علی بهرام نژاد مدیر گروه سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی کرمان در گفت و گو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان، گفت: مرگ پدیدهای جهان شمول و غیر قابل انکار است و ما معمولا از فکر کردن راجع به آن اجتناب میکنیم و برای روبرو شدن با آن آمادگی لازم را نداریم. به علاوه در برخی از موارد فرهنگ ما حمایت کافی را فراهم نمیسازد تا فرد بتواند مراحل سوگ را براحتی طی کند.
او افزود: سوگ عبارت است از مجموعه افکار، احساسات و واکنشهایی که فرد در مواجهه با یک فقدان بروز میدهد و در طی آن فرد مراحلی را طی میکند که به چرخه سوگ معروف است.
بهرام نژاد بیان داشت: سوگ یک فرایند خانوادگی است و کودکان در میان افراد خانواده و همراه با آنها سوگواری میکنند. فقدان، تمامی افراد خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد و به عنوان بخشی از این سیستم، کودکان از طریق مشاهده، شنیدن و صحبت کردن با دیگرانی که فرایند سوگ را طی میکنند روشهای سوگواری را میآموزند و چرخه طبیعی سوگ را طی میکنند.
او تصریح کرد: فرآیند است که به تدریج شخص در آن جلو میرود، احساس و افکارش تغییر میکند و تعدیل مییابد. به خصوص در مورد کودکان ونوجوانان ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم بتوانیم مرگ را فوراً شرح دهیم و آنها هم نمیتوانند به سرعت و بلافاصله آن را حل کنند. گاهی ممکن است طول بکشد تا آنها دریابند که چه اتفاقی رخ داده و مرگ چیست؟
مدیر گروه سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی کرمان گفت: هنگامی که با مرگ عزیزی روبرو میشویم چهار مرحله زیر را میگذرانیم گرچه ممکن است مدت و زمان عبور از این مراحل در افراد مختلف با هم متفاوت باشد مهم است بدانیم. شوک و انکار، خشم، نومیدی و درهم ریختگیی و پذیرش، بهبود و سازمان یابی مجدد چهار مراح سوگ هستند.
او افزود: افراد وقتی دچار فقدان میشوند، مراحلی را طی میکنند. به این مراحل چرخه سوگ میگوییم؛ مرحله اول شوک وانکار است. وقتی کسی را که دوستش داریم میمیرد، احساس کرختی، بهت، گیجی و ناباوری داریم و نمیپذیریم عزیزمان را از دست داده ایم. درمرحلهی بعد، خشم بروز میکند. از جهان و از مردم عصبانی هستیم، به شرایطی که پیش آمده اعتراض داریم. احساس آشفتگی میکنیم و از دست همه چیز و همه کس دلخوریم؛ نا امیدی و درهم ریختگی مرحله بعدی است. دراین مرحله بیقراریم، گریه میکنیم، ممکن است احساس گناه داشته باشیم. احساس میکنیم میتوانستیم به او کمک کنیم ونکردیم. احساس تنهایی میکنیم؛ درمرحلهی پذیرش، فرد وضعیت موجود را میپذیرد و با آن کنار آمده و به زندگی معمولش باز میگردد. طی کردن مراحل فوق برای همه کسانی که با فقدانی روبرو میشوند، لازم است.
بهرام نژاد بیان داشت: وقتی مراحل سوگ به خوبی طی نشود، یعنی فرد دریکی از مراحل باقی بماند و یا اینکه مراحل را بکندی طی کند و یا شدت واکنشها بیش از حد معمول باشد اصطلاحاً میگوئیم سوگ پیچیده شده است. در این موارد سوگ منجر به بروز مشکلاتی در زندگی معمول شخص شده و عملکرد او راتحت تاثیر قرار میدهد.
او تصریح کرد: همان طورکه گفتیم، هر کسی به روش خاص خود با پدیده سوگ روبرو میشود. واکنشهای که به صورت شایع در افراد در حال سوگ دیده میشود شامل: شوکه شدن وناباوری: (واقعیت نداره، حرف تو را باور نمیکنم)، گریههای شدید و طولانی، انکار و بی تفاوتی، انجام رفتارهای معمول گوئی اتفاقی نیافتاده، ترس و اضطراب: (حالا که این اتفاق برای پدر افتاده، میتونه برای مادرم نیز بیفته)، اجتناب از تنها ماندن درخانه، اجتناب از تنها خوابیدن، چسبندگی به والدین وترس از آمدن به مدرسه در کودکان، شکایات جسمی مانند سردرد، دل درد، حالت تهوع، بخصوص هنگام ترک منزل به قصد رفتن به مدرسه یا سرکار، مشکلات خواب: دیدن رویاهایی از شخص از دست رفته ویا بی خوابی یا امتناع ازخوابیدن (مامان گفته بابام به یک خواب طولانی رفته، اگه من هم بخوابم ممکنه دیگه نتونم بیدارشم)
بهرام نژاد گفت: اندوه ودلتنگی که ممکن است خود را با علائم گریه کردنهای مکرر، گوشه گیری، بی تفاوتی نسبت به وضعیت سلامت خود و انجام کارهای پر خطر، احساس گناه به خاطر کارهایی که میتوانست برای عزیزش انجام دهد، ولی نداده نشان دهد. دست زدن به کارهایی که قبلاً به همراه شخص از دست رفته انجام داده بود یا تقلید رفتارهای او، اشتغال ذهنی با خاطرات شخص ازدست رفته، احساس اینکه شخص از دست رفته به طریقی با اوست. طرد کردن دوستان قدیمی وجستجوی دوستان جدیدی که شرایط مشابهی را تجربه کرده اند. برای دانش آموزان افت تحصیلی، مشکل تمرکزو توجه روی تکالیف مدرسه، دیدن تصویر یا شنیدن صدای شخص از دست رفته به صورت گذرا در زمان سوگواری و خشم که درپسران بیشتر دیده میشود وخود را بصورت، پرخاشگری، حملات قشقرق، ناسزا گفتن، پرخاش کردن به سرنوشت، تقدیر و مقدسات نشان میدهد.
او افزود: چگونه میتوان به افراد کمک کرد تا با مرگ عزیزانشان کنار بیایند و مراحل سوگ را با کمترین مشکل طی کنند؟ حل شدن سوگ و طی کردن مراحل آن از اهمیت خاصی برخودار است. چراکه افراد همیشه این امکان را ندارند تا درمراسم شرکت کنند و هیجانات خود را بروز دهند. گاهی نیز به غلط تصور میشود که، چون فعال هستند و کارهای روزانه خود را انجام میدهند مشکلی ندارند. افکار و عقاید کلیشهای فراوانی پیرامون مسئله مرگ و درک کودکان از مرگ، در بین بزرگسالان وجود دارد. این افکار باعث میشود، در فرآیند سوگواری فرد خلل ایجاد کند.
مدیر گروه سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی کرمان بیان داشت: این نگرشها و انتقال آنها به داغدیدگان مانع طی شدن مراحل سوگ شده ومنجر به آسیبهای روانشناختی میشود
بهتر است جلوی فرد داغدیده راجع به مرگ صحبت نکنیم!
بهتر است از صحبتهایی که در فرد ایجاد گریه میکند اجتناب کنیم!
بهتر است بچهها درمراسم سوگواری شرکت نکنند!
بچههای خردسال آنقدر کوچک هستند که سوگ و اندوه را نمیفهمند!
همه چیز فراموشت میشود!
او به یک مسافرت طولانی رفت!
او به یک خواب عمیق رفت!
خدا او را از ما گرفت، چون خیلی خوب بود. خدا انسانهای خوب را زودتر میبرد!
او تو را از آسمان نگاه میکند؛ بنابراین بهتر است مواظب رفتارهایت باشی!
اینقدر گریه نکن، عصبی و بیمار میشوی!
سوگ بزرگترها روی کودک سوگوار تأثیر نمیگذارد!
بزرگترها همه چیز را باید درباره سوگ، مرگ و روح بدانند و میتوانند توضیحات کامل و کافی دراین باره به بچهها بدهند!
او تصریح کرد: به داغدیدگان فرصت دهید در مورد احساسات وافکارش صحبت کند. میتوانید از او بخواهید نامهای به فردی که ازدست داده است بنویسد؛ میتوانید از او بخواهید داستانی واقعی یا خاطراتی رابرای بقیه درباره مرگ متوفی تعریف کند. میتوانید از او بخواهید درمورد سوگ فردی که ازدست داده اند یا احساسی که دارند حرف بزند وحتی بنویسد، درمورد پدیدهی مرگ به روشنی توضیح دهید. واقعیتها را بگویید. در مورد کودکان به سوالات کودک درمورد مرگ پاسخ دهید. اما اگرچیزی را نمیدانید، بگوئید نمیدانم، میتوانیم آن را از دیگران بپرسیم. از گفتن کلمه نمیدانم نهراسید.
بهرام نژاد گفت: از تشبیه کردن مرگ به خواب یا سفر خودداری کنید. با این کار آنان را هنگام خواب یا سفر دچار وحشت میکنید؛ اگر داغدیدگان تمایل دارد در مراسم تدفین و بزرگداشت شرکت کند این اجازه را به او بدهید. اگر مایل است جنازه را ببیند این اجازه را به او بدهید (مگر آنکه به دلایلی جنازه متلاشی باشد)، برگشتن به کارهای معمول روزانه، کار وتحصیل باعث به وجود آمدن حس آرامش بخش برگشت به زندگی معمولی وطبیعی قبل میشود. ولی انتظار نداشته باشید داغدیده به سرعت به سطح عملکرد پیشین برگردد.
انتهای پیام/ی