به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اراک، در طول قرون متمادی بشر برای پاسخگویی به سوالات و تامین نیازهای خود به دنبال علم آموزی از راه های مختلف بوده است. شناخت درستی (خیر) و نادرستی (شر) کارها همواره ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. درست است که خداوند فطرت خداجویی را در نهاد همه انسان ها قرار داده اما انسان فراموشکار است، گاهی به راه شیطان می رود و تشخیص حق و باطل برایش دشوار یا ناممکن می گردد. برای همین خداوند راهنمایانی پاک و به دور از اشتباه فرستاد تا فطرت خداجوی انسان ها را بیدار کنند، معیار خیر و شر باشند و به راه درست که همانا راه خوشبختی و رستگاری تمام انسان هاست هدایت کنند. گرچه دانشمندنماهایی در مقابل این افراد قرار می گرفتند اما در باطن به برتری آنها گواهی میدادند.
یکی از نویسندگان غربی می نویسد: سابقه اسلام در تحمل دیگر ادیان، غبطه آور است. هدف اسلام این است که همه نسل بشر را از هر نژاد و ملیتی، با اصول نیکبختی آشنا کند. اسلام در صدد است در پرتو آموزه های رهبران خود، جامعه ای انسانی پدید آورد که در آن، همه در پایبندی به معیارهای اخلاقی و دینی مشترک باشند.
در سال ۱۴۸ هجرى قمرى در خانه ای در شهر مدینه فرزندی نورانی زاده شد. پدرش هفتمین پیشوای شیعیان بود و امام موسی بن جعفر نام داشت و مادرش بانویی خردمند از اهالی ایران به نام تُکتَم (نجمه خاتون) بود.
نام ایشان را «على» گذاردند، ولى بر اساس شیوهاى که در میان اعراب مرسوم است، به وى «ابوالحَسَن» میگفتند. این گونه اسمها را «کُنیه» مینامند. علاوه بر نام و کنیه، گاه عنوان دیگرى نیز به افراد میدهند که آن را «لَقَب» میگویند.
ایشان بعدها امام هشتم شیعیان شدند و از جمله معروفترین القاب شان، «رضا»، «عالم آلمحمد»، «غریبالغرباء»، «شمسالشموس» و «مُعین الضعفاء» است. گفتهاند که وى را به این جهت «رضا» لقب دادهاند که خدا از او راضى است.
دوران کودکى و جوانى امام علی بن موسی الرضا در مدینه گذشت. اخلاق نیکو، دانش فراوان، ایمان و عبادت بسیار از ویژگى هایى بود که امام را مشخص میساخت.
برای شناخت شخصیت و جایگاه علمی امام رضا و اهمیت فعالیت های علمی ایشان در آن عصر می بایست ابتدا با شرایط زندگی امام و شیعیان در عصر حکومت عباسیان آشنا شویم.
عباسیان با سرکوب امویان یک خطر مهم را کنار زدند. حالا تنها خطر براى حکومت خود را شیعیانى میدانستند که با فرمانبرى از امامان معصوم، حاکمان آن روزگار را ناحق میشمردند و میکوشیدند تا آنان را از حکومت ساقط کنند. بنابراین همه امامانى که در روزگار این حاکمان ستمگر میزیستند، به دست آنان به شهادت رسیدند.
صفوان بن یحیی می گوید: پس از شهادت امام کاظم علیه السلام، حضرت رضاعلیه السلام خطبه خوانده و امامت خود را آشکار ساخت، ما از عواقب این امر ترسیدیم. امام فرمود: او هر چه سعی دارد انجام دهد، قدرت تسلط بر من نخواهد یافت.
امام هشتم علیه السلام با هوشیاری و دوراندیشی خاص توانست بعد از مرگ هارون و در دوران نزاع فرقه ها و آشوب های سیاسی و فرهنگی و کشمکش های سیاسی میان امین و مامون، به ارشاد و تعلیم و تربیت افراد همت گمارد و حتی در زمان مامون با موضع گیری های حکیمانه نقش تربیتی خویش را ادامه داد.
مامون با چهره عوام فریب خود طرح های حساب شده ای را برای شکستن قداست و عظمت امام هشتم پی ریزی می کرد. یکی از نقشه های شوم وی طرح مساله ولایتعهدی بود که در آن اهداف مختلفی همچون درهم شکستن معنویت و قداست امامان شیعه، مشروعیت بخشیدن به حکومت خودکامه خویش، خطاکار خواندن شیعیان، کنترل مرکز مبارزات مخالفین، جدایی بین امام و مردم و سایر موارد را پیش بینی کرده بود.
مامون امام رضا را برای ولایتعهدی به خراسان دعوت کرد. امام رضا (ع) هنگامیکه خود را ناچار به سفر یافت، براى این که ناخرسندى خود را از این سفر اعلام فرماید، چندین بار در کنار حرم مطهر پیامبر اکرم (ص) حضور یافت و به گونهاى به زیارت پرداخت که همگان فهمیدند این سفر مورد رضایت امام نیست.
امام رضا (ع) در سفر تاریخى خود به ایران، هر جا که توانست کوشید تا مردم را با اسلام، قرآن، تشیع، اخلاق اسلامی، آرمانهاى دینى و احکام مذهبى آشنا سازد. امام در نیشابور توقف کردند و به نقل حدیث مشهوری به نام سلسله الذهب پرداختند.
«عربی حدیث: كَلِمَةُ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حِصْني فَمَنْ دَخَلَ حِصْني اَمِنَ مِنْ عَذابي
ترجمه: کلمه (توحید) لا اله الا اللّه حصار من است و هر کس وارد حصار من شود از عذابم در امان است.
امام بعد از اندكی تأمل به آن ها فرمود: که از شروط آن، پذیرش امامت من است.»
حدیث سلسله الذهب در جمع بسیارى از مردم و حدیث شناسان حاوی نکات بسیار مهمی است.
۱ ـ اهمیت مسأله توحید و محور بودن آن در اندیشه اسلامی
۲ ـ پیوستگى معارف خاندان امامت به شخص پیامبر اسلام و به سرچشمه وحى
۳ ـ پیوند گسستناپذیر توحید با رهبرى
۴ ـ تثبیت امامت حضرت رضا علیهالسلام و ردّ دیدگاه کسانى که به امامت ایشان باور نداشتند.
به هرترتیب، امام رضا (ع) وارد شهر مَرو، مقر حکومت مأمون شد. مأمون مجلسى آراست و امام را به ولیعهدى خود منصوب کرد. حضرت در آن مجلس، در برابر دسیسهاى که مأمون چیده بود با یاد و نام اهل بیت علیهم السلام، حقانیت ایشان و تصریح به عمر کوتاه خود، فهماند که این منصب را با انگیزه شخصى نپذیرفته و تنها عامل قبول این سمت، پافشارى مأمون بوده است. این کار باعث شد امام بیش از گذشته در میان مردم شناخته شوند و در دل ایشان جاى گیرند.
حاکمان آن عصر، گاه براى جلوه دادن شکوه دربار خویش، گاه به منظور گرایش دانشمندان به دربار و زمانى براى این که بر عقیده کسى چیره شوند، در کنار مجالس دیگر، به برگزاری نشستهاى علمی نیز میپرداختند. این محافل که به جلسات «مناظره» معروف بود، بهترین مکان براى ابراز شایستگىهاى علمی افراد به شمار میرفت.
پس از تحمیل ولایت عهدی توسط مأمون بر امام رضا علیه السلام در خراسان، جلسات گسترده بحث و مناظره به دستور مأمون تشکیل گردید و از اکابر دانشمندان و علماء زمان، اعم از مسلمان و غیر مسلمان برای حضور در این جلسات دعوت می شد.
بدون شک پوشش ظاهری این مناظرات اثبات و تبیین مقام والای امام هشتم علیه السلام در رشته های علوم مختلف و معارف قرآنی بود؛ اما اینکه هدف و یا اهداف پشت پرده مأمون از این کار چه بوده، احتمالات و اقوالی بیان شده است. به هر حال، مناظرات با هر انگیزه ای که تشکیل می شد، نتوانست مأمون را به اهداف خود برساند و برعکس، هر بار نتیجه به سود حضرت رضا و اهل بیت علیهم السلام تمام می شد.
امام رضا (ع) جایگاه علمی ویژهاى داشت. او از دانشى سرشار بهرهمند بود و این برجستگى علمی او در رویارویى با دانشمندان ادیان و مذاهب دیگر، بهتر آشکار میشد. زمانه بسیار حساسى بود و تهاجم فکرى و یورش فرهنگى بسیار خطرناکتر از حمله نظامیان و مهاجمان مسلّح جلوه مىنمود. امام رضا در این شرایط در قامت یک مناظره کننده به مبارزه پرداخت، نه به مذاکره.
حجتالاسلام علی شفیعی مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی ، درباره دلایل اختصاص لقب «عالم آل محمد» به امام رضا(ع) گفت: معمولاً نامگذاری ائمه شیعی به یک اسم ویژه دو عامل دارد. یک عامل به وضعیت یا چالشها یا نیازهای آن عصر باز میگردد. عامل بعدی هم به خود ظرفیتی که برای آن امام در آن برهه خاص قرار داده میشود مربوط است.
شفیعی با تشریح وضعیت علمی جامعه اسلامی در دوران مختلف اهل بیت(ع) اظهار کرد: در دوره امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و حتی امام صادق(ع)، نوع پرسشها، پرسشهای درون دینی بود اما در دوره امام رضا(ع) ما با یک سؤالات پیشادینی یا یک سؤالات فرادینی و بروندینی مواجه میشویم. به همین جهت حلقههای علمی، گفتگوهای علمی، مناظرههای علمی خیلی فراوانتر از ادوار گذشته شکل میگیرد. این گفتگوها و مناظرات هم با طیفهای درون اسلام و هم با طیفهای برون اسلام گزارش شده است.
وی اضافه کرد: پاسخهای امام رضا (ع) به پرسشگران در مناظرات برای توجیه (از سر باز کردن) طرف مقابل نبود بلکه به تفسیر و تحلیل دینی می پرداخت.به همین جهت مورد پذیرش قرار میگرفت و مراجعهکنندگان به حالت اقناع شدهای از محضر امام بیرون میرفتند.
از مسائل مهم انديشه علمي اسلام که قرن ها برسر آن،ميان علما اختلاف بود، عقل گرايي در مسائل ديني است که سبب پيدايش فرقه هاي متعددي در جهان اسلام شده است. در عصر امام رضا(ع) نيز منازعات معتزله و اشاعره و فرقه هاي ديگر رواج داشت، بيت الحکمه تأسيس و با ترجمه آثار يونانيان افکار فلسفی و عقلی به جهان اسلام وارد شد و همين امر علمای اسلامی را به تکاپو واداشت تا پاسخ اين شبهات و سؤالات را بيابند.
اما حقيقت اين است که جهت گيری عملی و علمی ائمه بود که با انديشه های سلفی و انحرافی به شدت برخورد و مبارزه مي کرد. امام رضا(ع) از اسلام اصيل و انديشه هاي ناب پيامبر اکرم(ص) دفاع کرد. انديشه هاي کلامي (مثل اعتزال) در اين دوره رواج و رونق داشت، اما انحرافات فراوان در آنها وجود داشت که به نام دين تمام مي شد، لذا امام با اين زمينه مي خواست تصوير روشني ازاسلام ناب براي مردم ارائه کند، که ازچند روش بهره برد:
الف) روش علمي:1-پاسخگويي به شبهات علمي و عقيدتي مردم در زمينه هاي مختلف 2-برگزاري جلسات علمي و تربيت شاگردان و نخبگان که حافظ و ناشر ميراث علمي و عملي معصومان بودند 3-شرکت در مناظرات علمي و کلامي که با حضور رهبران مذاهب و اديان فراهم مي شد.
ب) روش عملي: 1-دفاع از امامت در برابر واقفيان (کساني که امامت امام رضا را قبول نکرده و باور به زنده بودن امام کاظم(ع) داشتند 2-مواضع کلامي در برابر مأمون 3-ارتباط با مردم و حضور در جمع آنها.
آنچه منظور نظر اين نوشته است نقش امام رضا(ع) در ترويج عقائد کلامي است.امام با منطق و استدلال قوی، طعم حقیقت را به دیگران می چشاند و تفوق اندیشه ها و دیدگاه های توحید را به نمایش می گذاشت. در طول این مناظرات بود که حقایق از پس ابرهای تیره، نمایان می شد و خردورزان دربرابر منطق امام، سر تعظیم فرود می آوردند.
مناظرات حضرت رضا علیه السلام فراوان و متنوع است که بخش مهمی از این مناظرات را شیخ صدوق در کتاب «عیون اخبار الرضا علیه السلام » و مرحوم علامه مجلسی در جلد 49 «بحارالانوار» و مرحوم طبرسی در جلد دوم «احتجاج» نقل کرده اند. همچنین در جلد 2 کتاب «مسند الامام الرضا علیه السلام » نیز آمده است. اهم این مناظرات از این قرار است:
مناظره با پیشوای بزرگ مسیحیان، مناظره با پیشوای یهودیان، مناظره با پیشوای زردشتیان، مناظره با مدافع مذهب صابئین که خود را پیرو حضرت یحیی علیه السلام می دانند، مناظره با سلیمان مروزی مشهورترین عالم علم کلام در خطه خراسان، مناظره با علی بن محمد بن جُهم ناصبی، مناظره با ارباب مذاهب مختلف در بصره، مناظره با جمعی از علماء و خود مأمون
یکى از نکاتى که در بررسى شخصیت علمی امام رضا مورد توجه همگان قرار گرفته و آن را بازگو کردهاند، این است که امام رضا (ع) با هر گروهى به زبان خودشان سخن میگفت. اباصلت از این تسلط امام به زبانهاى مختلف شگفت زده میشود و این تعجّب خود را به امام اظهار مینماید و امام در پاسخ میفرماید: من حجّت خدا بر مردم هستم. چگونه میشود چنین فردى زبان آنان را درک نکند؟ مگر نشنیدهاى که امیرالمؤمنین على (ع) فرمود: به ما «فَصل الخِطاب» دادهاند، و آن چیزى نیست، جز آشنایى با زبان دیگران.
تک تک مناظرات حضرت دارای محتوای عمیق و عالی است و از نظر فن مناظره و طرز ورود و خروج به بحث ها پربار، راهگشا و آموزنده است.
آن حضرت با شـاخصها و مؤلفههای برجسـته مناظرههای خود مانند انصافمـداری، شـاخصهای منطقـی، شـاخصهای عاطفی و آزاداندیشی نمونهای از مناظره و مباحثه علمی مدنظر قرآن را ارائه دادند تا برای همیشه در تاریخ ثبت و ضبط شود. برای نمونه به چند مولفه اشاره می شود:
1.آشنایی با زبان های مختلف، 2.خبر از آینده، 3.استدلال قرآنی
امام رضا(ع) در یکی از مجالس مناظره، در شمار آیاتی که برای فضیلت و برتری اهل بیت علیهم السلام نقل می کرد آیه «فسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون» یعنی«اگر نمی دانید از آگاهان بپرسید» را تلاوت کرده و فرمود: «ما اهل ذکر هستیم، اگر نمی دانید از خانواده ما بپرسید» دانشمندانی که در مجلس حضور داشتند گفتند: «مقصود خداوند در این آیه از اهل ذکر یهود و نصاری هستند.» امام فرمودند:«ذکر، رسول الله است و ما (اهل بیت) اهل آن حضرت هستیم و این نکته در کتاب خدا بیان شده است.» آن جا که در سوره طلاق می فرماید: «فاتقوا الله یا اولی الالباب الذین امنوا قد انزل الله الیکم ذکرا رسولا یتلوا علیکم آیات الله مبینات» یعنی«از مخالفت فرمان خداوند بپرهیزید، ای خردمندانی که ایمان آورده اید! زیرا خداوند ذکر را بر شما فرستاده، رسولی که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت می کند.» پس ذکر، رسول الله است و ما هم اهل ذکر هستیم.»
در سیره تربیتی امام رضاعلیه السلام علاوه بر تاکید بر سایر ابعاد معنوی انسان، به رعایت بهداشت و تغذیه سالم و نیز سایر عوامل غیر مادی مؤثر در سلامتی مانند صدقه و عقیقه توجه خاصی شده است.
تاریخ نگاران برای آن حضرت آثار مکتوب فراوان ذکر کرده اند که موارد زیر از زمره این آثار است:
یکی از آثار برجسته حضرت امام رضا علیه السلام رسالة ذهبیه است. این رساله مجموعه بیانات ارزشمند علمی و پزشکی امام است که در آن با شرح خواص اغذیه و اشربه، راهکارهای بهزیستی و بهداشت سلامت روان را می آموزد. امام رضا (ع) این رساله را در سال(201ه.ق) برای مامون خلیفه عباسی فرستاد و تاکید فرمود همه مسلمین آن را مورد عمل و آزمون قرار دهند.
کتاب دوم فقه الرضا است. این کتاب در خصوص ابواب فقهی و مشتمل بر فتاوا و برخی احادیث درباره احکام فقهی است.
کتاب سوم صحیفه الرضا است. این کتاب شامل حدود 216 حدیث است که امام رضا علیه السلام از آباء و اجداد گرامی اش نقل کرده است و شامل موضوعاتی همچون توحید، علم، عبادت، احکام، تفسیر، فضایل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام، اخلاق و مانند آن است .
چهارمین کتاب جوامع الشریعه است. این کتاب که حاوی فرایض برجسته مذهبی و مشتمل بر مسائل اصلی فقه است، گفته شده امام رضا علیه السلام آن را به وزیر اعظم مأمون یعنی فضل به سهل املاء فرموده است.
مأمون که روزبه روز گرایش بیشتر مردم به امام رضا (ع) را میدید برنامه حذف امام رضا (ع) را دنبال میکند، اما میکوشد این برنامه به گونهاى عملى شود که خودش بی گناه جلوه کند. پس در راه سفر به بغداد، در توس توقف میکند و در همان جا با خوراندن انار یا انگور زهرآلود به حضرت، امام رضا (ع) را مسموم میسازد.
امام رضا (ع) پیشتر، شهادت خود به دست مأمون را به برخى از یاران خود گوشزد کرده بود.
حضرت رضا در روز جمعه، آخر ماه صفر سال ۲۰۳ هجرى قمرى به شهادت رسید، در حالى که ۵۵ سال از عمر مبارک امام سپرى شده بود.
محل شهادت امام رضا شهر توس بوده که بعدها «مشهَد الرضاـ محل حضور یا شهادت امام رضا علیه السلام» نام گرفته و اینک به نام «مشهَد» شهرت دارد.
گویا چنین مقدّر بود که فرزندى از نسل پاک پیامبر اکرم (ص) و امامیاز امامان شیعه، در سرزمینى دور از مدینه پیامبر به شهادت رسد، تا مرقَد نورانىاش قلب میلیونها انسان خداجوى دلباخته را به ولایت فراخواند و بارگاهش پناهگاه دلهاى شکسته باشد.
زمان زیادی از داستان پیرمرد ساده دلی که شوخی خادم حرم را باور کرد و برای دیدن امام رضا و شفای پایش به زیر گنبد رفت نگذشته است. این داستان هنوز از خادمان قدیمی حرم شنیده می شود.
پیرمرد که امام رضا را به چشم دیده بود از صحن خارج شد؛ با صدای لرزانی که بوی خوشحالی اش تا عرش می رسید، جواب داد: ممنونم! آدرسی که دادی درست بود! خودِ امام رضا منو شفا داد! خودِ خودِ امام رضا!
ذی القعده ی سال173هجری بود. 25 سال از ولادت علی بن موسی الرضا می گذشت که خانه موسی بن جعفر و نجمه خاتون بازهم در ماه ذی القعده پر از نور شد. خداوند این بار به نجمه خاتون دختری عطا کرده بود. نامش را فاطمه گذاشتند . بین اهل خانه، امام رضا (ع) از داشتن چنین خواهری از همه شادتر بود؛ خواهری که هرچه بزرگ تر می شد آثار فضل، علم و عصمتش آشکارتر می شد؛ تا جایی که به معصومه معروف شد.
صفت عالمه غیر معلمه از جمله اوصافى است كه براى حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) به كار رفته و نشانگر آن است كه نهال وجود كريمه اهل بيت(سلام الله علیها) از چشمه سار علوم و معارف پدر بزرگوار و برادر گرامى اش به بهترين وجه سيراب گشته است؛ به گونه اى كه در كوتاه ترين زمان ممكن به آن درجه از رشد و كمال در علم و معرفت دينى رسيد و درحالیکه کمتر از 10 سال داشت گاهی در نبود پدر به پرسش های دینی و فقهی شیعیان پاسخ می داد.
حديث در اصطلاح علم درايه به كلامى اطلاق مى شود كه حكايت از سخن يا فعل يا تقرير معصوم(علیه السلام) داشته باشد و محدِّث و محدِّثه به كسى گفته مى شود كه سخن معصوم يا فعل یا تقرير او را نقل كند. اهميت اين كار در آن است كه سيره و روش علمى و معارف بى پايان حضرات معصومين(علیهم السلام) نسل به نسل و در همه قرون و اعصار حفظ گشته، ثمرات آن به تمامى ابناى بشر مى رسد. رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) مى فرمايد: «مَنْ تعلَّمَ حَديثينِ اثْنينِ يَنْفَعُ بِهِما نَفسَهُ اَوْ يُعَلِّمُهُما غيرَه فَيَنتَفِعُ بِهِما كانَ خَيْراً لَهُ مِنْ عِبادَةِ سِتِّينَ سنَةٍ؛ كسى كه دو روايت بياموزد و خود از آن سود ببرد يا به ديگرى آموزد تا او از آنها بهره ببرد، برايش از شصت سال عبادت برتر است.»
حضرت معصومه (س) علاوه بر پاسخگویی به سؤالات شرعی مراجعه کنندگان، احادیثی را نیز نقل کرده اند. تاریخ اسلام، بانوان محدّثه متعددی را در صفحات خویش جای داده است.در بین این محدّثه ها نام فاطمه معصومه سلام اللّه علیها در بین راویان پدرش امام هفتم(ع) و برادرش حضرت رضا(ع) می درخشد.
حجت الاسلام و المسلمین سیدحسین مومنی استاد حوزه علمیه قم می گوید: یک دسته سفارش در زیارات ائمه(ع) و اولیای الهی داریم که امام معصوم، سفارش و ترغیب به زیارت امام معصوم دیگری دارند که طبیعی و قابل هضم است، به طور مثال تمامی ائمه علیهم السلام، سفارش به زیارت امام حسین علیه السلام کرده اند.
مومنی ادامه می دهد: اما وقتی چند امام معصوم(ع) تشویق به زیارت امامزاده ای می کنند، نشان از شان و مقام والای آن امامزاده دارد. تنها امامزاده ای که امام معصوم ترغیب به زیارت آن کرده اند، حضرت معصومه سلام الله علیها هستند به طوریکه امام صادق ، امام کاظم ، امام رضا و امام جواد (علیهم السلام) سفارش به زیارت این بانوی بزرگوار کرده اند.
آداب زیارت به این دلیل بیان شده است، تا شخص قبل از اینکه به دیدار شخص والامقام می رود، وجودش از آلودگی ها پاک شده باشد، وقتی حضرت(ع) این آداب را بیان می کنند، کاشف از مقام والای حضرت معصومه سلام الله علیها است.
به برکت وجود این حضرت در قم حوزه علمیه در این شهر شکل گرفت و علم از نجف بیرون آمد و در شهر قم ظهور و بروز کرد و از این نقطه به اقصی نقاط دنیا صادر می شود. امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری، علما و مراجع بزرگ ما تربیت شده این حوزه هستند. شیخ زکزاکی تربیت شده قم است و با نوری که از حضرت معصومه(سلام الله علیها) گرفت توانست آن دگرگونی را در کشور نیجریه ایجاد کند.
روح الله رجبی پور، کارشناس معارف اسلامی می گوید: امام رضا (ع) وقتی وارد فضای ایران می شوند این موضوع برایشان روشن و مسجل می شود که ایران و ایرانی ها ظرفیت بالایی در آشنایی با معارف اهل بیت علیهم السلام دارند. ایرانی ها از پایتخت خلافت (بغداد) دور بودند و خالصانه به دنبال تحقق عدالت و توحید بودند. این ظرفیت و ویژگی ها باعث می شود که حضرت نامه ای به خواهر عالِم و فاضل خود یعنی فاطمه معصومه سلام الله علیها بنویسند تا از وجود حضرت در بسط این معارف بهره برده شود.
جعفر مرتضی عاملی مینویسد: حضرت معصومه در راس یک قافله ۲۲ نفری متشکل از علویان و برادران امام رضا (علیهالسّلام) برای دیدار با آن امام همام رهسپار ایران گردید.
پس از آنکه حضرت معصومه و همراهان ایشان به ساوه رسیدند، ماموران حکومتی با آنها درگیر شدند و بسیاری از افراد این قافله را به شهادت رساندند. در همین زمان حضرت معصومه بیمار شد. از خادمش پرسید: از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ خادم عرض کرد: ۱۰ فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کن.
برخی از محققان معتقدند که حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در ساوه، مسموم شد و سپس با حالت بیماری وارد قم شد. و پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید.
حضرت معصومه (س) در ربیع الثانی سال 201 ه.ق در حالیکه 28 سال بیشتر از عمر شریفشان نمی گذشت در شهر قم دیده از جهان فرو بست.
سزاوار است با تأسى به پیامبر اسلام همواره نواى «رَبِّ زِدْنى علماً» را از نهاد جان بر آوريم و از ذات ربوبى درخواست علم و آگاهى نماييم؛ علمى كه به حال دنيا و آخرت نفع برساند، علم به معارف الهى و در رأس آنها علم توحيدى است: «اَفضلُ الْعِبادةِ العلمُ باللّهِ؛ برترين عبادت علم و آگاهى به خداست»؛ همان علمی كه در قرآن كريم، در كنار عبادات و طلب مغفرت از رب ذكر شده است: «فَاعْلَمْ اَنَّهُ لاَ الَه اِلاَّ اللَّه وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ و للْمؤمنينَ و المؤمناتِ؛ پس بدان كه معبودى جز خدا نيست و براى گناه خود و مردان و زنان با ايمان استغفار كن.»
به فرموده امام هشتم(ع) تمام نیازمندیهای فرزندان آدم در نزد امام معصوم(ع) است و جمیع علوم مختلف بشری نزد آن هاست.
انتهای پیام / م