به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،مرگ شتری است که در خانه هر کس میخوابد و اما و اگری برای آن نیست. امروزه در کنار تأمین مایحتاج زندگی، قدری هم باید پس اندازی برای خانه آخرت جمع کنی و زیر بالش بگذاری تا مردهات بر زمین نماند و شرمنده دوست و آشنا نباشی.
درست از همان لحظه اول، هزینههای گزاف سر از خاک بیرون میآورند؛ تعبیر شما از مرگ چیست؟ یک خواب ابدی و یا بازی با اعداد و ارقام گزاف؛ هر چه که باشد تفاوت میان غنی و فقیر است که رویی تازه از خود نشان میدهد. بهتر است بگویم فقط کافی است مرحوم سرش را بر زمین بگذارد؛ همین که بار سفر از این دنیا را بست، مهرههای چرتکه بالا و پایین میشود و نوبت حساب و کتاب دیار باقی سر میرسد.
اولین ایستگاه، سوار شدن بر آمبولانس حمل متوفی است که هزینه حمل میت در شهر، چیزی غیر از ۵۰ هزار تومان نیست، اما در این میان افراد دست و دلباز هم وجود دارند که این هزینهها را دوبل حساب میکنند. جالبتر اینکه اگر خانواده متوفی قصد زیارت مرحوم را به منازل اقوام درجه یک داشته باشند، ۷۵ هزار تومان دیگر نیز باید به مبلغ قبلی اضافه شود.
کاش حمل میت به اینجا ختم میشد، اما گویا سفر دور و درازی در پیش است و مرحوم قصد دارد مسافتی بیش از مسافت سه راهی اهر طی کند که با مصرف سوخت بیشتر، مبلغ نیز در ۱۲۰ هزار تومان توقف میکند؛ اما در این میان، نرخ حمل متوفی به حومه (شهر به شهر) نیز به ازای هر کیلومتر، یکهزار و ۷۰۰ تومان اخذ میشود که همان بهتر در چنین شرایط اقتصادی، تنها به حمل متوفی از خانه به آرامستان اکتفا کنیم.
بسته به ساعت چشم فرو بستن میت از این دنیا مانده است که قبل از انجام مراسم خاکسپاری، ولیمههای وعده نهار یا شام را تدارک ببینند؛ اقوام هم به خیال آنکه تسلی خاطر کنند، کنگر خورده و لنگر انداختهاند.
حال نوبتی هم باشد نوبت مراسم خاکسپاری است که با یک حساب سرانگشتی هزینه میانگین تغسیل و کفن و دفن، ۴۰۰ هزار تومان برای خانواده متوفی رقم میخورد، اما هزینه گزاف بعدی قیمت قبور است که اگر به یک قبر ساده بسنده کنیم باید هشت میلیون ناقابل پرداخت کنیم، اما اگر همانند برخی از خانوادههای اشرافی، به خیالمان بزند که میت در مکان دنج و خلوتی به خاک سپرده باشد باید ۱۵۰ میلیون تومان هزینه کنیم تا شاه کلید یک مقبره خانوادگی را به دست آوریم.
در حین مراسم خاکسپاری نیز باید افرادی که قدم رنجه کرده و راه دوری را برای این مراسم پیمودهاند، با کیک و آبمیوه پذیرایی شوند که البته در کنار این پذیرایی، حلوا و خرماهای دانه درشت نیز به چشم میخورد و هیچ کسی اجازه بازگشت به منزل خود را ندارد و همه باید با سوار شدن بر اتوبوسها مقابل یک رستوران پیاده شوند تا حرفی پشت سر میت نباشد.
این تنها گوشهای از هزینههای یک کفن و دفن است که علاوه بر متحمل کردن خانوادههای متوفی با درد از دست دادن عزیز خود، درد هزینههای برگزاری یک مراسم ساده را نیز باید بر دوش بکشند.
ناگفته نماند در این میان نیز برخی از خانوادهها هستند که برگزاری مراسمهای لاکچری را برای خود شأن و منزلت به شمار میآورند که حتی برخی از چشم و چشمیها نیز این تنور را بیشتر داغ میکند.
گویا هزینهها خیال تمام شدن ندارند و هنوز قصه پر پیچ و خم ولیمههای سنگین در راه مانده است؛ ولیمههایی که در میان سایر هزینههای گزاف، خوشدستی میکند.
با قیمتی که از یک رستوران در یکی از محلات طبقه متوسط در کلانشهر تبریز گرفتیم، هزینه یک پرس جوجه کباب، چیزی حدود ۴۰ هزار تومان رقم میخورد که البته همین هزینهها نیز در صورت انتخاب سالاد و نوشابه کمی تغییر میکند.
در این میان، سری هم به یکی از رستورانها در بالا شهر زدیم، یعنی ولیمههایی که باید قدری از سایر ولیمهها پر چرب و نرم باشد که با یک پرس و جوی ساده فهمیدیم که در کنار این ولیمهها، حداقل ۲ سیخ جوجه کباب به عنوان پیشغذا سرو میشود تا افرادی که قدم رنجه میکنند با رضایت از اینجا بیرون روند.
قطعاً شنیدهاید که برخی از افراد از سر درد و ناراحتی مخارج زندگی آرزوی مرگ میکنند، اما با این حساب، رفتن به خانه آخرت، بیش از زندگی در این دنیا خرج و مخارج دارد؛ پس بهتر است قدری از خوی اشرافیگری خود کم کرده و شیوع ویروس کرونا را عبرتی تصور کنیم که میتوان بدون دانههای درشت خرما و ولیمههای گران قیمت و حتی مقبرههای خانگی به خواب ابدی رفت و خانوادهها را نیز متحمل هزینههای گزاف نکرد.
تا از یاد نرفته بگوییم که برگزاری مراسم شام غریبان تا سالگرد در یکی از محلات پایین شهر تبریز چیزی حدود پنج میلیون تومان است، اما برگزاری همین مراسمها در محلات بالاشهر تبریز، قدری متغیر بوده که رقمی بالغ بر هفت میلیون، البته هزینه سالگرد، بستگی به تورم قیمتها در سالهای آتی دارد.
عمر گلها کوتاه است، اما همین عمر کوتاه وسیله خودنمایی و فخرفروشی برخی از خانوادههای لاکچری است که در این میان چیزی که باید شیک و مجلسی بوده و در کنار ورودی مسجد، چشم همه را بگیرد، تاج گلهای چند طبقه است که قیمت آنها با انتخاب گلهای بیشتر و حتی نوع گلها بالا میرود؛ هزینه یک تاج گل ساده و معمولی از ۷۰۰ هزار تومان شروع میشود و بر حسب گل و حجم آن، تا چند میلیون بالا میرود و قیمت دقیق آن، لحظه اتمام تاج گلها مشخص میشود.
از هزینههای قبر، ولیمههای پرچرب و کفن و دفن، نوبت به انتخاب سنگ قبر میرسد که در اینجا باید دست به انتخابی از میان سنگهای نطنز، دلیجان و همدان زد که البته قیمت برخی از سنگها سرسامآورتر است.
باید گفت اگر انتخاب ما یک سنگ قبر معمولی و آبرومند باشد هزینهای در حدود یک میلیون تومان را پرداخت کنیم، اما اگر دست به انتخاب سنگی گرانتر زدیم، هزینهای بالغ بر سه میلیون و بالاتر برای ما رقم میخورد که البته تصویر میت روی سنگ نیز، یکصد هزار تومان میشود که در کنار خطاطی و نوشتن یک شعر، تا ۲۰۰ هزار تومان رقم میخورد.
این حکایت یک خواب ابدی با تمام هزینههای جاری است؛ هزینههایی که یک خانواده برای برگزاری مراسم آبرومند مجبور است پرداخت کند و هشت میلیون تومان را برای به خاک سپردن عزیزش هزینه کند؛ در این میان درست است که شیوع ویروس کرونا، خطرات و مضرات بسیاری بر جامعه وارد آورد، اما شاید یکی از منفعتهای این ویروس این بود برخی از خانوادههایی که خوی اشرافیگری داشتند به سادگی متوجه این امر شدند که بسیاری از هزینههای صرف شده برای یک مراسم، اضافی بوده و تنها دلیل آن چشم و هم چشمی بوده و بس.
منبع: مهر
انتهای پیام/
نه می شه زندگی کرد و نه می شه مرد