به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، ۲۲ سال میگذرد از ۱۷ مردادی که محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران را در مزار شریف به شهادت رساندند و به برکت این شهادت اهالی رسانه هم صاحب روزی شدند به نام روز خبرنگار.
قصه عشق و استقامت به سر نرسیده بود که یک پرواز ناتمام، جمعی از اهالی رسانه را آسمانی کرد. آنها رفتند، اما روایت هایشان هم اکنون در دست راویانی است که در سرما و گرما، روی تخت بیمارستان، در بستر سرطان و یا در دل کرونا هم دست از اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به مردم برنمی دارند.
آنها نشان داده اند که مرد روزهای سخت هستند. اصلا خبرنگار شده اند تا خود را به سختی بیندازند، اما در عوض، حق مردم را بگیرند. همانطور که از ابتدای کرونا تاکنون، با حضور در بیمارستان ها، شرکت در جلسات مسئولین و... به دنبال انعکاس مشکلات مردم هستند.
اما آنچنان که پیداست رسالت عاشقی جامعه خبر انتها ندارد. امروز که روز خبرنگار را سپری میکنیم، چند روز بیشتر از خبر درگذشت روح الله رجایی سردبیر روزنامه جام جم و همچنین دیگر خبرنگارانی که جان خود را در جبهههای کرونا از دست دادند و یا در حال حاضر روی تختهای بیمارستان و منازل خود با این ویروس منحوس دست و پنجه نرم میکنند نمیگذرد.
در ۱۷ مرداد به پای صحبتهای چند تن از خبرنگاران نشستیم.
مهدی روزخوش خبرنگاری که سابقه چندساله در نگارش و انعکاس اخبار ورزشی دارد درباره ابتلای خود به ویروس کرونا گفت: ۱۴ تیرماه علائمی داشتم که بعد از انجام اقدامات اولیه، مشخص شد که پاسخ تست من مثبت است. در آن ایام با توجه به تعطیلی برنامههای ورزشی خیلی سر برنامه نمیرفتم بنابراین نمیتوانم به طور قطعی بگویم که در حین کار و فعالیت به کرونا مبتلا شدم یا خیر.
وی افزود: سه هفته را در قرنطینه گذراندم. روزهای اول حالم مساعد نبود به همین دلیل خیلی نمیتوانستم فعالیت کنم، اما از روز پنجم به بعد با اینکه بیمار بودم و بازهم علائم داشتم کار خود را به صورت دورکاری آغاز کردم. زیرا خودم احساس مسئولیت داشتم و اگر در حوزه کاری ام از خبری جا بمانم احساس میکنم که خودم مقصر هستم.
این خبرنگار جوان در توصیف حرفه خبرنگاری بیان کرد: خبرنگاران قشر بسیار زحمت کشی هستند. خیلی از دوستان و همکاران من با عشق و جان و دل کار میکنند. البته شاید در آمد این شغل دندان گیر نباشد و حتی برخی از همکارانمان با تحصیلاتی که دارند بتوانند در شغلهای دیگر درآمدهای بیشتری داشته باشند، اما عشق و علاقه آنها مانع از حضورشان در دیگر مشاغل شده است. به طور مثال خبرنگاری را میشناسم که هیچ احتیاجی به درآمد این شغل ندارد و از نظر معیشتی تامین است، اما همچنان کارش را با عشق دنبال میکند.
بی احترامی های مدیران بدتر از کروناست
وی در پاسخ به اینکه به نظر شما مهمترین مشکل فعلی حرفه خبرنگاری چیست گفت: من مهمترین مشکل را رفتار مدیران البته بنابر حوزه کاری خودم که ورزشی است و درباره مدیران ورزشی صحبت میکنم، با خبرنگاران میدانم. یعنی مدیران زمانی که میخواهند پیشرفت کنند و نامشان شناخته شود، خبرنگار را عزیز و مهربان میشمارند، اما وقتی که در عملکردشان به مشکل میخورند پاسخگوی هیچ یک از آنها نیستند و خبرنگار و حتی رسانه را دشمن خود میدانند.
روزخوش ادامه داد: یک جاهایی هم متاسفانه مدیران فکر میکنند که خبرنگار روابط عمومی آنهاست، اما در حقیقت حوزه روابط عمومی با حوزه خبرنگاری کاملا متفاوت است. این موضوع کار خبرنگاران را سخت کرده است. همکاران من در گرما و سرما برای آنکه بتوانند مخاطبان خود را از دنیای ورزش مطلع کنند ساعتها جلوی فدراسیون، سازمان لیگ، باشگاهها و... میایستند تا یک مدیر پاسخگوی آنها باشد. اما بعضا دیده شده که یک مدیر با بی تفاوتی از کنار آنها رد میشود. من دوست دارم مدیران ما به این مسئله فکر کنند که رسانه و خبرنگار نماینده افکار عمومی هستند. خبرنگار یک شخص و انسان معمولی نیست. اگر پاسخ خبرنگار را را نمیدهند در واقع پاسخ هواداران باشگاه خود را نمیدهند.
مردم از من انتظار اطلاع رسانی داشتند
احسان پرنیان دیگر خبرنگاری است که ماهها پیش در دام ویروس کرونا گرفتار شد. وی درباره حال و هوای خود در دوران کرونا گفت: هفته اول یا دوم اسفندماه و اوایل شیوع کرونا بود که من به این ویروس مبتلا شدم. آن زمان رفت و آمد زیادی به بیمارستان داشتم، رسانه ما منبع خبرهای کروناییها در غرب استان تهران بود، همچنین جلساتی که بابت این بیماری برگزار میشد زیاد بود به همین دلیل احتمال اینکه در حین این فعالیتها مبتلا شده باشم وجود دارد، اما ریشه اصلی آن معلوم نیست.
وی افزود: حدود ۵۰ روز در قرنطینه بودم و از همانجا رسانه ام را به روز نگه داشتم. تقریبا بیش از صد هزار نفر در غرب استان تهران مخاطب کانال خبری ما هستند. به همین دلیل حتی زمانی که در بستر بودم و تب و لرز داشتم اجازه ندادم که انعکاس اخبار این کانال به تاخیر بیفتد. همان زمان هم از ۸ صبح تا ۱۲ شب کار میکردم، اما تعداد خبرها کمتر شده بود.
پرنیان در پاسخ به اینکه آیا به روز نگه داشتن کانال خبریتان شما را وادار به کار میکرد یا رسالت خبرنگاری گفت: قطعا رسالت خبرنگاری دلیل کار در شرایط سخت بود. مردم از ما انتظار اطلاع رسانی داشتند. همانطور که میدانید درصد کمی از آنها روزنامه میخوانند و اخبار را از رسانههای مجازی دنبال میکنند بنابراین منتظر خبر بودند. اگر کار را کنار میگذاشتیم مخاطبان گمان میکردند که مسئلهای پشت پرده است و خودمان نمیخواهیم خبرهای کرونایی منتشر کنیم؛ بنابراین راهی جز به روز بودن نداشتیم.
وی با بیان اینکه قبل از ابتلا به کرونا هم چندین بار مسئله رعایت موارد بهداشتی را به مسئولین شهرستانی تذکر داده بودم افزود: در حالت عادی و غیرکرونایی هم لیوانی که در جلسات میخواستیم با آن آب بخوریم کثیف بود. نظافت صندلی و میزها انجام نشده بود و... بنابراین احتمال دارد که من در همان جلسات کرونا گرفته باشم. من خبرنگاری هستم که در جلسات معمولی مسئولین شرکت نمیکنم، اما با شیوع کرونا در هیچ یک از جلساتی که بابت این موضوع برگزار میشد غیبت نکردم تا اینکه خودم کرونا گرفتم. خطر بیماری کرونا برای خبرنگاران بسیار زیاد است.
این خبرنگار با اشاره به بیمه خویش فرمایی خود توضیح داد: در حال حاضر مسئله معیشت و درآمد خبرنگاران افتضاح است. متاسفانه خیلی از فعالان رسانه وابسته به آگهی و رپورتاژ هستند که باعث میشود استقلال خود را از دست بدهند. هیچ سازمانی نیست که بگوید خبرنگار حرفهای با این میزان حقوق کار کند و دیگر سراغ آگهی نرود. کار خودش را انجام دهد و به بیان حقیقتها بپردازد.
وزارت ارشاد قانونهای خوبی تعریف میکند، اما در عمل به آنها ضعیف است
مرتضی برزگر خبرنگار باتجربه نیز اظهار کرد: خبرنگار باید استقلال مالی داشته باشد و به حرفه خبرنگاری به عنوان شغل و منبع درآمد نگاه نکند. خبرنگاری که به حرفه خودش به عنوان شغل اول نگاه میکند مسلما مسیرهایی را میرود که تعهد به رسالت اصلی را با مشکل روبه رو میکند. تعدادی از خبرنگاران برای اینکه امرار معاش کنند باید مجیزگوی مسئولین باشند در صورتی که ما نیازی به مسئولین نداریم. خبرنگار باید به عنوان چشم بینا و کسی که نقد میکند همراه مسئولین حضور داشته باشد. من خبرنگاری را شغل نمیدانم بلکه آن را عشق و علاقه توصیف میکنم.
وی افزود: وضعیت خبرنگارانی که در رسانهها و روزنامههای بزرگ مشغول هستند با دیگر خبرنگاران متفاوت است. خبرنگاران شهرستانها باید خودشان دفتر دست و پا کنند و به راهشان ادامه دهند. در اینصورت مجبور هستند که آگهی بگیرند و... اگر بخواهند ارگانی را نقد کنند به حاشیه رانده میشوند و این درآمد ناچیز را هم از دست میدهند.
خبرنگار باید سواد رسانهای داشته باشد
برزگر با بیان اینکه خبرنگار سواد رسانهای لازم دارد اظهار کرد: متاسفانه اکثر خبرنگاران امروزی یا رشتههای غیر مرتبط با حوزه کارشان دارند، تحصیلات آنچنانی ندارند و یا ممکن است تحصیل کرده باشند، اما سواد رسانهای ندارند. مشکل اینجاست که امروزه خبرنگار و بازاریاب و ویزیتور یکی شده اند. یعنی یک نفر ویزیتور یک سایت میشود و ممکن است یک کارت خبرنگاری هم به او بدهند. اینجا وزارت ارشاد باید ورود و نظارت کند.
وی ادامه داد: سامانهای که وزارت ارشاد تحت عنوان ایرسانه راه اندازی کرده، اگر مواردی که در آن قید شده رعایت شود و یک نفر صرفا به دلیل آشنایی با یک مدیر مسئول خود را خبرنگار معرفی نکند میتواند خبرنگاران را پالایش کند. اما متاسفانه بیشتر خبرنگاران عضو ایرسانه نیستند که این هم ضعف وزارت ارشاد است.
این فعال عرصه خبر یادآور شد: واقعیت این است که تعداد خبرنگاران واقعی کم شده است. کسانی که خبرنگار هستند یکسری مطالب کپی را از منابع دیگر در صفحات اینستاگرامی خودشان پیست میکنند و بیشتر به دنبال جلب رضایت ارگانهای خاص هستند. وزارت ارشاد هم قانونهای خوبی تعریف میکند، اما در عمل و نظارت اصلا خوب نیست.
انتهای پیام/