آمار بانک اطلاعات خانه کتاب نشان می‌دهد انتشار آثار ترجمه در حوزه کودک و نوجوان بر تألیف پیشی گرفته است.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، حوزه کودک و نوجوان، نیازمند آثاری است که باعث پرورش خلاقیت و آموزش کودکان و نوجوانان شود.

آمار بانک اطلاعات خانه کتاب نشان‌دهنده آن است که انتشار آثار ترجمه در حوزه کودک و نوجوان بر آثار تالیفی سبقت گرفته است. از ابتدای سال ۹۹ تا ابتدای تیرماه، ۹۹۳ کتاب تالیفی و ۱۰۴۴ کتاب ترجمه راهی بازار شده است. سهم تهرانی‌ها در آثار ترجمه ۱۰۴۴ کتاب و شهرستانی‌ها ۳۴ عنوان بوده است، در این بازه ۲۳۸ عنوان کتاب چاپ اول و ۸۰۶ عنوان تجدید چاپ بوده است.

سهم تهران در آثار تألیفی ۶۵۶ عدد و سهم شهرستان ها ۳۳۷ است. در این زمینه، ۴۱۷ کتاب چاپ اول و ۵۷۶ کتاب تجدید چاپ روانه بازار شده است.  با بررسی برخی کتاب‌های به چاپ رسیده در چند وقت اخیر شاهد هستیم که همچنان محتوای نامناسبی از کتاب های کودک ترجمه و چاپ می‌شود و هیچ کدام مناسب کودکان ما نیست. برخی این کتاب‌ها خلقت را تصادفی و بی‌نظم می‌دانند یا نگهداری از حیوان خانگی برای کودکان را ترویج می‌دهند. موضوعی که جای سوال دارد نبود نظارت روی محتوای کتاب‌هاست که بارها در این باره مطالب و گزارش‌هایی منتشر شده اما واکنشی از سوی مسئولان نداشته است.

به این بهانه با حسین فتاحی، نویسنده و مترجم آثار کلاسیک فارسی برای کودکان و نوجوانان، نظیر «مدرسه انقلاب»، «کودک و توفان»، «امیرکوچولوی هشتم» مصاحبه کردیم.

آقای فتاحی؛ از نظر شما چه محتوایی برای کودکان و نوجوانان در شرایط فعلی جامعه مناسب است؟

با توجه به اینکه کودکان و نوجوانان در سن یادگیری، تربیت و پرورش هستند، به یک مجموعه اطلاعات نیاز دارند. این مجموعه اطلاعات شامل مسائل تربیتی، اخلاقی، علمی و پرورش خلاقیت است. کودکان و نوجوانان باید شناخت درستی از جهان پیدا کنند و برای شخصیتشان نیاز به یک مجموعه اطلاعات دارند.

ادبیات کودک نیاز به یک طیف گسترده از بازی و تخیل در قالب داستان، رمان، پویانمایی در قالب‌های اخلاقی، علمی و تخیلی دارد تا باعث پرورش خلاقیت آنها شود. در دنیا، ناشران و کتابخانه‌ها، طیف‌های مختلف کتاب را در موضوعات اخلاقی،  تاریخی، تخیلی، اجتماعی و علمی به کودکان و نوجوانان ارائه می‌دهند. والدین و ناشران باید به همه ابعاد توجه کنند. همانطور که در یک کتابخانه عمومی، موضوعات مختلف نظیر تاریخی، دینی و مذهبی، علمی، رمان، شعر، فلسفه، هنر و ... وجود دارد، کتاب‌های ژانر کودک و نوجوان نیز باید در همه زمینه‌ها تولید محتوا شوند. این امر باعث می‌شود که نیاز آنان برطرف شود. متاسفانه در ایران، هم کتابخانه کم است و هم مربی‌های آموزش دیده که نیاز بچه‌ها را بشناسند. در واقع نهادی که این امکانات را وضع کند، کم است. والدینی که فرزند خود را تشویق به مطالعه کنند نیز کم هستند. برخی از والدین فکر می‌کنند مطالعه کتاب‌های غیر درسی به درس فرزندشان آسیب می‌زند.

چه محتوایی برای کودک و نوجوان مناسب نیست؟

اگر موضوع کتاب کودک و نوجوان از مقوله‌هایی که در بالا ذکر شد خارج باشد، آن موقع خواندنش باعث اتلاف وقت می‌شود. همچنین نثر نامناسب باعث دلزدگی مخاطب می‌شود. اطلاعات تاریخی و دینی هم اگر بد باشد، ذهن کودک و نوجوان بد شکل می‌گیرد. دنیای کودک و نوجوان با دنیای بزرگسالان و جوانان متفاوت است؛ زیرا دغدغه آنان با هم تفاوت دارد. سطح کتاب مهم است؛ رده بندی کتاب ۹ تا ۱۲ ساله با جوانان فرق دارد. باید پدر و مادر درباره محتوای کتاب اطلاعات داشته باشند و گول تصویر را نخورند.

اگر ترجمه بد باشد، آیا می‌توان آن را عاملی برای دلزده شدن کودکان و نوجوانان از کتاب بدانیم؟‌

بله؛ بعضی اوقات مترجم، زبان انگلیسی را به خوبی بلد است، اما به دلیل ناآشنایی با ادبیات فارسی ترجمه ضعیفی ارائه می‌دهد و یا اینکه زبان و نثر مخاطب ۱۰ ساله را بلد نیست. ترجمه اگر به خوبی انجام شود، بسیار خوب است؛ زیرا، ترجمه فرد را با دنیای خارج از مرزها و فرهنگ محیطی و جغرافیایی دیگر آشنا می‌کند. اینکه ما یکسری اطلاعات از قهرمانان، هنرمندان، دانشمندان و دینداران سراسر جهان بدانیم، بد نیست. اما بعضی اوقات در آثار ترجمه به مسائلی پرداخته می‌شود که به کودک و نوجوان مربوط نیست. زیرساخت فرهنگ ما باید بگوید که سراغ چه کتاب‌هایی برویم و سراغ چه کتاب‌های نرویم. کتاب باید دانش، تخیل، سرگرمی را به کودک و نوجوان هدیه دهد.

چه عاملی باعث سبقت گرفتن آثار ترجمه از آثار تالیفی شده است؟

کار تالیفی سخت‌گیری بیشتری دارد، زیرا هزینه زیادی می‌برد. برای کار تالیفی، نویسنده حدود یک سال وقت صرف می‌کند. بعد کار تحویل تصویرگر داده می‌شود. تصویرگران نیز مبلغی بین پنج تا ۱۰ میلیون تومان دریافت می‌کنند و زمان زیادی تولید کار طول می کشد. در رمان بزرگسال نیز همین طور است. نگارش رمان بزرگسال ۵ سال طول می‌کشد؛ در صورتی که ترجمه رمان، حدود دو تا سه ماه زمان نیاز دارد. این عوامل باعث می‌شود که قیمت کتاب زیاد شود. امروزه ترجمه معضلی در عرصه کتاب شده است؛ چرا که به این زمان طولانی مدت نیازی ندارد و سریع آماده می شود. کتاب یک هفته‌ای حاضر می‌شود، تصویر حاضر است، متن را مترجم یک ماهه ترجمه می‌کند و اگر ایراد داشت یک هفته‌ای بازنویسی می‌شود. در کل، ترجمه کتاب سهل الوصول است با این حال زمان زیادی برای آن صرف می شود. در حوزه کودک ما پنجاه نویسنده فعال هم نداریم؛ این در حالی است که صد ناشر فعال در زمینه کودک و نوجوان وجود دارد. نویسنده‌های ما تعداد ناشران را تغذیه نمی‌کنند. از سوی دیگر، ناشران دنبال سود هستند. به دلیل اینکه در کشور ما قانون کپی رایت رعایت نمی‌شود و ناشر می‌تواند تا ابد کتاب را بدون دردسر چاپ کند، به سراغ ترجمه می رود. در اوایل دهه ۶۰، ۸۰ درصد کارها تالیفی بود و ۲۰ درصد ترجمه، ولی الآن برعکس شده است. وقتی ضابطه نباشد، ناشر برای رونق بخشیدن به دخل و خرج به دنبال کتاب ترجمه می رود. برخی از ناشران با انصاف، سعی می‌کنند کتاب تالیفی هم به اندازه کتاب ترجمه در دست داشته باشند و تعداد کتاب تالیفی و ترجمه را به تعادل برسانند اما نمی‎توانند.

آیا شما به عنوان نویسنده از تولیدات کتاب کودک و نوجوان راضی هستید؟

کتاب خوب کم است، ولی طبیعی است. شاید پنجاه عنوان کتاب خوب وجود داشته باشد اما کتاب‌های خوب لابه‌لای کتاب‌های بد گم می‌شوند. باید کتاب‌های خوب به مردم معرفی و اطلاع‌رسانی شوند؛ ولی متاسفانه رابطه ها باعث شده تنها کتاب‌های تکراری دیده شود.

نقش وزارت ارشاد را در چاپ این کتاب‌ها چه قدر می‌دانید؟

وزارت ارشاد، نقش ممیزی دارد و ناشر فقط برای چاپ مجوز می‌گیرد. البته این بد نیست، ولی تنها کار وزارت ارشاد هم نیست. ۹۵ درصد کار ارشاد این است که زیرساخت‌ها را حاضر کند. باید آمار کمبود کتاب‌های حوزه‌های مختلف را اعلام کند. ناشر وقتی با کمبودها آشنا شود، در همان حوزه، تولید محتوا می‌کند. در واقع کار وزارت ارشاد باید شناسایی نقاط ضعف و قوت نشر، موضوعات پرداخته شده و نشده باشد. ما انتظار کمک مالی از وزارت ارشاد نداریم؛ اما انتظار  داریم مثلاً در شهر‌های مختلف ایران یک فروشگاه کتاب بزرگ چند طبقه بسازد که در هر طبقه‌اش کتاب‌های حوزه‌های مختلف وجود داشته باشد. مثلاً یک طبقه کتاب روانشناسی و علمی باشد، طبقه دیگر تاریخ و هنر و .... در استان‌ها ناشر فعال کم است و سیستم توزیع و پخش ضعیف. از طرفی دیگر، صدا و سیما هم می‌تواند به شناخت کتاب‌های پرمحتوا کمک کند. همان‌طور که ما برای سلامت مردم یک شبکه داریم، همانطور که برای آشپزی، تزئین غذا، خانواده، خیاطی برنامه آموزشی داریم، خوب است یک برنامه آموزشی هم برای کتاب داشته باشیم. وزارت ارشاد باید برای رده‌های سنی مختلف پژوهش کند و کتاب در اختیار آنها قرار دهد. کشور ما حدود ۲۰ نویسنده طراز اول جهانی دارد. هیچ کشوری در جهان به این تعداد چهره ادبی بزرگ ندارد؛ باید از این ظرفیت ها بهره برد.

اگر بخواهیم بین وزارت ارشاد، خانواده و نویسنده یکی را در بسترسازی برای سلیقه کودک و نوجوان دخیل بدانیم، شما کدام را دخیل می‌دانید؟

من در این باره پژوهشی نکردم اما هر یک وظیفه‌ای دارند. مدارس می‌توانند در این زمینه خیلی موثر باشند؛ در مدرسه زنگ انشا و زنگ ورزش وجود دارد، ولی زنگ کتاب خیر. خیرینی که کتاب خوب بخرند و به مدرسه اهدا کنند هم کم هستند. اگر مدرسه صد عنوان کتاب خوب داشته باشد، کافی است. حتی شهرداری هم می‌تواند یک کیوسک کتابخوانی در پارک محل بگذارد و این کتاب ها را مردم به امانت بگیرند. ارشاد و نهاد‌های وابسته فکر روزمره‌ هستند و آینده نگر نیستند؛ نمی دانند کتاب‌خوانی چقدر باعث بهبود وضعیت فرهنگ می‌شود.

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.