منتظمی در این باره میگوید: تنها اتفاقی که در این مرکز رخ داده این است که مانند سابق از حیوانات پس از تیمار و بهبود نگهداری نمیشود چراکه ما نمیخواهیم آن را به باغ وحش حیوانات تبدیل کنیم. از سالهای گذشته تاکنون حیوانات زیادی در کلینیک حیات وحش پردیسان نگهداری میشدند و ما در حال حاضر در حال مدیریت این گونهها هستیم.
وی ادامه میدهد: مشکلی که ما در این مرکز داشتیم این بود که از هرجای کشور گونههای آسیب دیده حیات وحش به تهران منتقل میشدند. در حال حاضر با همکاری سازمان دامپزشکی تلاش میکنیم تا از ظرفیت بخش خصوصی در استانهای مختلف استفاده کنیم و حیوانات در خود استان درمان و تیمار شوند و در صورت ضرورت، گونههایی که در استان قابل درمان نباشند به تهران و کلینیک حیات وحش پردیسان منتقل خواهند شد.
تنها مرکز دولتی بازپروری حیات وحش غیرفعال میشود
اما محمدعلی یکتانیک، تیمارگر حیات وحش، کارشناس و فعال محیط زیست با تاکید بر اینکه در هیچ کجای کشور، مرکزی که به لحاظ ظرفیت، امکانات، درمان و بازپرروی حیات وحش در سطح مرکز بازپروری پردیسان تهران وجود ندارد میگوید: بدون شک منظور مدیرکل دفتر حیات وحش از مطرح کردن موضوع استفاده از ظرفیت بخش خصوصی در ارتباط با سرویس دهى به حیات وحش مصدوم پس از معلق کردن کلینیک مرجع مجموعه پردیسان تهران، فرستادن گونه هاى جانورى مصدوم به باغ وحشهاست چرا که در تهران و اغلب قریب به اتفاق سایر استانهای کشور، مرکزی برای درمان و بازپروری حیات وحش وجود ندارد.
وی ادامه میدهد: اما متاسفانه حدود ٧٠ مرکز نگهدارى حیات وحش عمدتا غیر قانونى و تماما فاقد حداقل استانداردهاى لازم در کشور وجود دارند و این تصمیم اشتباه علاوه بر مغایرت با رسالت و ماهیت وجودى سازمان حفاظت محیط زیست، توجیه و وجاهت قانونى کاذب بخشیدن به این نوع مراکز است. مراکزى که در سایه نظارت بسیار ضعیف سازمان متولى حفاظت از میراث ملى -جهانى حیات وحش ایران مختار به هر اقدامى بوده اکنون توسط این مدیر محیط زیست به عنوان ناجى حیات وحش مصدوم ایران معرفى میشوند.
جای حیوانات درمانشده در طبیعت است نه در باغ وحشها
این کارشناس محیط زیست اضافه میکند: اگر تصمیم سازمان حفاظت محیط زیست بر این باشد که گونههای آسیبدیده حیات وحش را مدیریت کند باید ضمن بررسی کارشناسانه، حیواناتی که قابل بازگشت به طبیعت هستند را پس از اتمام دوره درمان و توانبخشى تعیین تکلیف و در زیستگاه مناسب رهاسازی کند نه اینکه آنطور که اخیرا شاهد هستیم على رغم مخالفت هاى تمامى دست اندرکاران تیمار حیات وحش و کارشناسان، جانوران احیا شده و آماده رهاسازى را در به بدترین شکل ممکن در سبدهاى حمل مرغ و دبه هاى پلاستیکى بین باغ وحشهاى مخروبه تقسیم کند.
وی یادآور میشود: در توجیه مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست مبنى بر اینکه رسالت سازمان محیط زیست باغ وحش دارى نیست دو نکته قابل تامل است: اول اینکه علت اصلى دپو شدن جانوران در کلینیک حیات وحش پردیسان تهران کاملا به عملکرد ضعیف کارشناسان و مدیریت دفتر حیات وحش برمیگردد. چرا که کلینیک حیات وحش پردیسان به لحاظ قانونى تنها مکلف به سرویس دهى دامپزشکى و توان بخشى به حیات وحش مصدوم است و تعیین تکلیف جانوران پس از بهبودى به عهده دفتر حیات وحش بوده است و این دفتر در طى سالهاى اخیر نسبت به تعیین تکلیف و صدور مجوز براى رهاسازى جانواران احیا شده کوتاهى آشکار و مستند داشته است؛ بنابراین این ادعاى مدیرکل دفتر حیات وحش در ارتباط با اینکه مرکز بازپروری پردیسان نباید به باغ وحش تبدیل شود یک مغلطه و فراکنى محرز است.
تعریف بازپروری با باغ وحشداری متفاوت است
یکتانیک ادامه میدهد: نکته دوم اینکه طرح ادعای مبدل شدن مقر اصلى سازمان محیط زیست به باغ وحش به وضوح بیانگر ناآشنایى گوینده با مسائل مربوط به حیات وحش و خدماترسانی حرفهای دامپزشکی به جانوران وحشى تحت درمان است. چرا که بنا بر حدود دو دهه فعالیت مستمر در این حرفه به خوبى میدانیم بیش از نود درصد موارد مرجوعى حیات وحش مصدوم در کشور ما جانوران آسیب دیده توسط شکارچیان هستند و درمان مصدومیت هاى ناشى از صید و شکار و برخورد ساچمه هاى سربى عمدتا شامل درمان شکستگى و عفونت هاى استخوانى و بافتى است که درمان چنین مواردى بیش از درمان مشکلات ناشى از بیماریها و مسمومیت و ضعف و... زمانبر هستند.
وی تاکید میکند: علاوه بر این بسیارى از گونه هاى جانورى ایران مهاجر یا نیمه مهاجر هستند و گونه یک جانورى مهاجر مصدوم، به عنوان مثال از عقابها که اکثرا صرفا در نیمه دوم سال در کشور ما حضور دارند را نباید پس از حصول اطمینان از سلامت، در نیمه اول سال رهاسازى کرد و باید از این گونه حتى در حالیکه میدانیم در سلامت کامل قرار گرفته تا رسیدن فصل مناسب نگهدارى و سپس رهاسازى کرد. نام این اقدامات را نمیتوان باغ وحش دارى گذاشت، اما افسوس بسیار که کارشناسان و مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست نسبت به این مسائل در بى اطلاعى کامل به سر میبرند و در تمام گزارشها و مصاحبهها این اصول اولیه حفاظت و پاسداشت حیات وحش را باغ وحشداری تعبیر کرده اند.
وضعیت باغ وحشها برای میزبانی از حیات وحش نامناسب است
یکتانیک با اشاره به شرایط نابسامان باغ وحشهای کشور میگوید: همین چند ماه پیش بود که سازمان حفاظت محیط زیست طی مکاتباتی برای فرستادن جانوران موجود در کلینیک پردیسان به دو باغ وحش ارومیه و دزفول برنامهریزی کرده بود که اگر افشاگری فعالان محیط زیست درباره شرایط اسفبار نگهداری از حیوانات در این دو محل نبود که مانع اجرای تصمیم سازمان حفاظت محیط زیست شود، تاکنون بسیاری از گونههای ارزشمند جانوری آماده بازگشت به طبیعت به این دو مرکز که هیچ شباهتی به باغ وحش امروزى ندارند ارسال شده بودند.
این کارشناس حیات وحش تصریح میکند: مدیرکل دفتر حیات وحش با ارسال نامه به ادارات محیط زیست در کلیه استانهای کشور دستور داده حیوانات آسیبدیده که به هر نحوى کشف یا تحویل ادارات می شوند به جای ارسال به کلینیک پارک پردیسان براى درمان به باغ وحشهای استانها منتقل شوند. همچنین به کلینیک پردیسان هم ابلاغ کردند که پذیرش نداشته باشد که این تصمیمات یک معنى بیشتر ندارد: عدم مسئولیت پذیرى در مقابل وظیفه قانونى محوله که نتیجه اصلى آن تسهیل تخلفات و فراهم شدن شرایط مساعد براى انواع روشهاى قاچاق حیات وحش خواهد بود.
غیرفعال کردن مرکز بازپروری پردیسان، چراغ سبزی به قاچاقچیان حیات وحش
وی خاطرنشان میکند: با این رویه واضح است حیواناتی که از قاچاقچیان و متخلفان ضبط میشوند بدون هیچ بررسی کارشناسی و بدون سنجش اینکه قابلیت رهاسازی به طبیعت را دارند یا ندارند، مجدد به چرخه قاچاق برگشت داده میشوند.
یکتانیک با بیان اینکه تحویل گونههاى جانورى به باغ وحشها با توجیه استفاده از ظرفیت بخش خصوصى ادعاى بىمعناست میگوید: اکثر باغ وحشها در سایه نظارت بسیار ضعیف سازمان محیط زیست مراکزی هستند که صرفا نام باغ وحش را یدک میکشند و محل اصلی درآمدشان از خرید و فروش غیر قانونى گونه هاى مختلف حیوانات داخلى و خارجى است.
وی اضافه میکند: تا به امروز حیواناتی که توسط یگان حفاظت محیط زیست از قاچاقچیان ضبط میشدند در مرکز حیات وحش پارک پردیسان تهران مورد بازپروری قرار می گرفتند و در صورت امکان در طبیعت رهاسازی میشدند، اما حالا که بناست همه حیوانات آسیبدیده و یا ضبطشده به باغ وحشها منتقل شوند دیگر هیچ شانسی برای رهاسازی آنها وجود نخواهد داشت. چه آنکه هیچ باغ وحش و کلینیک دامپزشکى نیز حاضر نخواهد بود در راه رضاى خدا ماهانه میلیونها تومان صرف اقدامى کند که وظیفه قانونى یک نهاد دولتى است.
این کارشناس محیط زیست انتقال حیوانات توقیف شده به باغ وحشها را چراغ سبزی به قاچاقچیان حیات وحش دانسته و میگوید: با این رویه، باغ وحشداران میدانند که اگر حیوانی در سطح استان از قاچاقچیان ضبط شود به باغ وحش آنها منتقل خواهد شد. بدین ترتیب انگیزه برای قاچاق وحش بیش از پیش افزایش مییابد.
وقتی تصمیمات سلیقهای مدیران محیط زیست تلاشها را به باد میدهد
یکتانیک با انتقاد از تصمیمات سلیقهای مدیران سازمان حفاظت محیط زیست میگوید: متاسفانه یک مدیر در سازمان حفاظت محیط زیست به سادگی میتواند با یک تصمیم سلیقهای نادرست زحماتی که سالها برای ایجاد روندی کارشناسانه برای بازپروری حیات وحش به ثمر رسیده است را به باد دهد.
این فعال محیط زیست ادامه میدهد: نتیجه این تصمیمات سلیقهای این است که در حال حاضر با اخراج کارکنان کلینیک بازپروری حیات وحش پردیسان حیوانات این مرکز گرسنه و بدون رسیدگی خواهند ماند. حیواناتی که طی همین چند روز برخی از آنها تلف شده و از سرنوشت برخى دیگر اطلاعى در دست نیست.
اعتماد عمومی نسبت به روند بازپروری حیات وحش را زایل نکنید
یکتانیک با بیان اینکه در این اثنى اعتماد مردمى نیز نسبت به سازمان حفاظت محیط زیست به شدت زائل خواهد شد، میگوید: اشخاصى که نسبت به حفاظت از حیات وحش احساس مسئولیت میکنند با مشاهده شانه خالى کردن تنها سازمان متولى حفاظت از حیات وحش از پذیرش گونه هاى حیات وحش و هدایتشان به باغ وحش هاى مخروبه بیش از پیش دلسرد خواهند شد و این موضوع تبعات منفى اجتماعى متعددى را در پى خواهد داشت.
وی اضافه میکند: هیچ یک از تیمارگران حیات وحش، فعالان و کارشناسان محیط زیست کشور هرگز مخالف و منکر استفاده از ظرفیت هاى مردمى در ارتباط با پاسداشت محیط زیست و حیات وحش نیستند، اما ادعا و توجیهات اخیر مدیرکل دفتر حیات وحش و اقدامات اجرایى شده ایشان با مفهوم استفاده از ظرفیت هاى مردمى و بخش خصوصى مغایرت بنیادى دارد.
یکتانیک در پایان میگوید: تقاضا و درخواست عاجزانه ما ورود هر چه سریعتر سازمان بازرسى کشور، دادستانى و حراست به این رویکرد ویرانگر، پر ابهام و غیرکارشناسى اخیر دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست است تا بیش از این در حق وظیفه همگانى که حفاظت و پاسداشت میراث بى قیمت طبیعى و محیط زیست کشورمان است ظلم و بى عدالتى روا نشود.
انتهای پیام/
اکثر کارمند های محیط زیست رشته شون این نیست.
واقعا باید یه مستند براش ساخت
من و 50 نفر از دوستان هم کلاسی تا آنجایی که اطلاعات دارم
نتونستن حتی وارد اداره محیط زیست شهرشون بشن و شاغل بشن. بعضی از دوستان هم که ارشد خوندن بازم پشمون هستن