به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،بازیهای بومی و محلی، بخشی از فرهنگ و میراث ناملموس و بعضاً پرقدمت هر ملتی هستند که در بطن خود، سبک زندگی و باورها و علایق آنان را نیز پرورش داده اند و در مراحل مختلف بازی این دلبستگیها را به طرق آشکار و پنهانی تداعی میکنند. جالب آنکه این دست بازیهای اغلب قدیمی، بنا بر زیست بوم و شرایط اقلیمی مردم هر شهر یا کشوری و با تکیه بر آداب و رسوم و مناسبات شهروندانشان طراحی شده اند و در گذر زمان نیز معمولاً متأثر از هر تغییر در شیوه زندگی بوده و سیر تحولاتی را از سر گذرانده اند.
آنچه درباره بازیها آمد، درباره مظاهر متنوع فرهنگی از جمله غذاها، سرگرمی ها، رفتارها و ... هم مصداق دارد. مواردی که میتوان با تحقیق و پژوهش درباره هر یک از آنها و آنالیز شان، جنبههای تازهای از فرهنگ شناسی را با زیرمجموعههایی مبتنی بر جامعه شناسی، روانشناسی و ... نمود بخشید.
«ایرانیش» را میتوان نمونهای عینی از برنامه سازی بر اساس همین ارزشها و الگو قرار دادن آنها دانست. برنامهای رقابت محور و البته با غلبه نوعی از بیان طنز و شوخی تا محتوای فرهنگی آن برای بیننده بی حوصله و کم طاقت امروز ثقیل و کسالت بار به نظر نرسد. خصوصاً آنکه تایم بالای برنامه در مقایسه با نمونههای مشابه، با انتخاب این بیان کمدی که از سوی مجری برنامه، پوریا پورسرخ و نویسندگان هوشمندانه به آن تزریق شده، تنها در همین روال جذاب جلوه میکند.
مخاطب امروز در هجوم انواع بازیهای مدرن و سرگرمیهای نو به نو که برآیند ناگزیری از پیشرفت تکنولوژی هستند، کمتر فرصت علاقه و شناخت بازیهای قدیمی، آگاهی از آثار باستانی، کاوش در ضربالمثل ها، لمس پوشش بومی و قومی و نظایر آنرا دارد. ضمن اینکه در این زمینه کمتر گزینههایی به او ارائه شده تا بتواند در بستر آن، به این موارد دسترسی یابد و از ظرفیتهای فرهنگی غنی آنها در زندگی امروز خود بهره جوید.
«ایرانیش» شبیه به یک پکیج نسبتاً کامل در زرورق سرگرمی و لفافه تفنن و خنده، قصد دارد تمام موارد فوق الذکر را با لحنی به دور از تکلفهای مرسوم آموزشی، در اختیار بیننده تلویزیون قرار دهد. در «ایرانیش» بیننده محکوم به آموزش و پژوهش نیست. سازندگان این برنامه محیطی با درک ملاحظات و تردیدهای مخاطب امروز در پذیرش تولیداتی از این دست که گاه راه به بیراه میبرند، روشی شیرین را در برخورد با بیننده پیش گرفته اند.
پوریا پورسرخ ستاره شناخته شده سینما و تلویزیون در نخستین حضور خود به عنوان مجری، ضمن اینکه مدخل آشنا و جذابی برای جلب توجه مخاطب است، توانسته با انتخاب ادبیاتی بینابین که نه در مسیر شوخی حرمت شکنی میکند و نه گرفتار دافعه رسمیت است، اجرایی مناسب داشته باشد. پورسرخ بویژه در قسمت اول برنامه که اوایل مرداد ماه روی آنتن شبکه دو رفت، در مجادلههای کلامی دوستانه با استنداپ کمدینها و بازیگران مهمان، در شوخیهای خلق الساعهای نشان داد در حاضر جوابی و حضور ذهن آن هم در عین ادب و متانت، مهارت ویژهای دارد و به اصطلاح کم نمیآورد!
«ایرانیش» فی نفسه میتواند در مسیری که پیش گرفته، موفقتر هم باشد. سرگرمی سازی به روش این برنامه در چارچوب استودیو، محدودیتهایی را ایجاد میکند که شاید از حیث بصری برای تماشاگر مواجه با نمونههای مشابه به نوعی دلزدگی بینجامد. سازندگان «ایرانیش» با وقوف بر همین مسئله در گرافیک و رنگ آمیزی ارکان مختلف برنامه اعم از دکور و ... و لزوم تنوع بخشی در آیتمها، تلاش مشهودی را در حفظ بینندگان کرده اند.
این تلاش میتواند در بازنگری در بخشهایی از مسابقه از جمله طراحی تشویقها و جریمههای بامزهتر و رویکرد تازهتر به دیگر علایق و بازیهای بومی و سرگرمیهای فرهنگی در ادامه تولید، ثمربخشی بیشترین را نیز در پی داشته باشد. خاصه اینکه با توجه به بازخوردهای مثبت «ایرانیش» در میان مردم و کامنتهای امیدوارکننده بینندگان، آن هم در همین مدت کوتاه که از روی آنتن رفتن آن میگذرد، به نظر میرسد در ادامه میتوان به بسترها و ظرفیتهای تازه تری نیز اندیشید و به آنها دست یافت.
ظرفیتهایی که با ضبط قسمتهای بیشتری از آن، طبعأ شناخت شان از سوی اتاق فکر برنامه و حتی مجری بهتر میسر میشود و برایشان راهگشاست. هرچند این مسئله در سایه تداوم تولید برنامه و حمایت افزونتر از سوی بینندگان و نیز مدیران تلویزیون امکان پذیر است که امید میرود هر چه بیشتر تحقق یابد.
یادداشت هادی اعتمادی
انتهای پیام/