به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، پوست بدون شک یکی از اعضای بسیار مهم بدن است. در حقیقت پوست بزرگترین اندام بدن محسوب میشود. با این وجود، اما هنوز برای ما کمی اسرارآمیز است. البته همهی ما میدانیم که پوست میتواند رنگ، بافت و ظاهر خود را تغییر دهد، مثل آنچه که بعد از آفتاب گرفتن برای پوست رخ میدهد. اما واکنشهای دیگر پوست مثل سرخ شدن یا سیخ شدن موها میتوانند ما را به درک عمیق تری از عملکرد بدن مان برساند.
در ادامه به چند حقیقت جالب درباره پوست انسان خواهیم پرداخت.
احتمالاً میدانید که پوست ما از میلیاردها سلول تشکیل شده است. از این تعداد، نزدیک به ۳۰ هزار تا ۴۰ هزار سلول به شکل پوسته میریزند؛ و این اتفاق در عرض تنها یک دقیقه رخ میدهد. به همین دلیل اگر وزن مقدار پوستی که ظرف چهار سال و نیم گذشته از دست دادید را حساب میکردید، نتیجه چیزی در حدود ۱۸ کیلوگرم پوسته میشد! البته ما در زندگی روزمره حتی متوجه این موضوع هم نمیشویم. ریزش پوست مرده بی هیچ صدا یا جای گذاشتن هیچ رد و اثری رخ میدهد. این پوست مرده تبدیل به گرد و غباری میشود. عمدهی گرد و غباری که هنگام نظافت خانه پاک میکنید همین پوست مرده است.
حالا شاید این سؤال برایتان به وجود آید که هنگام از دست دادن اینن پوست چه اتفاقی رخ میدهد. پوست ما دائماً در حال نوسازی است. به عبارت دیگر، بیشتر آدمها بعد از ۲ هفته تا یک ماه، یک پوست کاملاً نو دارند. این بدان معنی است که بیشتر پوستی که با چشم غیر مسلح قابل مشاهده است آمادهی ریزش است. اگر این موضوع به نظرتان کمی ترسناک میآید، به این فکر کنید که همین ریزش شدید پوست است که التیام سریع زخم هایمان را ممکن میسازد. اما عیبش آن است که وقتی پوست مان را برنزه میکنیم به همین خاطر خیلی دوام نمیآورد.
سرخ شدن یک واکنش طبیعی است که توانایی کنترل آن را نداریم. این روشی است که بدن ما از آن برای واکنش نشان دادن استفاده میکند، بدون اینکه کاری از ما برای جلوگیری از آن ساخته باشد. شاید حتی بتوان گفت که هر چه بیشتر بخواهیم خجالت مان از چیزی را مخفی کنیم، بیشتر سرخ میشویم. وقتی احساس خجالت یا افسوس میکنیم، آدرنالین مان بالا میرود، قلب مان تندتر میزند و نفس مان سنگینتر میشود. عروق خونی آنقدر گشاد میشوند که خون اضافهای که پمپاژ میشود بتواند سریعتر جریان پیدا کند. در صورت ما این رگهای درون گونهها هستند که گشاد میشوند و به همین خاطر است که صورت مان یکباره سرخ میشود، امری که چاره و گریزی برای آن نیست و افسوس فراوان ما را به دنبال دارد.
وقتی سرخ میشوید، به نوعی فاش میکنید که خود اذعان دارید کاری کرده اید که نباید میکردید و از آن خجالت میکشید. سرخ شدن همچنین میتواند روشی غیر ارادی برای عذرخواهی در مواقعی باشد که دست به کاری زده اید که از سمت جامعه پذیرفته نیست.
ملانین (رنگدانهی اصلی پوست، مو و چشم) نقش اصلی را در این مسأله دارد. کک و مکها بخشهایی از پوست با تراکم بالاتر ملانین اند که به جای اینکه به طور مساوی توزیع شده باشد، در گروههای کوچک پخش شده. با این حال، مکانیسم کار به همان شکل است: قسمتهایی از پوست که تراکم ملانین در آنها بالاتر است در معرض آفتاب فعال میشوند. به همین دلیل هم هست که بعضی کک و مکها فقط در تابستان ظاهر میشوند و در طول زمستان وجود ندارند.
جالب آنکه به نظر میآید کک و مکها زودتر از برنزهی عادی روی پوست ظاهر میشوند، که عمده دلیل آن این است که کک و مکها در قسمتهای کوچکی از بدن جمع میشوند به همین دلیل در تظاد با رنگ پوست بیشتر مشخص میشوند. ملانین در تمامی انواع پوست و همواره فعال است.
در اینجا هم ملانین مسئول برنزه شدن پوست است. آن رنگ برنزهی زیبایی که به دنبالش هستید چیزی نیست جز واکنش پوست به آنچه که حملهی پرتو فرابنفش تلقی میشود. ملانین مانند نوعی سد و مانع عمل میکند و تراکم خود را افزایش میدهد، به این طریق این پرتوها را جذب میکند تا از وارد شدن صدمهی جبران ناپذیر به پوست جلوگیری شود. به همین دلیل است که بعد از قرارگیری محدود در معرض آفتاب پوست مان برنزه میشود.
اما همهی انواع پوست مقدار یکسانی ملانین تولید نمیکنند. گاهی مقدار ملانین تولید شده برای جلوگیری از رسیدن پرتوهای فرابنفش به لایههای عمیقتر پوست کافی نیست. در اینصورت آن لایهها صدمه میبینند که این همان چیزی است که به آن آفتاب سوختگی میگوییم. آفتاب سوختگی زمانی رخ میدهد که مدت زمانی که در معرض آفتاب میگذرانیم یا نحوهی انجام آن، بالاتر از ظرفیت حفاطتی این سد طبیعی باشد. پوستهای روشن ظرف ۱۵ دقیقه میسوزند، اما پوستهای تیرهتر میتوانند در معرض همان میزان پرتو فرابنفش به مدت طولانی تری باشند، بدون آنکه اتفاقی برای آنها رخ دهد.
بیشتر بخوانید
در دوران بزرگسالی، تا هزار گونه باکتری مختلف میتواند روی پوست ما وجود داشته باشد. این باکتریها که توسط بدن خود ما تولید میشوند، معمولاً مفید و گاهی ضروری اند. آنها به مقابله با دیگر عوامل بیماری زا کمک میکنند که میتوانند برای ما مضر باشند، عوامل بیماری زایی که هر روز در معرض شان هستیم. اما در شرایط خاصی مثلاً عوامل محیطی، بالا رفتن سن، اضطراب، نگرانی و قرارگیری بیش از اندازه در برابر آفتاب، این باکتریهای مفید میتوانند بر ضد ما شوند و باعث مشکلات پوستی مختلفی شوند. درماتیت، جوش و روزاسه از جملهی رایجترین این مشکلات هستند.
اگر رد این ویژگی را بگیریم به حیوانات میرسیم. ما این ویژگی را به عنوان یک مکانیسم دفاعی برای مقابله با سرما به ارث برده ایم. هر تار موی بدن ازطریق یک ماهیچه به پوست متصل شده است و این ماهیچه میتواند منقبض شود. وقتی آن اتفاق رخ میدهد، موهای بدن «راست» میشوند. هر چه حیوانی موهای بیشتری داشته باشد، اثر این ترفند هم بیشتر میشود. موهای حیوانات وقتی احساس خطر میکنند هم سیخ میشود. به همین خاطر، مثلاً گربهای که موهای بدنش راست شده و پشتش را خم کرده، بزرگتر به نظر میرسد و وقتی که حیوان باید دشمن خود را بترساند همین امر میتواند میتواند به کمکش آید.
سیخ شدن موهای بدن ممکن است در زمان تلاش و تقلای فیزیکی، حتی برای فعالیتهای جزئی هم رخ دهد. علت این مسأله آن است که تلاش فیزیکی باعث فعال شدن دستگاه عصبی سمپاتیک شود. گاهی هم ممکن است موهای بدن بی دلیل راست شوند.
انسانها گیرندههای پوستی زیادی دارند که به آنها کمک میکنند به آنچه در درون و بیرون بدن شان رخ میدهند پی ببرند. بیشتر این گیرندهها روی پوست قرار دارند. این گیرندهها تا حدی عامل تجربهی سرما و گرما و بسیار از دیگر تجربیات هر روزهی ما هستند.
مثلاً این ارتباط هنگام سیخ شدن موها قابل مشاهده است. همانطور که در مورد قبلی اشاره شد، لرزی که بر بدن میافتد یا خوشایند است، به این خاطر که عامل محرک آن نوازش است، یا تهدیدآمیز است، به این خاطر که چیزی باعث ترس ما شده. این مسأله احتمالاً به توانایی ما در تشخیص و تمیز هر دو موقعیت مربوط میشود. مغز ما این امکان را به ما میدهد که دلیلی برای موقعیت به وجود آمده پیدا کنیم و به ن شکل تجربه اش کنیم.
بیرونیترین لایهی پوست از چربی مخصوصی پوشیده شده که علاوه بر مرطوب کردن پوست و محافظت از آن، پوست را ضدآب هم میکند. وقتی دست هایمان را میشوییم، به وضوح میتوانیم ببینیم که آب به درون پوست نفوذ نمیکند و در عوض از روی آن سر میخورد. علت این مسأله آن است که چربی پوست مانند یک سد عمل میکند و مانع از آن میشود که پوست مثل یک اسفنج هر مایعی را فوراً به خود جذب کند. اما وقتی مدت زیادی دست هایمان در آب باشد، مثل وقتهایی که به شنا یا حمام میرویم، این چربی پاک میشود. به همین خاطر آب به راحتی به بیرونترین لایهی پوست نفود میکند و در نتیجه پوست شروع به جذب آب میکند.
نظریات متعددی دربارهی علت چروک شدن پوست هنگام جذب آب مطرح شده است. اما هنوز هیچ نتیچه گیری مشخصی در مورد آن وجود ندارد. نظریهای هست که میگوید این روشی برای سازگاری ما با محیط است. وقتی چیزی خیس است گرفتن آن سخت میشود و چروک شدن پوست ممکن است این کار را کمی راحتتر کند.
موها و ناخنها در واقع دو نوع متفاوت از پوست اند. به بیانی، آنها بیشتر مثل الحاقات پوست هستند و کار آنها محافظت از بعضی بخشهای بدن است. موها همه جای بدن رشد میکنند، جز لب ها، پشت گوش ها، کف دستها و پاها، ناف و جای زخم. ناخنها هم از نوک حساس انگشتان دست و پا محافظت میکنند.
جالب آنکه نه موها و نه ناخنها سلول زنده نیستند، به همین دلیل شاید این سؤال برایتان به وجود آید که پس چطور هر روز رشد میکنند. اما حقیقت آن است که موها و ناخنها رشد نمیکنند. پوست جدید (که زنده است) وقتی تشکیل میشود، سلولهای مرده را به بیرون میراند. آن سلولهای مرده در هر حال پوست بودند. همین فرآیند است که باعث میشود موهای ما با وجود اینکه نیرویی آنها را به جلو میراند «بلندتر شوند». مشابه همین اتفاق در مورد ناخنها هم رخ میدهد. سلولهای پوست در انتهای انگشتان رشد میکنند و انباشته میشوند که نتیجهی آن به وجود آمدن لایهی ضخیمی از کراتین است. این لایه همان ناخنهای ما است. موها و ناخنهای ما از سلول مرده تشکیل میشوند، به همین خاطر است که هنگام کوتاه کردن شان دردی احساس نمیکنیم.
منبع: روزیاتو
انتهای پیام/