شاعرانی از جمله حسن کردی، حسن لطفی و علی اکبر لطیفیان در رثای امام حسین (ع) اشعاری زیبا سروده اند.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،  به مناسبت فرارسیدن نهمین روز از ماه محرم، اشعاری از شاعران کشورمان را نقل می کنیم که در رثای امام حسین (ع) سروده شده اند. از جمله این شاعران می توان به حسن کردی، حسن لطفی و علی اکبر لطیفیان اشاره کرد.

لازم به ذکر است شعر علی اکبر لطیفیان و رضا قربانی از روی سایت مذهبی « من غلام قمرم » برداشته شده است.


بیشتر بخوانید:



حسن کردی

هل من معین بی کسی اش تا شنیده شد
رنگ جمال پرده نشینان پریده شد

تا شاه بی رمق شد و افتاد روی خاک
افسار گرگ های حرامی دریده شد

چون ماهی فتاده به صحرای خون(تنش)
بر روی خارهای مغیلان کشیده شد

میگفت تشنه ام جگرم سوخته ولی
با سنگ و نیزه ناز دهانش خریده شد

هر کس رسید زخم به زخمش اضافه کرد
اعمال کشتنش به درازا کشیده شد

وقتی سه شعبه بوسه به قلب حسین زد
دنیا خراب,قامت زینب خمیده شد

امیر عظیمی

قلبی که با حضور شما پا نمی شود
محبوب خانواده ی زهرا نمی شود

انسان بی حسین چو بیمار لاعلاج
دردش به هیچ وجه مداوا نمی شود

عین هزار سال رکوعش قبول نیست
قدی که سمت کربلا تا نمی شود

تنها نه اینکه زنده کند مرده را حسین
بی مهر او مسیح, مسیحا نمی شود

همچون رسالتی که روی دوش مصطفاست
جز او کسی به دوش نبی جا نمی شود

روزی به روی سینه ی احمد نشسته بود
امروز, شمر از بدنش پا نمی شود

می خواست از گلو سر او را جدا کند
خیلی تلاش می کند… اما نمی شود

جز آن که از قفا ببرد از حسین سر
از کار قاتلش گرهی وا نمی شود

حسن لطفی

دلم برای داغِ تو مذاب شد حسین جان
که خانه‌ی دو چشم من خراب شد حسین جان

به گریه‌های خواهرت به صبح گو طلوع مکن
که قلب زینب از غمِ تو آب شد حسین جان

صدای پای پاسبان خیمه‌ها هنوز هست
هزار شکر کودک تو خواب شد حسین‌جان

کنار اصغرت ببین سکینه زار می‌زند
که روضه‌خوانِ خیمه‌اش رباب شد حسین‌جان

خدا کند نماند و نگویدت میانِ شام
لبت ز خیزران چرا کباب شد حسین‌جان

کنارِ رأس تو چرا قمار می‌کنند وای
نصیب طشت تو چرا شراب شد حسین‌جان

 

علی اکبر لطیفیان

عشق را در سحر نگاه كنيد
ذكر ِ خود را اِله اِله كنيد

گاه تصوير ِ ماه در چاه است
دلِ ما را محيطِ ماه كنيد

عاشقان را بنا نبود اصلاً
اين همه سال زابراه كنيد

سر ِ عاشق شدن فلك شده ام
نكند مثل من گناه كنيد

اگر عاشق شديد يك روزي
بنشينيد و آه آه كنيد

عاشقان را بعيد ميدانم
بتوانيد سر به راه كنيد

هيچ دنبال عاشقي نرويد
حال و روز ِ مرا نگاه كنيد

برده آورده اند تا بخرند
سر و رويِ مرا سياه كنيد

اشتباهاً مرا پذيرفتند
پس بياييد اشتباه كنيد

بنويسيد خويش را سائل
بعد از آن كار ِ پادشاه كنيد

بدنم را شبی كه من مُردم
لحظه ای رو به قتلگاه كنيد

كفنم را در آوريد و سپس
گريه بر بوريای شاه كنيد

در دهانم همين كه تربت رفت
بنشينيد و آه آه كنيد

شب بی گريه من نمی خواهم
بعدِ مُردن كفن نمی خواهم

رضا قربانی

گفتم "حسین" قفل دلم ناگهان شکست
بغض گلوی مأذنه وقت اذان شکست

در راه ِعشق اَنگ ِهوس خورد و خُرد شد
پیش ِهمه غرور زلیخا چنان شکست

مجنون که بی محلی لیلا کشید،گفت:
ظرف ِمرا فقط جلویِ دیگران شکست

باید که در طریق ِتو زانویِ درس زد
پیش کسی که پیش شما استخوان شکست

قُرب ِخدا بدون ِتوسل نمی شود
بالا نرفت آن که زد و نردبان شکست

حتی بساط ِچای ِشما غُصه می خورد
آن هفته خود به خود دو سه تا استکان شکست

با خطبه ام به کوفه نشان داده ام حسین
زینب نخورده است در این امتحان شکست

امروز در محله ی برده فروش ها
دیدی چگونه حرمت اين خاندان شكست؟!

سبز و کبود و زرد شده رنگ دخترت
با پای زجر قامت رنگین کمان شکست

جوری یزید ضربه ی دستش شتاب داشت
دندان ِتو که جای خودش، خیزران شکست

 

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.