شهید امیر ایرج رستمی با وجود اینکه یک ارتشی بود، اما هیچ کدام از همرزمانش این را نمی‌دانستند و گمان می‌کردند که ایشان بسیجی است زیرا که بسیجی وار وارد میدان شده بود.

شهید ایرج رستمی یار دیرین چمرانبه گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از بجنورد ، یکی از عرصه‌های مهم و جاودانه تاریخ ایران اسلامی، دوران هشت ساله دفاع مقدس است که در این عرصه ماندگار، مردان بزرگی سهیم بوده‌اند. نام شهیدان ایران اسلامی که با نثار جان خود و در اوج مظلومیت و گمنامی باعث شدند تا کشور عزیزمان قله‌های ترقی و پیشرفت را یکی پس از دیگری فتح کند، همواره بر تارک پر افتخار میهن می‌درخشد.

شهیدان والامقامی که با تفکری دینی و اسلامی، برگرفته از مکتب امامان معصوم (ع)، باعث شدند تا سعادتی بزرگ برای کشور اسلامی ایران رقم بخورد و امروز ثمره آن خون‌های پاک است که باعث شده، اقتدار نظام اسلامی در مقابل توطئه دشمنان و ددمنشان دنیا حفظ شود.

امروز گرچه چهار دهه از پایان دوران دفاع مقدس گذشته، اما به جرأت می‌توان گفت هنوز گوشه کوچکی از رشادت‌ها و دلاوری‌های حماسه‌سازان و قهرمانان آن دوران با شکوه که خود می‌تواند درسی برای آیندگان و نسل امروز باشد.


بیشتر بخوانید


ایرج رستمی در شهریور سال ۱۳۲۰ در شهر آشخانه (مرکز شهرستان مانه و سملقان) از شهر‌های استان خراسان شمالی متولد شد. ایرج پسری چالاک، تند و تیز، بسیار شاد و کمی شوخ طبع بود. در سال ۱۳۲۷ وارد مدرسه عنصری آشخانه شد و کلاس ششم ابتدایی را در این مدرسه به پایان رساند.

ایرج در مدرسه و حتی محیط روستا حامی و مدافع خوبی برای بچه‌های کوچک و ضعیف بود. او یک روستازاده بود و در کار‌های کشاورزی و دامداری کمک حال پدر و خانواده بود. در اوایل دهه ۴۰ به خدمت مقدس سربازی رفت و در همان دوران وارد ارتش شد. با توجه به وضعیت مناسب جسمانی و فیزیکی جزء اولین نفراتی بود که دوره چتربازی و سقوط آزاد را می‌گذراند.

او برای یک دوره آموزشی به تهران رفت و بعد وارد یگان هوابرد شیراز شد. در شیراز به ادامه تحصیل پرداخت و در تاریخ ششم مهر ۱۳۵۴ به درجه ستوان‌دومی رسید.

شهید ایرج رستمی یار دیرین چمران

شهید ایرج رستمی یار دیرین چمران

پس از پیروزی انقلاب و با گسترش دامنه آتش فتنه داخلی، در سال ۱۳۵۸ با تیپ ۵۵ هوابرد شیراز برای برقراری نظم و آرامش فتنه ضد انقلاب به کردستان رفت. به دلیل رشادت‌هایی که در کردستان از خود نشان دادند سه سال ارشدیت گرفت و به درجه سروانی نائل آمد و مسئول برقراری امنیت سردشت شد در آبان ۱۳۵۸ در درگیری و جنگ با کومله از ناحیه پا زخمی و حدود ۹ ماه در بیمارستان بستری شد. وی پس از بهبودی به تیپ ۵۵ هوابرد شیراز بازگشت و با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد.

پس از پیروزی انقلاب و با گسترش دامنه آتش فتنه داخلی، از سوی ارتش به کردستان اعزام شد و در آن جا مسیر تازه‌ای در زندگی اش گشوده شد زیرا رشادت، از خودگذشتگی و درایتش از دید تیزبین دکتر چمران مخفی نماند و این امر سبب آغاز یک دوستی تا پای خون بین آن دو شد.

همرزمی که قلب شهید چمران را فتح کرد/ فراغ و وصال به فاصله چند ساعت

شهید ایرج رستمی به همراه شهید چمران در کردستان مجروح و برای مداوا به تهران منتقل شد؛ و پس از بهبودی به یکان خدمتی خود بازگشت و با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد. پس از چندی توسط وزارت دفاع مامور به همکاری با دکتر چمران شد و به همراه چمران ستاد جنگ‌های نامنظم را در جبهه‌های جنوب تشکیل داد که مسوولیت آن توسط دکتر چمران بر عهده شهید ایرج رستمی گذاشته شد.

آنان با شکلدهی ستاد جنگ‌های نامنظم و طراحی چندین عملیات در منطقه ضربات سختی به دشمن وارد آوردند. در جریان هجوم دشمن به سمت سوسنگرد رزمندگان ستاد جنگ‌های نامنظم دهلاویه را که روستایی در غرب سوسنگرد است خط مقدم خود قرار دادند.

شهید ایرج رستمی یار دیرین چمران

مدافعان دهلاویه ۱۰ روز سرسختانه در برابر دشمن مقاومت کردند تا این که در ۲۴ آبان ۱۳۵۹ دشمن با اشغال دهلاویه خود را به سوسنگرد رساند. پس از آن برای آزادسازی روستای دهلاویه عملیاتی با تلاش یک گردان از نیرو‌های سپاه و ستاد جنگ‌های نامنظم به فرماندهی شهید رستمی از دو محور روستای دهلاویه انجام گرفت و منجر به آزادی دهلاویه و عقب راندن دشمن تا یک کیلومتری شد.

سرانجام بامداد ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در حالی که شهید ایرج رستمی و همرزمانش درگیری سختی با دشمن بعثی داشتند بر اثر اصابت گلوله توپ دشمن در منطقه دهلاویه به درجه رفیع شهادت نایل شد.

شهید چمران پس از اطلاع از شهادت یار دیرینش سریع خود را به منطقه رساند و در مورد شهید ایرج رستمی گفت: خدا رستمی را دوست داشت و برد اگر ما را هم دوست داشته باشد می‌برد. البته این دوری زیاد طول نکشید و شهید چمران نیز در همان منطقه با اصابت گلوله خمپاره ۶۰ به شدت مجروح شد که در حین انتقال به بیمارستان به شهادت رسید.

شهید ایرج رستمی یار دیرین چمران

روایت رهبر از شهیدرستمی که صورتش مثل ماه می‌درخشید

هبر معظم انقلاب در سفر سال ۹۱ خود به استان خراسان شمالی در جمع بسیجیان با ذکر خاطره‌ای پیرامون مراتب مجاهدت، ایثار و شجاعت شهید رستمی فرمودند: معروف بود در دوران دفاع مقدس می‌گفتند فلانی نور بالا می‌زند. روشن است، یعنی بزودی شهید خواهد شد. این نورانیت حضور بسیجی بود، این را من خودم مشاهده کردم، نه یک بار و نه دو بار، یک موردی که مربوط به همین استان شما است. بد نیست عرض کنم یک سرگرد ارتشی که بعد ما فهمیدیم ایشان اهل آشخانه است - سرگرد رستمی - به میل خود به صورت بسیجی آمده بود در مجموعه گروه شهید چمران آنجا فعالیت می‌کرد.

بنده مکررا او را می‌دیدم می‌آمد، می‌رفت. یک شبی با مرحوم چمران نشسته بودیم راجع به مسائل جبهه و کار‌هایی که فردا داشتیم صحبت می‌کردیم در باز شد، همین شهید رستمی وارد شد. چند روزی بود من او را ندیده بودم. دیدم سرتاپایش گل آلود است؛ این پوتین‌ها گل آلود، بدنش خاک آلود، صورتش خسته، ریشش بلند، اما چهره را که نگاه کردم دیدم مثل ماه می‌درخشد، نورانی بود.

روز‌های قبل من این حالت را در او ندیده بودم. رفته بود در یک منطقه عملیاتی آنجا فعالیت زیادی کرده بود حالا آمده بود می‌خواست گزارش بدهد. او بعد از چندی به شهادت رسید. ارتشی بود، اما آمده بود بسیجی وارد میدان شده بود فعالیت می‌کرد، مجاهدت می‌کرد، حضور فداکارانه داشت - در همان مجموعه بسیجی شهید چمران - بعد هم به شهادت رسید. این نورانیت را خیلی‌ها دیدند ما هم دیدیم.

شهید ایرج رستمی یار دیرین چمران

همسر شهید، عفت حجاری در بیان خاطره خود از شهید ایرج رستمی می‌گوید: یکم آذرماه، روز اعزام او به جبهه بود، روزی که باید از خانه و خانواده جدا می‌شد، به خدا توکل کرد و به نماز ایستاد، نمازش که تمام شد با کمک عصایش برخاست و رو به من کرد و گفت، باید بروم دشمن به خاک میهنم تجاوز کرده، ۲۰ سال حقوق این مملکت را گرفتم، حالا که به من نیاز دارند چرا نباید بروم.

ایشان در کردستان زخمی شد و ۹ ماه در بیمارستان بستری بود، با رفتن به جنگ با ایرج مخالفت کردم که نامه از جیب بیرون آورند و گفت: نامه دکتر چمران است، ایشان خواست بیایم تهران، دشمن به خاک کشورمان تجاوز کرده، دکتر به همراه حاج آقا خامنه‌ای ستاد جنگ‌های نامنظم تشکیل داده اند.ایرج نامه دکتر چمران را باز کرد و شروع کرد به خواندن نامه کرد

' دوست عزیزم آقای رستمی قهرمان پر افتخار ما هر وقت که به تو فکر می‌کنم از شدت شوق قلبم می‌لرزد و اشک در چشمانم حلقه می‌زند، امیدوارم هرچه زودتر صحت و سلامت خود را بازیابی و با هم در کوه ها، دشت‌ها و دره‌ها و در خطرناک‌ترین سنگر‌ها برای پاسداری از ایران و انقلاب فداکاری کنیم.

متواضع و بی‌آلایش

محمد نخستین یکی از همرزمان شهید رستمی در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از بجنورد ،  گفت: شهید رستمی فرمانده عملیات ستاد جنگ‌های نامنظم بود و در رشته عملیات زیادی که انجام داد مانع پیشروی دشمن و حتی فرار آنان می‌شد.

نخستین افزود: یکی از صفات بارز شهید رستمی همان بسیجی بودن بود، ما و مابقی دوستان شهید رستمی را تنها به خاطر احترام 'جناب سرگرد' صدا می‌کردیم ولی برای او پست، مقام و درجه هیچ اهمیتی نداشت.

او به یکی از خاطراتش پرداخت و گفت: در کوهه سنگری درست کرده بودیم که اتاق شهید رستمی باشد. وی شب تا صبح برای شناسایی بیرون می‌رفت و صبح که می‌آمد اتاقش پر از نیرو‌های بسیجی بود که خوابیده بودند لذا جایی برای خواب نداشت. شهید رستمی با یک کیسه خواب همیشه دم در می‌خوابید و رزمندگان که در رفت و آمد بودند باعث مزاحمت می‌شدند لذا من همیشه گله‌مند و ناراضی بودم، اما رستمی حرفی نمی‌زد.

نخستین افزود: روزی دو اتاق جدید ساختم و برای اینکه این رزمنده‌ها خجالت بکشند و داخل اتاق شهید رستمی نشوند خودمان از اتاق بیرون رفتیم. ولی آنقدر شهید رستمی حیا داشت که حتی به رانندگان، مسوول غذا و سایر نیرو‌های تدارکاتی که در اتاقیش اتراق می‌کردند نمی‌گفت جایی دیگر بخوابید لذا هر کسی از هر کجا می‌آمد وارد اتاق شهید رستمی می‌شد و شب را هم می‌خوابید. به دلیل اینکه شهید رستمی همیشه شب‌ها بیرون می‌رفت چهره‌ای خسته داشت و لباسهایش نیز همیشه گل آلود بود، اما با نیروهایش مهربان بود.

این همرزم شهید گفت: او زمانی وارد فرماندهی ستاد جنگ‌های نامنظم شهید چمران شد که هنوز زخم‌هایی که از جنگ کردستان برداشته بود التیام نیافته بود و پایش همیشه می‌لنگید.

شهید رستمی با بکارگیری انواع سلاح و نیز استفاده از آب در منطقه باعث شد نیرو‌های عراقی از حالت حمله به وضعیت فرار روی آورند. نیرو‌های عراقی در این عملیات نیرو‌های زرهی بودند که نفرات آنان چندین برابر نیرو‌های شهید رستمی بود، اما با اقدامات مهندسی و تاکتیک‌های نظامی رستمی آنان چاره‌ای جز عقب نشینی نداشتند، در هویزه برای اینکه جلوی پیشروی عراقی‌ها را بگیرد سه ماه تمام شهید و زخمی می‌داد تا نیرو‌های عراق را از پیشروی ناامید کند شهید رستمی در بسیاری از عملیات جلوی پیشروی نیرو‌های عراقی را با تعداد کمی بسیجی و امکانات محدود می‌گرفت و آنان را مجبور به عقبگرد می‌کرد.

همرزم شهید رستمی با اشاره به حضور عراقی‌ها در کوه ˈالله اکبرˈ افزود: زمانی که عراق این منطقه را با تیپ‌های زرهی تصرف کرد شهید رستمی گفت قول می‌دهم که این منطقه را بازپس بگیرم، اما حتی ارتش نیز اعلام کرد که این غیرممکن است، اما رستمی گفت من در یک ربع خواهم گرفت که پس از آن جنگ وحشتناکی در منطقه به راه افتاد که حتی کار به نبرد تن به تن کشید. شهید رستمی در دهلاویه نیز که کل نیرو‌های عراقی در منطقه حضور داشتند و حتی نقطه تلاقی سایر نیرو‌ها بود و آنان از کوچکترین تحرکات نیرو‌های ایرانی باخبر می‌شدند چندین عملیات جسورانه انجام داد و سرانجام نیز در همین منطقه شهید شد.

شهید ایرج رستمی یار دیرین چمران
شهید ایرج رستمی از نگاه شهید دکتر مصطفی چمران

یادداشتی که به خط شهید چمران برای شهید ایرج رستمی ارسال شده مبین سطح علاقمندی و انس و الفت میان این دو عبد صالح خداوند است. در این یادداشت چنین آمده است:

«بسم ا... الرحمن الرحیم

دوست عزیزم آقای رستمی قهرمان پرافتخار من، هر وقت که به تو فکر می‌کنم از شدت شوق قلبم می‌لرزد و اشک به چشمانم حلقه می‌زند. امیدوارم که هر چه زودتر صحت و سلامت خود را بازیابی و با هم در کوه‌ها و دشت‌ها و دره‌ها و در خطرناک‌ترین سنگر‌ها برای پاسداری از ایران و انقلاب فداکاری کنیم.

این چنین بود که این دو یار صدیق و فداکار بعد از شروع جنگ تحمیلی نیز در کنار یکدیگر و دوشادوش هم در برابر خصم زبون زمان جنگیدند و دلاوری‌ها و رشادت‌های فراوان از خود نشان دادند که کمترین آن آزادسازی پاوه و فتح ارتفاعات الله‌اکبر، دهلاویه و... بود. سرانجام هر دو در یک روز و در فاصله‌ای کم به شهادت رسیدند.

در سحرگاه ۳۱ خرداد سال ۱۳۶۰ شهید ایرج رستمی به شهادت رسید و به فاصله چند ساعت بعد زمانی که شهید چمران از شهادت همسنگر و فرمانده دلاورش به شدت اندوهگین بود گفت: «خدا رستمی را دوست داشت و برد، اگر ما را هم دوست داشته باشد می‌برد» شهید چمران در همان مکانی که شهید رستمی به شهادت رسیده بود مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و در راه بیمارستان در نزدیکی اهواز به شهادت رسید و به دیدار معبودش شتافت و به دوست و همرزم فداکارش پیوست و چه زود خداوند درخواست دوستی او را لبیک گفت.

شهید ایرج رستمی یار دیرین چمران

با توجه به یکپارچگی خراسان بزرگ در آن دوران نیرو‌های استان با حضور در لشگر‌های ۵ نصر، لشگر ویژه شهدا، لشکر ۲۱ امام رضا (ع)، لشکر ۷۷ خراسان، لشکر ۲۸ روح الله، پدافند هوایی ارتش، گروه ۶۱ محرم، جهاد سازندگی خراسان بوده که حماسه‌ها آفریدند.

استان ۸۶۳ هزار نفری خراسان شمالی سه هزار شهید تقدیم نظام اسلامی کرده که این استان در دوران هشت ساله دفاع مقدس ۳۵ هزار رزمنده در جبهه‌های نبرد داشته است.
انتهای پیام/ ر

نویسنده گزارش: فاطمه رستمی

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
محمد
۱۰:۵۴ ۲۰ خرداد ۱۴۰۱
درود به روح پاکش
مرد های واقعی شمایید