به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در مذهب تشیع مسئله امامت جایگاه رفیعی دارد. شیعه معتقد است سرنوشت امور دینی و دنیایی مردم از جانب خدا و به واسطه پیامبر (ص) به امام داده شده است و آخرین حجت خدا در غیبت به سر میبرد و شیعیان منتظرند، با ظهورش جامعه اخلاقی را در جهان تجربه کنند.
روزی فرا میرسد که جهان در پرتوی ظهور رهبری الهی و آسمانی و با تأیید عنایت پروردگار، از ستم ستمگران نجات مییابد و انسانها از فلاکت موجود و نابسامانی و ناامنی و تیره روزی رها میشوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگی شرافتمندانهای دست مییابند.
در اعتقاد شیعیان امام خورشیدی است که وقتی ظهور و طلوع کند عالم را روشن میکند، لذا یکی از تعابیری که در قرآن از ظهور امام شده و حاکی از ظهور امام است این است که میفرماید: (زمر/۷۰) وقتی امام ظهور میکنند زمین با نور پروردگار روشن میشود.
یکی از آزمونهای سنگینی که در مسیر جامعه شیعه و مؤمنین قرار گرفته، امتحان غیبت امام است. امام زمان (عج) آغاز امامت شأن همراه با غیبتشان است که در دو دوران قابل بررسی است، یکی غیبت صغری و دیگری غیبت کبری.
آغاز ولایت در خفا
از آنجایی که رسول خدا و امامان معصوم از تولد امام مهدی سخن گفته بودند؛ حکومت عباسی مدتها امام یازدهم شیعیان را در پادگانی نظامی زیر نظر داشتند تا فرزندی از آن حضرت باقی نماند. امام حسن عسکری (ع) نیز با پنهان کردن خبر ولادت فرزند خویش در ۱۵ شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری در سامرا این نقشه را باطل میکند امام شب پیش از شهادت به دور از چشم مأموران خلیفه، نامههای بسیاری درباره ولایت فرزندش به شهرهای گوناگون فرستاد. با شهادت امام حسن عسکری (ع) در هشتم ربیعالاول سال ۲۶۰ هجری قمری به دست معتمد عباسی؛ حضرت حجت که در آن زمان ۵ سال داشتند، به امامت رسید، کم کم خبر وجود فرزندی از سلاله پاک امامت پخش شد، اما تلاش خلیفه عباسی برای یافتن ایشان بی فایده بود و حضرت مهدی (ع) ۶۹ سال در خفا با عدهای خاص در ارتباط بود.
از این دوران با عنوان «غیبت صغری» یاد میکنند و چهار نفر به ترتیب «نایب خاص» بودند. معنای نایب خاص این است که شخص آنها به خصوص از طرف امام مشخص شده و واسطه بین جامعه مؤمنین و امام بودند. آنها امام را زیارت میکردند و دستورهای لازم برای هدایت جامعه مؤمنین را از ایشان دریافت میکردند. گاهی برخی از دستورها مربوط به افرادی خاص بود که از طریق این نواب به آنها میرسید. این چهار نفر، عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمد سمری بودند.
اولین نایب خاص امام زمان (عج) عثمان بن سعید سمّان است که وکیل امام هادی و امام عسکری هم بود و در سلسله وکالت تقریباً در رأس این سلسله به حساب میآمدند و وقتی زمان رحلت و وفاتشان فرا رسید حضرت نامهای به او نوشتند که دیگر کسی را به جای خودتان معین نکند و بعد از این غیبت کبری شروع میشود.
بیشتر بخوانید
عصر طولانی غیبت
در غیبت صغری رابطه مردم با امام (ع) به کلی قطع نشد این دوره را میتوان دوران آمادگی برای غیبت کبری میدانند که در آن ارتباط قطع شد و مردم موظف شدند در امور خود به «نواب عام» یعنی فقها و آگاهان به احکام شرع مراجعه کنند.
اگر غیبت کبری ناگهان رخ میداد ممکن بود موجب انحراف افکار شود و ذهنها آماده پذیرش آن نباشد، اما به تدریج و در طول مدت غیبت صغری ذهنها آماده شد و بعد غیبت کامل آغاز گردید و نیز ارتباط با امام توسط نواب خاص در دوران غیبت صغری و همچنین شرفیابی برخی از شیعیان به خدمت امام قائم (عج) در آن دوره مساله ولادت و حیات آن گرامی را بیشتر تثبیت کرد
جابر بن عبدالله انصاری با شنیدن خبر غیبت حضرت مهدی (عج) از پیامبر پرسید: «آیا در غیبت حضرت، شیعیانش بهره و فایدهای از او خواهند برد؟» حضرت رسول فرمودند: «بله، قسم به کسی که مرا به نبوت برانگیخت، همانا شیعیانش از او بهره مند میشوند و به نور او روشنی مییابند؛ همانند بهرهمندی مردم از خورشید، آن گاه که ابر آن را پوشانده باشد.»
وظایف منتظران
مهمترین وظیفه ما الان نسبت به امام «انتظار فرج» است که از آن به افضل اعمال یاد میکنند و همه زندگی انسان باید تحت پوشش آن قرار بگیرد. انتظار عملی در عرض همه اعمال نیست، یک رویکرد است که همه زندگی انسان را تحت تأثیر قرار میدهد.
در برخی روایات، کسب نکردن معرفت لازم درباره امام، مساوی با کفر و بی ایمانی است چنانچه پیامبر اکرم (ص) در این زمینه میفرماید: کسی که بمیرد و امام زمان خودش را نشناسد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است پس «شناخت امام زمان» به عنوان دومین وظیفه منتظران میتوان مطرح کرد.
در دوره غیبت کبری، فقهای جامعالشرایط مسئولیت نمایندگی عام امام را پاسداری از احکام و مقررات اسلامی برعهده دارند. در اینباره وقتی از حضرت مهدی (عج) سوال کردند در دوران غیبت کبری که به شما دسترسی نداریم، پاسخ احکام و مسائلی را که با آنها مواجه میشویم، چگونه به دست آوریم؟ حضرت فرمود: «در پیش آمدها و حوادثی که رخ میدهد، به آشنایان با احادیث ما (مجتهدان جامعالشرایط که متخصصان متون دینی و احادیث اهل بیت علیهم السلام هستند) مراجعه کنید. آنها حجت من برای شما و من حجت خدا بر آنان هستم». پس «پیروی از، ولی فقیه» به عنوان نایب امام زمان (عج) دومین وظیفه منتظران میتوان برشمرد.
یکی دیگر از وظایف منتظران، تلاش در راه «خودسازی و تهذیب نفس» است چنانچه در توقیعی که امام زمان (ع) آن را برای شیخ مفید نوشته، چنین آمده است که اعمال ناشایست و گناهانی که از شیعیان سر میزند، یکی از عوامل طولانی شدن دوره غیبت و محرومیت آنها از دیدار امام است.
یکی از شرایط مهم رشد ارزشهای الهی، مبارزه با نارساییهای اجتماعی از طریق امر به معروف و نهی از منکر است، به گونهای که در روایات اهل بیت (ع) آمده که تا آمادگیهای لازم فکری و فرهنگی در جامعه برای پذیرش و یاری امام زمان (عج) پدید نیاید، ظهور حضرت محقق نخواهد شد. از سوی دیگر، آمادگیهای لازم نیازمند بسترسازی است که افراد به دست آوردن مهارتها و کمالات لازم، در پاک سازی فضای عمومی جامعه بیشتر بکوشند تا شرایط لازم برای ظهور آن حضرت فراهم شود؛ پس منتظران حضرت وظیفه «جامعه سازی» نیز بر عهده دارند.
با توجه به نقش و جایگاه مهمی که دعا در تفکر اسلامی دارد، اگر دعا با شرایط لازم انجام گیرد، همچون دیگر علل و عوامل مؤثر در نظام هستی، میتواند امور تکوینی را تغییر دهد. در بخشی از روایات پیامبر اکرم و ائمه اطهار سفارش شده است که برای فرج امام زمان (عج) زیاد دعا کنید؛ پس «دعا برای فرج» یکی دیگر از وظایف منتظران است.
پیامبران الهی برای برقراری ارتباط درست میان بنده و خالق و روابط حسنه میان بشر، بر اساس عدالت و صلح و صفا و خدمت برانگیخته شدهاند، بنابراین، برقراری عدالت، هدف اصلی و عمومی انبیا علیهم السلام بوده است و آرزو و خیال نیست، بلکه واقعیتی است که دنیا به سوی آن پیش میرود؛ یعنی سنت الهی است. خدا در نهایت عدالت را بر دنیا حاکم خواهد کرد؛ و به فرموده امام راحل، «ما منتظران مکلف هستیم تا با تمام توان کوشش کنیم تا قانون عدل الهی را در این کشور، ولی عصر حاکم کنیم و از تفرقه و نفاق و دغل بازی بپرهیزیم و رضای خداوند متعال را در نظر بگیریم.»
منابع
قرآن مجید.
۱. شیخ صدوق ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی. ۱۳۹۵ ه. ق. کمال الدین و تمام النعمة. تحقیق: استاد علی اکبر غفاری. قم: دارالکتب الاسلامیه.
۲. محمدباقربن محمدتقی مجلسی. ۱۳۸۸. بحارالانوار. دارالکتب الاسلامیه.
۳. محمدبن حسن حرعاملی. ۱۳۶۶. اثبات الهداه. ثبات الهداه بالنصوص و المعجزات. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
۴. امینی، ابراهیم. ۱۳۹۰. دادگستر جهان. قم: شفق.
۵. کلینی، محمد بن یعقوب. ۱۳۸۷. اصول کافی. سید مهدی آیت الهی. مترجم: جهان آرای.
۶. موسوی خمینی، روح الله. ۱۳۶۱، ۱۳۶۹. صحیفه نور. مجموعه رهنمودهای امام خمینی رحمه الله. تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.
۷. طبسی، نجم الدین. ۱۳۹۰. چشم اندازی از حکومت مهدوی. قم: مؤسسه بوستان کتاب.
منبع: مهر
انتهای پیام/