بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا خَدیجهَ الکُبری ...
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَهَ رَسُولِ اللَّهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَهَ خاتَمِ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ فاطِمَهَ الزَّهْراءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّهِ اَجْمَعینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْأَئِمَّهِ الطَّاهِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ المُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا خالِصَهَ الْمُخْلِصاتِ، اَلسَّلامُعَلَیْکِ یا سَیِّدَهَ الْحَرَمِ وَ مَلائِکَهَ الْبَطْحآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اَوَّلَ مَنْ صَدَّقَتْ بِرَسُولِ اللَّهِ مِنَ النِّساءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ وَفَتْ بِالْعُبُودِیَّهِ حَقَّ الْوَفآءِ، وَ اَسْلَمَتْ نَفْسَاً وَ اَنْفَقْتَ مالَها لِسَیِّدِ الْأَنْبِیآءِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا قَرینَهَ حَبیبِ اِلهِ السَّمآءِ، اَلْمُزَوَّجَهِ بِخُلاصَهِ الْأَصْفِیآءِ، یَا ابْنَهَ اِبْراهیمَ الْخَلیلِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرآئیلُ، وَ بَلَّغَ اِلَیْهَا السَّلامُ مِنَ اللَّهِ الْجَلیلِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا حافِظَهَ دینِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا ناصِرَهَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ تَوَلّى دَفْنَها رَسُولُ اللَّهِ، وَ اسْتَوْدَعَها اِلى رَحْمَهِ اللَّه، اَشْهَدُ اَنَّکَ حَبیبَهُ اللَّهِ وَ خِیَرَهُ اُمَّتِهِ، اِنَّ اللَّهَ جَعَلَکِ فى مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِهِ فى قَصْرٍ مِنَ الْیاقُوتِ وَ الْعِقْبانِ، فى اَعْلى مَنازِلِ الْجَنانِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ
به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شهرکرد، حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد (ص) و مادر ارجمند حضرت فاطمه زهرا (س) است.
حضرت خدیجه (س) از قبیله قریش بود. پدرش خُوَیلد بن اسد و مادرش فاطمه بنت زائده است که هر دو از ریشه دارترین و اصیلترین خاندانهای عرب در حجاز بودند.
خویلد در دوره جاهلیت، مهتر طائفه خود و از محترمان قریش به شمار میرفت و دارای موقعیتی ممتاز بود.
خدیجه کبری (س) چند سال (حدود ۱۵ سال) قبل از عام الفیل و ۶۸ سال پیش از هجرت پیامبر (ص)، در مکه مکرمه به دنیا آمد.
آن حضرت (س) پیش از ظهور اسلام از زنان بر جسته قریش محسوب میشد و به او «طاهره»، «مبارکه»، «سیده زنان قریش»، «بانوی دوراندیش و خردمند» و «بانوی عاقل» میگفتند که نشان دهنده جایگاه بالای او در میان مردم است.
او بانویی وزین و با وقار، عفیف و پاکدامن، پرهیزکار و مورد احترام، و انسانی روشن بین و دور اندیش، علاقمند به معنویات، با سخاوت، معتقد به حق و حقیقت، و متمایل به اخبار آسمانی بود.
آن حضرت (س) علاوه بر کثرت اموال و املاک، از نظر عقل و زیرکی نیز برتری فوق العاده ای داشت و او را «ملکه بطحاء» می گفتند.
حضرت خدیجه (س) در دوران جوانی با تشکیل کاروانهای تجاری و با مدیریت و درایتی قوی، و به دور از رسم تاجران آن زمان که از طریق رباخواری ثروت اندوزی میکردند، به تجارت و کسب درآمد روی آورد. چندین شتر در دست کارگزاران او بود که در اطراف کشورهایی مثل شام، مصر و حبشه، رفت و آمد و داد و ستد میکردند.
خدیجه کبری (س) از ثروتمندترین افراد مکه بود، ولی هرگز از یاری فقیران روی برنگرداند و خانهاش همواره کعبه آمال مردم بینوا و پناهگاه نیازمندان بود.
حضرت خدیجه (س) از طرف پدر با رسول خدا (ص)، عموزاده بود و نسب هر دو به قصی بن کلاب میرسید. او از لحاظ نسب از همه زنان پیامبر اکرم (ص) به ایشان نزدیکتر است.
خدیجه کبری (س) قبل از ازدواج با رسول خدا (ص)، دو بار ازدواج کرده بود. نخست زن ابوهاله هند بن نباش بن زراره و پس از آن، زن عتیق بن عائذ از بنی مخزوم گردید که هر دو از دنیا رفته بودند. وی از ابوهاله صاحب دو پسر و از عتیق صاحب یک دختر شد.
البته عدهای از علما هم معتقدند که خدیجه (س) پیش از آن، ازدواجی نکرده بود و فرزندان منتسب به او، مربوط به خواهرش میباشد.
پس از این دو ازدواج، با آن که زنی زیبا و ثروتمند بود و خواستگاران فراوانی از جمله مردان ثروتمندی از قریش مانند ابوجهل بن هشام و عقبه بن ابی معیط داشت، ازدواج نکرد و با دارایی که داشت به بازرگانی پرداخت.
خدیجه (س) وقتی آوازه درستی و امانتداری و خوش خلقی محمد امین (ص) را شنید، در پی مذاکراتی با ابوطالب عموی پیامیر (ص)، برادر زاده او محمد (ص) را برای امور مربوط به داد و ستدها در کاروان تجارتی خود انتخاب کرد و محمد امین (س) از سوی او و برای تجارت، به شام رفت.
پس از این سفر تجارتی بود که خدیجه (س) شیفته لیاقت، نجابت، امانت داری و راستگویی، خوی نیکو، مکارم اخلاقی و معنوی، شخصیت ممتاز و محترم، و خصال پسندیده محمد امین (ص) شد و به ازدواج با او مایل گردید. سپس زنی به نام نفیسه دختر علیه را واسطه قرار داد تا آمادگی او را برای ازدواج، به اطلاع محمد (ص) برساند و با برپایی مجلس عقد باشکوهی در خانه خود، همسر آن حضرت (ص) شد.
بعضی از مورخان معتقدند که خدیجه خود موضوع را با محمد امین (ص) در میان گذاشت و به گفته ابن هشام مورخ مشهور، به وی گفت: «عموزاده من! به واسطه خویشاوندی که میان من و تو وجود دارد، و عظمت و احترامی که در نزد قوم خود داری، و امانت و خوی نیکو و راستگویی که در تو هست، میخواهم صریحاً به تو بگویم که مایلم به همسری تو درآیم»، پیامبر (ص) موضوع را با عموی خود ابوطالب در میان گذاشت، و ابوطالب نظر موافق خود را اعلام کرد که نفیسه بانوی واسطه نیز آمادگی محمد امین (س) را به خدیجه (س) خبر داد.
این ازدواج مبارک، ۱۵ سال قبل از بعثت پیامبر (ص) و هنگامی صورت گرفت که ۲۵ سال از عمر شریف آن حضرت (ص) و ۴۰ سال از عمر حضرت خدیجه (س) می گذشت.
چنان که بین مورخان مشهور است و اهل سنت نیز آن را تأیید میکنند، خدیجه به هنگام ازدواج با محمد (ص) ۴۰ سال داشت، اما با توجه به تعداد فرزندانی که از این ازدواج به دنیا آمده است، میتوان گفت: تاریخ نویسان عدد ۴۰ را از آن جهت که عدد کاملی است انتخاب کرده اند. ابن سعد به اسناد خود از ابن عباس روایت میکند که سن خدیجه (س) هنگام ازدواج با حضرت محمد (ص)، ۲۸ سال بوده است.
مراسم عقد آنها با حضور عموهای پیامبر (ص) و بستگان خدیجه (س) که از همه مشهورتر پسر عموی او ورقه بن نوفل بود، انجام و خطبه عقد توسط ابوطالب که بزرگ بنی هاشم و عمو و کفیل پیامبر (ص) بود، اجرا شد و بر خلاف سنتهای ازدواج در میان اعراب جاهلی آن زمان، خدیجه (س) بخش زیادی از مال و ثروت و دارایی خود را به حضرت محمد (ص) هدیه کرد.
مهریه حضرت خدیجه (س) بنا بر برخی نقلها، ۲۰ شتر و بنا بر نقل بعضی ۱۲ اوقیه و نیم که ۵۰۰ درهم میشود، بود.
این جریان باعث شد زنان مکه رابطه شان را با خدیجه (س) قطع کنند و او را تنها بگذارند.
امام جعفر صادق (ع) میفرمود: «وقتی خدیجه (س) پیامبر اکرم (ص) را به همسری برگزید، زنان مکّه به دلیل دشمنی با آن حضرت، از او دور شدند، آنان نه تنها به خدیجه (س) سلام نمیکردند، حتّی از رفت و آمد زنان دیگر با او هم جلوگیری مینمودند. به این ترتیب وحشتی عجیب بر وجود خدیجه (س) مستولی شد. البته او بیشتر از این میترسید که به پیامبر (ص) آسیبی برسانند. وقتی خدیجه (س) به فاطمه (س) حامله شد، فاطمه (س) در شکم مادر با او سخن میگفت و مونس مادر بود و او را به صبر توصیه میفرمود. امّا خدیجه (س) این حالت را از پیامبر (ص) مخفی میداشت تا آن که روزی حضرت (ص) داخل شد و شنید که خدیجه (س) با کسی سخن میگوید. حضرت (ص) به اطراف نگریست، امّا کسی را ندید، پرسید: ای خدیجه! با چه کسی سخن میگویی؟ خدیجه در پاسخ به کودکی که در شکم داشت اشاره کرد و گفت: فرزندی که در شکم دارم، با من سخن میگوید و مونس من است. حضرت (ص) فرمود: در همین لحظه جبرئیل به من خبر داد که این فرزند دختر است. او و نسل او طاهر، بابرکت و خجسته است و خداوند، نسل مرا از او به وجود خواهد آورد. از نسل او امامان دین متولّد میشوند و حق تعالی بعد از قطع وحی، آنها را جانشین خود در زمین قرار میدهد.»
به هر حال ثمره این ازدواج و پیوند آسمانی و مبارک، دو پسر به نام قاسم و عبدالله که هر دو قبل از بعثت پیامبر (ص) از دنیا رفتند و چهار دختر به نام زینب، ام کلثوم، رقیه و فاطمه زهرا (س) بود. فاطمه زهرا (س) بعد از بعثت به دنیا آمد.
حضرت ام المؤمنین خدیجه (س) از بزرگترین بانوان اسلام به شمار میرود. او نخستین زنی بود که به اسلام گروید و به پیامبری حضرت محمد (ص) ایمان آورد، همانطور که علی بن ابی طالب (ع) اولین مردی بود که اسلام آورد.
او همچنین اولین بانویی بود که همراه امام علی (ع) با پیامبر (ص) به نماز ایستاد و پیشانی بندگی بر خاک سایید.
خدیجه کبری (س) از کتب آسمانی آگاهی داشت و از کسانی بود که انتظار بعثت و پیامبری خاتم الانبیاء (ص) را می کشید و همیشه از ورقه بن نوفل و دیگر علما، جویای نشانههای نبوت میشد.
اشعار فصیح و پر معنای وی در شأن پیامبر اکرم (ص)، از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت می کند.
حضـرت خدیجه (س) به عنوان اولین بانوی مسلمان، نقش والایی در ترویج دین و فرهنگ اسلامی داشت و بانوان بسیاری از وی به عنوان یک الگوی زن مـسلمان، درس آموختند.
این بانوی مکرمه (س) نه تنها از عمق جان به رسالت پیامبر (ص) ایمان آورد، بلکه هم با انفاق اموال و دارایی خود و هم با حمایت و همراهی، او را در برابر سختیها و تکذیب مشرکان و بدخواهان یاری داد.
خدیجه کبری (س) تا زمانی که زنده بود، اجازه نداد آزار و شکنجه مشرکان بر رسول خدا (ص) سخت و دشوار شود. هنگامی که آن حضرت (ص) با باری از مصیبت و اندوه به خانه می آمد، او را دلداری می داد و نگرانی را از ذهن و خاطرمبارکش می زدود.
یکی از ماجراهای بسیار جانسوزی که در سال ششم یا هفتم تا دهم بعثت، یعنی در طول حدود سه سال و به قولی چهار سال رخ داد، محاصره شدید اقتصادی پیامبر اسلام (ص) و چهل نفر از یاران و مدافعان آن حضرت (ص) از سوی مشرکان، در دره ای به نام شعب ابیطالب در میان دو کوه ابوقبیس و خندمه در مکه مکرمه بود. آنها در این مدت جز در چهار ماه حرام سال، در آن دره سوزان محصور بودند، گرمای داغ تابستان در آن بیابان خشک بی آب و علف و بدون هیچ گونه وسایل و امکانات، و گرسنگی شدید و تشنگی طاقت فرسا را تحمل کردند. حضرت خدیجه (س) بانویی که ۶۳ تا ۶۵ سال از عمر شریفش گذشته بود هم در کنار همسر گرامیش رسول خدا (ص) در این محاصره قرار گرفت و از او حمایت کرد.
گرمای سوزان و گرسنگی و تشنگی، و فشارهای محاصره به قدری بود که صدای گریه کودکان بنی هاشم، از پشت کوه ابوقبیس تا کنار کعبه به گوش طواف کنندگان می رسید.
حضرت خدیجه (س) بیشتر اموال و دارایی خود را در این مدت صرف کرد و دو ماه پس از اینکه از محاصره آزاد شد، بر اثر آن رنجهای بسیار سخت و طاقت فرسای دوران محاصره، از دنیا رفت و در حقیقت به شهادت رسید.
اموال و دارایی حضرت خدیجه (س) به عنوان ابزاری مناسب، از همان ابتدا در خدمت اسلام و پیشرفت آن قرار گرفت تا این که آخرین بخش این دارایی هم توسط امیرالمونین امام علی (ع) در جریان هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه صرف شد.
پیامبراکرم (ص) سه شبانه روز در غار ثور ماند، امام علی (ع) هم شبانه خود را به غار رساند و آذوقه و لوازم سفر آورد. در آن جا پیامبر (ص) به امیرالمومنین (ع) فرمود: «امانتهای زیادی نزد من است، به بالای ابطح (تپهای در مکه) برو و صبح و شب با صدای بلند بگو؛ هر کسی نزد محمد امانت و یا ودیعهای دارد بیاید و تحویل بگیرد ... از آخرین باقیمانده اموال خدیجه، برای خود و فاطمه و هر کس از بنی هاشم که قصد همراهی با شما را دارد، شتر و زاد و توشه بخر و بعد از رد امانتها، دیگر درنگ نکن.»
و از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمود: «هیچ مال و ثروتی برای من سودمندتر از اموال خدیجه نبود.»
حضرت خدیجه کبری (س) حدود ۲۵ سال در خانه پیامبر اسلام (س) و به عنوان همسر ایشان زندگی کرد و دوران پر فراز و نشیبی را با آن حضرت (ص) پشت سر گذاشت تا اینکه سرانجام در سال دهم بعثت و سه سال قبل از هجرت، در سن ۶۵ سالگی (و همان طور که گفته شد بر اثر رنج های دوران محاصره در شعب ابیطالب) بیمار شد و به فاصله کوتاهی بعد از وفات ابوطالب (ع) عمو و سرپرست پیامبر اکرم (ص) از دنیا رفت. به همین دلیل آن سال را عامُ الحُزْن به معنای سال غم و اندوه نامیدند و البته این نامگذاری به پیامبر (ص) نسبت داده شده است. در همین سال بود که محاصره مسلمانان در شعب ابیطالب پایان یافت.
چون بیماری خدیجه (س) شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم. من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن. پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا مصرف کردی.
عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید، و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به او آزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر او فریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زنندهای داشته باشد.
اما وصیت سوم را شرم میکنم برایت بگویم. آن را به فاطمه (س) عرض میکنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه (س) را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو، مادرم میگوید: من از قبر در هراسم. از تو میخواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی. پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه (س) فرستاد و او بسیار خوشحال شد.
بعد از وفات حضرت خدیجه (س)، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را بر عهده گرفت. ناگهان جبرئیل در حالی که کفنی از بهشت همراه داشت، نازل شد و گفت: یا رسول الله! خداوند به تو سلام میرساند و میفرماید: او اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را بر عهده بگیریم. پس پیامبر خدا (ص) خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچهای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای او آورده بود، کفن کرد. آن گاه شخصاً درون قبر رفت و پیکر پاک خدیجه (س) را در خاک نهاد و سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. پیامبر اکرم (ص) در این هنگام برای همسرش خدیجه (س) اشک میریخت، دعا میکرد و آمرزش میطلبید.
پیکر مطهر و نورانی حضرت خدیجه کبری (س) در قبرستان مَعلاة (ابوطالب یا حَجون) شهر مکه به خاک سپرده شد.
قبرستان مَعلاة قدیمیترین قبرستان شهر مکه است که به قبرستان حَجون (یا حُجون) و نزد ایرانیان به قبرستان ابوطالب نیز مشهور است. مقبره بنیهاشم نیز گفته میشود. عبدالمطلب (ع)، ابوطالب (ع)، یاسر و سمیه اولین شهدای اسلام هم در این قبرستان دفن شدهاند.
از فضایل حضرت خدیجه (س) به عنوان همسر گرامی رسول خدا (ص) و ام المؤمنین، مقامی است در بهشت که از سوی خداوند به ایشان وعده داده شده است. پیامبراکرم (ص) نیز بارها این مسأله را به خدیجه (س) بشارت می داد و می فرمود: «در بهشت، خانه ای داری که در آن رنج و سختی نمی بینی.»
امام جعفر صادق (ع) نیز می فرماید: «هنگامی که خدیجه (س) وفات یافت، فاطمه خردسال بی تابی می کرد و گرد پدرش می گشت و سراغ مادر را از او می گرفت. پیامبر (ص) از این حالت دختر کوچکش بیشتر محزون می شد و دنبال راهی بود تا او را آرام کند. فاطمه (س) همچنان بی تابی می کرد تا اینکه جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و فرمود: به فاطمه (س) سلام برسان و بگو مادرت در بهشت، در خانه ای کنار آسیه همسر فرعون و مریم دختر عمران نشسته است. هنگامی که فاطمه (س) این سخن را شنید، آرام گرفت و دیگر بی تابی نکرد.»
طبق حدیث مشهوری میان اهل شیعه و اهل سنت، پیامبر اسلام حضرت خاتم الانبیا (ص) فرمود: «از مردان گروه زیادی به کمال رسیدند ولی از میان زنان، فقط چهار زن که عبارتند از آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون)، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد (ص)» و نیز فرمود: «بهترین زنان بهشت، چهار زن هستند: مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد (ص) و آسیه دختر مزاحم.»
انتهای پیام/ف