به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بسیاری از افراد بر این عقیده هستند که ازدواج مهمترین اتفاق زندگی هر شخص به شمار میرود، بنابراین انتخاب همسر نیز بواسطه این اهمیت، یکی از حساسترین انتخابهای زندگی به شمار میرود که میتواند به طور کامل زندگی فرد را دگرگون کند. همین امر سبب شده است تا اهمیت انتخاب همسر و ملاکهای این انتخاب، یکی از دغدغههای مهم افراد در دوران پیش از ازدواج باشد.
در واقع با انتخاب همسر، تمام تبعات و مسئولیت پیشامدهای آن بر عهده میگیریم و این امر ممکن است در ابتدای امر برای بسیار از جوانان دلهره آور باشد که مبادا انتخاب درست باعث تباه شدن آینده آنها شود.
اگر قصد ازدواج دارید و میخواهید همسر آینده خود را انتخاب کنید، اما نمیدانید چگونه این کار را بکنید و یا بر اساس چه ملاکهایی همسر آینده خود را انتخاب کنید، این مطلب به شما کمک خواهد کرد تا دید بازتری به موضوع داشته باشید و تا حد امکان با آگاهی دست به انتخاب بزنید.
مراحل مقدماتی انتخاب همسر
همان گونه که اشاره شد انتخاب همسر برای افراد، به ویژه جوانان کار سادهای نیست چرا که این افراد اغلب به آنچه که میبینند توجه دارند و پیچیدگیهایی همچون مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی جنسیت را شناسایی نمیکنند؛ بنابراین باید بتوان تا حد امکان به شناخت کافی در این مسائل دست یافت تا بتوان ریسک یک ازدواج ناموفق را کاهش داد. برای رسیدن به چنین شناختی هم راههای مختلفی وجود دارد، اما به طور ساده میتوان از الگوی چند مرحلهای ذیل استفاده کرد؛
۱. خودشناسی: از خودتان بپرسید که هدفتان از ازدواج چیست؟ این پرسش در گام اول به شما کمک میکند تا خودتان را بشناسید و هدفتان از ازدواج را مشخص کنید. آیا صرفاً مسائلی همچون موقعیت مالی، زیبایی و یا احساس رهایی و استقلال است که شما را به سمت ازدواج سوق میدهد؟ آیا به یک باره مسحور جذابیت فردی شدید و تصمیم به ازدواج گرفته اید؟ برای پاسخ به این سوالات در ابتدا باید به خوبی خود و خواسته هایتان را بشناسید تا درکی درست از وضعیت پیش رو داشته باشید.
۲. موقعیت شناسی: انسانها در موقعیتهای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مواردی از این دست هستند و این موقعیت ها، از فرد به فردی دیگر متفاوت است. اگر چه نمیتوان این را یک اصل مطلق پنداشت، اما تجربه نشان داده است که دو فرد در موقعیتهای مشابه درک بهتری از یک دیگر دارند و تضاد کمتری را نشان میدهند؛ بنابراین همسر آینده خود را بر اساس خواستهها و موقعیت فعلی خود تصور کنید. کسی که خواهان زندگی با یک فرد تحصیل کرده و هنردوست است، بهتر است خود نیز تحصیل کرده و هنر دوست باشد.
۳. تعیین معیارها: یکی از مهمترین کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که برای همسریابی معیارهای اولیهای را انتخاب کنید و سعی کنید این معیارها را در گزینههای خود به آزمایش بکشید. توجه داشته باشید که این معیارها اولیه هستند و نباید بسیار غیر منعطف انتخاب شوند چرا که ممکن است هیچگاه فردی را با معیارهای غیر منعطف و سخت خود پیدا نکنید. رایجترین معیارها تفاوت سن، تفاوت قد، تفاوت ظاهر، تفاوت تحصیلات، تفاوت طبقاتی، تفاوت قومی، تفاوت زبانی و در نهایت تفاوت دینی هستند که شما میتوانید آنهایی را که برای شما بسیار اهمیت دارند را شناسایی کنید و در مورد گزینههای خود به آزمایش بکشید.
۴. اجتماعی بودن: اگر فردی غیر اجتماعی و منزوی هستید، کار سختی برای انتخاب همسر آینده خود خواهید داشت. اجتماعی بودن به شما کمک میکند تا دایره وسیع تری از انتخابها در پیش روی شما باشد و این امر نیز احتمالاً شانس موفقیت شما در انتخاب همسر مناسب را بالاتر میبرد. در محیطهایی همچون دانشگاه، محل کار، فعالیتهای داوطلبانه یا خانوادگی و دوستانه، حضور اجتماعی خود را جدیتر کنید و از محدود کردن دایره اطرافیان خودداری کنید. برای مثال اگر شما علاقمند هستید با فردی دوستدار محیط زیست ازدواج کنید، میتوانید به گروهها و انجمنهای این چنینی بپیوندید و با افرادی که عضو آن هستند آشنا شوید.
۵. درگیر ظواهر نشوید: بسیار دیده میشود که فردی به قصد ازدواج با فرد دیگری دوست میشود و یا بعد از خواستگاری و به منظور آشنایی بیشتر، رفت و آمدهای دوستانهای را ترتیب میدهند. متأسفانه آنچه بیش از همه به چشم میخورد این است که این روابط به جای اینکه صرف آشنایی بیشتر و عاقلانه شوند، با غوطه ور شدن در ظواهری همچون هدیههای مختلف، رفتن به رستورانها و یا گفتگو در مورد ظواهر مراسم ازدواج احتمالی صرف میشود. اما در حقیقت شما باید وقت خود را صرف شناسایی شرایطی که برای همسر آینده خود فهرست کرده اید، کنید. درگیر شدن در ظواهر، چشم شما را بر روی شناسایی ویژگیهای مورد نظرتان میبندد.
۶. تلاش کنید طرف مقابل تان را بیشتر بشناسید: شناخت بهتر و بیشتر از همسر آینده، میتواند تا حدودی زیادی شما در یک انتخاب مناسب یاری دهد. شما میتوانید در دوران نامزدی و یا در محیطهای اجتماعی، از طریق برقراری ارتباط کلامی و دوستانه، به شناخت بیشتری از طرف مقابل خود دست یابید. توجه داشته باشید که در این گفتگوها نباید وقت خود را با موضوعات غیر اساسی تلف کنید بلکه بهتر است در خصوص مباحثی که برای شما مهم هستند گفتگو کنید تا بتوانید به دید بهتری از طرف مقابل خود برسید.
۷. تصمیم گیری: وقتی مراحل فوق را انجام دادید، احتمالاً با اطلاعاتی مقدماتی از فرد مورد نظر خود مواجه خواید شد که باید آن را در کنار هم قرار دهید و با معیارهای خود به سنجش بکشید. احتمالاً با این سنجش به یک نقطه نظر مشخص اولیه خواهید رسید که فرد مورد نظر مناسب شما است یا خیر. این نقطه نظر را برای چند بار، مجدداً بررسی کنید و حتی در صورت لزوم با فرد مطمئنی مشورت کنید. وقتی در خصوص نقاط قوت و ضعف فرد مورد نظر خود به یک جمع بندی نهایی رسیدید، میتوانید تصمیم خود را بگیرید و تاحدودی اطمینان داشته باشید که این تصمیم براساس احساس و بی تجربگی نبوده است.
معیارهای نادرست در انتخاب همسر
پیش از این اشاره شد که هر فردی برای ازدواج معیارها و ملاکهایی دارد که به گمان خودش منطقی و اصولی است، اما حقیقت این است که حتی منطقیترین ملاکهای ازدواج هم ممکن است با تصورات اشتباه و باورهای نادرست ترکیب شود و چشمها را روی حقایق ببندد. از طرف دیگر گاه فرد ممکن است در موقعیتهایی قرار گیرد که موجب میشود فرد نتواند معیارهای درست و نادرست را از یکدیگر بازشناسد و انتخاب درستی انجام دهد. در ادامه با برخی از این معیارهای نادرست در انتخاب همسر آشنا میشویم.
۱. نداشتن شناخت کافی و مناسب
بسیاری از افراد به واسطه ارتباطات کوتاهمدت یا بلندمدت دوران آشنایی ممکن است احساس کنند آنچنان که باید و شاید یکدیگر را شناخته و از روحیات و خلقیات هم مطلع شدهاند و میتوانند جواب مثبت خود را به خانوادهها اعلام کنند، اما براستی شناخت شما کافی است؟ به نظر کارشناسان، ازدواج با یک فرد، ازدواج با کل وجود او و همه ابعاد زندگی اوست. حال، شناختهای چند جلسه خواستگاری یا شناختهای کافیشاپی، رستورانی و... فقط شناختهای کلیشهای غیرجدی هستند که محدود به چند بعد شخصیت فرد میشود و دیگر ابعاد اصلی شخصیت وی را پنهان نگه میدارد و حقیقت وجود او را افشا نمیکند.
پس هرگز برای یک ازدواج خوب و موفق، نمیتوان به شناخت از شخصیت مجازی که عموما تفاوت بسیاری با شخصیت حقیقی دارد، بسنده کرد؛ این نوع آشنایی، پاسخگوی شناخت درست و کامل نیست. شناخت همسر آینده به اندازه شناخت خود اهمیت دارد؛ اگر شناخت درست و کاملی از فرد مورد نظرتان ندارید، هرگز برای ازدواج عجله نکنید. شما میتوانید برای شناخت بیشتر از افراد مورد اطمینان کمک بگیرید و یا با یک روانشناس و یا مشاور در مورد شخصیت فرد مورد نظر خود گفتگو کنید تا به یک شناخت مناسبتر برسید.
۲. امید به تغییر در آینده
گاه پیش میآید که ما فردی مواجه میشویم که برخی از ویژگیها و معیارهای مورد نظر ما را دارد، اما در یکی دو مورد، بر عکس کاملاً متضاد با معیارهای ماست. درست است که انسان در معاشرت و پیوند طولانی مدت با یکدیگر ممکن است تغییر کنند، اما برخی از ویژگیهای شخصیتی انسان ممکن هست هرگز تغییر نکند. برای مثال با فردی مواجه میشوید که بسیار برای شما جذاب است، اما شخصیتاً آدمی عصبی و به اصطلاح از کوره در میرود. با وجود این تصمیم دارید دل به دریا بزنید و با او ازدواج کنید و با خود میاندیشید بعدترها ممکن است همین تفاوتها به جذابیتهای زندگی شما تبدیل شود یا به این امید که بعد از شروع زندگی، بتوانید با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را برطرف کرده و تغییرش دهید. اما باید یادتان باشد تا زمانی که فردی نخواهد و خود انگیزه به تغییر نداشته باشد، شما نمیتوانید او را مجبور به تغییر کنید و در چنین حالتی نه تنها زندگی شما جذابتر نخواهد شد بلکه بدتر از حد تصور هم میشود. پس در صورت برخورد با چنین تفاوتهای اساسی، هرگز بی گدار به آب نزنید و قبل از هر تصمیمی خوب شرایط را بسنجید.
۳. انتخاب هیجانی
حتماً تا حالا اصطلاح «عشق در یک نگاه» را شنیده اید و داستان ها، فیلمها و حتی تجربههای شخصی زیادی را درباره آن شنیده و دیده اید. در اینجا قصد نداریم تا در مورد صحت و سقم این موضوع حرف بزنیم، اما میخواهیم این مطلب را تأکید کنیم که بسیار مشاهده میشود که جوانان نخستین برخوردهای خود را به این موضوع پیوند میدهند و با سرعتی باور نکردنی درگیر یک احساس عاطفی کاذب میشوند. به عبارت بهتر در بسیاری موارد افراد ممکن است برای مثال تحت تأثیر قرار گرفتن در برابر یک زیبایی ظاهری و یا شخصیت متفاوت را به «عسق در یک نگاه» نسبت دهند و بر همین اساس بخواهند تصمیم بگیرند. اندک نیستند دختران و پسرانی که با یک نگاه یا یک آشنایی کوتاهمدت، یک دل نه صد دل عاشق و شیدای هم شده و به گمان آن که نیمه گمشدهشان را پیدا کردهاند، بدون توجه به معیارهای اساسی و حتی با وجود مخالفت خانوادههایشان تصمیم به ازدواج گرفته و بر سر سفره عقد نشستهاند؛ اما بعد از گذشت اندک زمانی و گاه حتی تا زیر یک سقف نرفته از انتخابشان پشیمان شده اند؛ بنابراین مواظب هیجانات زودگذر و موقتتان باشید؛ هیجانات مثبت یا منفی، مولفهای هستند که میتوانند شما را در انتخاب همسفر زندگیتان دچار اشتباه کنند. برای رفع این حالت و فروکش کردن احساسات تند و تیزتان، توصیه میکنیم اندکی صبر و خویشتنداری کنید.
۴. فشارهای اطرافیان
وقتی یک جوان به سن ازدواج میرسد، معمولاً صحبتهای اطرافیان درباره این موضوع نیز آغاز میشود. حرفهایی از جمله چرا ازدواج نمیکنید؟ دیگر وقت ازدواج است و یا اینکه هم سالان تو ازدواج کرده اند، ولی تو هنوز مجرد هستی. اگر شما از سوی خانواده و یا حتی اطرافیان خود در خصوص ازدواج تحت فشار هستید و یا شاید هم به همسالان متأهل خود حسادت میکنید، خود را در چاه نیندازید و براساس چنین فشارهایی همسر آینده خود را انتخاب نکنید. چنین انتخابهایی اغلب بر مبانی معیارهای درستی صورت نمیگیرند و نه تنها شما را از فشار نمیرهاند بلکه ممکن است شما را گرفتار فشار بزرگتری نیز بکند؛ بنابراین در این شرایط، عقل سلیم حکم میکند از هر اقدامی در زمینه ازدواج صرفنظر کنید، چون ضریب خطا در این نوع انتخابها تا حد زیادی بسیار بالاست.
۵. عجله کردن
بسیار پیش میآید که فرد در موقعیتی قرار میگیرد که دوست دارد هرچه سریعتر تکلیف خود را مشخص کند و به اصطلاح زندگی خود را شروع کند. یا گاه بعد از اندک زمانی از دوران نامزدی و آشنایی به این حس میرسیم که میخواهیم زودتر زندگی خود را شروع کنیم و ماجرا را بیش از این کش ندهیم. این حس ممکن است ما را به سمتی سوق دهد که بدون در نظر گرفتن بسیاری از مسائل، سریع تصمیم بگیریم و انتخاب خود را انجام دهیم. انتخاب عجولانه، انتخابی سریع، بیهدف و بیسازمان بوده که امکان اشتباه کردن در آن حتمی و قطعی و چند برابر است و احتمال دارد فرد به واسطه آن انتخاب ناآگاهانه و ضربالعجل با بسیاری از مصائب و مشکلات جبرانناپذیر مواجه شود. برای کاهش درصد خطا و افزایش احتمال موفقیت در انتخابتان، سعی کنید بر خصلت عجولانه خود یا دیگران فائق آیید و شرایط فوری و فوتی و موقت امروز را بر خوشبختی و سعادت فردایتان ترجیح ندهید. سلامت آینده زندگی شما ارزش آن را دارد که با این خصلت و افکار ترغیبکننده به آن، مبارزه کنید.
۶. واگذار کردن به شانس و قسمت
یکی از پر کاربردترین اصطلاحات و واژههای مراسم خواستگاری، «قسمت» است و جمله «قسمت هر چی باشه» را در هر مراسم این چنینی به قطع خواهید شنید. گاه استفاده از این عبارتها آنچنان مورد تأکید قرار میگیرد که گویی خودمان هم باورمان شده همه چیز از دست ما خارج است و هر آنچه تقدیر و مقدر باشد، چه ما بخواهیم چه نخواهیم، اتفاق خواهد افتاد. اعتقاد راسخ بر این باور اشتباه که ازدواج تمام و کمال منوط به قسمت است، گاه به اهمال و سست کاری ما منجر میشود تا به همین دلیل، دور تحقیق و مشورت را خط قرمزی بکشیم و در کمال ناباوری، عاقبت مهمترین انتخاب زندگیمان را به گردن قسمت بیندازیم. پس باور داشته باشید که ازدواج تقدیر یا سرنوشت از پیش تعیین شده نیست، بلکه امری است که به انتخاب و مسئولیت شما شکل گرفته است و نه قسمت، شانس و حتی هیچ فرد دیگری.
۷. رهایی از تنهایی
احساس تنهایی شدید، بسیار سادهتر از آنچه که فکرش را کنید، میتواند هر فردی را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. هر وقت شخصی در تنهایی مفرط خود غوطهور شود، احساس یاس و ناامیدی بیقرارش کرده و او را برای هر آغوش به ظاهر بازی، پذیرا میکند. اگر در این فکر هستید که تنهایی خود را با ازدواج درمان کنید، احتمالاً راه اشتباهی را در پیش گرفته اید. اگر مشکل شما فقط حس تنهایی است، این اختلال را باید با اجتماعی شدن بیشتر برطرف کنید و نه ازدواج. شما میتوانید در برنامههای اجتماعی مثل شرکت در ورزشهای جمعی، رفتن به کلاسهای آموزشی یا صرف بیشتر وقت با دوستان و اطرافیانتان برطرف کنید. ازدواج هیچگاه درمان اختلال تنهایی نبوده و نیست.
۸. ظواهر چشمگیر
چشم دوختن به ظواهر افراد، اشتباه دیگری در انتخاب همسر است. گاه خواسته یا ناخواسته جذب افرادی میشویم که به دلیل موقعیت شغلیشان برجستهاند، در جایگاه قدرت ویژهای قرار دارند، از جذابیت ظاهری محسورکنندهای برخوردارند، روابط اجتماعی بالایی دارند و در نزد دیگران محبوب هستند. ویژگیهای برجسته و برتر برخی افراد باعث میشود آنان مورد مناسبی برای ازدواج به نظر آیند تا آنجایی که هر کسی متمایل به ازدواج با آنها باشد، اما حقیقت این است که هر کسی باید با شخصی ازدواج کند که برای زندگی با او مناسب است. اگر در شرایطی قرار گرفتهاید که تصور میکنید حواشی شخصیت فرد انتخابیتان شما را مغلوب خود کرده، بهتر است اندکی صبر کنید. ابتدا سعی کنید فرد مورد نظرتان را تهی از برتریها و موقعیت خاصش تصور کنید، سپس ببینید که هنوز هم میخواهید او را به عنوان شریک زندگی خود انتخاب کنید. اگر در پاسخ به این سوال دچار مشکل شدید حتما در انتخابتان تجدیدنظر کنید.
۹. زود ازدواج کردن
درست است که سن ازدواج بستگی زیادی به فرهنگ، محیط اجتماعی، ساختارهای مذهبی و حتی قومیتی دارد، اما نباید دور از ذهن داشت که کارشناسان معتقدند که ازدواج در سن پایین و حتی سن بالا میتواند بسیار خطرناک باشد. در واقع کارشناسان معتقدند فردی آماده ازدواج است که بلوغهای چندگانه (عاطفی، عقلی و اجتماعی) را پشتسر گذاشته باشد، به خودآگاهی و شناخت درستی از خویش دست یافته، اولویتهایش را تعیین کرده و به دور از هیجانات موقت و کاذب دست به انتخاب بزند.
۱۰. بحرانهای عاطفی و روحی
جوانی دورانی است که فرد معمولاً دچار مشکلات روحی و عاطفی فراوانی میشود. گاه پیش میآید که چنین افرادی تصمیم میگیرند برای رهایی از این بحرانها به راه حل ازدواج روی میآورند و میپندارند که ازدواج مرهمی برای این دردهای آن هاست. اما درواقع نجات از بحران روحی با ازدواج، صرفاً تصوری اشتباه و نادرست است که میتواند مصداق حقیقت «از چاله به چاه افتادن» باشد. برای رفع مشکلات روحی و عاطفی خود به سراغ مشاوران و روانشناسان بروید نه ازدواج، زیرا این افراد هستند که میتوانند بحرانهای احساسی و عاطفی شما را درمان کنند نه همسر آینده شما.
ملاکهای مهم در انتخاب همسر
اگرچه ملاکهای زیادی برای انتخاب همسر وجود دارد، اما معمولاً روانشناسان توصیه میکنند قبل از انتخاب همسر در این مورد مشاوره صورت گیرد تا با توجه به شرایط مختلف و خاص، ملاکهایی در نظر گرفته شود که شخص بتواند بهترین انتخاب را داشته باشد. به عبارت دیگر ملاکها ممکن است از فردی به فرد دیگر تغییر کند و نمیتوان ملاکهایی ثابت را برای همه افراد تجویز کرد. با این همه ملاکهایی نیز وجود دارد که میتوان به عنوان فاکتورهای مهم، برای همه افراد مد نظر قرار داد و میتوان با تبعیت از آنها تا حدودی احتمال یک انتخاب موفق را بالا برد. برخی از مهمترین این ملاکها بر اساس توصیه کارشناسان را میتوان به شرح ذیل ارائه داد.
۱. اهمیت اخلاق و رفتار در انتخاب همسر
اخلاق و رفتار در هر روابطی بسیار مهم است. زمانی که که یک پیوند همیشگی مانند ازدواج مطرح میشود این موضوع اهمیت بالاتری پیدا میکند. در واقع اخلاق و رفتار خوب، موثرترین و مهمترین فاکتور دوام و پایداری زندگی زناشویی بشمار میرود. به همین جهت میبایست این مورد را در هنگام انتخاب همسر بصورت کامل مورد ارزیابی قرار داده و شریک مناسبی را برای زندگی خود برگزینیم.
۲. اهمیت سلامت جسمانی و روانی
سلامت جسمانی و سلامت روانی از مهمترین فاکتورهای تعیین کننده در ازدواج هستند. البته باید توجه داشته باشید ازدواج کردن حق طبیعی همه است و افراد ناسالم نیز میتوانند ازدواج کنند. نکته قابل تامل و مورد بحث این است که تناسب نیز باید مورد توجه قرار گیرد تا بتوان ازدواج موفقی داشت. در صورت وجود موانعی مانند عدم وجود سلامت جسمانی و روانی، مراجعه به روانشناس بهترین کار ممکن است که راهکار مناسب و اصولی برای این موضوع ارائه شود.
۳. فاصله سنی مناسب برای ازدواج
فاصله سنی کاملا مشخص و استانداردی نمیتوان تعیین کرد. بلکه این شخصیت، سطح هوشی، بلوغ و مانند اینهاست که میتواند تعیین کننده باشد. مشاور روانشناس قادر است این ارزیابیها را انجام داده و تناسب فاصله سنی افراد را تشخیص دهد.
۴. مطابقت نسبی و یا کلی طرفین برای ازدواج
سطح تحصیلات، وضعیت مادی، تفاوتها و تشابهات فرهنگی از عمده مواردی هستند که در موفق یا عدم موفق بودن ازوداج نقش بسیار ویژهای دارند. اگر تفاوتها بسیار زیاد باشد بهتر است ازدواج صورت نگیرد، اما در صورت پافشاری طرفین میتوان راهکارهای مناسبی برای رفع مشکلات که بصورت نزدیک کردن سطح طرفین به یکدیگر است ارائه کرد.
۵. بلوغ فکری و مسئولیت پذیری
یکی از بزرگترین تغییرات در زندگی با ازدواج، بوجود آمدن مسئولیت و تعهد است. این احساس با بلوغ فکری بدست میآید که فرد را برای انجام اینکار آماده میکند. چنانچه شخصی مسئولیت پذیر نباشد ازدواج کردن برای او زود است. در صورت لزوم، برای حل این مشکل میتوان راهکارهای خوبی را جهت خودسازی و بلوغ فکری ارائه کرد.
منبع: فرارو
انتهای پیام/
اگر زن بگیرم قطعا ایرانی نمیگیرم.
اکثر دخترای ایرانی همش آرایش و عمل دماغ و لوس و..
خداییش کسی هست به فکر این جوونای بدبخت باشه
معیار دخترا شده کار خوب ماشین و خونه
و وقتی به اینا هم میرسی دیگه میلی به ازدواج نداری
خودمون رو گول نزنیم
نفس شما از جای گرم بیرون میاد. انگار کوچکترین تجربهای ندارید. مشکلات اولیه رو حل کنید بعد ...
آفرین
من 28 سال سن دارم و تقریبا یک سالی هست که تصمیم به ازدواج گرفته ام و در این مسیر از مشورت کارشناسان و مشاوره ها استفاده کرده ام. اما احساس می کنم که مشاوران تا حدی کار را برای ازدواج بسیار سخت می کنند. درست است که ازدواج مسئله ی بسیار مهمی و از نظر من مسئله ی مرگ و زندگی است ولی مشاوران به گونه ای مشورت می دهند که باید 100 درصد بین طرفین تطابق وجود داشته باشد. در حالی که من احساس می کنم وجود تطابق بیشتر از 60 درصد امکان پذیر نیست.
با تشکر
امکان نداره دو نفر صد در صد تطابق داشته باشند. باید معیارهای اصلی خودتون رو مشخص کنید و روی اونها پافشاری کنید؛ بقیه معیارها و خصوصیات رو میشه تعدیل کرد یا حتی از بعضی از اونها گذشت.