به گزارشگروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دیپلماسی عمومی از مهمترین ابزارهای قدرت نرم برای اثرگذاری بر رفتارهای بازیگران بین المللی است که از سوی برخی کشورهای قدرتمند در عرصه سیاسی مورد استفاده قرارگرفته است، اما با پیشرفت تکنولوژی و فناوریهای نوین و گسترش ارتباطات، دیپلماسی عمومی نیز کارکرد نوینی را برای تحقق اهداف خود به کار میبندند. دیپلماسی عمومی، رهبران سایر کشورها را همسو با سیاستهای کشور میزبان میکند و رفتاری حمایت گرانه و حمایت ساز را به همراه خواهد داشت و به همین دلیل است که «هانس تاچ» در خصوص دیپلماسی عمومی به مثابه یکی از منابع قدرت نرم میگوید: «دیپلماسی عمومی یک سلسله تلاشهای عمومی و رسمی دولت برای شکل دهی محیط ارتباطات در خارج است به گونهای که سیاست خارجی قابلیت اجرا بیابد و میزان ناآگاهیها و شناختهای نادرست از روابط پیچیده میان کشورها کاهش پیدا کند».
شواهد آشکاری وجود دارد که در دوره ریاست جمهوری ترامپ، قدرت نرم و به تبع آن دیپلماسی عمومی آمریکا ضعیف شده است. «جوزف نای» استاد دانشگاه هاروارد و نظریه پرداز علوم سیاسی و روابط بین الملل در مقالهای با عنوان «دونالد ترامپ و افول قدرت نرم آمریکا» مینویسد: تنها ۳۰ درصد از افرادی که از ۱۳۴ کشور در یک نظرسنجی موسسه گالوپ شرکت داشتند، نگاه مطلوبی نسبت به ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری ترامپ دارند که این میزان در مقایسه با دوران باراک اوباما حدود ۲۰ درصد کاهش یافته است. نتایج نظرسنجی مرکز پیو نیز حاکی از آن است که چین با ۳۰ درصد محبوبیت با آمریکا رقابت نزدیکی دارد. حتی گفته میشود که در عرصه قدرت نرم، جایگاه آمریکا در بازه زمانی ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ از رتبه نخست به رتبه سوم رسیده است.
بیشتر بخوانید
مقام معظم رهبری پس از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا، با ارائه یک الگوی راهبردی برای کنشگران روابط بین الملل، سعی در ترسیم یک پارادایم فکری مبتنی بر این گفتمان داشتند که دنیا در حال عبور از هژمونی آمریکا و توزیع و تقسیم قدرت راهبری جهان و فرا رسیدن زوال قدرت نرم آمریکا است. ایشان در سخنان خود فرمودند: اهل سازش بدانند آمریکا رو به افول است. در چالش ۴۰ ساله آمریکا و ایران حقیقت مهمی وجود دارد که گاهی از دیدهها پنهان میماند و آن اینکه، طرف پیروز در این چالش، جمهوری اسلامی ایران و طرف مغلوب، آمریکا بوده است. در یک نگاه وسیعتر، قدرت و اقتدار و هیمنه آمریکا در دنیا، رو به افول و زوال است و آمریکای امروز به مراتب ضعیفتر از آمریکای چهار دهه قبل است».
دیپلماسی عمومی به عنوان کارآمدترین ابزار قدرت نرم آمریکا که اولین موتور محرک سیاست خارجی و تامین امنیت و منافع ملی این کشور در نظام روابط بین الملل است؛ به شکل قابل توجهی تخریب شده و این امر موجب کاهش سطح قدرت و نفوذ بین المللی آمریکا در پیگیری اهداف خود شده است. برخی از این نشانهها عبارتند از:
۱. اعتراضات گسترده داخلی آمریکا در ١٤٠ شهر و پایتخت و نحوه مواجهه منفعلانه دولت ترامپ با این اعتراضها
۲. نقض حقوق بشر و تبعیضهای نژادی و جنسیتی، رفتار خشونتآمیز پلیس نسبت به معترضان و راهپیماییهای مسالمتآمیز، معرفی مردم معترض به عنوان اغتشاشگر و آشوبگر و وارد کردن ارتش برای سرکوب مردم و در واقع آنچه آمریکاییها به آن افتخار میکردند یعنی قانون اساسی و آزادی به معنای رعایت حقوق بشر که از بین رفته است.
۳. بحران کاهش نفوذ و اعتبار سیاست خارجی آمریکا. در واقع، ترامپ از آغاز کار تا به امروز، سیاست خارجی واشنگتن را به سمت جدایی بیشتر آمریکا از کشورهای جهان و حتی متحدان سنتی اش کشانده است.
۴. خروج ترامپ از توافقنامهها و معاهدههای بین المللی نظیر شورای حقوق بشر سازمان ملل، توافقنامه پاریس و خروج از نهاد فرهنگی یونسکو، بیاعتنایی به سازمان تجارت جهانی و تغییر مکان سفارت آمریکا از تل آویو به بیتالمقدس
۵. شکست و ناکامی در مقابله با بحرانهای داخلی ازجمله مدیریت شیوع ویروس کرونا در آمریکا و زیر سوال رفتن اعتبار آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی. این اولین مرتبه است که آمریکا در مقابله با یک تهدید جهانی نقش رهبری ایفا نمیکند و تداوم بحران کرونا مسائل ژئوپلتیکی را به گونههای مختلفی پیچیده ساخته، از جمله ژئوپلیتیک نفت.
۶. بحران اعتماد جهانی به رهبری آمریکا و عدم همراهی کشورها و دولتها با تحریم آمریکا علیه ایران.
۷. همکاریهای همه جانبه روسیه و چین در ابعاد مختلف دو جانبه، شورای امنیت در وتوی قطعنامههای تحت حمایت آمریکا و تسریع آن به سمت جمهوری اسلامی در قالب سازمان شانگهای، اتحادیه اوراسیا، همکاری و مانورهای نظامی در سطح منطقه، خلیج فارس و همکاریهای اقتصادی بلند مدت و راهبردی بین این کشورها.
۸. نقش چین در افول قدرت دیپلماسی آمریکا (راه اندازی جنگ تجاری با چین و اتحادیه اروپا)
۹. مثلث استراتژیک در پیوند اوراسیا و غرب آسیا با عضویت چین، روسیه و ایران
۱۰. سقوط بهای نفت و فلاکت اقتصادی ناشی از افزایش اختلاف در میان جناح حاکم بر آمریکا
۱۱. انتخاب فردی با مختصات شخصیتی و طبقاتی ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا
۱۲. چین و آسیای شرقی چالش برانگیزترین موضوعی که سیاست گذاران ایالات متحده طی سالهای آتی درآسیا با آن درگیر خواهند بود و همچنین طرح برنامه جامع راهبردی چین، ایران و روسیه
۱۳. انسداد توسعه اجتماعی در بحران پراکندگی قدرت در عرصه بینالملل و افول هژمونیک و اخلاقی آمریکا
۱۴. اندیشکده آمریکایی مرکز یو اس سی برای دیپلماسی عموم موسوم به سی پی دی، در گزارش ماه اکتبر ۲۰۱۸ درباره کشورهای برخوردار از قدرتهای نرم، آمریکا را در مقام چهارم قرار داده است. همچنین انگلیس، فرانسه و آلمان در رده اول تا سوم این جدول قرار دارند. این در حالی است که در سال ۲۰۱۶ آمریکا در قدرت نرم، از رتبه اول جهانی برخوردار بود.
۱۵. زوال قدرت حقوقی آمریکا در نهادهای بینالمللی و خروجهای پیاپی و زنجیره وار ترامپ از پیمانها، توافقنامهها و سازمانها و حتی ساختارها و سازمانهای بین المللی که بعضاً خود دولت آمریکا مبدع و مبتکر و حامی اصلی تاسیس، خلق و انعقاد آنها بوده و به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای قدرت نرم آمریکا برای سیطره بر موضوعات مختلف زیست محیطی، حقوق بشری، نظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و مدیریت آنها در راستای اهداف امنیت و منافع ملی ایالات متحده امریکا است، موضوعی عجیب و در عین حال واقعی است که نشانگر فقدان کنترل و توازن تصمیم گیری منطقی در تیم رهبری کاخ سفید و قرار گرفتن در همان مسیر افول این کشور است.
۱۶. گرایش و رویکرد مخالفت با یکجانبه گرایی هم در حوزه بازیگران بین الملل و هم افکار عمومی جهانی و سازمانهای مردم نهاد در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم به تدریج آغاز شده و در منحنی صعودی قرار داشته لیکن با آغاز قرن بیست و یکم شاهد رشد شدید و قابل اندازهی این رویکرد آمریکا ستیزی در جهان هستیم و تحقیقات و نظرسنجیهای مختلف بین المللی گواهی بر آن است
۱۷. افول تمدن غربی، سبک زندگی، آرمانها و ارزشهای آمریکایی (به طور مثال قتل، فقر و به خصوص گسترش آسیبهای اجتماعی در کشورهای غربی به ویژه آمریکا به حدی است که وضعیت اجتماعی این جوامع را نگران کرده و در این میان، خودکشی روزانه جان بیش از ۱۰۰ آمریکایی را میگیرد)
۱۸. افول لیبرال دموکراسی در نوع آمریکایی
۱۹. برکناری «رکس تیلرسون» از وزارت امور خارجه آمریکا و جایگزینی او با «مایک پمپئو» حاکی از افول دیپلماسی و دیپلماتهایی است که با دوران مدرن و با چالشهای سایبری و ارتباط پررنگ آن با اطلاعات و امنیت کنار نیامدهاند.
۲۰. موقعیت مناسب جمهوری اسلامی در فضای بینالمللی و انتشار توئیتهای ملتمسانه ترامپ برای رابطه و مذاکره با ایران.
نکته آخر آنکه قدرت نرم آمریکا به معنای «اقناع و قبولاندن نظر خود به کشورهای دیگر»، اکنون در ضعیفترین موقعیت ممکن قرار دارد و بخصوص از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ، نه تنها ملتها بلکه دولتهای اروپا، چین، روسیه، هند، آفریقا و آمریکای لاتین نیز با تصمیمهای آمریکا صراحتاً مخالفت میکنند.
انسجام، خودباوری و روحیه مقاومت و ایستادگی در مقابل نظام سلطه در راهبرد انقلاب اسلامی و تمرکز جبهه و محور مقاومت بر تغییر ژئوپولتیک جنوب غرب آسیا، بزرگترین ضربه بر قدرت نرم و سخت واشنگتن و مایه افول هژمونی آمریکا است.
منبع: مهر
انتهای پیام/