به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، حدود چهارده یا پانزده سال سن داشت با دقت به چهره گردشگرانی که وارد باغ ارم میشدند نگاه میکرد و بعد با شیرین زبانی پیشنهاد فال حافظ را میداد و از آنها میخواست در لحظات دلنشین شان پیامی هم از حافظ بشنوند. برایم جالب بود که سراغ هر کسی نمیرفت. بیشتر آنهایی که انتخاب میکرد خریدار فال حافظش میشدند و با ذوق و اشتیاق پرندهای را که در بین حدود ۶۰ شاید هم ۷۰ فال حافظ یکی را انتخاب میکرد نگاه میکرد و بعد از خواندن فال برق امید در چشمانشان میدرخشید.
بعضی اولین بیت غزل را بلند میخواندند و بعضی فقط تعبیری که زیر غزل بود را میخواندند. نقطه اشتراک، احوال خوبی بود که نصیب هر دو گروه میشد. وقتی از پسربچه پرسیدم مشتریهای فالت چه کسانی هستند، گفت: خودم بیشتر سراغ جوانها میروم آنها خریدار امید هستند. البته میانسالها و حتی سالمندان هم هستند که از من فال میخرند و با ذوق و شوق میخواهند ببیند برحسب شانسشان حافظ به آنها چه میگوید.
از او پرسیدم اگر جلو ورودی حافظیه باشی مشتاقان بیشتری سراغت نمیآیند؟ گفت: در عالم دستفروشی هم هرکسی نمیتواند هر جایی دلش میخواهد بایستد، قانون قانون است، فرقی ندارد دولتها آن را تعیین کنند یا آدمهایی که از تو زورمندتر هستند مجبوری قبول کنی. به عنوان یک دست فروش به نظرم بزرگترین حسن فال حافظ نسبت به سایر اجناس این است که در هر نقطه از این شهر قابل فروش است و انگار همه میخواهند با حافظ هم کلام شوند البته معلوم است که در ورودی حافظیه مشتری و طرفداران بیشتر هستند، اما من در اتوبوس، تاکسی، رستوران و کافی شاپ هم فال میفروشم، حتی در گورستان هم فال فروخته ام به آنهایی که انگار دنیا روی سرشان خراب شده است. راستش را بخواهید من به آنها فال را هدیه داده ام و آنها خودشان به من پول داده اند.
بیشتر بخوانید
خیالم راحت است که حافظ همیشه حرف خوب میزند و کسی از خریدش پشیمان نمیشود و فال کسی بد نمیشود.
خارجیها به دقت به تفسیر شعر حافظ گوش میکنند
موید محسن نژاد معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان فارس که سابقه مدیریت آرامگاه حافظ را در کارنامه کاری خود دارد درباره گردشگران حافظیه گفت: تقریبا همه راهنمایان گردشگری، گردشگران تورشان را به حافظیه میبرند، بارها دیده ام که گردشگران خارجی چگونه با اشتیاق به حافظ خوانی راهنمای تور گوش میدهند.
معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان فارس از ارادتمندانی هم گفت که حتی با اشتیاق میخواستند آرامگاه را جارو بزنند.
این مقام مسئول ادامه داد: حافظیه یکی از مقصدهای اصلی تورهای گردشگری داخلی و خارجی است و ظرفیتهای بالقوه بسیاری برای صنعت گردشگری دارد و حتی میتوان به آنجا رسید که خود حافظیه دلیل اصلی سفرهای گردشگری غیرایرانیها به شیراز باشد.
بیشتر بخوانید
با این صحبتها خاطره چند سال پیش برای خودم تداعی شد که در حافظیه عروس و دامادی با لباس محلی به همراه بیش از ده نفر از اعضای خانواده شان از یکی از شهرستانهای اطراف شیراز آمده بودند تا آنجا در کنار آرامگاه خواجه شیراز تفالی به دیوانش بزنند، اما هیاهوی بسیار اعضای خانواده باعث دخالت مدیر حافظیه شد طوری که او از آنها خواست آرامش محیط را برهم نزنند و هرچه زودتر آنجا را ترک کنند وقتی علت را پرسیدم گفت: این تقاضای بسیاری از افراد است که میخواهند مراسم عقد شان را در حافطیه برگزار کنند و پاسخ مثبت دادن به همه خواستههای ارادتمندان امکان پذیر نیست. این جا یک مکان گردشگری است و باید در یک چارچوب خاص حفاظت و نگهداری شود.
اما جای این سوال است که حافظ مگر فقط از عشق و امید گفت که عاشقانه ماندگار شد؟ هرچند بسیاری با انتظار پیامی امید بخش دیوان حافظ را میگشایند و آنچه میجویند در غزل هایش مییابند اما! جهان بینی حافظ بسیار فراتر از خوش بینی و امید است.
این شاعر بزرگ فارسی چنان به مضامین مختلف زندگی پرداخته که بسیاری از اشعارش به صورت ضرب المثل درآمده و مردم در زندگی روزمره استفاده میکنند هر چند ممکن است ندانند شاعر بیت یا مصرعی که استفاده میکنند خواجه حافظ شیراز است.
از جمله ابیاتی که به صورت ضرب المثل درآمده میتوان به این ابیات اشاره کرد:
پای ما لنگ است و منزل بس دراز/ دست ما کوتاه و خرما بر نخیل
ز حسن ناتمام ما جمال یار مستغنی است/ به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
ـ آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا
جام میو خون دل هر یک به کسی دادند/ در دایره قسمت اوضاع چنین باشد
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود/ در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
واعظان کین جلوه در محراب و منبر میکنند/ چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش/ حریف خانه و گرمابه و گلستان باش
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت/ من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
ما ز یاران چشم یاری داشتیم/ خود غلط بود آنچه میپنداشتیم
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست/ عرض خود میبری و زحمت ما میداری
اشعار خواجه حافظ شیراز فقط فارسی زبانها را تحت تاثیر قرار نداده است بسیاری از اندیشمندان غرب و شرق از کلام سحر انگیز او شگفت زده شدند.
گوته یکی از تاثیر پذیرفتهترین شاعران آلمانی از حافظ است. دیوان غربی- شرقی، مفصلترین دفتر شعر گوته و یکی از سه اثر سالهای پیری او است. گوته آشنایی اش را با حافظ مدیونِ یک مترجم اتریشی به نام ژوف هامر پورگشتال است که خود یکی از پیشگامان ترجمه آثار فارسی به شمار میآید.
او در سال ۱۸۱۴ اولین برگردانِ اشعار حافظ را به آلمانی برای گوته ارسال کرد. گوته آشنایی اش با حافظ را تولدی دوباره برای خود خوانده است و از رجوعش به مشرق زمین در شعر سرآغاز دیوان خود، با عنوان هجرت یاد میکند و این هجرت معنوی او است.
گوته تنها دلباخته آلمانیِ حافظ نیست. رد پای علاقه مندی به حافظ در فردریش نیچه، فیلسوف پر قصه آلمانی نیز دیده میشود. او با مطالعه آثار بازمانده از ایران باستان، دلبسته فرهنگ ایران باستان شد و البته علاقه مندی گوته به حافظ در دقیق شدن او به این شاعر تاثیر داشته است.
نیچه در مجموعه آثار خود ۱۰ بار نام حافظ را آورده و اغلب نام گوته را با او همراه کرده است. او در میان پاره نوشتهای خود شعری خطاب به حافظ دارد: میخانهای که تو برای خویش پیافکندهای/ فراختر از هر خانهای است/ جهان از سر کشیدن میای که تو در اندرون آن میاندازی ناتوان است/ پرندهای که روزگاری ققنوس بود/ در ضیافت توست/ موشی که کوهی را بزاد/ خود گویا تویی
ادولف امرسون، یکی از بزرگترین شاعران آمریکایی، آندره ژید و ویکتور هوگو فرانسوی و بسیاری از ادیبان و فرهیختگان جهان از عشق و ارادتشان حافظ گفتند.
خیرالله محمودی عضو هیات علمی دانشگاه شیراز با بیان اینکه شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است چند صدایی بودن کلام حافظ را شگفت انگیز خواند و گفت: همین نکته عامل مهمی برای ماندگاری شعر حافظ شده است، این ماندگاری چنان است که گویی حافظ در حیات است و زندگی میکند. او برای هر کس به فراخور احوالش پیامی داد. عاشق، زاهد، پژهشگر، جامعه شناس، روان شناس و سیاستمدار و هر کس میتواند از هم صحبتی با خواجه حافظ شیراز بهره ببرد.
غزلهایی که اگرچه عرفانی و عاشقانه اند، اجتماعی نیز هستند. غزلهای اجتماعی حافظ آمیخته با طنز، حدیث نفس و درد جامعه هستند. در میان این آمیختگی نکات عرفانی و طنز، صدایی رسا شنیده میشود، صدایی که منتقدانه و زیرکانه به نقد جامعه برخاسته است تا در هیاهوی ادعاهای مدعیان فریاد انسانیت سر دهد.
به نظر این استاد دانشگاه شیراز جامعهای که حافظ از روزگار خودش ترسیم کرده آیینه تمام نمای روزگار ما و همه روزگارها است، او هم انسان شناس خوبی بوده و هم جامعه شناس فوق العادهای که از نواقص جامعه و علتش آگاه است.
این عضو هیات علمی دانشگاه شیراز گفت: جهان بینی زیبا و متفکرانه حافظ چنان بوده است که او را محدود به حصار زمان و مکان نکرده و آنچه در آثارش میبینیم همیشه پر طراوت و برای همگان قابل فهم است.
منیژه عبدالهی عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز و عضو هیات مدیره مرکز حافظ شناسی، حافظ را از خوش اقبالترین هنرمندان برشمرد که در زمان حیاتش هم به چشم خود دید که شعرش هم مورد توجه خواص شعرشناس و هم مردم کوچه و بازار است و ما امروز میبینیم که این محبوبیت تداوم داشته و حتی بیشتر هم شده است.
او، محبوبیت حافظ را در سه نکته خلاصه کرد و گفت: ظرافتهای زبانی و پیچیدگیهای زیبایی بیان آشکارا و نهان در شعر حافظ موج میزنند و گاه چنان است که درک آن برای حافظ پژوهان نیز دشوار است اما! شگفت آنکه توده مردم میتوانند با عبور از مباحث پیچیده سخن شناسان آن ظرافتها را دریابند و از آنها لذت ببرند.
منیژه عبدالهی تصریح کرد: نکته دیگر آنکه ابداع معانی لطیف و دقیق شاعرانه و خلاقیت حافظ در کشف و عرصه مفاهیم عمیق انسانی، عارفانه و عاشقانه از دیگر عوامل نفوذ و رسوخ شعر حافظ به حساب میآید.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز افزود: نکته دیگر مضامین اجتماعی، سیاسی و اعتراضی به نارواییهای موجود، حافظ را به عنوان متفکری که نسبت به مسائل اطرافش حساس است و روزگار را با بی تفاوتی نسبت به محیط پیرامون نمیگذراند مطرح میکند. از طرفی حافظ از فرهنگ، تاریخ کهن و اساطیر ایرانی یاد کرده و آیینها و اندیشهها را محترم برشمرده است همه این عوامل دست به دست هم داده تا حافظ محبوب همگان باشد.
۲۰ مهر در تقویم روز بزرگداشت حافظ نامگذاری شده است، اما همان گونه که آثار حافظ محدود به دایره زمان و مکان نماند ما هم میتوانیم یادواره بزرگانی، چون او را محدود به یک روز خاص نکنیم. هرچند کرونا فرصتهای گردشگری را محدود کرد و ضربه سنگینی به اقتصادش زد، اما این دلیل نمیشود که ما ظرفیتهای بالقوهای را که آثار به یادگار مانده از ادیبان و فرهیخته برای پرورش و شکوفایی فرهنگ دارند را نادیده بگیریم.
آثار بسیاری از بزرگان ادبیات فارسی فقط شعر و بیان احساس نیست بلکه الگوی ارزشمندی برای ساخت اصولی چارچوبهای فرهنگی و اخلاقی جامعه است. جامعهای که اساس و اصول بنیادین فرهنگ خود را بشناسد استوارتر از آن میشود که به راحتی دستخوش تحمیلات فرهنگی جوامع دیگر شود.
انتهای پیام/