به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اندر ویژگیهای کرونا از همانروزهای اول، این را متذکر شده بودند که این ویروس منحوس، اما خستگی ناپذیر گویا بسیار هم عدالتمحور عمل میکند و برایش غنی و فقیر فرقی ندارد. حتی بعدها معلوم شد حتی از جوانان و کودکان هم نمیگذرد و هیچ کس از شرش در امان نیست، دیگر چه رسد به هنرمندان و سلبریتیها و ورزشکاران یا سیاستمداران.
میتوان فهرست بلندی منتشر کرد از آدمهای سرشناسی که در ایران و جهان به این ویروس مبتلا شدهاند؛ از تام هنکس آن طرفیها تا کیانوش گرامی خودمان. یکی دو روزی هم هست که خبر ابتلای چند خواننده جوان موسیقی به ویروس کرونا منتشر شده است. هر چقدر این خبرها هراسانگیز است، بر این گفته سعدی بزرگوار بیشتر صحه میگذارد که هنر چشمه زاینده است و دولت پاینده و اگر استاد سخن این روزها را دیده بودند، حتما یک قید هم اضافه میکردند که هنر چشمه زاینده است حتی در دوران کرونا! چون هنرمندان دست به کار شدهاند و آثاری درباره کرونا تولید کردهاند و حتما در آینده قرار است محصولات هنری درباره کرونا را شاهد باشیم.
کرونا با هنرمندان چه کرد؟
قرنطینه که شکسته شد به فعالیتهای معمول و روزانه برگشتیم؛ عدهای با مراقبتهای بیشتر و عدهای دیگر هم به روال سابق. در هر صورت زندگی تا اندازهای به روال سابق بازگشت و کرونا فرصتی پیدا کرد دوباره گرد و خاک کند و خیلیها را زمین بزند از جمله هنرمندان را.
تا همین امروز هنرمندانی، چون بهروز بقایی، مهران احمدی، پیمان قاسمخانی، احسان خواجهامیری، بهاره رهنما، یکتا ناصر، بیژن خاوری، منوچهر هادی، لیلا بلوکات، گلاب آدینه، نورا هاشمی و کیانوش گرامی از ابتلا به کووید- ۱۹ خبر دادهاند.
چندی پیش هم خبر ابتلای چند خواننده از جمله احسان خواجهامیری، رضا بهرام، سهراب پاکزاد، آصف آریا و یاسین ترکی تقریبا همزمان منتشر شد.
تا امروز برخی از این هنرمندان، دوره قرنطینه و مبارزه با ویروس را پشت سر گذاشته و حال بهتری دارند از جمله بهاره رهنما و رضا بهرام و برخی دیگر هنوز دوره نقاهت را سپری میکنند، مانند احسان خواجه امیری.
بیشتر بخوانید
هنرمندان با کرونا چه کردند؟
هنرمندانی که ابتلا به کرونا را رسانهای کردند، در روزهای آغاز ابتلا به بیماری یا بعد از بهبود درباره چرایی و چگونگی ابتلا به آن برای مردم حرف زدهاند، برخی مانند لیلا بلوکات از داستان مبتلا شدن و دردهایی که متحمل شدند و حتی عوارض این بیماری صحبت کردند و برخی دیگر مانند بهاره رهنما دست به قلم بردند و درباره فرآیند مبارزه با ویروس و تجربیات تلخ و احتمالا شیرینی که در این دوره داشتند، مطالبی نوشته و منتشر کردهاند.
اما این همه واکنش هنرمندان به کرونا نبوده، چون حتی آنهایی که مبتلا نشدند هم دست به کار شدهاند و مطالبی درباره درگیری با این ویروس و روزگار مواجهه با آن مطالبی نوشتهاند، مثل رضا کیانیان. دیگر هنرمندان هم اگر هیچ اقدامی نکرده باشند، از همان روزهای آغاز همهگیری کرونا با پویشهای مختلف همراه شدهاند از جمله پویشهای «در خانه بمانیم» و «من ماسک میزنم».
اینکه استاد سخن فرموده هنر چشمه زاینده است، اینجا خودش را بروز میدهد که برخی هنرمندان دست به کار تولید آثار ادبی و هنری درباره کرونا شدهاند.
احسان عبدیپور: پادکستهای احسان عبدیپور در روزهای قرنطینه، مشتری زیاد داشت و خیلیها شنونده داستانها و جستارهای او در این ایام بودند. بهعلاوه اینکه عبدیپور در همین ماههای اخیر پادکستی منتشر کرده با نام «در ستایش بطالت» که درباره ویروس کروناست. داستان این پادکست از جایی شروع میشود که عبدیپور ویدئویی از چند نوازنده میبیند که دارند موسیقی مشهور فیلم تایتانیک را مینوازند؛ قطعه مربوط به صحنه فرورفتن کشتی در اقیانوس و تلاش آدمها برای نجات یافتن شروع میشود و به چکیدن اشک چشم خفاشی در جهان تمدن میرسد و در ادامه چنان که شیوه کاری عبدیپور است، داستان پیوند میخورد به رسالهای از برتراند راسل، فیلسوف انگلیسی و شرح مفصلی از یکی از مسابقات برزیل توسط پله.
مهدی دریاب: اهل کازرون است و رمان «تکفیری» را نوشته؛ رمانی درباره مدافعان حرم که به چاپ ششم هم رسیده است. کتاب «پروندههایباز» از دیگر نوشتههای مهدی دریاب است که پنجمین اثر این نویسنده است و به تازگی منتشر شده. او معمولا در آثارش به گردآوری خاطرات و اسناد توجه دارد و آثارش را به همین شیوه مینویسد. حالا که خبر رسیده مهدی دریاب قصد دارد رمانی درباره کرونا بنویسد احتمالا بررسیها و مصاحبههایی قرار است صورت بگیرد که شرحی بر این روزگار خواهد بود و از این دوره به یادگار خواهد ماند.
حامد شکیبانیا: مستندساز باسابقه کشورمان خیلی زود سراغ مستندی با موضوع کرونا رفت و کارش را با تصویربرداری در خط مقدم مبارزه با کرونا یعنی بیمارستان سینا و مسیح دانشوری آغاز کرد. پخش برنامههای مستند درباره وضعیت کادر درمان در گزارشهای تلویزیونی این مستندساز را به فکر انداخته که ایده تازه و متفاوتی برای فیلمش پیدا کند که به تکرار نیفتد.
شکیبانیا به عنوان تهیهکننده، مستند «لیفتآپ» را با موضوع کرونا تدارک دیده که مراحل تولید را پشت سر گذاشته است. این مستند داستان زندگی یکی از اعضای تیمملی وزنهبرداری بانوان ایران را روایت میکند که در روزهای کرونایی، علاوه بر درگیری با چالشهای تمرین و حفظ آمادگی جسمانی به عنوان پرستار در بیمارستان مشغول خدمت است.
شخصیت اصلی مستند «لیفتآپ»، اولین بانوی تاریخ وزنهبرداری ایران است که روی تخته جهانی وزنه زده و اگر خیلی با ورزش وزنهبرداری آشنایی ندارید لازم است بدانید این فیلم به مشکلات وزنهبرداران در شرایط کرونا و مواجهه با این ویروس اختصاص دارد و صرفا درباره وزنهبرداری نیست؛ ضمن اینکه لیفتآپ هم یک اصطلاح در ورزش وزنهبرداری است که به کشیدن وزنه روی سینه و سپس بالا بردن روی سر اطلاق میشود و حتما میشود حدس زد چرا به عنوان اسم یک مستند درباره کرونا انتخاب شده است.
محسن سخا و دیگران: این هم از شانس ویروس کرونا بود که به یک هنرمند مستندساز هم سرایت کرد. محسن سخا از روزهای مبارزه با این بیماری یک فیلم مستند ساخته به نام «خانهای برای تو» که همین گواه سلامت و بهبود این هنرمند است و جان به در بردن از دست کرونا.
خبرهایی داریم از مستندسازان دیگری که ساخت آثاری را درباره مستند آغاز کردهاند، اما به صورت چراغخاموش. لابد قرار است مستندهای خیلی خاصی بسازند که بالاخره همین روزها صدای کارشان در خواهد آمد.
گالری کاما: اینکه هنرمندان تجسمی چه تاثیراتی از کرونا گرفتهاند، احتمالا بعدا مشخص خواهد شد و زمانی که گالریها بتوانند در شرایط عادی کارشان را از سر بگیرند، آثاری متاثر از شیوع این ویروس و روزگار مردم جهان را در آثار هنرمندان تجسمی خواهیم دید، اما همین اول کار به محض راهاندازی موقت گالریها نمایشگاه ماسک بزن به کوشش شهلا همایونی و دستیاری غزال کاظمی در گالری کاما برپا شد که شامل آثاری بود که هنرمندان خواسته بودند روی ماسک، آثارشان را خلق کنند.
سیدمهدی شجاعیطباطبایی: مثل همیشه خیلی چابک و چالاک نمایشگاهی به دبیری شجاعیطباطبایی برگزار شده بهنام «ما کرونا را شکست میدهیم» که درباره کاریکاتورهای مرتبط با کروناست و بهصورت بینالمللی هم برگزار شده است. این جشنواره به پایان رسیده و آثار رسیده در مکانهای عمومی به نمایش درمیآید.
حامد عسکری: از آنها بود که از لگد کرونا در امان نماند. شانس عسکری این بود که کرونایش مصادف با ایام نوروز بود و قرنطینهاش باعث شد تا یادداشتهایی از روزهای کروناییاش داشته باشد. عسکری بخشی از یادداشتهایش را توی همین روزنامه منتشر کرد. حالا اینکه این یادداشتها کی به کتاب شدن متمایل میشوند باید صبر کرد و دید عسکری چه خوابی دیده.
چه در پیش است؟
مگر میشود جهان و هنرمندانش کرونا را تجربه کنند و هنر جهان از این رویداد متاثر نشود؟! هنرمندان ما هم لابد متاثر از این روزگار، در آینده تولیداتی خواهند داشت که حتما از آنچه در همین دوره رخ داده عمیقتر خواهد بود. شاید که ما بعد از شکست کرونا دیگر همان مردمان سابق نباشیم و به تبع آن هنرمندان هم مثل قبل نخواهند بود و بدون تردید آثار هنری هم رگهها و نشانههایی از تاثیرات تنهایی و قرنطینه، همهگیری جهانی آن، اندوه و درد مبارزه با این بیماری را در خود خواهد داشت، همچنان که مخاطب هنر نیز دیگر همان مخاطب همیشگی نخواهد بود و چهبسا نگاه و سلیقه و برداشتش از هنر و مسائل جهانش تغییر کردهباشد.
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/