به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،یکی از مسائل مهم مطرح شده در اسلام، وظایف والدین نسبت به تربیت فرزندان است که از نظر قرآن جایگاه ویژهای دارد. خداوند متعال در سوره فرقان یکی از ویژگیهای بندگان راستین خود را توجه خاص به تربیت فرزند و خانواده خویش میداند و میفرماید: «آنها پیوسته از درگاه خدا میخواهند و میگویند پروردگارا از همسران و فرزندان ما کسانی قرارده که مایه روشنی چشم ما شود.»
انسان ذاتاً الگوپذیر است، کودک در چند سال نخست زندگی خود، همه کارهایش را از الگوهای پیرامون خود که در درجه اول «پدر و مادر» او هستند،یاد می گیرد و با تقلید از آنان رشد کرده و ساختار تربیتی اش سامان مییابد؛ روش الگویی به عنوان تربیت عملی بر جان انسانها مینشیند به همین دلیل باید از الگویی مناسب و درست برای جهت دهی کودکان استفاده کرد.
در همین زمینه سید مجتبی حورایی مشاور و کارشناس تربیتی در گفتوگو با خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ، بیان کرد: در موضوع روانشناختی قصه و تاثیرگذاری آن به روی کودکان و نوجوانان سه نکته حائز اهمیت است که باید مورد توجه قرار بگیرد تا اثر مطلوب بر روی کودک و آینده آن داشته باشد.
وی در ادامه افزود: نکته اول در تاثیرگذاری قصه بر روی فرزندان این است که کودکان با تصور جانشینی با موضوع و شخصیت قصه همزاد پنداری کنند؛ به این معنی که من زندگی قهرمانان را میخوانم و در زندگی خود را جای او قرار میدهم در نتیجه وقتی در زندگی با صحنهای شبیه صحنهای که آن قهرمان با آن مواجه شد قرار میگیرم طبیعی است که مثل قهرمان داستان عمل کنم و همان طرز تفکر او را داشته باشم.
بیشتر بخوانید
این کارشناس تربیتی به این سوال که چرا داستان در ذهن کودکان باقی میماند، گفت: معمولاً قصهها در ذهن کودکان و نوجوانان باقی میماند و امر و نهی و تذکر ممکن است به مرور زمان فراموش شود، ولی اگر در قالب قصهای بیان شود آن را بیشتر به خاطر میسپارند، یعنی قصه ذخیره ذهنی برای اوست و در موقعیتی مناسب آن داستان برای او یادآوری می شود.
وی گفت: در قصه انسانها واکنش نشان نمیدهند. اگر من کسی را نصیحت یا امر و نهی کنم ممکن است در مقابل من قرار بگیرد، اما اگر در قالب قصه بیان شود به آن واکنش نشان نخواهد داد، چراکه من او را زیر سوال نمیبرم. یعنی اگر من بخواهم به فرزندم مهربانی را یاد دهم به جای برخورد مستقیم در قالب یک قصه به او آموزش میدهم.
حورایی با تاکید بر این موضوع که نحوه قصه گویی و چگونگی خواندن برای کودکان، بسیار اهمیت دارد، گفت: بنابراین مهم است که ما چقدر قصه بشنویم، بگوییم و بخوانیم؛ یعنی چه بخواهیم تربیت شویم یا دیگران را تربیت کنیم باید با قصه مأنوس باشیم. چراکه برشهای زندگی یک قهرمان و شکست آن باعث عبرت آموزی است و در چگونگی تربیت بسیار موثر است؛ به بیان دیگر ذخیره ذهنی ما باید از قهرمانان و شخصیتهای ممتاز پر شود تا بتوان برای تغییر خود و دیگران قصه گفت، البته لازمه این قصه گفتنها این است که قصه بلد باشیم که متاسفانه در این مورد نقص داریم.
وی عنوان کرد: قصه برای خوابیدن نیست قصه برای بیدار شدن است یعنی قصه میگوییم تا تحول و آگاهی ایجاد کنیم. با کمی تدبر به آیات قرآن متوجه میشویم که پروردگار هم در قرآن کریم برای ما قصه میگوید.
این کارشناس امور تربیتی افزود: قرآن کریم برای همه عصرها و نسلهاست و بالغ بر ۲۷۰ قصه در آن نقل شده است؛ کتابی به این مهمی که میخواهد انسان را تربیت کند پر از قصه است و این موضوع نشان میدهد که بهترین روش برای تربیت قصه گفتن است.
حورایی با بیان اینکه قصه باید هدف داشته باشد، یادآور شد: قصه خوب قصهای است که کودک را به یک امر مطلوب منتقل میکند و از عمل بدی که مقابل آن است دور می کند، متاسفانه برخی از قصهها داستان و هدف مشخصی ندارند و باید مواظب باشیم که وقتی برای بچهها قصه میگوییم، قصه باعث آگاهی و انگیز در آنها شود.
وی ادامه داد: در قصه گفتن برای کودکان این خانواده است که هدف را مشخص میکند و باید نتیجه گیری را به خود کودکان واگذار کنیم، تا قوه تشخیص آنها تقویت شود.
حورایی در پایان با نگاهی به قصص قرآنی و زندگی نامه پیامبران و ائمه اطهار (ع)، گفت: حال که میخواهیم قصه بگوییم، بهترین قصهها، تعریفی از افراد واقعی است. زیرا بین قهرمانان خداوند، انبیاء و اولیاء قهرمانهای یافتنی هستند و واقعیت دارند.
انتهای پیام/