به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، جنگ جهانی دوم، دومین جنگ فراگیر در دنیا است که نظامیهای زیادی را از سراسر کره خاکی به میدان نبرد کشانده و فاجعهای عظیم را به پا کرد. این جنگ، که بین دو بلوک متحدین (آلمان و ایتالیا و ژاپن) و متفقین (انگلیس و فرانسه و آمریکا و شوروی) درگرفت، به لحاظ گستردگی جغرافیایی و قدرت تخریب منابع انسانی و طبیعی، بیهمتا بوده است. همچنین اشغال کشور ما ایران و فاجعه مرگ میلیونی مردم بیگناه و بیطرف بر اثر بیماری و قحطی نیز از یادآوریهای تلخ این دوران است. همه اینها چیزهایی هستند که ما قبلا نیز بارها و بارها درمورد آن شنیده و خواندهایم، اما واقعیتهایی از جنگ جهانی دوم هست که کمتر کسی به آن پرداخته و آن را میداند.
یکی از این اتفاقات مهم که شاید پیش از این چیزی درمورد آن نشنیده باشید، حمله امپراتوری ژاپن به آمریکا است که در بامداد روز یکشنبه هفتم دسامبر سال ۱۹۴۱ میلادی اتفاق افتاد. امپراتوری ژاپن به پایگاه دریایی ایالات متحده آمریکا در پرل هاربر یورش برده و به این ترتیب آمریکا رسما وارد جنگ جهانی دوم شد.
در آن زمان هرچند آمریکا اعلام بی طرفی درجنگ کرده بود اما تمایل بیشتری به سمت متفقین داشته و به آنها تسلیحات نظامی میفروخت، به همین دلیل گفته میشود ژاپن برای ضعیف کردن توان نظامی آمریکا به آن حمله کرد تا گروه مقابل آنان را حمایت تسلیحاتی نکند. نتیجه این حمله برای نیروی دریایی آمریکا یک فاجعه کامل بود.۳۶۰ هواپیمای ژاپنی توانستند ۵ رزمناو بزرگ آمریکایی را به همراه ۳ کشتی کوچکتر غرق کنند.
۳ رزمناو دیگر به گونهای آسیب دیدند که توان عملیاتی خود را از دست دادند. علاوه بر آن، ۱۸۸ هواپیمای آمریکایی بر روی زمین نابود شده و ۱۵۵ هواپیمای دیگر آسیب دیدند. در پایان آن روز بیش از ۲۴۰۰ کشته و ۱۲۴۰ مجروح نیز بر دست نیروی دریایی آمریکا مانده بود، البته که گفته میشود نبرد ژاپن و آمریکا در نهایت به نفع آمریکا تمام شد و این کشور با کشتن هزاران نفر از مردم ژاپن به وسیله بمبهای اتمی، انتقام خود را گرفته و امپراتوری آنان را وادار به تسلیم کرد.
یکی از عجیبترین نبردهای جنگ جهانی دوم نبرد قلعه ایتر بود. در این نبرد، نازیها شانه به شانه سربازان آمریکایی بر علیه لشکر اساس جنگیدند. اساسها حزبی مسلح و به شدت جنگجو بودند که با وجود امکانات کم اما ترس زیادی به جان دشمنانشان میانداختند. قلعه ایتر در اتریش محلی بود که اشخاص مهمی به خصوص از کشور فرانسه در آن زندانی شده بودند و توسط نیروهای اساس مورد تهاجم واقع شده بود.
در این زمان زندانیان داخل قلعه با حمله به اساسها مهمات آنان را به دست آورده و شجاعانه در برابر آنها ایستادگی کردند تا ارتش زمینی آمریکا و آلمانها نیز از راه برسند. نبرد عجیب ایتر پنج روز پس از خودکشی هیتلر ودقیقا در همان روزی که آلمان تسلیم شد روی داد.
خشونتها وبیرحمیهای شکل گرفته در جنگ جهانی دوم تا حدود زیادی بر همگان مشهود است اما شاید کمتر کسی باشد که درمورد حمله ناگهانی آمریکا و بریتانیا به شهر درسدن آلمان چیزی شنیده باشد ،جنگی که در آن ۶۰۰ هزار نفر غیرنظامی زنده زنده در آتش سوختند و این درحالی بود که آلمان برای حمله به غیرنظامیان دشمن خود اقدام نکرده بود.
چرچیل، وزیر دفاع بریتانیا و روزولت، رئیس جمهور آمریکا برای اطمینان حاصل کردن از اینکه آلمان دیگر هیچگاه قدرت نیابد، قصد داشتند به گونه ای به این کشور حمله کنند که این کشور تکه تکه و منزوی شود و برای همیشه از لحاظ صنعتی فلج بماند.
او به دلیل بازپس گیری مناطق از دست رفتهای که پس از جنگ جهانی واگذار شده بود و همچنین بی طرف نگه داشتن کشور، توسط مردش به عنوان یک قهرمان بزرگ شناخته میشد اما در سال ۱۹۴۳اندکی پس از ملاقات با هیتلر درگذشت. گفته میشود او بر اثر مسموم شدگی کشته شده است و قاتل آن نیز هیتلر است در حالی که یکی از محکم ترین نظریه ها، قاتل او را انگلیسی معرفی کرده ودلیل آن را مشتاق نبودن انگلیس برای پایان جنگ معرفی کرده است.
منطقه کامپانیا در ایتالیا وسیعترین و پر جمعیت ترین ناحیه جنوب ایتالیا شناخته میشود که مرکز آن نیز شهر ناپل است. این منطقه در زمان جنگ جهانی دوم به اشغال متفقین از جمله آمریکا درآمد اما این پیروزی آنان خیلی طول نکشید و فوران آتشفشان به عنوان یک بلای طبیعی، هزینههای هنگفتی را برای آنان رقم زد.
این مرد جوان که نویسنده با استعداد انگلیسی بود از پیش از آنکه جنگ آغاز شود شروع به نوشتن کرده بود. او در سال ۱۹۴۳ خود را در ایتالیا به عنوان یک اسیر یافت اما او با وجود تمام سختیها نا امید نشد و در همان زندان هم دو نسخه دستی دیگر نیز آماده کرد. پس از سقوط ایتالیا موجی از متفقین در حال پیشروی به داخل کشور سرازیر شدند این نویسنده جوان هم فرصت را مناسب دیده و به حومه شهر گریخت. سرانجام کارهای خود را به پایان رساند و آنها را به یکی از دوستان خود داد تا به انگلستان ببرد.
هر دو رمان وی به نامهای "قفس" و "دام" منتشر شده و مورد تحسین بسیار قرار گرفتند اما این درحالی بود که خود او به شکل عجیبی ناپدید شده بود و هنوز هم سرنوشتی از وی مشخص نیست.
بیشتر بخوانید
انتهای پیام/