به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، حضرت امام علیالنقی (ع) در حالی مسئولیت سنگین امامت مؤمنان را عهدهدار شد که از سن مبارکش، کمتر از ۹ سال گذشته بود؛ با اینحال، تلاش آن حضرت برای ساماندهی به اوضاع شیعیان و سیاستها و راهبردهای بینقص ایشان برای گسترش آموزههای اهلبیت (ع)، تربیت یاران پارسا و آگاه و ایستادن در برابر شبهات و انحرافات، دوران امامت امام هادی (ع) را به عصر پر رویداد و مهم در تاریخ اسلام بدل کردهاست. آنچه در پی میآید، متن گفتاری از آیتا... جعفر سبحانی درباره سیره مبارزاتی امام دهم (ع) است که فرازهایی از آن، به مناسبت فرخنده سالروز ولادت آن امام همام، به شما دوستداران اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام تقدیم میشود.
منزل امام (ع)؛ ملجأ مؤمنان مدینه
آقا ابوالحسن امام هادی (ع) در سال ۲۱۲ هجریقمری در مدینهمنوره متولد شدند و تا سال ۲۳۶ در مدینهمنوره تشریف داشتند. البته بعد از شهادت والد بزرگوارشان امام جواد (ع)، مقام امامت به ایشان رسید، در حالی که سن مبارک ایشان حدود ۸ یا ۹ سال بود. البته نباید تعجب کرد که کودکی هشتساله بتواند چنین بار بزرگی را بر دوش بکشد: «ما قَدَرُوا الله حَقَّ قَدْرِه» (حج؛ ۷۴). ما اگر امام و مقام او را بشناسیم، درک این مسائل آسان است. جناب عیسی بن مریم در دوران کودکی در مهد و گهواره به مقام نبوت میرسد: «قالَ إِنِّی عَبْدُاللهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنی نَبِیًّا» (مریم؛ ۳۰) یا جناب یحیی بن زکریا در دوران کودکی به مقام نبوت میرسد: «یا یَحْیی خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا» (مریم؛ ۱۲) ما نباید این گوهرها و آفرینشها را با دیگر گوهرها مخلوط کنیم. امام هادی (ع) در مدینه تدریس فقه و حدیث میکند و مشکلات مردم را رفع میکند، اما متوکل خیلی ناراحت است؛ زیرا فرماندار مدینه به او گزارش میدهد مردمی که به مدینه میآیند، در منزل امام هادی (ع) میروند و مسائل علمی و امور مالی خود را به ایشان ارجاع میدهند و میترسم روزی علیه تو قیام کند (الارشاد، ص۴۳۵. اعلام الوری، ص ۳۶۵). مسلماً کسانی که عاشق مقام هستند، تمام همّ و غمّ خویش را در راه آن صرف میکنند و کوچکترین خبری که در نظرشان مقام آنها را به خطر بیندازد، ناگوار است.
جهاد علمی امام هادی (ع)
لذا متوکل عباسی، یحیی بن هرثمه را فرستاد تا حضرت را از مدینه به سامرا آورد و امام (ع) حدود ۲۴ سال دارد که ایشان را از مدینهمنوره به سامرا آوردند. آن حضرت در سامرا هم مشغول کارهای امامت است. در درجه اول، امام هادی (ع) در مدینه و مجموعاً در سامرا، حدود ۸۵ فقیه و محدث تربیت کرده است. تربیت یک فقیه و محدث کار آسانی نیست؛ آن هم در شرایط و خفقانی که در سامرا بوده است. مقام علمی امام بهگونهای بود که همه در مقابل ایشان خضوع و خشوع میکردند. حضرت در سامرا هم مشغول تبلیغ و تعلیم است. حضرت رسالهای در جبر و تفویض دارد که در آن رساله، به وسیله آیات و روایات و با ادله عقلیه جبر و تفویض را ابطال و أمرٌ بَینَ الأمرین را اثبات کردهاند. (تحف العقول، صص ۳۳۸- ۳۵۶) این کلمات و کمالات، حاکی از مقام علمی امام است. در عین حال که اطراف متوکل کسانی بودند که خود را فقیه میدانستند، اما در بسیاری از مسائل، به امام هادی (ع) مراجعه میکردند. گاهی در مسائل روشن هم به حضرت مراجعه میکردند. متوکل خادمی غیرمسلمان به نام ابن نوح داشت و به او کنیه داده بود. کنیه نشانه احترام است و غالباً عربها که دارای عشیره هستند برای فرزندان خود کنیه انتخاب میکنند و با کلمه «ابو» یا «ابن» او را میخوانند. متوکل به این مرد ذمی میگفت ابن نوح. فقیهانی که در حقیقت قشری هستند و از آیات و روایات خبری ندارند، گفتند: نباید به یک فرد غیرمسلمان کنیه بدهیم و کنیه، نشانه احترام است. گفتند: از امام هادی (ع) سؤال کنید. حضرت این آیه را خواندند: «تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ وَ تَبَّ» (مسد؛ ۱) خداوند به او لقب داده است و اینها نشانه احترام نیست.
دیدگاه علمای اسلام
حضرت مقام عظیمی در جهان آن روز داشت. به قدری که علناً دانشمندان اسلام، حتی کسانی که شیعه اثنیعشری نبودند، از عظمت حضرت سخن میگفتند و من، برخی از کلمات آنها را نقل میکنم تا ببینید که غیر از ما هم، دیگران برای ایشان احترام قائل بودهاند. ابنصباغ مالکی در کتاب «الفصول المهمة فی معرفة الائمة» میفرماید: امام هادی انسانی است که زمین و آسمان مناقب و فضایل او را پر کردهاست و من نمیتوانم با قلم و بیانم گوشههایی از مناقب و فضایل حضرت را بگویم. با اینکه اموال به منزل امام میرود، اما ایشان این اموال را بین فقرا تقسیم و خود با یک حصیر زندگی میکند و برای اینکه زندگی خودش معتمد بر حقوق عامه نباشد، مزرعهای را در سامرا تهیه و خودش گاه و بیگاه در آن جا کار میکرد (الفصول المهمة، ابن صباغ المالکی، ج ۲، ص ۱۰۷۳). راوی میگوید: دیدم امام هادی (ع) در آن جا مشغول کار است و عرق از پای او میریزد. عرض کردم: «أین الرجال؟»؛ دوستان شما کجا هستند؟ اجازه دهید ایشان این کار را بکنند. حضرت فرمودند: نه، بهتر از من با دسترنج خود زندگی کردند؛ جدم رسولا... و علی بن ابیطالب و پدرانم (کافی (ط - الإسلامیة)، ج ۵، ص ۷۵).
منبع: خراسان
انتهای پیام/