به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، همه ما بارها این مصرع شعر را شنیدهایم، در متون عاشقانه و کارت دعوت عروسیها خواندهایم، اما تا به حال دنبال مصرع دوم آن نرفتهایم. چند نفر از ما میداند مصرع دوم این بیت چیست؟ اصلا موضوع این شعر چیست؟ آیا عاشقانه است؟ راستی شاعر این شعر زیبا چه کسی است؟
بگذارید برایتان بگویم؛ بیت کامل این شعر این است:
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد/ معبر میدان مینها باز شد
موضوع و محور این بیت همانطور که مشخص است، در مورد جنگ، جبهه و میدان مین است و، اما شاعرش...
شاعرش یک جانباز است که با تمام خلوص نیت به جنگ رفت، برادر عزیزش احمدرضا را از دست داد و خودش نیز با درصد بالای جانبازی به آغوش خانواده بازگشت. کسی که نفسهایش بوی بادام تلخ و خردل میدهد و خس خس سینهاش روزهای جنگ و بمباران شیمیایی را به یاد میآورد.
راستی این را بگویم که وقتی برای یافتن پیکر مطهر برادر شهیدش در جبهه سردخانه و اتاقهای نگهداری پیکرهای شهدا را جستجو میکرد، از هوش رفته و سه روز در سردخانه مانده بود تا اینکه به حول و قوه الهی به هوش آمده و از جای خود برخاسته و همه فکر میکردند که شهیدی زنده شده است. این جانباز بزرگوار حرف دل خویش را در روزهای جنگ در قالب شعر نوشته تا امروزه ما و نسلهای بعد ما از آنها بهره گیرند.
فریدون حداد سامانی کتابی را نوشت تا تیری بر چشم دشمنان و گامی در راستای مبارزه با تهاجم فرهنگی باشد. این جانباز شاعر به تعداد روزهای جنگ تحمیلی، بیت شعر سروده است؛ چه اشعاری! با انسان حرف میزنند؛ گویی در میدان جنگ قرار گرفتهایم.
در ادامه به سخنان این شاعر و جانباز بزرگوار میپردازیم.
کتاب وی گامی در راستای مبارزه با تهاجم فرهنگی است که به تعداد روزهای جنگ دفاع مقدس - یعنی ۲ هزار و ۸۵۵ روز- بیت شعر دفاع مقدس در این کتاب سروده شده است.
بیشتر بخوانید
این اشعار در عملیاتها و محورهای منطقه جنگی در ذهنم نقش بست و هر عملیاتی مثل کربلای ۴، بدر، خیبر، فجر و ... را که شروع میکردیم، در جمهوری اسلامی ایران بسیار نقش آفرین بودند و دشمنان میدانستند که ما پیروزیم و به خود میلرزیدند. پیروزی ما از آنجایی مشخص میشد که دشمنان شروع به اذیت کردن اُسرا میکردند به گونهای که هر بار ما در عملیاتی پیروز میدان بودیم، به اسرای ما فشار و شکنجههای فراوانی وارد میشد.
کتاب وی که در قالب مثنوی سروده شده است و در خواندن این کتاب هر صفحه را که باز کنیم، چه از بالا به پایین بخوانیم و چه از پایین به بالا، هر مصرع و بیت معنی خاص و مجزایی دارند و تغییری در وزن و معنی شعر ایجاد نمیشود. به طور مثال:
مانـدهام در جـرگه یـاران جـنـگ زخمی از هجران سرداران جنـگ
آن سلـحشـوران پـاک جبـهههـا عـاشـقـان مخـلـص و بــی ادعـا
بغـض در کـنج گـلویم مـاندهاست چهرههاشان رو به رویم ماندهاست
بغـض مـن نشـکفته، اما تـازه است مانـده از یک درد بـی اندازه است
بغـض من با گریـهها جـاری نشـد قسـمت مـن جـز گـرفتاری نشـد
جبهه بود و عاشقی و بود و تفنـگ جـبهه بود و عشـق سرداران جنگ
جبهه بود و عشق و شور و حال ما جـبـهه یـعـنی بغـض ما آمـال ما
حالا اگر همین شعر را از پایین به بالا بخوانیم، هر مصرع معنای خودش را داشته و تغییری در معنی ایجاد نمیشود.
این کتاب مشتمل بر ۴۰ عنوان است و عناوینی برای بهرهبرداری دانشآموزان برای انشای دفاع مقدس در این کتاب آمده است.
شما بسیجیان زیباترین شعر تاریخ را سروده و زیباترین حماسه را آفریدید.
وقتی برای نوشتن جملهای از مقام معظم رهبری در کتاب خدمت ایشان رسیدم، رهبر عزیز انقلاب فرمودند: «شما بسیجیان زیباترین شعر تاریخ را سروده و زیباترین حماسه را آفریدید».
مصرع شعر یا علی گفتیم و عشق آغاز شد در کارت دعوت عروسیها
از اشعار این کتاب استفادههای زیادی شدهاست حتی در یکی از اشعارم سرودهام:
یا علی گفتیم و عشق آغاز شـد
معبر میـــدان میـنها باز شـد
عاشــقان را نوبـت پــرواز شـد
در حالیکه در کارت دعوت عروسی فقط از مصرع اول شعر استفاده میکنند.
گنجینۀالاسرار عمان سامانی، کتاب مورد علاقه رهبر معظم انقلاب
یکی از کتابهای عمان سامانی، گنجینۀالاسرار است که حیات و صحنههای عاشورا را ترسیم کردهاست؛ گویی عمان سامانی در صحنه عاشورا بوده، جنگ را میدیده و آن را به تصویر کشیدهاست.
خواهرش بر سینه و بر سر زنان رفـت تا گـیرد بـرادر را عنــــــــــــــان
سیل اشکش بست بر شهر راه را دود آهـش کرد حیـــــــــران شـاه را
کِی سوار سر گران کم کن شتاب جان من لختی سبکتر زن رکاب
تا بـــبوسم آن رخ دلـــجوی تـــــــــــــو تا بـــبینم آن شـکـنـج موی تـــــــــــــو
عمان سامانی فرزند میرزا عبدالله بود و جدش میرزا عبدالوهاب قطره چندین سال در کنار مظفرالدین شاه عریضهنویس بود. چندین بار که محضر مقام معظم رهبری رفتم، فرمودند که کتابهای عمان سامانی را به نشر برسانم و اکنون بیش از ۱۰۰ هزار جلد از آن کتابها به چاپ رسیده است.
بارها در تلویزیون دیدهام که در دهه محرم کتاب گنجینۀالاسرار عمان سامانی در دست رهبر معظم انقلاب بودهاست. حتی در سفری که رهبر معظم انقلاب به چهارمحال و بختیاری داشتند، فرمودند: «این استان از لحاظ نیروی فرهنگی و انسانی خود را نشان دادهاست. من فراموش نمیکنم سالها پیش قبل از آنی که بدانم سامان کجاست، نام عمان سامانی و دهقان سامانی را به عنوان دو شاعر میدانستم و شعر آنها را میخواندم».
در میان یادگاریهای شما از دفاع مقدس یک قرآن ترکش خورده هست، ماجرای آن چیست؟
حداد سامانی: یکی از روزهای جنگ در جبهه عملیات فتحالمبین در سنگر دیدهبانی نشسته بودم که یک دفعه ضربهای شدید و سنگین به سینهام خورد و از هوش رفتم. وقتی به هوش آمدم، بچهها بالای سرم بودند. بدنم را نگاه کردند و گفتند تو که تیر نخوردهای، چرا از هوش رفتی؟ دستی به خودم زدم و نگاه کردم دیدم خونریزی ندارم. اما سمت قلبم درد میکرد.
دستم را به سمت قلبم بردم و ناگهان به قرآن جیبی داخل جیب لباسم برخوردم. قرآن را درآوردم، دیدم دو فشنگ گرینوف به قرآن اصابت کرده، از جلد و حاشیه قرآن گذشته، اما به آیههای قرآن برخورد نکردهاست. قرآن را با همان تیرهایی که در جلدش بود، نگه داشته و در حال حاضر در نمایشگاهی که از وسایل به جامانده از جبهه و شهدا برپا کردهام، برای بازدید گذاشتهام.
منبع: فارس
انتهای پیام/