امام جواد (ع)، در سنین کودکی و نوجوانی چنان فضائل زیبا و حیرت‌انگیزی را به ثبت رساندند که شهادت ایشان به دست دشمنان حسود و بدخواهان هم در حالی که حضرت تنها ۲۵ سال داشتند، لکه سیاهی از تاریخ بشریت است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، امام جواد علیه‌السلام در کودکی جامه امامت و ولایت پوشیدند، اما این، تمام شگفتی زندگی آن حضرت نبود بلکه زندگی ایشان مملو از فضایلی حیرت‌انگیز است که موجب شد دوست و دشمن در مقابل این همه فضیلت سر تعظیم فرود آرند.

بیهوده نیست که خاندان رسول خدا صلّی الله علیه و آله شایسته چنین فضایلی هستند، زیرا با همه این فضائل، ذره‌ای در بندگی خدا کوتاهی نکردند و البته، همواره مورد حسد حسدورزان واقع شدند و نهایتا دشمنان امام جواد علیه‌السلام ایشان را در سن جوانی به شهادت رساندند.

چنان که قرآن کریم می‌فرماید: «أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‏ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛ [۱]بلکه به مردم، براى آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده حسد می‌ورزند؛ در حقیقت، ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم، و به آنان ملکى بزرگ بخشیدیم.» امام صادق علیه‌السلام با اشاره به این آیه شریفه می‌فرمایند: «نَحْنُ النَّاسُ الْمَحْسُودُونَ عَلَى مَا آتَانَا اللَّهُ مِنَ الْإِمَامَةِ دُونَ خَلْقِ اللَّهِ أَجْمَعِین‏؛ [۲]مردمى که بر آنان حسد مى‌ورزند ماییم؛ بر امامتى که خداوند به هیچ مخلوقی جز ما عطا فرموده است حسد می‌ورزند.»

امام جواد علیه‌السلام، در سنین کودکی و نوجوانی چنان فضائل زیبا و حیرت‌انگیزی را به ثبت رساندند که شهادت ایشان به دست دشمنان حسود و بدخواهان هم در حالی که حضرت تنها ۲۵ سال داشتند، لکه سیاهی از تاریخ بشریت است. با مرور گوشه‌ای از این زیباترین فضایل شگفت انگیز امام جواد علیه‌السلام، اشک شوق و غم را در هم می‌آمیزیم.

شهادتین نوزاد سه روزه
جناب حکیمه دختر امام کاظم علیه‌السلام که در کنار قنداقه امام جواد علیه‌السلام بود در روز سوم، با تعجب دید که نوزاد، چشمانش را باز کرد و به سمت راست و چپش نگاه کرد سپس نگاهش را به آسمان دوخت و شهادتین را بر زبان آورد. حکیمه، حیرت زده داستان را برای امام رضا تعریف کرد و حضرت خطاب به او فرمودند: «مَا تَرَوْنَ مِنْ عَجَائِبِهِ أَکْثَر؛ [۳]چیز‌های حیرت‌انگیز بیشتری از او خواهید دید.»

کودکانه و حکیمانه
کودکی امام جواد در ظاهر و خلق و خوی ایشان نمودار بود، اما در علم و معرفت و حکمت، پای هیچ پیری به او نمی‌رسید چنان که وقتی دایه امام جواد علیه‌السلام روزی ایشان را دید عرض کرد: «ما لی أراک مفکّرا کأنّک شیخ؟؛ [۴]تو را در تفکر می‌بینم، گویا بزرگ شده‌ای؟»

حضرت فرمودند: عیسی بن مریم علیه‌السلام بیمار می‌شد، در حالی که خردسال بود، پس داروی درد خود را برای مادرش، توصیف می‌کرد و هنگامی که آن را میل می‌کرد، (همانند کودکان) می‌گریست. مادرش می‌گفت: پسرکم! من، تو را با آن چه به من آموختی، درمان کردم! (پس چرا گریه می‌کنی؟) حضرت عیسی به مادرش می‌فرمود: الْحُکمُ حُکْمُ النُبُوَّةِ، وَ الْخَلقَةُ خَلْقَةُ الصبْیانِ‏؛ [۵]حکم، حکم پیامبرانه و خلق و خو، خلق و خوی کودکانه است.

دانایی اعجاب‌آور داماد ۹ ساله
یکی از القاب امام رضا علیه‌السلام، عالم آل محمد صلّی الله علیه و آله است، اما آن چه بر شگفتی علم فرزندشان امام جواد علیه‌السلام می‌افزاید بروز علم آن حضرت، در سنین کودکی و نوجوانی است.

زمانى که مأمون خواست دختر خود، امّ‌الفضل را به همسری امام جواد درآورد، اقوام نزدیکش نزد او آمده و گفتند: دختر و نور دیده‌‏ات را به همسری کودکى خردسال در می‌آورى که نه در علم دین فقیه است، و نه با حلال و حرام آشنا، و نه واجب را از مستحبّ تمیز مى دهد؟! (و امام جواد علیه‌السّلام در آن زمان ۹ سال داشت) پس اى کاش درباره او صبر کنى تا ادب آموزد و خواندن قرآن را فراگیرد و حلال را از حرام باز شناسد.

مأمون گفت: پس از او سؤال کنید، اگر مطلب همان بود که شما گفتید از شما مى‌‏پذیرم. آن‌ها یحیی بن اکثم که قاضی‌القضات آن روز بود را آوردند تا سؤالی طرح کند که حضرت جوابش را نداند. وقتی همه برای مراسم عقد حاضر شدند و حضرت جواد الائمه تشریف آوردند با درخواست نزدیکان مأمون، یحیی بن اکثم از حضرت پرسید: «درباره فردى که در حال احرام، شکارى را بکشد نظرت چیست؟»

امام جواد علیه‌السلام فرمود: آیا او را در حرم کشته یا خارج از آن؟ داناى به مسأله و حکم بوده یا جاهل؟ از روى عمد کشته یا به خطا؟ بنده بوده یا آزاد؟ صغیر بوده یا کبیر؟ بار نخستش بوده یا قبلاً نیز انجام داده؟ صید از پرندگان بوده یا از دیگر جانوران؟ کوچک بوده یا بزرگ؟ بر کارى که کرده اصرار دارد یا نادم است و پشیمان (یعنى: قصد توبه دارد)؟ آیا در شب و در لانه‏‌اش آن را کشته یا به روز و آشکارا؟ آیا آن فرد در حال احرام حجّ بوده یا احرام عمره؟ بعد از تشریح این احتمالات، «فَانْقَطَعَ یَحْیَى انْقِطَاعاً لَمْ یَخْفَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَهْلِ الْمَجْلِسِ انْقِطَاعُهُ وَ تَحَیَّرَ النَّاسُ عَ جَباً مِنْ جَوَابِ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام؛ [۶]یحیى به گونه‌‏اى درمانده و زبون شد که بر هیچ‌یک از اهل مجلس پوشیده نماند، و همه از پاسخ امام علیه‌السلام غرق در حیرت شدند.»

آگاهی از حال درونی افراد
امام معصوم، به اذن الهی از همه اخبار آشکار و مخفی عالم آگاهی دارد و می‌تواند بر احوال درونی افراد نیز اطلاع یابد. همه عالم در محضر اوست و به خصوص از حال دوستداران خویش آگاهی داشته و نسبت به آن دغدغه دارند. از جمله در مورد امام جواد علیه‌السلام داستان‌های متعددی نقل شده است که احاطه علمی حضرت نسبت به حال و افکار درونی افراد موجب یقین آن‌ها به امامت ایشان شده است.

شخصی نقل می‌کند صبح روزی که حضرت‏ جواد علیه‌السّلام با دختر مأمون عروسى کرده بود اولین کسی بودم که خدمت آن حضرت رسیدم، و شب دوائى خورده بودم و در اثر خوردن دارو در شب قبل، تشنه شده بودم، اما نمی‌خواستم آب طلب کنم، پس حضرت جواد علیه‌السّلام در روى من نگاهى کرده فرمود: چنین مى‌بینم که تشنه‌اى؟ گفتم: آرى، فرمود: اى غلام آبى براى ما بیاور! من پیش خود گفتم: هم‌اکنون آب زهر آلودى برایش مى‏‌آورند و از این رو غمناک شدم، پس غلام آمد و آب آورد، حضرت به روی من لبخندى زد و فرمود: اى غلام آب را به من بده، پس آب را گرفته آشامید، سپس به من داد و من آشامیدم و یک بار دیگر هم همین اتفاق افتاد؛ پس گفتم: «وَ اللَّهِ إِنِّی أَظُنُّ أَنَّ أَبَا جَعْفَرٍ یَعْلَمُ مَا فِی النُّفُوسِ کَمَا تَقُولُ الرَّافِضَة؛ [۷]به خدا من گمان دارم که همان‌طور که شیعیان می‌گویند حضرت جواد از آنچه در دل‌ها است آگاه است.»

محسن رفیعی استاد حوزه علمیه قم

منبع: تسنیم

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.