علی لطیفی پیشکسوت و کارشناس فوتبال کشورمان در گفت و گو با خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره اتفاقات دوران بازیگری و مربیگری و دلالی و فساد در فوتبال ایران گفت: تنها بازیکن ایرانی باقی مانده از نسل ۹۸ هستم که مدارج مربیگری را پله پله و از ابتداییترین سطح گذراندم. آن زمان نیازی نبود بازیکنان ملی پوش از سطح C شروع کنند و میتوانستند از کلاسهای B شروع به کار کنند. با این وجود من نه تنها از سطح B شروع نکردم بلکه در کلاس مربیگری D ثبت نام کردم تا بتوانم تمام مسائل مربوط به عرصه مربیگری را درک کنم. حتی در عرصه مربیگری هم این روند و طی کردن سلسله مراتب ادامه داشت و نخستین بار مدیریت مدرسه فوتبال استقلال را برعهده گرفتم. سپس به ترتیب سرمربی تیمهای نونهالان، جوانان و بزرگسالان شدم و پس از آن دستیار سرمربی در تیم بزرگسالان و در وهله آخر سرمربی تیم بزرگسالان شدم.
او بیان کرد: در این سالها اتفاقات زیادی را تجربه کردم. زمانی که به آکادمی استقلال رفتم اصغر حاجیلو رئیس آکادمی بود و من به عنوان مدیر فنی و اجرائی در آکادمی شروع به کار کردم. در تمام ردهها سرکشی میکردم و اختیار تام داشتم. در دوره ما چندین بازیکن بسیار خوب مانند آرش رضاوند، محسن کریمی و امید نورافکن به تیم بزرگسالان اضافه شدند. در دوره ما استعدادهای خوبی شناسایی شدند و آن بازیکنان توانستند مسیر پیشرفت را به خوبی طی کنند و اکنون در لیگ برتر شاغل هستند.
لطیفی تصریح کرد: متاسفانه در آن مقطع میان مربیان، کادر مدیریتی و پیشکسوتان باشگاه درگیریهای فراوانی بود و حتی کار به دادگاه کشید. در همان مقطع که من سرمربی بودم، بارها و بارها به من پیشنهاد کردند که در قبال دریافت پول فرزندشان را بازی بدهم. حتی یک بار که مدیرفنی استقلال بودم، تیم امید نتایج بسیار ضعیفی کسب کرده بود و ما به خیلی از پیشکسوتان از جمله مرحوم رضا احدی و مجید نامجو مطلق پیشنهاد سرمربیگری دادیم، اما آنها قبول نکردند و گفتند استقلال در هر صورت سقوط میکند.
پیشکسوت استقلال اظهار داشت: حاجیلو از من خواست هدایت تیم امید را برعهده بگیرم. من به خاطر هواداران و عشق به استقلال این مسئولیت را قبول کردم و گفتم اگر قرار است کسی خراب شود، بگذارید این اتفاق برای من بیفتد. از آن جایی که در بدنه باشگاه بودم، از تیم شناخت کافی داشتم و هنگامی که تیم را گرفتم، در پایان فصل پنجم شدیم، اما در صورت احتساب امتیازات نیم فصل دوم، با ۱۲ - ۱۳ امتیاز اختلاف قهرمان شدیم. آن زمان از بازیکنانی مانند آرش رضاوند و محمد حسین پور به بهترین شکل بازی گرفتیم.
او خاطرنشان کرد: پرسپولیس را با نتیجه ۱_۶ بردیم و بهترین پیروزی تاریخ امیدها برابر پرسپولیس به دست آمد. آن زمان پدر یکی از بازیکنان تیم که قبل از آمدن من پسرش فیکس بازی میکرد و پرداخت برخی از هزینههای باشگاه را برعهده گرفته بود، حاضر شد به من پول هنگفتی بدهد تا پسرش را در ترکیب بگذارم، اما من نپذیرفتم و حتی کار ما به زد و خورد کشید. پس از این ماجرا خانواده ۴۰ نفر از بازیکنان تیمهای پایه به فتح الله زاده نامه زدند و نوشتند که لطیفی سالمترین فردی است که طی این سالها وارد آکادمی شده است. این نشان میدهد که مردم به خوبی میفهمند ماجرا از چه قرار است.
علی لطیفی گفت: قبل از این که وارد باشگاه استقلال شوم، کمپ ناصر حجازی را آماده کردیم و فتح الله زاده هنگامی که میخواست من را به عنوان مدیر آکادمی منصوب کند، گفت اگر بتوانیم ۱۰۰ شاگرد هم بگیریم عالی است، زیرا در آن مقطع ما هیچ تبلیغاتی نداشتیم. ظرف یک ماه ما ۲۵۰۰ مراجعه کننده داشتیم که حدود ۵۵۰ نفر از آنها را جذب کردیم و برای بقیه جایی نداشتیم. از ساعت ۶ صبح تا ۱۲ شب در مجموعه بودم و کارها را انجام میدادم.
لطیفی بیان کرد: در ردههای پایه مربیانی هستند که پول میگیرند و مربیان دیگری هم هستند که سالم کار میکنند؛ بنابراین نباید سیاه نمایی کنیم. به دلیل نگاهها و توجه ویژهای که به رده بزرگسالان وجود دارد، مربیان نمیتوانند مستقیما از بازیکن پول بگیرند. به همین دلیل معمولا با حساب و کتاب جلو میروند. حدود ۳ سال پیش مدیری با من صحبت کرد و من شرایطم را به او گفتم. آن مدیر در صحبت های خود گفته بود لطیفی مربی لب خط است و به هیچکسی باج نمیدهد و مطمئنم که میتواند تیمم را قهرمان کند، اما مشکلی که وجود دارد این است که او اجازه نمیدهد من تیم را ببندم و از جذب بازیکن پول دربیاورم. متاسفانه مدیران ما فاسد یا آدمهای سالمی هستند که اطرافیان آنها فاسد هستند و نمیتوانند جلوی فساد آنها را بگیرند.
او گفت: ۵ - ۶ سال قبل سرمربی اکسین بودم و در یک بازی ۶ گل خوردیم. قبل از این که برای این بازی به امیدیه برویم، ۵ - ۶ بازیکن ما دانشجو بودند و از آن جایی که قهرمان شده بودیم، آنها انگیزه کافی برای این بازی نداشتند؛ بنابراین گفتیم از جوانانی استفاده کنیم که فرصت کمتری برای بازی به دست آوردند. آن زمان فیروز کریمی مدیرفنی تیم بود و اسماعیل حلالی پور مدیرعامل بود و در تمام مسابقات تیم را همراهی میکردند، اما برای سفر به امیدیه هیچ کدام از آنها نیامدند و من به همراه بازیکنان به این شهر رفتیم.
پیشکسوت استقلال اظهار داشت: نفت امیدیه برای ماندن در لیگ باید گلهای زیادی میزد. همان هفته پارس جنوبی جم که شرایطی مشابه با نفت امیدیه داشت، باید در تهران با نیروی زمینی بازی میکرد. بعد از باخت سنگین ما برابر نفت امیدیه، پارس جنوبی از ما شکایت کرد و گفتند در بازی ما با نفت امیدیه تبانی شده بود. جالب است که باشگاه پارس جنوبی تنها از من شکایت نکرده بود و مسئولان این باشگاه گفته بودند که لطیفی چنین کاری نمیکند و از جای دیگری با بازیکنان مذاکره شده تا تبانی کنند.
او بیان کرد: فردای آن بازی، بدون اینکه بدانم باشگاه پارس جنوبی قصد شکایت دارد، به کمیته اخلاق نامه نوشتم و گفتم با توجه به شرایط بهتر است که این کمیته به پرونده بازی اکسین برابر نفت امیدیه ورود کند تا حق کسی پایمال نشود. همه میدانستند که من اهل تبانی نیستم. افتخار میکنم که طی سالهای گذشته مسئولان کمیته اخلاق بارها به دلیل کارهایی که انجام دادم، از من تقدیر کردند.
لطیفی گفت: در فاصله ۲ هفته مانده به پایان همان لیگ، ما با ایرانجوان بوشهر بازی داشتیم که حسین خطیبی سرمربی اش بود و رسول خطیبی هم در باشگاه سمت داشت. ایرانجوان برای ماندن در لیگ باید آن بازی را میبرد، در غیر این صورت سقوطش تقریبا قطعی میشد. با وجود اینکه حسین و رسول خطیبی از دوستان من هستند، هیچ کدام از آنها از من درخواستی نداشتند و من هم آدمی نبودم که تبانی کنم. در نهایت آن بازی را بردیم و سقوط ایرانجوان به دسته پایینتر مسجل شد.
او تصریح کرد: اتفاق مهمی که در آن مقطع رخ داد و برای همیشه در فوتبال ایران ماندگار شد، بازی ما برابر خونه به خونه بابل بود. زمانی که اسکوچیچ سرمربی خونه به خونه بود و ما با این تیم بازی داشتیم، مدیرعامل متمول خونه به خونه چند بازیکن لیگ برتری که برخی از آنها قبلا ملی پوش بودند را جذب کرده بود. در مقابل ما تیم جوانی داشتیم که در فاصله ۵ روز مانده به آغاز مسابقات، با مبلغی حدود ۲ میلیارد آن را بسته بودیم. متاسفم که آن فصل ۱۴ پنالتی صد در صد برای تیم ما گرفته نشد.
پیشکسوت استقلال اظهار داشت: زمانی که ما در کورس مدعیان بودیم، همه میگفتند اکسین صعود میکند. ما در جام حذفی هم شگفتی ساز شدیم و چند تیم لیگ برتری را بردیم. ابتدای فصل همه فکر میکردند اکسین گزینه اصلی سقوط باشد، اما شگفتی سازی ما برای برخیها قابل قبول نبود. به همین دلیل زمانی که در کورس قهرمانی بودیم، ۲ گل ۳ امتیازی ما در دقایق پایانی بازی برابر مس کرمان و ماشین سازی آفساید گرفته شد. تلویزیون هم گلهای ما را نشان داد و مشخص شد آفساید مهاجمی گرفته شده که ۳ متر پشت مدافع حریف است.
او گفت: آن زمان کسی اطراف اکسین نبود و تیم ما بی صاحب بود. حتی هیئت فوتبال استان هم ضد ما بود، زیرا قبل از ما برخی کارها را انجام میدادند، اما وقتی ما به اکسین رفتیم به آنها گفتیم باج نمیدهیم و منافع آنها قطع شد. وقتی با یکی از مسئولان صحبت میکردم، آن شخص گفت وقتی مسئولان هیئت فوتبال استان شما پیغام میدهند که نمیخواهیم تیم ما صعود کند و هر جور که میخواهید سوت بزنید، خب معلوم است که حق شما پایمال میشود.
پیشکسوت استقلال اظهار داشت: آن فصل برخی باشگاهها حدود ۲۰ میلیارد تومان سرمایه گذاری کرده بودند و خودشان را شانس اصلی صعود میدانستند، اما وقتی دیدند اکسین از آنها جلو زده، تصمیم گرفتند داوران را تحت تاثیر خودشان قرار دهند. یک روز با یکی از مسئولان صحبت میکردم و خود آن مسئول مستقیما به من گفت که تعدادی از داوران ما فاسد هستند. ما داوران سالمی هم داریم که مایه افتخار ما هستند، اما در بخش داوران، مربیان، مدیران و خبرنگاران فسادهایی وجود دارد، هر چند که در این اقشار آدمهای سالم و پاک دست زیادی وجود دارند.
لطیفی بیان کرد: ایرانجوان پس از باخت برابر اکسین شانس خود برای ماندن در لیگ را از دست داد و بعد از این بازی کمیته اخلاق از ما تقدیر کرد. در بازی بعدی برابر خونه به خونه اتفاقات عجیب و غریبی رخ داد. اگر خونه به خونه ما را میبرد، تقریبا صعودش قطعی میشد، اما با مساوی یا باخت این تیم برابر ما، نساجی که نکونام سرمربی آن بود به بخت اصلی صعود تبدیل میشد. در واقع سرنوشت آن فصل به عملکرد تیم ما بستگی داشت و همه اینها کار خدا بود که ۲، ۳ سال پس از آن بازی جنجالی برابر نفت امیدیه که خیلیها به من تهمت ناروا زدند، تعیین سرنوشت ۲ تیم صعود کننده به لیگ برتر دست من و تیمم بیافتد.
بیشتر بخوانید: عزیزی: سالها است در فوتبال ایران دله دزدی میشود/ اگر نتوانیم به جام جهانی برویم، باید در فوتبال را تخته کنیم
لطیفی گفت: از حراست و کمیته اخلاق با من تماس گرفتند و گفتند سرنوشت لیگ دست شما است و من به آنها اطمینان دادم که در بازی تیم من تبانی نمی شود. حتی امیر قلعه نویی هم با من تماس گرفت و گفت تمام ایران میدانند که تو انسان و مربی سالمی هستی. به قلعه نویی گفتم شما استاد و رئیس من هستید، اما حتی اگر به من زنگ هم نمیزدید من کار خودم را میکردم، زیرا برای خدا کار میکنم. قبل از بازی مقابل خونه به خونه پیشنهادهای عجیبی به ما رسید و ما حتی شنیدیم که تا ۲ میلیارد هم پیشنهاد داریم. البته حسن زاده با من یا هیچ یک از دستیارانم تماس نگرفت، اما برخیها به دستیارانم چنین پیشنهادهایی داده بودند، زیرا کسی جرات نمیکرد سمت من بیاید و پیشنهاد تبانی در قبال پول بدهد.
او تصریح کرد: آن زمان که دلار ۳ هزار تومان بود، پیشنهاد ۲ میلیاردی داشتم و تاکنون که دلار ۱۷ هزار تومان شده، میتوانستم با آن پول ۴ آپارتمان بخرم به جای اینکه اکنون مستاجر باشم، اما تصمیم گرفتم با خدا معامله کنم. برابر خونه به خونه نمایشی داشتیم که در تاریخ لیگ یک ثبت شد و اسکوچیچ و چند بازیکن خونه به خونه در مصاحبه های خود گفتند که ما همه چیز را برابر علی لطیفی و اکسین از دست دادیم.
لطیفی بیان کرد: در زندگی سختی میکشم. مستاجری بسیار دردآور است، اما هیچ چیز کار سالم نمیشود و افتخار میکنم که مال حرام سر سفره زن و بچه ام نبرده ام. با وجود اینکه مدیران و ایجنتها قبول دارند که علی لطیفی مربی قابلی است. نقطه قوت من که ضد فساد بودنم است، تبدیل به نقطه ضعفم شده و میگویند که با لطیفی نمیتوان معامله کرد. به همین دلیل اگر قرار بود سالی ۵ پیشنهاد داشته باشم، در حال حاضر تنها ۲ پیشنهاد دارم. مربیان زیادی هستند که چنین شرایطی دارند و بیرون مانده اند. متاسفانه در فوتبال امروز ایران سالم بودن یک مربی نقطه ضعف او حساب میشود، زیرا برخی از مدیران در همکاری با دلالان و ایجنتها دنبال جذب مربی فاسد هستند تا بتوانند بیت المال را غارت کنند.
پیشکسوت استقلال اظهار داشت:در دوران بازیگری پیشنهادهای زیادی داشتم، به دلیل استایل و سبک بازی، هر مربی خارجی که به ایران میآمد من را تایید و به تیمش دعوت میکرد. یکی از این مربیان ایویچ بود که به محض ورود به ایران، من را به تیم ملی دعوت کرد. او پیش از جام جهانی در مصاحبه با رسانههای اروپایی گفته بود در فوتبال ایران پدیده بزرگی را کشف کردم و کلی هم از من تعریف کرد و از آن جایی که ایویچ در فوتبال اروپا مربی پرآوازهای بود، یک تیم رسانهای خارجی برای مصاحبه با من به عنوان یکی از پدیدههای احتمالی جام جهانی به ایران آمد. بگذریم که ایویچ را برکنار کردند و جلال طالبی در آستانه جام جهانی رویاهای من را به باد داد.
او گفت: زمان سرمربیگری متکوویچ در پرسپولیس مورد توجه او قرار گرفتم و به عنوان یار کمکی پرسپولیس در مسابقات غرب آسیا شرکت کردم و قهرمان آن مسابقات شدیم. هاینس فرانکر که بهترین بازیکن تاریخ فوتبال اتریش است و کفش طلای اروپا را هم دارد و آقای گل لالیگا شده، به محض دیدن فیلم بازیهای من، پیشنهاد داد و من به تیم آدمیرا واکر رفتم. چند فصل پیاپی پرسپولیس دنبال من بود و پروین لطف کرد و برای حضور در پرسپولیس با عابدینی هم صحبت کردیم. آن زمان اگر پروین کسی را میخواست، یک افتخار برای آن بازیکن بود.
پیشکسوت استقلال اظهار داشت: همان موقع ناصر حجازی من را برای استقلال میخواست و با وجود این که پرسپولیس شرایط مالی بهتری برای من فراهم میکرد و میتوانستم از طریق عابدینی که مدیر توانمندی است خیلی راحت به اروپا بروم، اما میان پول و آینده و عشق دوران نوجوانی و جوانی، عشقم که استقلال بود را انتخاب کردم و از علی پروین عذرخواهی کردم که رسانهها تیتر زدند شکار بزرگ استقلال از پروین عذرخواهی کرد. در استقلال با مرحوم پورحیدری دچار اختلاف شدم و بار دوم پروین به من پیشنهاد داد و میدانستم با اعتمادی که او به من دارد میتوانستم از نظر فنی خیلی رشد کنم، اما حاضر شدم در استقلال بمانم و از این تیم اخراج هم بشوم، اما به خاطر عشق به استقلال، به پرسپولیس نروم.
او بیان کرد: به این ترتیب به خاطر عشقی که به پیراهن آبی داشتم، افتخار شاگردی پروین را از دست دادم. استقلال ۳ - ۴ فصل دنبال من بود و با وجود این که مسئولان باشگاه بهمن رضایتنامه فرهاد مجیدی و محمد نوازی را برای استقلال صادر کردند، به من اجازه جدایی ندادند و دلیلش هم این بود که اعتقاد داشتند من پتانسیل لژیونر شدن دارم و از این راه میتوانند درآمدزایی بیشتری کنند. ۳ - ۴ فصل متوالی گرانترین بازیکن ایرانی شدم و زمانی که بازیکنان تیم ملی فصلی ۸ میلیون قرارداد میبستند، قرارداد من برای هر فصل ۱۶ میلیون تومان بود.
لطیفی گفت: عشق تنها دردی است که علاج ندارد. عاشق استقلال بودم و با وجود اینکه از کودکی دوست داشتم افتخار شاگردی پروین را به دست بیاورم، استقلال را انتخاب کردم و با این انتخاب افتخار بزرگی نصیب من شد. ۲ اسطوره بزرگ فوتبال ایران یعنی ناصرخان حجازی و علی پروین دنبال من بودند. مرحوم حجازی هر تیمی میرفت، اولین انتخابش من بودم و این برای من افتخار بود که ۲ اسطوره بزرگ و ۲ انسان وارسته تا این اندازه به بازی من اعتقاد داشتند.
گفت و گو از مصطفی اذانی
انتهای پیام/