به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم میپرداختند. به دلیل آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر از مفسران قرآن کریم میپردازیم.
از امامان معصوم (ع) روایت شده است: هر کس سوره نصر را در نماز نافله اش یا در هنگام زوال خورشید روز جمعه بخواند و دعا کند، خداوند دعایش را مستجاب میکند.
همچنین در روایت دیگری نقل شده است: هر کس سوره نصر را در نمازهای واجب یا مستحب بخواند، خداوند او را در مقابل همه دشمنانش یاری میکند.
فایل صوتی تلاوت سوره نصر با صدای ابوبکر شاطری
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾
چون یارى خدا و پیروزى فرا رسد (۱)
وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾
و ببینى که مردم دسته دسته در دین خدا درآیند (۲)
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿۳﴾
پس به ستایش پروردگارت نیایشگر باش و از او آمرزش خواه که وى همواره توبه پذیر است (۳)
در ایـن سـه آیـه کـوتـاه و پر محتوا، ریزهکاری هاى فراوان است که دقت در آنها به فهم هدف نهایى سوره کمک مى کند:
۱ - در آیـه اول نـصرت اضافه به خداوند شده است (نصرالله) تنها در اینجا نیست که ایـن اضـافـه دیده مى شود، بلکه در بسیارى از آیات قرآن این معنى منعکس است. از جمله در آیه ۲۱۴ بقره مى خوانیم: «الا ان نصر الله قریب» بدانید یارى خدا نزدیک است.
اشاره به اینکه به هر حال یارى و پیروزى به اراده حق است. درسـت اسـت کـه براى غلبه بر دشمن باید تامین قوا و تهیه نیرو کرد، ولى یک انسان مـوحـد، نـصـرت را تـنـهـا از نـاحـیـه خـدا مـى دانـد و بـه هـمـیـن دلیل به هنگام پیروزى مغرور نمى شود بلکه در مقام شکر و سپاس الهى درمى آید.
۲ - در این سوره نخست از نصرت الهى و سپس فتح و پیروزى و بعد نفوذ و گـسـتـرش اسـلام و ورود مـردم دسته دسته در دین خدا سخن به میان آمده. این هر سه عـلت و مـعـلول یـکـدیـگـرنـد؛ تا نصرت و یارى الهى نباشد فتح و پیروزى نیست، تا فـتـح و پـیروزى نرسد و موانع از سر راه برداشته نشود مردم گروه گروه مسلمان نمى شـونـد و البـتـه بـه دنـبـال ایـن سه مرحله که هر کدام نعمتى است بزرگ، مرحله چهارم یعنى مرحله شکر و حمد و ستایش خدا فرا مى رسد. از سـوى دیـگـر نصرت الهى و پیروزى همه براى این است که هدف نهایى یعنى ورود مردم در دین خدا و هدایت همگانى صورت گیرد.
بیشتر بخوانید
۳ - (فـتـح) در ایـنـجـا بـه صـورت مـطـلق گـفته شده؛ ولی بـدون شـک مـنـظور از آن فتح مکه است که چنین بازتاب گسترده اى داشت و به راسـتـى فـتـح مـکـه، فـصـل نـویـنى در تاریخ اسلام گشود. چرا که مرکز اصلى شرک مـتـلاشـى شـد، بـتـ هـا از مـیـان رفـت، امـیـد بـت پـرسـتـان بـه یأس و نـومـیـدى مبدل گشت و موانعى که بر سر راه ایمان مردم به اسلام وجود داشت، برچیده شد.
بـه هـمـیـن دلیـل فـتح مکه را باید مرحله تثبیت اسلام و استقرار آن در جزیرة العرب و سپس در جهان دانست. لذا بعد از فتح مکه دیگر هیچ مقاومتى از ناحیه مشرکان (جز در یک مـورد کـه آن هـم بـه سـرعـت سـرکـوب شـد) دیـده نشد و مردم از تمام نقاط جزیره براى پذیرش اسلام خدمت پیامبر (ص) مى آمدند.
۴ - خداوند در ذیـل آیـه سـه، دسـتـور مهم به پیغمبر اکرم (ص) (و طبعا بـه هـمـه مـؤ مـنـان) مـى دهد که در حقیقت شکرانه اى براى این پیروزى بزرگ و واکنش مناسبى در برابر این نصرت الهى است؛ دستور به تسبیح حق و حمد و استغفار. «تسبیح» به معنى منزه شمردن خداوند از هر گونه عیب و نقص است و «حـمـد» بـراى تـوصـیـف او بـه صـفـات کـمـالیـه اسـت و «استغفار» در برابر نقصانها و تقصیرهاى بندگان است.
ایـن پـیـروزى بـزرگ سـبـب شـد کـه افـکـار شـرک آلود زدوده شـود، کمال و جمال خداوند ظاهرتر گردد و گم کرده راهان به سوى حق بازگردند. این فتح عظیم سبب شد که افراد گمان نکنند خداوند یارانش را تنها مى گذارد و نیز بدانند که خداوند بر انجام وعده هایش تواناست.
بـهعـلاوه مـمـکن است به هنگام پیروزى واکنش هاى نامطلوبى در انسان پیدا شود و گرفتار (غـرور و خـود بـرتـربـینى) گردد و یا در برابر دشمن دست به (انتقام جویى و تصفیه حساب شخصى) زند. این سه دستور به او تعلیم مى دهد که در لحظه حساس پـیـروزى بـه یـاد صـفـات جـلال و جمال خدا بیفتد. همه چیز را از او بداند و در مقام استغفار برآید تا هم غرور و غفلت او زایل گردد و هم از انتقام جویى بر کنار ماند.
۵ - مـسلم است پیغمبر اسلام (ص) همچون همه انبیا (معصوم) بود پس دستور به استغفار براى چیست؟ در پاسخ این سؤال باید گفت این سرمشقى است براى همه امت؛ زیرا:
اولا: در طـول ایـن مـبـارزه طـولانـى کـه سـال هـاى زیـادى بـه طـول انـجامید (حدود بیست سال) و مسلمانان روزهاى بسیار سخت و دردناکى را طى کردند، گـاهـى آنـچـنـان حـوادث پـیـچـیـده مى شد که جانها به لب مى رسید و در افکار بعضى گمان هاى بدى در مورد وعده هاى الهى پیدا مى شد. همانگونه که قرآن در مورد جنگ احزاب مى فرماید: «و بلغت القلوب الحناجر و تظنون بالله الظنونا» و دلها به گلوگاه رسیده بود و گمان هاى (نامناسبى) درباره خدا داشتید (احزاب - ۱۰)؛ اکـنـون کـه پیروزى و فتح مکه فرا رسیده مى فهمند که همه آن گمانها و بى تابیها غلط بوده و باید در مقام استغفار برآیند.
ثـانـیـا: انـسـان هـر قـدر حمد و ثناى الهى کند باز حق شکر او را ادا نخواهد کرد و لذا در پایان این حمد و ثنا باید از تقصیر خویش روى به درگاه خدا آورد و استغفار کند.
ثـالثـا: مـعـمولا بعد از پیروزیها وسوسه هاى شیطان شروع مى شود و حالت غرور از یـکـسـو و تندروى و انتقام جویى از سوى دیگر، به وجود مى آید. در اینجا باید به یاد خدا بود و پیوسته استغفار کرد تا هیچ یک از این حالات پیدا نشود یا اگر پیدا شده، برطرف گردد.
رابعا: همانگونه که در آغاز سوره گفتیم اعلام این پیروزى تقریبا به معنى اعلام پایان مـأمـوریـت پـیـامـبـر (ص) و اتمام عمر آن حضرت و شتافتن به لقـاى مـحبوب بود. این حالت مناسب تسبیح و حمد و استغفار است و لذا در روایات وارد شده است که بعد از نزول این سوره پیغمبر اکرم (ص) این جمله را بـسـیـار تـکـرار مـى فـرمـود: «سبحانک اللهم و بحمدک، اللهم اغفرلى انک انت التواب الرحـیـم»؛ (خـداونـدا! مـنزهى و تو را حمد و ستایش مى کنم، خداوندا! مرا ببخش که تو بسیار توبه پذیر و مهربانى).
۶ - جمله (انه کان توابا) بیان علت است براى مسئله استغفار، یعنى استغفار و توبه کن چرا که خداوند بسیار توبه پذیر است.در ضـمـن شـایـد بـه این مطلب نیز نظر دارد که وقتى خداوند توبه شما را مى پذیرد، شـمـا نـیـز حـتـى المـقـدور تـوبـه تـقـصیرکاران را پس از پیروزى بپذیرید و مادام که تـصـمـیم خلاف یا آثار توطئه اى از آنان ظاهر نباشد آنها را از خود مرانید و لذا چنانکه خـواهـیـم دیـد پـیـغـمـبر اکرم (ص) در همین ماجراى فتح مکه چهره رأفـت و رحـمـت اسـلامـى را در مقابل دشمنان کینه توز شکست خورده، به عالی ترین وجه نشان داد.
تـنها پیغمبر اکرم (ص) نبود که به هنگام پیروزى نهایى بر دشـمـن بـه فکر تسبیح و حمد و استغفار بود بلکه در تاریخ سایر انبیا نیز این مطلب به خوبى نمایان است.
فـتـح مـکـه هـمانگونه که اشاره کردیم فصل جدیدى در تاریخ اسلام گشود و مقاومت هاى دشـمـن را بـعـد از حـدود بـیـسـت سـال درهم شکست. در حقیقت با فتح مکه بساط شرک و بت پـرسـتـى از جـزیـره عـربـستان برچیده شد و اسلام آماده براى جهش به کشورهاى دیگر جهان گشت.
خـلاصـه ایـن مـاجـرا چـنـین بود: بعد از پیمان و صلح حدیبیه مشرکان مکه دست به پیمان شـکـنـى زدند و آن صلح نامه را نادیده گرفتند و بعضى از هم پیمانان پیغمبر (ص) را تـحـت فـشـار قـرار دادنـد. هـم پـیـمـان هـاى رسـول الله (ص) بـه آن حـضـرت شـکـایـت کـردنـد و رسول الله (ص) تصمیم گرفت هم پیمانان خود را یارى کند.
انتهای پیام/