به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، رسانه های خبری اخیرا به نقل از منابع آگاه از مکالمه تلفنی میان رئیس جمهور آمریکا و ولیعهد عربستان پرده برداشتند، که خبر از لرزیدن پایههای اتحاد ۷۵ ساله واشنگتن و ریاض میداد.
در دوم آوریل دونالد ترامپ در تماسی تلفنی به محمد بن سلمان اولتیماتوم داد در صورتی که سازمان اوپک تولید نفتی خود را کاهش ندهد، آمریکا دست از حمایت نظامی عربستان برمی دارد. این تهدیدات تلفنی به قدری شدید بود که بن سلمان در شوک فرو رفت و از معاونان خود خواست اتاقش را ترک کنند.
بن سلمان نمیتوانست نسبت به پیامدهای وخیم این تهدیدات علیه خود و خانوادهاش بیتفاوت باشد و هنوز ۱۰ روز از این تهدیدات نگذشته بود که عربستان و روسیه بر سر پایان دادن به جنگ قیمتها توافق کردند.
تهدید آمریکا مبنی بر پایان دادن به اتحاد راهبردی چندین ساله با عربستان، که در نوع خود بی سابقه بود، محوریت کمپین فشار واشنگتن علیه ریاض را شکل میداد که در نهایت منجر به توافقی جهانی برای کاهش عرضه نفت از سوی کشورهای عضو گروه اوپک پلاس شد.
دیدار ناو کوئینسی و آغاز روابط دیپلماتیک واشنگتن-ریاض
از زمان آغاز روابط دیپلماتیک آمریکا و عربستان در سال ۱۹۴۰ تاکنون، چنین تهدیداتی علیه مقامات سعودی کم سابقه بود. آلسعود و آمریکا روابط دیپلماتیک خود را در اوایل جنگ جهانی دوم آغاز کردند. دیدار تاریخی سال ۱۹۴۵ میان «ملک عبدالعزیز»، بنیانگذار پادشاهی سعودی و «فرانکلین روزولت»، رئیسجمهور وقت آمریکا به استحکام بیشتر روابط میان دو کشور انجامید و بدین ترتیب آمریکا میراث انگلیس در خلیج فارس را به ارث برد و حمایت از عربستان را در مقابل تهدیدهای داخلی و خارجی بر عهده گرفت.
در آن ملاقات که بر روی ناو آمریکایی کوئینسی و در بازگشت از کنفرانس یالتا در کانال سوئز صورت گرفت، دو طرف توافق کردند آمریکا حفاظت نظامی از عربستان را در ازای دسترسی ویژه به ذخایر نفتی این کشور تضمین کند. توافقی که به «پیمان کوئینسی» معروف است.
طمع کابوها و چنبره بر نفت سعودی
زمانی که «پادشاهی عربی سعودی» در ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۲ تشکیل شد، آمریکا در ابتدا آن را چندان جدی نگرفت. آمریکا که در دههی سی میلادی از دکترین سیاست خارجی انزوا پیروی میکرد، تا پنج سال بعد (۲۳ ژانویه ۱۹۳۷) حتی به خود زحمت نداد این دولت فقیر عقب مانده را به رسمیت بشناسد. اما در مارس ۱۹۳۸ و پس از فعالیتهای اکتشافی شرکت آمریکایی CASOC (صاحب امتیاز انحصاری اکتشاف و استخراج نفت سعودی) در منطقهی دمام، حجم «امیدبخشی» از نفت کشف شد، ورق به ناگاه برگشت.
آن قرارداد برای ملک عبدالعزیز یک قرارداد «رؤیایی» به حساب میآمد. شاید از همان روز بود که داستان روابط حسنه عبدالعزیز با آمریکاییهای به ظاهر دست و دلباز شروع شد.
آمریکا در هنگام ورود به جنگ جهانی دوم، «خزانهدار نفت» مورد نیاز همپیمانانش در فعالیتهای جنگی به حساب میآمد، زیرا ۶۳ درصد نفت مصرفی روزانهی جهان از سوی این کشور تولید میشد. البته حساب و کتابهای کارشناسان آمریکایی نشان میداد ذخیرهی ملی نفت آمریکا سالانه ۳ درصد کاهش مییابد و این «خونریزی» مستمر، باعث نگرانی شدید مسئولان واشنگتن شده بود.
برای مقابله با این معضل، هماهنگکنندهی امور نفتی در شورای دفاع آمریکا پیشنهاد داد به جای استفاده از نفت آمریکایی، از نفت خارجی استفاده شود. در همین راستا، در یک سند آمریکایی مربوط به سال ۴۲ مستند شد: «رشد تولیدات نفتی سعودی، جزو منافع ملی آمریکا محسوب میگردد.»
برای مستحکمتر شدن ارتباط آمریکا با عربستان سعودی، فرانکلین روزولت، پیشنهادی سری مطرح کرد مبنی بر اینکه شخصا با پادشاه سعودی دیدار کند؛ دیدار معروف بر روی ناو کوئینسی.
باج گیری گاوچرانها از گاو شیرده خود!
از آن زمان روابط دیپلماتیک ریاض و واشنگتن، روز به روز مستحکمتر شده و دلیل آن نیز دلارهای نفتی آل سعود بود. اما شروع جنگ نفتی اخیر عربستان علیه روسیه باعث کاهش کم سابقه قیمت نفت شد و خسارت سنگینی را متوجه عربستان و آمریکا کرد. در نتیجه دونالد ترامپ مجبور شد متحد دیرینه خود در خارومیانه را تهدید کند که در صورت پایان نیافتن جنگ نفتی، حمایتهای نظامی از عربستان متوقف خواهد شد.
اما ماجرای تهدیدات ترامپ به قبل از آغاز ریاست جمهوری او برمی گردد. ترامپ از ابتدای ورود به کاخ سفید به تدریج میزان مبالغی را که در ازای حمایتش از عربستان میخواست را علنی کرد. در حالی که بهای حمایتش چندین میلیارد دلار برآورد میشد، واقعیت امر این بود که او خواهان آزادی دخل و تصرف در کل نفت و گاز سعودی بود. حمایت آمریکا در ازای درآمدهای نفتی در دوره دوم ریاست جمهوری باراک اوباما به اوج خود رسید.
زمانی که عربستان به حمایت از جنگهای نیابتی بویژه در عراق، سوریه و یمن ادامه داد و در این راستا نیاز به حمایت آمریکا را تشدید کرد. اوباما متوجه شد که آمریکا نمیتواند از عربستان در مقابل چالشهایی که فروپاشی این کشور را از داخل تهدید میکرد، حمایت کند به همین دلیل از عربستان خواست شیوههای قدرتی را تغییر داده و اصلاحات داخلی را آغاز کند.
اما ترامپ کاملا این ساختار را زیر و رو کرد و رویه دیگری را در پیش گرفت. ترامپ گفت سلاحی که عربستان از آمریکا و کشورهای غربی میخرد برای حمایت از این کشور کافی نیست. عربستان در ازای دادن درآمدهای نفتی خود در امنیت نیست، آمریکا باید در افزایش تولید نفت عربستان به منظور پوشش دهی نیاز بازارهای متضرر، در نتیجه تحریمهای ایران آزادی عمل داشته باشد و ریاض از آمریکا و کشورهای صنعتی در برابر بحرانهای اقتصادی حمایت کند که ممکن است در اثر افزایش قیمت نفت و گاز این بحرانها به وجود آیند.
این رخدادها بسیاری را به این باور رسانده که روابط ریاض و واشنگتن به ته خط خود رسیده است.
ولیعهد سعودی بر ویرانه های اتحاد دیرینه ریاض-واشنگتن
رابطه ولیعهد سعودی با دولت آمریکا نیز به بن بست خورده است. دلیل این بن بست را «سرسپردگی» ولیعهد سعودی به کاخ سفید باید دانست و چنین وابستگی باعث شده بن سلمان در معرض برخورد سخت و خشن دولت آمریکا قرار بگیرد.
بن سلمان در حال حاضر تبدیل به شاهزادهای شده که نه تنها تقریباً از سوی خاندان حاکم طرد شده، بلکه این اتفاقی است که برای هیچ یک از اعضای خاندان سعودی از زمان آغاز ائتلاف با آمریکا در ۷۵ سال گذشته رخ نداده است. بن سلمان از سوی تمام محافل داخلی آمریکا به دلیل چند پرونده رسوایی از جمله جنگ فاجعه بار یمن و بازداشت فعالان زن سعودی و ترور جمال خاشقجی، روزنامه نگار سعودی منتقد خود در کنسولگری عربستان در استانبول مورد هجمه انتقادات قرار گرفته است.
سقوط بهای نفت خام، شیوع بیماری کرونا و تداوم جنگ یمن از شکوه و عظمت آرزوهای بن سلمان ۳۴ ساله کاستهاند و اکنون او به جای بهره گرفتن از امکانات مالی، با کسری بودجه برخاسته از بحرانهای سیاسی و اقتصادی روبهرو است.
در سوی دیگر این ماجرا رئیس جمهور آمریکاست که پیش از این بارها با ادبیات تحقیرآمیز به عربستان سعودی یادآور شده بود که اگر آمریکا نباشد، عربستان سعودی دو هفته بییشتر دوام نمیآورد.
ترامپ در جریان سخنرانی در زمان کارزار انتخاباتی خود در سال ۲۰۱۶ با کم اهمیت جلوه دادن جایگاه عربستان در سیاست خارجی آمریکا گفت: آل سعود برای ما همچون گاوی شیرده اند که هروقت دیگر نتواند به ما دلار و طلا بدهد آنگاه دستور ذبح آن را صادر میکنیم و یا از دیگران میخواهیم اینکار را بکنند یا به آنها در این کار کمک میکنیم و این یک واقعیتی ست که همه دوستان و دشمنان آمریکا به ویژه خود آل سعود از آن آگاهند.
با نگاهی به رخدادهای فعلی و تازه ترین آن خارج کردن سامانه موشکی پاتریوت آمریکا از خاک عربستان به نظر میرسد واشنگتن برای عملی کردن باج خواهی از متحد دیرینه خود مصمم است و زمان ذبح این گاوهای شیرده فرا رسیده است.
انتهای پیام/
وعده الهی محتاج بمب اتم وسامانه پاتریوت نیست انچه ولی فقیه ازان با اعتقادراسخ میگوید وعده خداوند درقران است شک به ان به معنای شک در اعتقادات است .تاکنون هرچه را رهبری عزیز ما بیان وپیش بینی کرده اند محقق شده است پس مطمئن باشید که کفر وشرکوطاغوت زوال پذیرند وکسانیکه تکیه به ابرقدرت بودن امریکا داشته اند وعده خداوندرادر فلسطین ولبنان وسوریه ویمن ببینندواز خواب غفلت بیداروند
ان موقعه همشون را استعمار ول میکند .
حالا. رفیق و قارداش باشند
بی پولی از بیماری جزام هم برای استعمار بدتر است
استعمار. به بوی نفت .گاز. منابع طبیعی عادت کرده
به دنبال این بوها هستند به اسم ازادی دورعین و حقوق بشری نفتی .گازی و منایع طبیعی
دوباره همان اش
و همان کاسه
وقتی نداد بفروشش
یعنی انتقام سخت،
که از سیاست سر در بیاره و مثل کودک عاشق کت شلوار پوشهای کروات زده آمریکایی شده ۰۰۰
انشاالله نابودی ال سقوط نزدیکه بگو انشاالله
و اینکه چقدر نزدیک
فعلا ک در کما فرو رفتن بیداری شون دست خداست ک طرح های بریزه
و منم میگم انشاالله :)