرده بودند، اما به دلیل فشار افکار عمومی و مشکلات اقتصادی که دامنگیر کشورهای اروپایی و بحرانهای سیاسی و اجتماعی دامن گیرآمریکا شد، تبعاً انگیزه اولیه برای حمایت از دولت سعودی ندارند.
۴- اختلافات درونی کشور سعودی، در حال حاضر میبینیم که جنگ قدرت میان شاهزادگان ناراضی با بن سلمان که مدعی تاج و تخت سلطنت است بهشدت به رسانهها کشیده شده و این یکی از عواملی است که دولت سعودی و شخص بن سلمان تلاش میکند بهگونهای آبرومندانه از باتلاقی که خودش فراهم کرده بهعنوان جنگ یمن خارج شود.
۵- وضعیت منطقه، امروز تحولات منطقه مانند ظروف مرتبط هستند علیرغم تلاشی که رژیم سعودی کرد و البته با همکاری غرب به رهبری آمریکا و رژیم صهیونیستی میبینیم که محور مقاومت روز بهروز در حال تقویت است، به گونهای که توانسته بر اوضاع کشورهای خودشان در عراق، سوریه، لبنان و برخی دیگر از کشورها مسلط شوند همین موضوع سبب شده تا دولت سعودی تلاش کنند که بیش از این سبب آبروریزی آنها فراهم نشود؛ اینها مواردی است که زمینهساز شده تا رژیم سعودی با بهانه قرار دادن گسترش بیماری کرونا در جهان زمینه برای آتشبس را فراهم کند. البته در این زمینه سازمان ملل متحد و نماینده انگلیسی آن یعنی گریفیت به نفع سعودیها نقشآفرینی میکنند و به گونهای میخواهند زمینه خروج آبرومندانه سعودی از باتلاق یمن فراهم کنند.
انصارالله در چه صورتی با آتش بس موافقت میکند؟ در واقع شروط یک آتش بس واقعی چیست؟
انصارالله یمن و کمیتههای مردمی یمن بهصورت مشخص خواسته هایشان را مطرح کرده اند که در پیشنویس هشت صفحهای و طی ۶ بند که از سوی سازمان ملل منتشر شده، آمده است؛
۱- آتشبس و پایان جنگ، یعنی بهصورت رسمی، آتشبس موقت برقرار نشود باید جنگ پایان تلقی شود.
۲- زمینه برای برداشتن محاصره اقتصادی، دریایی، هوایی و زمینی فراهم شود، بیش از پنج سال است که یمن از طریق دریا، هوا و زمین مورد محاصره سخت اقتصادی قرار گرفته و حتی یمنیها امکان دریافت دارو هم ندارند.
۳- خروج نیروهای بیگانه از سرزمین یمن، یعنی مزدورانی که در چارچوب ائتلاف وابسته به سعودی یا کشورهایی مانند امارات و دیگرکشورهای متخاصم در یمن حضور دارند باید خارج شوند.
۴- خسارتهایی که طی پنج سال گذشته به مردم و زیر ساختهای یمن وارد شده باید از سوی رژیم سعودی و ائتلاف جبران شود. به خاطر اینکه متأسفانه رژیم سعودی طی این سالها تمام زیرساختهای یمن را با خاک یکسان کرده و هزاران نفر را به خاک و خون کشیده است.
۵- در زُمره خواستههای مردم یمن و انصارالله، سعودیها باید به استقلال و تمامیت ارضی یمن احترام بگذارند. این نباشد که رژیم سعودی بخشی از یمن را به اشغال خودش قرار دهد یا مدعی حاکمیت باشد.
۶- زمینه برای گفتگوهای یمنی -یمنی فراهم شود، یعنی در این موضوع هیچ کشور خارجی نباید دخالت کند. در این زمینه باید سازمان ملل نظارت بر اجرای این توافق داشته باشند. متأسفانه طی این سالها نمایندگان سازمان ملل برای امور یمن انتخاب میشدند عموماً از دیدگاههای سعودی تبعیت میکردند به گونهای که حتی در زمان دبیرکلی اسبق سازمان ملل متحد بان کیمون، وقتی که بیانیهایی از سوی سازمان ملل مبنی بر اینکه سعودیها در یمن کودک کشی کردند منتشر شد، اما با فشاری که سعودیها آوردند و گفتند که ما کمک به سازمان ملل را متوقف میکنیم متأسفانه دیدیم که سازمان ملل عقب نشینی کرد و بیانیه را پس گرفت. در حال حاضر آقای گریفیت بهعنوان نماینده سازمان ملل در امور یمن، بیشتر گرایش انگلیسی دارد و از سیاستهای سعودیها تبعیت میکند. سعودیها با استفاده از دلارهای نفتی و خرید دستاندرکاران رسانه ها، متأسفانه تصویری از خودشان به جامعه جهانی عرضه میکنند که با واقعیت فاصله بسیار زیادی دارد.
برخی از تحلیلگران حتی غربی هم معتقدند ریاض هرگز در یمن پیروز نمیشود. با این وجود چرا سعودی به این جنگ پایان نمیدهد؟
مقاومت اسلامی در یمن، یک مقاومت اصیل است که با کمترین هزینه، توانسته جنگ جهانی کشورهای متخاصم بر ضد مردم یمن را به شکست بکشاند. حتی کشورهای غربی، سعودی و رژیم صهیونیستی میدانند چنانچه صحنه جنگ یمن به نفع انصارالله تمام شود در معادلات منطقه بهویژه غرب آسیا و حتی روی معادلات بینالمللی تأثیر تعیینکنندهای دارد، چرا که یمن به دلیل موقعیت استراتژیک و تسلطی که بر تنگه باب المندب دارد و حتی منابع سرشاری که در این کشور عقب نگه داشته شده وجود دارد، میتواند به یکی از بازیگران بسیار مهم در معادلات منطقهای و بینالمللی تبدیل شود.
منبع:بصیرت
نتهای پیام/