به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،افراد از روزهای قرنطینه در خانه، به گونه های مختلف استفاده کردند. برخی از افراد، کارگاه خیاطی جهادی راه انداختند و ماسک و دستکش رایگان میدوختند. برخی در رزمایش مومنانه، بستههای غذایی تهیه میکردند. ولی بسیاری از مردم هم سراغ کار فرهنگی رفتند و پویش مطالعاتی راه انداختند. یکی از این پویشهای موفق در دوران کرونا «غنائم کرونا» بود که مخاطبان را به مطالعه کتاب از طریق مسابقه ترغیب کرد. این پویش مطالعاتی وقتی استقبال مخاطبانش را دید، اسم خود را به پویش «شمسه» تغییر داد و دامنه مخاطبان خود را از استان یزد به کل کشور رساند درباره این پویش با محمد علی جعفری دبیر پویش مطالعاتی «شمسه» گفت و گو کردیم و او درباره جزئیات کار گفت: در روزهای کرونایی و قرنطینه در خانه، موسسه تربیتی «عروج اندیشه» برای انجام کار فرهنگی خود، در استان یزد فراخون «غنائم کرونا» را داد. از این مسابقه، حدود ۸۰۰ نفر در شهرهای غیر از یزد نیز استقبال کردند. به دنبال استقبال از مسابقه، پویش مطالعاتی تصمیم به حرفهایتر شدن این کار گرفت. اسم پویش جدید را «شمسه» گذاشتیم. هیات اندیشه ورزی هدفش این بود که سعی کند نویسنده کتاب و موضوع کتاب مربوط به خود استان یزد بوده و هر کتابی انتخاب نشود. بنابراین، کتاب «چشمروشنی» را که هم نویسنده و هم شخصیت اصلی داستان، شهید کمال از اهالی یزد بود را انتخاب کرد و شاید در دورههای بعد موضوع دیگری انتخاب شود.
جعفری از هدف «پویش شمسه» گفت: هدف «شمسه» ترویج فرهنگ کتابخوانی است. مسابقات کتابخوانی، با دغدغه خواندن کتابهای مفید است.
دبیر پویش «شمسه» درباره دلیل انتخاب کتاب «چشم روشنی» تصریح کرد: «چشم روشنی»، داستان زندگی عاشقانهای پر از ایثار و از خودگذشتگی است. زنی که چهل روز پس از زندگی مشترک، کمکم عوارض بیماری شیمیایی شوهرش هویدا میشود. بعد از دوازده سال زندگی مشترک، زندگی این جانباز روز به روز بدتر شده، بینایی چشمانش کمتر و نابینا میشود. پاهایش توان خود را از دست داده و او بیحرکت میشود. دو سال آخر زندگی جانباز شهید، جواد کمال نباتی بود. «چشم روشنی» به مخاطبانش ایثار و از خود گذشتگی را درس میدهد. چاپ هفتم کتاب «چشم روشنی»، روایت داستان زندگی جانباز شهید، سیدجواد کمال از زبان همسر نوشته کوثر لک در قطع رقعی و ۱۷۰ صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
او درباره استقبال از پویش «شمسه» افزود: در پویش اول، حدود ۸۰۰ نفر شرکت کردند و در پویشی که همچنان ادامه دارد تا امروز حدود ۱۳۰۰ نفر ثبت نام کردهاند و تا ۱۵ تیرماه میتوانند در مسابقه «شمسه» شرکت کنند. علاقه مندان میتوانند برای شرکت در این پویش و تهیه کتاب، عدد ۸ را به سامانه ۱۰۰۰۹۰۰۰۹۰۰۰۱ ارسال کنند و برای تهیه این اثر میتوانند از طریق درگاه اینترنتی nashreshahidkazemi.ir کتاب را تهیه کنند.
«شهید کمال» الگوی خوبی برای کسانی است که از زندگی خسته شدهاند
کوثر لک نویسنده «چشم روشنی» به مناسبت انتخاب کتاب در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره دلیل نامگذاری کتاب گفت: دلیل انتخاب این نام را پس از خواندنِ آن، متوجه میشوید. «چشم روشنی» یک صندوقچه دربسته است که باید هنگام باز کردنِ آن، پس از دیدن همه مرواریدهای داخل صندوقچه، ببینی کدام مروارید به دلت نشسته و کجای زندگیات به چشم میآید. به قول مولانا، هر کس از ظنِ خود شد یار من...
او همچنین علت نوشتن «چشم روشنی» را اینطور عنوان کرد: خانم طالبی، همسرِ شهیدِ جانباز، پیگیر نوشتن خاطرات شهید کمال بودند. دقیقاً سالگرد فوت آقای کمال، روز آشنایی و دیدار من با همسر شهید کمال در محله شهرک ولی عصر یزد بود. شهید کمال، زندگی پر برکتی داشتند و از این رو، خانم طالبی، احساس دِین میکردند که همه بدانند همسرشان، چگونه با وجود نابینا شدن در جنگ، زندگی کرد. به نظر من، همانگونه که هنگام خواندن قرآن، بعضی آیات حال آدم را بهتر میکند، هر شهید هم برای آدمی همچون ستارهای است که چراغ راهش میشود. همه احساسات برآمده از این کتاب، ساخته و پرداخته جانباز شهید، کمال بوده است.
لک همچنین درباره مهمترین ویژگی شهید کمال گفت: باید کتاب را مطالعه کنید تا متوجه ویژگی خستگیناپذیر بودن و سرسختی شهید بشوید. او در اوج بیماری که عوارض شیمیایی باعث تومور مغزی و در نهایت باعث نابینایی وی شد، فردی بسیار فعال بود. وی قبل از نابینایی، مسجد، ولی عصر را بازگشایی کرد؛ در مسجد محل بسیار فعال بود و در کل، مرد بسیار پویایی بود. یزدیها، عادتشان این است که کله قند کامل میخرند و خودشان قند را تکه تکه میکنند، شهید کمال با وجود نابینایی خودشان این کار را میکنند، ولی هر دفعه قندشکن به انگشتانش برخورد کرده و قندها خونی میشدند اما خانم طالبی، بدون ابراز نارضایی از این عمل و برای حفظ غرور شوهر، قسمتی از قند را که خونی شده، ساییده و باقی را مصرف میکرده است. این نشاندهنده اوج خود ساختگی شهید کمال و عشق و صبوری خانم طالبی است. ویژگی دیگر شهید کمال، ارتباط معنوی عمیق به حضرت معصومه (س) بود. او نزدیک سه روز غیبش زده بود، خانواده و بستگان، همه جا را برای پیدا کردن او جستوجو کردند. در نهایت، بعد از سه روز ناپدید شدن، از سفر زیارتی قم بازگشتند. شهید، علت سفر به قم را کم آوردن و عدم تحمل، عنوان کردند. او، شخصیت خود ساختهای داشت که حتی با وجود نابینایی به تنهایی سفر می کرد. از نظر من، توکل و توسل به حضرت معصومه(س) ، باعث زلال بودن روح شهید کمال بود.
برخی «چشم روشنی» را کتاب خانم طالبی میدانند و نه شهید کمال
نویسنده «چشم روشنی» درباره علت چاپ هفتم کتاب و موفقیت آن تصریح کرد: منِ کتاب اولی، تصور استقبال از این کتاب را نداشتم. به نظرم، سبک زندگی و اخلاص آقای کمال باعث موفقیت این کتاب شده است. آشنایان، دوستان، همسایهها و هممحلیها وی را میشناختند. شاید چون او به خدا وصل بود، خدا وی را بزرگ کرد. باید خودت را بسپاری به خدا تا خودش تو را به همه بشناساند. نظر منتقدان و مخاطبان «چشم روشنی» خدا را شکر، منفی نبوده و مورد پسند بوده است. تنها انتقاد به «چشم روشنی»، پررنگتر شدن نقش خانم طالبی است. عدهای این کتاب را کتابِ خانم طالبی میدانند و نه آقای کمال. «چشم روشنی» دست و پنجه نرم کردن زن جانباز است. این کتاب فضای ذهنی و فردی و زندگی خاطرات همسرشهید را بازسازی می کند.
لک گفت:خاطرات همسر جانباز برای خوانندهای که زندگی روتین و عادی دارد، همانند پنجرهای است که تاکنون فائق آمدن بر سختیهای زندگی را از این زاویه ندیده است. خانم طالبی، نمونه تمام همسران جانبازی است که گاهی اوقات کم میآورند، ولی ما پایداری شخصیت شهید کمال با وجود نابینایی را میبینیم.
«چشم روشنی»، مسیر خواننده کتاب را روشن میکند
وی درباره راوی این کتاب افزود: راوی این کتاب خانم طالبی، همسر شهید کمال است. او، شور و شوق زیای برای نوشتن این کتاب داشت. ۱۰ تا دوازده جلسه دو ساعته با هم داشتیم. اگر خانم طالبی دل نمیداد قطعا به دل مخاطب هم نمینشست. روایت این داستان از هنگام آشنایی شهید با همسرشان است. آشنایی آنها داستان جالبی دارد. آشنایی آن دو از تصادف آقای کمال قبل از نابینایی با خانم طالبی است. خانم طالبی حتی تا مرگ هم پیش میرود. در واقع اوایل کتاب خندهدار و مابقی، اشک مخاطب را در میآورد. یعنی این کتاب آمیخته از خنده و گریه است. «چشم روشنی» بیشتر به رابطه خانوادگی و عاطفی شهید کمال میپردازد و از ارتباط خارج از محیط خانه زیاد چیزی ذکر نشده است، به علت اینکه او هر حرفی را به هر کس نمیزد و اگر لازم بود، حرف میزد و حرف سرکار را در خانه نمیزد.
وی درباره نویسندگی دوباره کتاب شهدا خاطرنشان کرد: پیشنهاد نویسندگی کتاب زیاد دارم، ولی تا نتوانم با خود شهید ارتباط برقرار کنم، کتاب نمینویسم. کتابی هم درباره شهدای متوسل به امام زمان(عج) دارم. این کتاب، شامل یک سری مجموعه داستانک است که این شهدا در ایام جبهه متوسل به امام زمان (عج) میشوند.
نویسنده «چشم روشنی» درباره افزایش سرانه مطالعاتی کشور به وسیله پویش «شمسه» عنوان کرد: ما سه مدل دوست داریم؛ جانی، نانی و زبانی. کتاب خوب هم رفیق جانی آدم است که بدون حرف زدن با تو حرف میزند و تاثیرگذارترینِ جاندارترینِ بی جان است. اگر کتاب دوست جانانه شما باشد، اتفاقی شگرف میافتد. پویش «شمسه» نیز همان خورشیدی است که با هدف کتابخوانی همه جا را روشن میکند. «چشم روشنی» قصدش گرفتن دست فردی است تا باعث روشنی دل و جانش شود.
انتهای پیام/