به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، با عمویم دو نفری جنازه را از سردخانه به غسالخانه بردیم؛ من برای آخرین بار چهره بابا را از فاصله دو متری دیدم.
برای تدفین، چند نفر از افراد فامیل آمده بودند و یکی از مردان با سوز زیادی میخواند: گلچین خزان زود بچیدی گل ما را... مابین درختها با فاصله از هم ایستادیم و نماز میت خواندیم و اشک هایمان میچکید روی ماسکهایی که به صورت داشتیم.
یک نفر با لباس سرتاسری مخصوص، ایستاده بود توی قبر. جنازه کفن پوش شده را رساندیم به او. بعد از پوشاندن روی جنازه با خاک، به دست هایمان الکل زدیم و متفرق شدیم. نه مداحی بود، نه کسی روضهای خواند و نه توانستم روی عزیزم را برای آخرین بار از نزدیک ببینم. خاکسپاری تمام شد. بدون شانه و آغوش نزدیکانم برای گریه کردن.
این روایت تلخ را کسی میگوید که یکی از عزیزانش را در روزهای کرونایی از دست داده است.
"سوگ ابراز نیافته" خداحافظی نکردن با عزیزان و خاکسپاری غریبانه، داغی است که این روزها بر داغ از دست دادن عزیزان افزوده شده است.
تحمل از دست دادن عزیزان در جامعهای مانند ایران که در آن، خانواده نقش اساسی و پررنگی ایفا میکند نسبت به سایر جوامع دشوارتر است. نکته مهمی که وجود دارد، نحوه برخورد افراد با این سوگ است. به همین منظور به سراغ دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس و استاد دانشگاه رفتیم.
دکتر حسین ابراهیمی مقدم در گفتگو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری تسنیم، با بیان اینکه سوگواری باید به میزان متعادل و متناسب و در زمان خودش اتفاق بیفتد، گفت: مواردی داریم که در فرهنگ ما روی آن کار نشده است؛ برای مثال اگر یک مرد بخواهد سوگواری کند احتمال دارد که این کار از دید جامعه یا فرهنگ، نادرست تلقی شود. ما این جمله را زیاد میشنویم که "مرد که نباید گریه کند" در حالی که این تفکر اشتباه است، زیرا وقتی بررسی میکنیم متوجه میشویم که طول عمر زنان به طور متوسط ۱۵ تا ۲۰ سال بیش از مردان است و یکی از دلایل این امر، این است که زنان راحتتر احساسات خود را ابراز و گریه میکنند در حالی که مردان معمولاً این احساسات را ابراز نمیکنند.
وی افزود: این که ما گریه و سوگواری کنیم به طور طبیعی درست است؛ از سوی دیگر وقتی کسی را از دست میدهیم نزدیکان برای ابراز همدردی در مراسم فرد فوت شده شرکت میکنند و همین امر باعث ایجاد حس حمایت روانی و اجتماعی و تنها نبودن در فردی میشود که عزیز خود را از دست داده است؛ زیرا فرد متوجه میشود که اگرچه عزیزی را از دست داده، اما کسانی هستند که میتوانند در زمان خاص منبع پشتیبانی، حمایت و آرامش روانی باشند. به همین دلیل است که در مراسمی مانند عروسی رفت وآمد نزدیکان خیلی در یادها نمیماند، اما در مراسم عزاداری همه نگاهها به این است که چه کسانی میآیند و در کنار فرد در سوگ نشسته، هستند.
وی اضافه کرد: کسانی که در دوران کرونا عزیزان شان را از دست میدهند مجبورند که مراسمی را برگزار نکنند و این امر چند تأثیر روانی ناخوشایند بر این افراد دارد. یکی این که با برگزار نکردن مراسم برای فرد فوت شده و عدم حضور در مراسم خاکسپاری، بسیاری از افراد، حس جدا شدن از فرد فوت شده را پیدا نمیکنند و همواره احساس میکنند که این فرد حضور دارد و منتظرند هر لحظه از در خانه وارد شود؛ بنابراین همین امر باعث میشود فرد از واقعیتها فاصله بگیرد.
ابراهیمی مقدم ادامه داد: دوم آن که عدم برگزاری مراسم باعث میشود حمایتهای روانی- اجتماعی صورت نپذیرد و فرد احساس تنها و بی پشتوانه بودن کند و فکر کند که پس از مرگ عزیزی که از دست داده است، همه چیز نیز پایان یافته و چیزی جز افسردگی و تنهایی باقی نمانده است؛ به همین دلیل ممکن است دچار حالات افسردگی شود. سوم آن که به دلیل سوگواری و گریه و زاری نکردن، تخلیه روانی، عاطفی و هیجانی انجام نمیشود و فرد دچار یک بغض در گلو مانده و دل شکستگی میشود، زیرا در مراسم عزاداری، یادآوری خاطرات متوفی و ذکر مصیب انجام و باعث میشود افرادی که عزیز خود را از دست داده اند گریه و خود را تخلیه روانی کنند، اما زمانی که به دلیل کرونا این مراسم عزاداری برگزار نمیشود وابستگان نیز این تخلیه روانی را ندارند و دچار مشکل میشوند.
وی خاطرنشان کرد: چهارم آن که وقتی فردی فوت میکند، بازماندگان او با برگزاری مراسم و دادن خرج و خیرات احساس بهتری پیدا میکند، زیرا حس میکنند اثرات مثبت و ثواب این کار به روح متوفی میرسد و وجدان فرد بازمانده نیز آسوده میشود، زیرا حس میکند برای فرد فوت شده، کار مثبتی انجام داده است و در دوران کرونا به دلیل این که برگزاری چنین مراسمی ممکن نیست، فرد بازمانده دچار احساس اضطراب، افسردگی و وسواس فکری میشود.
ابراهیمی مقدم با بیان اینکه مراسم عزاداری نوعی مراسم تذکر نیز محسوب میشود، تصریح کرد: علاوه بر موارد گفته شده، مراسم سوگواری حاوی این پیام نیز هست که مرگ میتواند برای همه ما رخ بده؛ از طرف دیگر وقتی هیچ مراسمی برگزار نمیشود تذکری نیز اتفاق نمیافتد و مردم نیز از مرگ بر اثر کرونا درس عبرت نمیگیرند و افراد در سطح جامعه به سفر و دید و بازدید میپردازند.
راهکارهایی برای ابزار سوگ در دوران کرونا
ابراهیمی مقدم درباره راهکارهای ابراز سوگ در دوران شیوع کرونا اظهار کرد: افراد باید بدانند که چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند! این روزها هم میگذرند و عزاداریها در زمانهای بهتری میتواند اتفاق بیفتد و از سوی دیگر در همین دوران نیز میتوان با روشهایی عزاداری کرد؛ برای مثال افراد میتوانند از فضای مجازی استفاده کنند و با برنامههای ویدئوکنفرانسی با نزدیکان خود ارتباط برقرار و عزاداری و صحبت کنند.
تا چه مدت باید سوگواری کرد؟
وی در پاسخ به این سوال که مدت زمان طبیعی سوگواری چقدر است، تصریح کرد: ما به تمام افرادی که درگیر متوفی کرونایی بودند، حتی اگر دچار علائم افسردگی نیستند توصیه میکنیم که به مشاور مراجعه کنند، اما به طور کلی میتوان گفت که اگر فردی که عزیزش را از دست داده تا یک هفته درگیر سوگ باشد و نتواند حتی در محیط کارش حاضر شوند طبیعی است و خیلی عجیب نیست، اما نهایتاً در یک ماه تا ۴۰ روز، فرد باید بتواند خودش را پیدا کند و اگر این مدت گذشت و فرد دید که نمیتواند در موقعیتهای اجتماعی، شغلی و خانوادگی خود کارکردهای سابق را داشته باشد باید حتماً به روانشناس مراجعه کند.
علائم افسردگی چیست؟
ابراهیمی مقدم درباره علائم افسردگی گفت: افرادی که به دنبال چنین سوگواریهایی دچار افسردگی میشوند معمولاً چند علامت از خود بروز میدهند؛ یکی از این علائم کاهش انگیزههای زندگی است؛ این انگیزهها میتواند جسمی یا روانشناختی باشد. کاهش انگیزههای جسمی میتواند شامل کاهش اشتها یا تمایل جنسی و مشکلات خواب باشد، به این معنی که فرد مدت زمان زیادی در رخت خواب به سر میبرد، اما خوابش نمیبرد.
وی ادامه داد: کاهش انگیزههای روانی نیز میتواند شامل کاهش انگیزه پیشرفت باشد یا اینکه فرد دیگر نسبت به دیگران تمایل، تعلق خاطر و عشق ورزی نشان نمیدهد. یکباره گریه کردن، به گوشهای خیره شدن و حوصله انجام کاری را نداشتن، آه کشیدن مکرر و خوابهای بد دیدن نیز از جمله این علائم است.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/