به گزارش خبرنگار
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ،از اعصار دور تا کنون
خشونت یکی از ویژگیهای رفتاری مشترک بین انسان و بسیاری از حیوانات بویژه درندگان شناخته شده است، رفتارهای خشن نشانههای بارزی دارند، درانسان و حیوان فریاد زدن و غرش کردن از بارزترین نشانههای رفتار خشن است.
گاهی حمله کردن و دریدن از ویژگیهای رفتار خشونت بار به شمار میرود که مختص حیوانات درنده میباشد، اما چرا برخیها چه انسان و چه حیوان چنین رفتارهایی را از خود نشان میدهند؟.
در زمان اعمال خشونت چه اتفاق در درون ارگانیزم انسان رخ میدهد؟
در حین استرس و اعمال خشونت، هورمونهایی در بدن انسان ترشح میشوند که همه انرژی انسان را برای دفاع از خود بسیج میکند، این هورمونها همچنان که برای دفاع از خود مناسب هستند، میتوانند ضررهایی را برای بدن نیز داشته باشند.
هورمونهایی مثل کورتیزول، ملاتونین، تستستورون و ... باعث رفع انرژی افراد شده و موجب اختلال رفتاری مثل افسردگی در فرد میشوند، میزان بالای تستوسترون در بدن انسان ساقه مغز و یا مخچه را متاثر از خود کرده و از آنجایی که مخچه مرکز یادگیری، قضاوت و تصمیم گیری است در موقعیت استرس زا آنالیز فرد از رویدادها ضعیف شده قدرت یادگیری نیز پایین میآید.
بیشتر بخوانید: احساس خوشبختی و رضایت از زندگی
کودکان رویدادها را سیاه و سفید دیده و از نظر هیجانی با سرعت تحت تاثیر قرار میگیرند، بنابر آنچه گفته شد شرایط استرس زا باعث ترشح هورمونهای آزار دهندهای در بدن آنها شده و قدرت یادگیری و قضاوت آنها را مختل میکند، هرچه تجربه موقعیتهای استرس زا بیشتر باشد، آسیب برای کودکان بیشتر خواهد بود.
فرزندان قربانی خشونت از هوش پایین تری برخوردارند
به گزارش خبرنگار
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ،سرهنگ دوم قاسم گرجی کارشناس اداره آموزش همگانی و مشارکت عمومی،
معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی مازندران، گفت:بر اساس تحقیقات محققان علوم رفتاری، فرزندان قربانی خشونت به دلیل تجربه بالای موقعیتهای استرس زا از میانگین هوش و قدرت یادگیری و داوری پایینی برخوردار خواهند بود، از سویی کودکان برای اینکه به اهداف بلند بالایی که خود و یا والدین برای آنها تعریف کرده اند برسند، باید از قدرت یادگیری مناسبی برخوردار بوده و در شرایط متفاوت تصمیمهای درست و یا بهتری را بگیرند.
فرزندان قربانی خشونت و یا خانوادههای گسیخته همچنین از احساس حقارت و عزت نفس پایینی در مقام مقایسه با همسالان و همنوعان خود برخوردارند، از سویی دیگر، چون در انجام تکالیف و فعالیتهای درسی و غیر درسی موفق عمل نمیکنند اعتماد بنفس خود را نیز از دست داده و در مقایسه خود با همنوعان احساس سر افکندگی و حقارت را در ذهن خود تجربه خواهند کرد.
این کودکان در انجام تکالیف معمولا دچار درماندگی میشوند و چون افراد موفقی در انجام تکالیف نیستند احتمال این که بر تنبیه آنها از سوی والدین و دیگر اعضای خانواده افزوده شود نیز متصور بوده و در نتیجه آسیب بر آنها در هر مرحله بیشتر و بیشتر خواهد شد.
در هر صورت بر اساس نظریه روانشناسان رفتارگرا کودکانی که مورد تنبیه قرار میگیرند، از موقعیتی که در آن تنبیه میشوند، از مکان تنبیه از فرد تنبیه کننده و از موضوعی که بخاطر آن تنبیه میشوند بیزار شده و از سوی دیگر، چون بخاطر اشتباهاتشان مورد خشونت واقع میشوند میآموزند که تنبیه و اعمال خشونت تنها شیوه رفتار با دیگران بوده به همین دلیل خشونت را تنها راه تعامل با اطرافیان خواهند دانست.
کودکان بسیاری از رفتارها را با انتخاب الگو و سرمشق گیری از رفتار فردی که الگوی وی میباشد را میآموزند، یادگیری مشاهده یکی از موثرترین شیوههای یادگیری است که بر شخصیت افراد از زمان کودکی و حتی تا بزرگسالی تاثیرگذار است؛ بنابراین میطلبد تا والدین در رفتار خود با زیردستان بویژه کودکان و نوجوانان نهایت دقت را مد نظر قرار داده تا مبادا کودکان آنها قربانی خشونت شده و در آینده خود نیز قربانیهای زیادی را در پیرامون خود بوجود آورند چرا که استرس همانگونه که بیان شد برای بدن بویژه قوای فکری حکم سمی خطرناک را داشته که بر رفتار و حتی شکل گیری شخصیت افراد تاثیر مخربی خواهد داشت.
انتخاب بهترین شیوه رفتاری با کودکان
پس میطلبد تا والدین و دیگر بزرگسالان کودکان در برخورد با آنها بهترین شیوههای رفتاری و بدون هرگونه اعمال استرس و یا ایجاد موقعیتهای استرس زا را حذف کرده و شیوههای رفتاری و یا سبکهای فرزند پروری مناسبی را برای تربیت فرزندان خود انتخاب نمایند.
در نهایت بر اساس تحقیق پژوهشگران علوم رفتاری فرزندان قربانی خشونت و فرزندان خانوادههای گسیخته، در معرض رفتارهای پرخطری مثل گرایش به مصرف مواد مخدر، رفتارهای پرخطر جنسی، مصرف مشوربات الکلی، رفتارهای خشونت بار، خودزنی و خودکشی و ... قرار میگیرند.
بنابر آنچه که بیان شد، در سبد رفتاری خود با فرزندان مان هرگونه اعمال خشونتی را باید حذف و در عوض شیوههای رفتاری و سبک فرزندپروری مناسبی را برای پرورش نسلی نو و کارا انتخاب کنیم.
انتهای پیام/س