به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دور جدید حملات زمینی و پهپادی ارتش دولت نجات ملی علیه مواضع دولت مستعفی هادی در استان مأرب و مواضع سعودیها در استان عسیر (جنوب غربی سعودی)، گویای مدیریت راهبردی میدانهای نبرد از سوی صنعا در تقابل با ائتلاف متجاوزان به یمن (ائتلاف سعودی) و وابستگان یمنی آنها (دولت مستعفی هادی) است. درواقع آنچه در این راستا مهم به نظر میرسد دقت کنش گری در زمان و استفاده بهینه از فرصتها در بیشینهسازی حداکثری شرایط در ذیل حصول به اهداف طراحیشده در قالب عملیاتها از سوی صنعا هست. به عبارت جامعتر، دولت نجات ملی به درک عملیاتی واقعبینانهای در استفاده از زمان، نوع کنش گری، میزان و برد تحمیلی عملیاتها بر دشمنان خود رسیده است که این نتیجه تجاربی است که در چند سال گذشته از ناحیه مقاومت کسب کرده است.
واقعیت امر این است که ورود به فاز جدید مقاومت در قالب حملات دوگانه زمینی و هوایی از سوی صنعا در دو بعد متفاوت جغرافیایی، دارای زمینههای تحلیلی مشترکی است که مشخصات یک راهبرد میدانی- عملیاتی دوگانه با یک برآورد و دستاورد همسان را نمایان میکند. بهواقع این دو عملیات از حیث راهبردی همپوشانی معنادار و دقیقی با یکدیگر از جنس زمان وقوع عملیات و کارکرد روانی دارند.
مأرب؛ نقطه آغازی بر دومینوی پیروزی یا شکست
در طی درگیریهای ارتش دولت نجات ملی یمن با نیروهای دولت مستعفی هادی در استان مأرب، دو منطقه «الجُفره» و «الباطن» در مأرب، بخشهایی از منطقه «حلحلان» واقع در منطقه «مجزر» (مرکز مأرب) از سیطره نیروهای تحت امر دولت مستعفی خارج شد و به کنترل ارتش دولت نجات ملی درآمد. باید خاطرنشان کرد که از حیث عملیاتی، استان مأرب از جایگاه راهبردی ویژهای برخوردار است؛ تسلط بر مأرب و سیطره بر آن از سوی صنعا میتواند روند معادلات در میدانهای دیگر نبرد را به سود صنعا، با تغییرات محسوس و قابلتوجهی همراه سازد. درواقع قابلیت راهبردی – عملیاتی موفقیت در تسلط بر مأرب آنچنان مهم است که دو طرف تلاش دارند تا عمده توان خود را در نبرد با هم در جبهه مأرب بهکارگیرند. مأرب میتواند بسترهای دومینوی شکست برای دولت مستعفی و پیروزی را برای دولت نجات ملی فراهم سازد. یکی از نکات مهم و قابلتوجه که به موضوع مأرب و حفظ این منطقه راهبردی به هر قیمتی از سوی ائتلاف سعودی برمیگردد، این است که ریاض و همپیمانان آن باگذشت ۶ سال از تجاوز به یمن و رویای تصرف صنعا، به حفظ مأرب و تلاش برای جلوگیری از سقوط آن در برابر دولت نجات ملی روی آوردهاند؛ و این بدان معنا است که سعودی و همپیمانان آن در ائتلاف، با عدول از اهداف اولیه تجاوز، حفظ مأرب را یک ابزار مهم برای خود در مسیر مذاکرات احتمالی با صنعا قلمداد میکنند که در صورت از دست دادن آن دیگر عملاً عرصه مذاکره و دیپلماسی را نیز هم مانند عرصه میدانی - عملیاتی خواهند باخت.
یگان پهپادی، ابزار عملیاتی تأثیرگذار
از سوی دیگر نیز حملات یگان پهپادی صنعا با استفاده از پنج پهپاد از نوع «k ۲» علیه اهداف نظامی سعودی انجام گرفت؛ عملیاتی در شعاعی گسترده علیه آشیانه جنگندهها، انبار سلاح در «خمیس مشیط» در عسیر (واقع در جنوب عربستان سعودی) که بر اساس اظهارات «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن، موفقیتآمیز بوده است. اگرچه بنا بر آنچه از سوی دولت نجات ملی اعلام شد، حملات موشکی و پهپادی علیه مواضع سعودی و ائتلاف وابسته به آن در واکنش به حملات مستمر و گسترده هوایی این ائتلاف و ممانعت از لغو محاصره، صورت گرفته است؛ اما آنچه دراینباره مهم است، اینکه این حملات علاوه بر آنکه دارای ماهیتی تلافیجویانه بوده باشد، از روندی خبر میدهد که سال گذشته از سوی صنعا کلید خورد و در سال کنونی با یک برنامهریزی عملیاتی، شکل هوشمندانهتری به خود گرفته است. درواقع این حملات دارای دو بعد تعادل بخشی به روند درگیریها میان دولت نجات ملی و ائتلاف سعودی از یکسو و رویکردی تدوینی در استفاده از تنوع تاکتیکی از سوی صنعا جهت ضربه زدن به سعودی در راستای تقابل با متجاوزان از سوی دیگر است. ازجمله نکات دیگر درباره این عملیات موشکی – پهپادی، افزایش چشمگیر توان اطلاعاتی دولت نجات ملی در راستای شناسایی نقاط حساس و اهداف مهم نظامی دشمن است. افزایش توان اطلاعاتی دولت نجات ملی نهتنها بر دامنه مانور صنعا در نبرد با متجاوزان ائتلاف خواهد افزود، بلکه به همان اندازه مواضع آنها (ائتلاف متجاوز) را در این مسیر ضعیفتر و شکنندهتر خواهد کرد.
جمعبندی
اما در ذیل ابعاد همپوشاننده این دو رویداد مهم در عرصه تحولات میدانی در یمن باید تأکید کرد؛ اولاً این دو عملیات در عرصه موشکی – پهپادی، در شرایطی به اجرا درآمدند که جبهههای نبرد در یمن (بهویژه در شمال و مرکز) در قریب به یک ماه گذشته در وضعیت سکون و آرامش نسبی به سر میبردند؛ از سوی دیگر نیز عملیات موشکی – پهپادی صنعا، روند توقف چندماهه حملات موشکی و پهپادی دولت نجات ملی علیه مواضع ائتلاف سعودی در جنوب غربی سعودی را به پایان رساند و شرایط را برای شروع مرحله تازهای از مقاومت با رویکرد تهاجمی در ابعاد تلافیجویانه را رقم زد که زنگ خطری بر ریاض و ائتلاف وابسته به آن به شمار میآید. چراکه در تیررس قرار داشتن اهداف نظامی و حساس ریاض در مناطق جنوبی و جنوب غربی این کشور، میتواند در آینده دامنه بیشتر و ابعاد جغرافیایی وسیعتری به خود گیرد. دوم اینکه ویژگی اصلی این دو عملیات، استفاده از راهبرد غافلگیرانه از سوی دولت نجات ملی و رزمندگان انصارالله است که با اشراف عملیاتی در دو عرصه زمینی و هوایی نسبت به مواضع نیروهای دولت مستعفی هادی و ائتلاف سعودی اتفاق افتاده است.
منبع: بصیرت
انتهای پیام/