به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، آمریکا بعد از شکست و ناکامی در جنگ نظامی علیه حزب الله اخیرا به راهبرد اقتصادی و تشدید محاصره اقتصادی علیه حزب الله روی آورده تا شاید از این طریق حزب الله و دولت لبنان را تحت فشار قرار داده و از این طریق بتواند نارضایتیها و اعتراضات مردمی را در این کشور دوباره شعلهور کند. برای بررسی این موضوع و پیامدهای آن و راهکارهای مقاومت برای شکست فشارهای اقتصادی مصاحبهای با دکتر «طلال عتریسی» از کارشناسان راهبردی لبنان انجام دادیم که متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:
بعد از شکست پروژه نظامی و تروریستی به سرکردگی آمریکا و برخی هم پیمانانش در منطقه نظیر عربستان برای ضربه زدن به لبنان و به طور مشخص حزبالله، به نظر میرسد که این روزها جنگ علیه لبنان و حزب الله بیشتر از آنکه نظامی باشد، اقتصادی است. به نظر شما، آمریکا و هم پیمانانش در داخل لبنان از چه اهرمهایی برای تشدید بحران اقتصادی در این کشور استفاده میکنند؟
عتریسی: روشن است که آمریکا در این مرحله راهبرد محاصره اقتصادی را در دستور کار قرار داده است و این راهبرد بعد از راهبرد جنگ مستقیم و راهبرد از بین بردن محور مقاومت و زیرمجموعه آن خواه از طریق جنگ مستقیم سال ۲۰۰۶ علیه حزب الله در لبنان یا از طریق سرنگون کردن (دولت) سوریه از سال ۲۰۱۱ میلادی تا امروز یا از طریق تهدیدهای مستقیم علیه جمهوری اسلامی ایران و خروج از توافقنامه هستهای دنبال میشود.
امروز آمریکا این راهبرد یعنی راهبرد محاصره اقتصادی را دنبال میکند، زیرا این راهبرد، آمریکا را مجبور نمیکند که وارد جنگهای مستقیم جدیدی شود؛ به ویژه که در طول جنگهایش در عراق و افغانستان هزینههای زیادی داده است و احساس میکند که گرفتار شده و هزینه مالی و انسانی و روحی روانی زیادی را در این راه پرداخت کرده است؛ بنابراین این راهبرد، همان راهبردی است که برای آمریکا هزینه بر نیست و این طرف مقابل است که به تنهایی هزینه میدهد. از این رو، این فشارهایی است که آمریکا علیه ایران اعمال میکند تا جلوی صادرات نفت این کشور را بگیرد و شرکتهای همکار با ایران را مجازات میکند و این اقدام را همچنین علیه سوریه از طریق قانون موسوم به «قیصر» انجام میدهد، زیرا این قانون همکاری هرگونه شرکتی با دولت سوریه در پروژههای آبادانی و بازسازی را ممنوع کرده است.
آمریکا این فشار را نیز علیه حزب الله در لبنان از طریق تلاش برای از هم پاشیدن اقتصادی این کشور و متهم کردن حزب الله با ابزارهای مختلف از جمله رسانهای و معرفی کردن آن به عنوان مسئول این وضعیت اقتصادی و وخامت اقتصادی وارد میکند. این همان ابزارهایی است که آمریکا با مزدورانِ دنباله روی خودش خصوصا در سطح رسانههای برخی کشورهای عربی و برخی اصحاب رسانه در کشورهای مختلف از آن استفاده میکند و این طرفها در حمله تبلیغاتی علیه محور مقاومت و ایران و سوریه و حزب الله شرکت میکنند.
آمریکا در خصوص فشارهای اقتصادی به لبنان از چه اهرمهایی استفاده میکند؟
عتریسی: در خصوص لبنان، آمریکا فشارهای مستقیمی به لبنان میآورد. آمریکا این کار را با جلوگیری از کمک هریک از کشورها به لبنان با ممنوع کردن ورود ارز خارجی (دلار) به لبنان و ممنوعیت حواله (انتقال پول از خارج به داخل لبنان از جمله پول شهروندان مقیم خارج) و اعمال فشار بر حوالهها به بهانه تروریسم و نیز جلوگیری از امکان دستیابی لبنان به وام از صندوق بینالمللی پول انجام میدهد.
این همان کاری است که آمریکا به طور مستقیم انجام میدهد. همانطور که قبلا گفتیم، آمریکا میخواهد مشکل را به مشکل حزب الله تبدیل کند و حزب الله را مسئول این وضعیت معرفی کند و بنابراین، برخیها درخواست برای (مطرح شدن خلع) سلاح مقاومت و اجرای قطعنامههای ۱۵ و ۵۹ شورای امنیت را آغاز کردهاند.
همه اینها در چارچوب فشار آمریکا بر لبنان است. آمریکا با فشارهای غیرمستقیم نیز میخواهد جلوی پذیرش واردات نفت ایران از سوی لبنان را حتی در مقابل پول ملی (لبنان) بگیرد تا از این طریق بحران اجتماعی و اقتصادی را در این کشور تشدید کند.
آمریکا مبارزه با فساد و بازگشت اموال منتقل شده از بانکهای لبنان به خارج را تشویق نمیکند. آمریکا به طور کامل میداند که چه اموالی از لبنان خارج شده و در بانکهای آمریکایی یا اروپایی سپرده گذاری شده است. اگر واقعا میخواست به لبنان کمک کند، با توجه به اینکه همه آمار و اسامی سپرده گذاران را دارد، میتوانست کمک کند، اما نمیخواهد و بنا ندارد که در این زمینه به لبنان کمک کرده و با فساد مبارزه کند بلکه میخواهد وضعیت به همین منوال باقی مانده و جامعه لبنان از نظر اقتصادی و اجتماعی ضعیفتر شود و واشنگتن فکر میکند که چنین امری میتواند مقاومت و بستر آن را در وضعیت دشواری قرار دهد.
بسیاری از سران رژیم صهیونیستی نیز معتقدند که آمریکا باید فشار سیاسی و اقتصادی خود بر لبنان را برای تضعیف اقتصادی حزب الله زیاد کند. آیا فکر میکنید که بحران اقتصادی حزبالله را تضعیف خواهد کرد یا این حزب قادر است که این وضعیت را تبدیل به فرصت کند و اگر پاسخ شما مثبت است، چه طرحهایی پیش روی حزب الله است تا چنین فرصتی را ایجاد و فشارهای اقتصادی را به شکست بکشاند؟
عتریسی: شکی نیست که همه طرفهای دشمن مقاومت به ویژه رژیم صهیونیستی از چنین فشارهای اقتصادی به لبنان و ملت این کشور و حزب الله و مقاومت شادمان هستند و آرزو دارند که این فشارها به تضعیف توانمندیهای مقاومت و بستر و پایگاه حمایتی از آن منجر شود. اینها تمایلات صهیونیستها و آمریکا و هم پیمانان آنها است، اما واقعیت امر این است که حزب الله دست بسته نیست و منتظر نمیماند که آمریکا چه میخواهد انجام دهد یا اینکه وخامت اوضاع به نهایت خود برسد.
حزب الله در وهله اول دست به ابتکارعملهای سیاسی و اقتصادی زده و خواستار نگاه به شرق شده است. یعنی اینکه اگر غرب نمیخواهد کمک کند و در پروژههای توسعه در زمینه برق و نظایر آن همکاری کند، پس ما باید به دنبال راه حلهای دیگری باشیم و نگاه به شرق به سمت چین و ایران و سایر کشورهای آماده کمک به لبنان داشته باشیم. این نوعی پاسخ حزب الله به این محاصره آمریکا و نیز در چارچوب راهبرد این حزب برای پاسخ دادن است. در این راستا، مطالعات اوضاع انجام و کمیتههایی تشکیل و طرحهایی برای روبرو شدن با وضعیت اجتماعی و اقتصادی در اکثر مناطق لبنان به ویژه مناطق خاستگاه و بستر حزب الله تدوین شده است.
این بدان معنا است که حمایت مستقیم بلاعوض از خانوادهها و نیز تامین مواد غذایی و نظایر آن با قیمتهای پایین انجام خواهد شد که این امر میتواند سطح بحران را تا حد زیادی کاهش دهد و مانع از فروپاشی جامعه شود و نقشههای آمریکا را به شکست بکشاند؛ بنابراین حزب الله دست بسته نیست بلکه مقابله میکند و همزمان ابتکارعملهای سیاسی و اجتماعی انجام میدهد.
آیا دولت لبنان به ریاست "حسان دیاب" خواهد توانست طرح اقتصادی وعده داده شده برای حل بحرانهای اقتصادی نظیر بحران بدهیهای انباشته شده و بالابردن ارزش لیره لبنان و کاهش بیکاری را عملی کند یا در برابر هم پیمانان غرب در داخل لبنان و نیز به علت همکاری نکردن سازمانهای اقتصادی بین المللی نظیر صندوق بین المللی پول شکست خواهد خورد؟
عتریسی: دولت حسان دیاب در وضعیت دشواری قرار دارد، زیرا اوضاع اقتصادی که وی آن را از دولتهای گذشته به ارث برده است، تقریبا فاجعه بار است؛ خصوصا در سایه سقوط سریع ارزش پول ملی. علاوه بر این، آمریکا این دولت را تحت محاصره قرار داده است. در داخل لبنان نیز برخی نیروهای سیاسی هستند که خود را در صف آمریکا میدانند و خواهان به شکست کشاندن این دولت هستند و در این راستا خواه از طریق بازی با دلار یا پشتیبانی رسانهای و جنگ روانی علیه دولت تلاش میکنند و یا این کار را از طریق درخواست از خارج یا کشورهای عربی برای کمک نکردن به دولت لبنان انجام میدهند. از این رو، دولت حسان دیاب در وضعیت بسیار دشواری قرار دارد، اما همزمان وی دست به ابتکارعمل زد و سفیر چین را به حضور پذیرفت و همزمان نیز با هیئتی عراقی برای بحث درباره امکان واردات نفت و امکان سرمایه گذاری با چین دیدار کرد.
در واقع این امر یک گام مثبت و بزرگ به شمار میرود که دولت را در وضعیت بهتری قرار میدهد و میتواند از این طریق برگههای برندهای را در مذاکره حتی با غرب در اختیار بگیرد و به خواست غرب تن نداده و تسلیم آن نشود. تا این لحظه، دولت این نقش را بازی میکند و تا حدودی در حد وسط ایستاده است لذا این دولت تسلیم نخواهد شد و به آن اجازه تسلیم شدن در برابر غرب نیز داده نخواهد شد. اما همزمان، این دولت نیاز به گامهای جسورانهتر و گام برداشتن به جلو و بستن توافقنامهها با عراق دارد و بعد از آن میتواند با آمریکا مواجه شده و فشارها را کاهش دهد، زیرا این امر آمریکا را نگران خواهد کرد که لبنان بیشتر به سمت ایران یا چین یا عراق یا کشورهای دیگر حرکت کند.
با وجود همه مشکلات اقتصادی لبنان، آیا فکر میکنید که این کشور به قانون آمریکایی موسوم به قانون "قیصر" مبنی برعدم همکاری اقتصادی با سوریه تن خواهد داد یا اینکه لبنان صفحه جدیدی از همکاری اقتصادی با سوریه خواهد گشود چرا که این کشور تنها دروازه زمینی تعامل لبنان با سایر کشورهای جهان است؟
عتریسی: طبیعتا قانون قیصر در وهله اول علیه سوریه است و هدف از آن جلوگیری از بازسازی و مشارکت بسیاری از کشورها در بازسازی این کشور و تضعیف بشار اسد رئیس جمهور سوریه است؛ خصوصا که انتخابات ریاست جمهوری در آینده نه چندان دور برگزار خواهد شد؛ لذا هدف تضعیف کردن رئیس جمهور سوریه و نگه داشتن سوریه بدور از هرگونه راه حل سیاسی و باقی نگه داشتن آن در گرو موضع اقتصادی آمریکا است.
طبیعتا لبنان از قانون قیصر متاثر میشود، زیرا سوریه تنها دروازه زمینی لبنان برای صادرات تولیدات و واردات مورد نیازش از راه زمینی است. از این رو، لبنان نمیتواند تن دادن به قانون قیصر را قبول کند. طبیعتا، مشکل این است که یک دو دستگی در لبنان وجود دارد و یک موضع ملی متحد در قبال این مسئله وجود ندارد. برخی نیروهای سیاسی طرفدار آمریکا هستند و از این قانون استقبال میکنند و معتقدند که این قانون سوریه را تضعیف میکند و از چنین چیزی بهره میبرند و این امر همزمان حزب الله را تضعیف میکند؛ بنابراین برخی نیروها در لبنان هستند که اینطور فکر میکنند.
اما به نظر من، نمیتوان اجازه بستن گذرگاهها و مرز بین لبنان و سوریه را داد یا تعامل یا صادرات و ترانزیت از طریق سوریه را متوقف کرد. یک سری توافقنامه امضا شده بین لبنان و سوریه وجود دارد. توافقنامههای همکاری و هماهنگی مشترکی در همه سطوح وجود دارد و لبنان میتواند به آنها مراجعه کند. قانون قیصر چنین معاهداتی را ملغی نمیکند و لبنان میتواند به شیوههای مستقیم از طریق دولت یا از طریق واسطههای مستقیم یا از طرق غیرمستقیم از قانون قیصر عبور کند، زیرا مهمترین مسئله، وضعیت لبنان و توانمندیهای اقتصادی و اجتماعی این کشور است که تنها میتواند از طریق باز نگه داشتن دروازهها با سوریه تقویت شود. از این رو، به نظرم، اجازه قطع چنین روابطی با سوریه داده نخواهد شد و تلاشهای گستردهای خواه به طور مستقیم یا غیرمستقیم برای تداوم روابط و تبادل و ترانزیت و عبور و مرور از لبنان به سوریه و سایر کشورهای عربی انجام خواهد شد.
بیشتر بخوانید
منبع: تسنیم
انتهای پیام/