به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،میگوییم و میخندیم. ترانهها و آهنگهای برنامه هایش را در لا به لای سخنانش میخواند و بذله گوییها و شوخیهای همیشگی اش را دارد، اما نه مثل گذشته؛ گلایه دارد و دلگیر است؛ از کرونا، بیکاری و از این که دیگر یاران و هم قطارانش همچون فرهنگ مهرپرور، حسین عرفانی و استاد شجریان در کنارش نیستند تا حتی برای یک بار به نقشی جان ببخشند یا صدای ماندگار استاد را بشنود.
منوچهر آذری این روزها اصلاً آن آذری سابق نیست و بی حوصله کنج خانه عزلت پیشه کرده و کتاب میخواند و در آرشیو کاستهای رادیویی صبح جمعه با شما و دیگر آثارش و عکسهای قدیمی اش غرق در خاطرات شده است. مصاحبه با این هنرمند همیشه خندان که با سوت هایش معروف است به دلیل بی حوصلگی و دلگیری دو بار انجام شد که در ادامه چکیدهای از آن را میخوانید.
حال این روزهای تان چطور است؟
فکر کردم کرونا عده زیادی را به اسارت گرفته –خنده-. میگفتم کجا بروم تا دوستانی را که در این مدت کمتر سراغم را گرفته اند پس بگیرم. این روزها اندکی سرما خورده ام، اما خوبم و کرونا نگرفته ام.
قبل از محرم و صفر شنیدم در فضای مجازی فعالیت داشتید؟
ما کتاب «دن کیشوت» اثر سروانتس را برای اپلیکیشن ایران صدا کار کردیم که مردم شبهایی که خواب شان نمیبرد به راحتی میتوانند آن را دانلود کنند.
در مدت شیوع کرونا چه میکنید؟
در منزل میخورم و میخوابم، چون کاری پیشنهاد نمیشود. البته چند کار کوتاه انجام داده ام. در منزل کتاب میخوانم. در فضای مجازی برای شهرداری برنامه اجرا کردم. رئیس رادیو فرهنگ از من دعوت کرد و صبحهای جمعه برنامه «پرنیان صدا» را در رادیو فرهنگ داشتم. البته پول نمیدهند، بودجه و سوژه خوب نیست، رادیو فرهنگ در مصوبه اش از ارگ استفاده نمیکند و باید کمانچه جایگزین شود. گفتم کمانچه از کجا بیاورم، اگر بگویید پیازچه برای تان میآورم، کمانچه به من چه؟ -خنده- الان تخم مرغ را شانهای ۴۰ هزار تومان میخریم و من آهنگی میخواندم «من دلم ماهی رو میخواد ماهی منو نمیخواد» بعد میگفتم «گوشت و مرغ و تخم اش هم گیر ما نمیاد گیر ما نمیاد»
با این شرایط اقتصادی، بیمه و بازنشستگی دارید؟
دروغ چرا؟ از هر کجا هر چقدر برسد خدا را شکر کرده ام، ولی تورم خیلی بالاست. هر جا برای کار میروم وقتی بحث دستمزد را به میان میآورم میگویند از پول خبری نیست! من بیمه حضرت ابوالفضل (ع) هستم. ۵۰ سال از عمرم را فقط کار کردم و الان روحیه ام برای بیکاری خراب است. همیشه در همه لحظات مردم را شاد میکنم، تا زمانی که نفس ام میآید و میرود و بازنشستگی ندارم. این روزها آدم بی حوصلهای شده ام، چون پول نیست.
حال سینما این روزها چطور است؟
خبر ندارم. برخی دوستان گاهی تماس میگیرند و حال مرا میپرسند. در سینماها تخته شده است. لااقل گاهی به سینما میرفتم و فیلم میدیدم، اما این هم از ما دریغ شد.
آیا عصبانی میشوید؟
هرگز. برای چه عصبانی بشوم. البته اگر حق فردی ناحق شود عصبانی میشوم.
آخرین کتابی که خواندید چه بود؟
الان یک کتاب خوب با نام «شما و رادیو» را در دست مطالعه دارم و عکس من هم در کتاب است. چندی پیش پسرم از داخل کتابی رسید خرید کتابهای گذشته ام را درآورد و گفت که چقدر پول برای خرید کتاب دادی! و گفتم در آن مقطع کار و خرج میکردم.
دوست دارید چگونه در یاد مردم بمانید؟
خدا رحمت کند سیروس گرجستانی که از میان ما رفت. یک بار هم با او رو به رو نشدم، اما او را به عنوان یک بازیگر خوب میشناسم و در فراموشی به خاک سپرده شد. ببینید انسان چیست که محمدرضا شجریان از بیمارستان جم خیابان مطهری در تهران آمد و در توس مشهد دفن شد. ببینید چگونه در یاد مردم مانده، من به گرد پای او هم نمیرسم، ولی کارهایی انجام داده ام که مردم بگویند خدا پدرش را بیامرزد که خنده بر لب ما آورد. هنگام خروج از منزل و در زمان خرید هم ماسک میزنیم و دیگر مردم ما را نمیشناسند، قبلاً میشناختند و سلام و علیکی میکردند. دو تا چشم سیاه رفت زیر ماسک و ماست مالی شد و رفت (خنده).
از آن دست آدمهایی هستید که آلبومهای قدیمی و خاطرات گذشته را مرور میکنند؟
اتفاقاً پسر پزشکم آثار کاست و آلبوم هایم را جمع آوری و نام و شماره گذاری کرده است. از میان آرشیوم عکسهایی را پیدا کردم که غرق در گذشته شدم و حالم گرفته شد. دوستانی داشتم که در گذشته ماندند مثل فرهنگ مهرپرور و حسین عرفانی.
در شرایط شیوع کرونا پیشنهادتان برای زنده نگه داشتن یاد و نام پیش کسوتان هنر چیست؟
بهتر است سازمان، شبکهای را به نام شبکه پیش کسوتان راه اندازی کند و شبانه روز آثارمان پخش شود. پسرم در یک هارد آثارم را جمع آوری کرده و کارهایی از گذشته دارم همچون «جدی نگیرید»، «بی رو دروایسی» و. چه خوب است از تلویزیون با من تماس بگیرند و بگویند آثار قدیمی خود و دیگر دوستان را جمع آوری کن و شبکه اختصاصی پیش کسوتان راه اندازی شود. بعدها هم میتوانند این آثار را در قالب سی دی در انجمن پیش کسوتان در اختیار مردم قرار دهند و این کار هم کمک به هنرمندان است و هم مردم آثارمان را در منزل دارند، نگاه میکنند و شاد میشوند. باور کنید مردم استقبال میکنند و قدر هنرمندان را میدانند. من آدم سیاسی نیستم، اما داغ هنرمندانی همچون سیروس گرجستانی و شجریان جگرم را سوزاند، غم حسین عرفانی مرا نابود کرد، فرهنگ مهرپرور هم همین طور. هر کدام از این عزیزان گلهایی بودند که در بین ما نیستند و جایگزینی ندارند. چارلی چاپلین در کتاب خاطراتش نوشته است که هرگز آرزو نکنید جای دیگری باشید و سعی کنید همیشه جای خودتان باشید.
خاطره انگیزترین روزهای کاری تان با کدام کارگردانها بود؟ زنده یاد علی حاتمی، محمدرضا هنرمند، سیروس مقدم و...
هر گلی بوی خود را دارد. از جوانی خاطرات زیادی دارم. بعدها با زنده یاد علی حاتمی «هزار دستان» را کار کردم که خاطرات زیادی دارم. نقش دربان گراند هتل را به من داد. نمیدانید چه عشقی میکردم با این نقش. مرحوم حاتمی گفت میخواستم یک قسمت بازی کنی، اما از بازی ات خوشم آمد و به نقش ات اضافه کردم. من و محمود بصیری جلوی در هتل بالا و پایین میپریدیم که علی حاتمی گفت برای آذری دو دست لباس بدوزید ممکن است در حین فیلم برداری لباسش پاره شود و نمیتوانم منتظر بمانم تا لباس دیگری تهیه شود. در «دزد عروسک ها» با محمدرضا هنرمند همکاری داشتم و هندوانه را در صورتم میکوبیدند. جدی جدی میخواستند هندوانه را بکوبند و گفتم دماغم کمی بزرگ است و میشکند -خنده- یک سوت آهنی هم داشتم. آخر سر هندوانه را چهار قاچ کردند و کامل در صورتم نکوبیدند و بعد پرت کردند و در صورتم پخش شد، اما سوت آهنی لبم را پاره کرد.
جامعه هنری مدیون زنده یاد علی حاتمی است که شهرک سینمایی را از خود به یادگار گذاشت.
دقیقاً همین طور است. داستانهای مختلفی را در شهرک سینمایی ساختند، ولی «هزار دستان» علی حاتمی نشد. ما قدر داشتههای مان را نمیدانیم و وقتی آنها را از دست میدهیم قدرشان را میدانیم که آن موقع فایدهای ندارد. شجریان، مقبلی، عرفانی و ... رفتند. در پایان سخنانم بگویم بیا تا قدر یکدیگر بدانیم. قبل از رفتن هنرپیشهها به آنها بها دهیم، همدیگر را دوست داشته باشیم و به هم احترام بگذاریم. کرونا نشان داد که میتواند تمام دنیا را به هم بریزد پس کاری نکنیم که دنیا بیشتر به هم ریخته شود.
انتهای آرزوهای تان کجاست؟
خوشبختی فرزندانم. برای خودم هیچ آرزویی ندارم. معلوم نیست من تا کی زنده باشم، ولی سالم زندگی کرده ام و الان هم دوست دارم توانایی این را داشته باشم که سر صحنه، به تلویزیون، رادیو و سینما بیایم. ان شاء ا... اگر کرونا رفت و من بودم در خدمت مردم هستم.
منبع: خراسان
انتهای پیام/