به گزارش خبرنگار کشتی و رزمی گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، قادری پیشکسوت کونگ فو کشورمان گفت: به دستور امام(ره) مبنی بر تشکیل بسیج میلیونی، عضو بسیج شدیم و بعد از گذاراندن دوره آموزشی در پادگان امام حسین(ع) برای شرکت در عملیات آزادسازی خرمشهر راهی جبههای جنگ شدیم که خدا را شکر توانستیم خرمشهر را از چنگ دشمن خارج کنیم. در این عملیات به درجه جانبازی نائل شدم. در کل حدود ۱۸ ماه در جبهههای جنگ حضور داشتم.
او درمورد ورزش کردن در مناطق جنگی گفت: زمانی که در مناطق جنگی حضور داشتم علاوه بر مسائلی که مربوط به جنگ بود، با توجه به نیروی جوانی دوست داشتم ورزش کنم. در پادگان ۲ کوهه که میدان صبحگاه بزرگی هم دارد، شهید کاظمی فرمانده پادگان، من را آنجا در حال ورزش کردن دیده بود و از من پرسید در چه رشتهی ورزشی فعالیت داری و من هم در جواب گفتم کونگ فو. او به من گفت در صبحگاه میتوانی به بچهها تمرین بدهی و من هم با کمال میل پذیرفتم. در آن مدت که در آنجا حضور داشتم یکی از وظایف من همین کار بود. با این که سن کمی داشتم، به من اعتماد کردند و یک سری حرکات رزمی را به باقی نفرات آموزش میدادم.
قادری درمورد عملیات آزادسازی خرمشهر گفت: در آن شرایط در بحث تسلیحات نظامی و امکانات جنگی وضعیت چندان مناسبی نداشتیم. زمانی که میخواستیم محور خرمشهر اهواز را بگیریم دشمن روی ما تسلط کامل داشت. آنها روی جاده در یک بلندی قرار داشتند و ما در یک دشت باز و در تیررس دشمن حضور داشتیم. هیچ خاکریزی که ما بتوانیم پشت آن سنگر بگیریم وجود نداشت و خودمان با کندن زمین یک سری سنگر انفرادی درست کردیم. آنجا میدیدیم که تیرهای دشمن از کنارمان عبور میکنند. بچهها نیتشان خالص بود و به یکدیگر کمک میکردند و برای دفاع از خاک کشور هر کاری انجام میدادند.
او درمورد نگرانی مادر و پدرش از حضور او در جبهه گفت: زمانی که بحث جنگ است، هر اتفاقی امکان دارد رخ دهد و پدر و مادر من نیز نگران حضورم در جبهه بودند. اما در آن زمان همه به این نتیجه رسیده بودند که از یک خانواده نفراتی برای دفاع از کشور باید راهی جنگ شوند. پدر و مادرم در واقع تمایل نداشتند من به جبهه بروم، اما زمانی که با آنها صحبت میکردیم و شرایط را توضیح میدادیم و میگفتیم که این دفاع فقط برای مردم مناطق جنگ زده نیست و کل ایران درگیر این موضوع هستند، آنها نیز در نهایت میپذیرفتند.
قادری در مورد عملیاتهایی که در آن حضور داشت گفت: من در عملیاتهای شکستن حصر آبادان، فتح المبین و فتح خرمشهر حضور داشتم. در عملیات فتح خرمشهر که دیگر درگیریها به شکل تن به تن شده بود مجروح شدم. در خاکریز راه آهن خرمشهر بودیم که پشت خاکریز صحبتهای عراقی ها را میشندیم. ما آماده حمله بودیم که دشمن از راه رسید و مقابل ما قرار گرفت. در این بین انفجار نارنجک دشمن باعث شد تمام بدنم پر از ترکش شود.
او در مورد فرماندهان آن زمان گفت: آن زمان فرماندهان به مانند الان بزرگ نمیشدند و آدمهای خاکی بودند که در کنار دیگر رزمندگان حضور داشتند. فرماندهانمان را با عنوان "برادر" صدا میکردیم. تمام فکر و ذکر رزمندگان این بود که عملیات شروع شود تا بتوانند از خاک وطن دفاع کنند.
قادری گفت: در آن زمان کمک مربی بودم و بعد مربی شدم و در باشگاهی، به رزمندگان ورزشهای رزمی آموزش میدادم. زمانی که نمیتوانستم در جبهه حضور داشته باشم سعی میکردم با چنین کمکهایی همراه رزمندگان باشم. در آن زمان کونگ فو قاونی نبود و با تلاشهایی که کردیم و نامههایی که به نمایندگان مجلس دادیم، این موضوع در کمیسیون ورزشی مطرح شد که بعد از سال ۶۰ کونگ فو به همراه چند ورزش دیگر در کشورمان آزاد شد. در آن زمان ورزش کونگ فو برای مدال آوری نبود و بچهها فقط برای تقویت خودشان این ورزش را انجام میدادند. با حضور بعضی از دوستان قوانینی را برای این رشته تدوین کردیم تا بتوانیم مسابقاتش را برگزار کنیم.
انتهای پیام/