به گزارش گروه فیلم و صوت باشگاه خبرنگاران جوان، ۳۹ سال پیش در روز هفتم تیر ۱۳۶۰، دفتر حزب جمهوری اسلامی در محله سرچشمه تهران توسط محمدرضا کلاهی صمدی عامل منافقین منفجر شد.
آیت الله سید محمد حسینی بهشتی رئیس دیوان عالی کشور و دبیر حزب جمهوری اسلامی به همراه ۷۲ تن دیگر که از نمایندگان مجلس، وزرای دولت و عضو این حزب بودند به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
کلاهی که در ابتدا به عنوان تکنسین برق در دفتر حزب جمهوری اسلامی مشغول به کار شده بود با جلب اعتماد اعضای حزب به کارهایی دیگر از جمله دعوت میهمانان برای برگزاری جلسه اقدام میکرد. وی چند روز قبل از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی با کیفی متفاوت از همیشه وارد ساختمان حزب شد و آن را در اتاقی که قرار بود جلسه اعضای حزب برگزار شود، جاسازی کرد.
شهید بهشتی قبل از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در حال گفتن این سخنان بود که ناگهان بمب منفجر شد: ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برای ما مهره سازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند. تلاش کنیم کسانی را که متعهد به مکتب هستند و سرنوشت مردم را به بازی نمیگیرند، انتخاب شوند.
با مسجل شدن نقش کلاهی در این جنایت، وی از کشور گریخت و به کردستان عراق فرار کرد سپس به اردوگاه اشرف که در هشتاد کیلومتری مرزهای ایران در استان دیاله عراق قرار داشت، رفت.
وی از سال ۱۳۷۰ جز اعضای مسئله دار سازمان مجاهدین خلق قرار گرفت و در سال ۱۳۷۲ از این سازمان جدا و از عراق به آلمان رفت.
کلاهی برای اینکه از پیگیریهای حقوقی خانوادههای شهدای هفتم تیر و تصفیه حسابهای درون سازمانی منافقین در امان بماند به زندگی مخفیانه در اروپا روی آورد.
در روز ۲۴ آذر ۱۳۹۴ ساعت شش صبح فردی در شهر آلمیره هلند کشته میشود. گزارش پلیس هلند حاکی از آن است که این فرد توسط اعضای یک باند تبهکار هلندی ترور شده است.
رسانههای هلند نام این فرد را علی معتمد عنوان میکنند. صرف نظر از تشابهات ظاهری علی معتمد با محمدرضا کلاهی صمدی یکی از دلایل مهم اثبات هویت واقعی این فرد وجود یک خال در کف پای چپ کلاهی است که با فرد مقتول مشابهت دارد.
با توجه به سابقه تصفیه حسابهای درون سازمانی در گروهک منافقین این احتمال وجود دارد که کلاهی توسط خود منافقین کشته شده باشد چرا که فشارهای حقوقی خانوادههای قربانیان بمب گذاری هفت تیر به محکومیت منافقین در دادگاه منجر میشد. یکی از اسناد مهم خانوادههای قربانیان، فیلمی است که در آن مسعود رجوی سرکرده منافقین در سال ۲۰۰۱ به سپهبد طاهر حبوش مسئول سرویس اطلاعات عراق در دوران صدام میگوید که انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی کار سازمان مجاهدین خلق است.
بخشعلی علیزاده از اعضای جدا شده از گروهک منافقین گفت که سازمان مجاهدین از زنده بودن کلاهی هیچ نفعی نمیبرد. مسعود رجوی گفته بود هر مجاهد اگر یک فشنگ در تفنگش داشته باشد بین اینکه یک پاسدار یا یک جدا شده از سازمان را بزند باید گلولهاش را به فرد بریده از سازمان بزند.
بیشتر بخوانید
خدا غذابشان را زیاد کند
تا کنون میبایست سایر همدستان پیدا وپنهان ان ملعون را کشف و دستگیر مبکردند
کلاهی ای کاش دستگیر میشد تا بتوان از اوپرسید که چطور با چنین خیانتی که به مردم کردی میتوانی راه بروی و آسوده باشی،چیزی به عنوان وجدان و شرف و وطن پرستی در وجود تو پیدا نمیشود؟پس فرق تو با دیو چیست،و بعد کاری با اومیشد که روزی صد بار مرگ را طلب کند...حیف که سگ شد.
کسانی باشند که با نظام مخالفتی داشته باشند
این افراد منفور و خیانت کار را حتی برا یه لحظهای
قبول نخواهند کرد . این اشخاص با مرده متحرک
فرقی ندارند. شاید روزی دولت و مردم ایران دشمنان خود را با رأفت اسلامی ببخشن ولی باز هم جایگاهی برا یه این افراد منفور و خود فروش
در بین مردم نخواهد بود.آرزوی مرگ برا یه این
افراد شیرین و زیباست باید زنده بمانند و پیشرفت
و پیروزی لحظه به لحظه کشورمان را ببینند
ولی فکر درگیر نکن
سوره نعل
ولا خدا روی زمین ولی تو که کور هستی ..
چه فایده
کسی که به وطن اش پشت کند
حالا ممکنه از یک سری اقدامات دولت راصی نباشی
مثل همه کشورها
که یک عده مخالف سیاست ها کشورشون وجود دارد
ولی عمل خبیث و شیطانی نمیکنند
با دستور عمل و نظریه و ایده حدید
به حل و فصل مشکلات به کشورشون کمک میکنند
وصع را از این بدتر نمیکنند
اینها یک مشت خاین .جیره خوار و مزدور ند که
از انسانیت بویی نبرده اند
چه عاقبت بدی