به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان، کتاب خواندن برای نوجوانان کانون اصلاح و تربیت، یکی از تجربههای شیرین هفتگی فرحناز علیزاده تبدیل شده بود که به هنگام خواندن کتاب «شاهزاده و گدا» واکنشی تامل برانگیز از یکی از نوجوانان دریافت کرده بود. «همانطور که داستان رو به پایان بود، شاهزاده به گدا گفت: چطور شد با اینکه خانواده گدا و دزدی داری توانستهای یک هفته مملکت را اداره کنی؟ گدا گفت: ما یک همسایه کشیش داشتیم که مرا به کتاب خواندن علاقهمند کرد و به دلیل کتابهای زیادی که خواندم، توانستم مملکت را اداره کنم».
داستان به پایان رسید و نوجوان متهم به قتل گفت: «ای کاش ما هم کسی را داشتیم که ما را به خواندن کتاب علاقهمند میکرد». علیزاده با یادآوری این خاطره و حرف نوجوانی که رَد این خاطره را در ذهنش پررنگ کرده بود، گفت: «کتاب خواندن آسیبهای اجتماعی را کاهش و کمک میکند که بر خشم غلبه کنیم.» او نقش ادبیات را در زندگی افراد به ویژه کودکان، بسیار بالا میداند که با این خاطره توانست ضرورت بها دادن به آن را تاکید کند.
این نویسنده و کارشناس ادبیات کودک و نوجوان پاسخ این سوال را اینگونه میدهد که بیشتر آدمهای تاثیرگذار دنیا، کتابخوان و اهل کتاب بودند. در واقع کتابخواندن به نوعی سرمایهگذاری اجتماعی است.
معمولا خانوادهها بهترین لباس، خوراک و مدرسه را برای فرزندان خود انتخاب میکنند، اما در مورد تفکر و ذهن کودک هیچ سرمایهگذاری و برنامهای ندارند. از این رو فقدان این نوع تفکر در وجود ما و بی توجهی به خوراک ذهنی کودکان یکی از آسیبهای بزرگ در جامعه ما به شمار میرود که باعث میشود کودکان علاقهای به کتاب و حتی تعاملی با اهالی کتاب نداشته باشند.
او میگوید: در حال حاضر اکثر مردم از بزرگسال تا خردسال هنرپیشهها را میشناسند و اینستاگرام آنها را دنبال میکنند که چه میپوشند و چه کاری انجام میدهد، اما نمیدانند که در شهر اصفهان چه نویسندههای کودک و نوجوان بسیار قابلی وجود دارد. برای نمونه جمشید خانیان چندین بار برنده جوایز بین المللی و نامزد جوایز مختلفی شده که متاسفانه برای خانوادهها ناشناخته مانده است.
علیزاده علاوه بر فقدان چنین طرز تفکرهایی بین خانوادهها از خلاء تعامل کودکان با نویسندگان مطرح، میگوید: بچهها باید کنار نویسندگان قرار گیرند و با او هم صحبت شوند؛ تا بدین وسیله برای آنها الگو ایجاد کنیم. زمانی که علاقه به خواندن و تعامل شکل نگیرد، آن وقت گله میکنیم که چرا بچهها نمیتوانند درست صحبت کنند؟ فرهنگمان رشد نمیکند؟ بچههاخلاقیت ندارند؟
«کسی که کتاب خوان باشد و با کیفیتها را بشناسد، میتواند به توسعه فکری خود فکر کند.» او از برگزاری باشگاه کتابخوانی و شرکت کودکان کار و خیابان میگوید: اکثر برندگان کودکان کار بودند، چراکه آنها با کتاب سفر میکند و از محرومیت خود فاصله میگیرند و دنیای دیگری برای آنها باز میشود. جام باشگاههای کتابخوانی استان اصفهان در حالی برگزار شد که کودکان بالاشهر نشین با این همه امکانات اول نشدند و شرکت نکرده بودند!
این نویسنده و کارشناس ادبیات کودک و نوجوان معتقد است که باید در این زمینه سرمایهگذاری کنیم که الگوی کودکان و نوجوانان، نویسندگان شوند. آقای مرادی کرمانی نویسندهای است که زندگینامه خود را به رشته تحریر درآورده و در یکی از روستاهای محروم کرمان زندگی کرده که از نعمت پدر و مادر هم محروم بوده است. او بعد از سختی کشیدن بسیار، اکنون نویسنده موفقی شده و کتابهایش به زبانهای مختلف ترجمه شده است؛ بنابراین زمانی که کودک کار این را بخواند امید پیدا میکند که مشکلاتش به پای سختیهای این نویسنده نرسیده و میتواند آینده خوبی داشته باشد و این تاثیر ادبیات است.
علیزاده از علت همهگیری کتابهای زرد و با محتوای بدون کیفیت میگوید: متاسفانه از نویسندههای خوب کشورمان تنها در کشورهای دیگر قدردانی میکنند و اصلا در کشورمان شناخته نمیشوند. از سویی دیگر نویسندههای خوب حمایت نمیشوند و خانه نشین و یا مشغول مسائل اقتصادی میشوند. حتی انتشاراتی هستند که حمایت میشوند، اما کتاب خوب منتشر نمیکنند. در واقع زمانی که نویسنده ارج و قرب نداشته باشد و در اجتماع به آنها بها داده نشود چنین وضعی به وجود میآید.
او البته معتقد است که اگر بخواهیم کتاب خوب بخوانیم از زیر سنگ هم میشود آن را پیدا کرد و مقوله کتاب خوانی باید در فرهنگ وارد شود و در اولویت قرار گیرد.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/م