به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان، اینجا دنیا تعطیل است و همه، مقدمات سفر به آخرت را تدارک میبینند؛ بعد از یک عمر زندگی، آخر سر گذرت به اینجا خواهد افتاد و توشه راهت چیزی به جز خوبی و بدیها نخواهد بود.
این بار حکایت رفتگانی است که باید بر روی سنگ مزار آنها نوشت، کرونا نفس آنها را گرفته است بدون آنکه آخرین دیدار را با عزیزانشان تازه کنند؛ این تنها واقعیت سیاه روزهای کرونایی است که باید بود و رفتنهای بدون بدرقه را حس کرد.
امروز میهمان ناخوانده پشت صحنه دنیای آخرت شدم؛ نقطهای از دنیا که مرحله به مرحله جلو میرود و همه چیز به رفتن گره زده میشود؛ ایستگاه آخر زندگی که تفاسیر متفاوتی را از راویان میشنوی، آنهایی که هر روز به صف شدن مسافران دنیای آخرت را به چشم خود میبینند.
میگویند خانه ابدی؛ خانهای که از خاک است و سنگ قبری که لازم است باشد، تا هیچکس آدرس این خانه ابدی را گم نکند؛ اما گویا این روزها شیوع ویروس کرونا تعداد خانههای ابدی را نیز نجومی بالا برده و سر سازندگان این خانههای ابدی حسابی شلوغ شده است تا جایی که شب و روز را به هم گره میزنند تا کار مشتری راه بیفتد.
دمخور سنگ و خاک شدهاند و تمام لحظات زندگی را در یک جمله خلاصه میکنند؛ بازگشت همه بسوی اوست. بازگشتهایی که با آمدن ویروس کرونا پای شتاب گرفته و سنگ روی سنگ بند نمیشود.
لحظهای صدای دیرل تراشکاری قطع نمیشود و مدام جای سنگ قبور در مقابل چشمانم، خالی و پر میشوند؛ سنگهایی که هر کدام متعلق به فردی است که چشم از این دنیا بسته و به خواب ابدی رفته است.
در میان این همهمه نبودن و رفتنها، سراغی از هنرمندی گرفتم که هر روز، جان دوبارهای به این سنگها میبخشد و شاید به تعبیری زینت بخش سنگهای سرد و بیروح است. هنرمندی که نام و نشان مسافران خانههای ابدی را بر روی سنگ قبور حک میکند. همه حرف از محمد دانشفرد میزنند؛ کسی که ماهرانهتر از بقیه مینویسد.
یک اتاق محقر که اطرافش را سنگهای سرد و بی روح احاطه کردهاند و همچنان مشغول نوشتن نام و نشان مسافران خانههای ابدی است؛ دلم نیامد سکوت و دقت این هنرمند را به هم بریزم و از ورودی اتاق، خیره به نوشتن ماهرانه او ماندهام، چنان غرق نوشتن بود که متوجه آمدن من نشد.
دفتر بزرگی که تمام مشخصات اموات در آن ثبت شده است را مقابل خود گذاشته و اول از همه نوشت، آرامگاه ابدی. کمی که گذشت با سلام و خداقوت وارد اتاق محقر این هنرمند شدم قدری از آمدن من تعجب کرده بود که من کجا و اینجا کجا.
اینجا جبهه دوم است
محمد دانشفرد، ۳۰ سالی میشود که عمر خود را پای خطاطی این سنگها گذاشته است و این روزها نیز با افزایش مرگ و میر ناشی از کرونا شرایط جدیدی را تجربه میکند.
اما با زبان بی زبانی میگوید: من همیشه با خودم میگویم اینجا جبهه دوم است اگر بیمارستان جبهه اول باشد اینجا نیز جبهه دوم است؛ در این اواخر، به طور روزانه خطاطی ۴۰ سنگ قبر را انجام میدهم بالای ۱۵ نفر از امواتی که سنگ قبر آنها را مینویسم، جان خود را به خاطر ابتلاء به ویروس کرونا از دست دادهاند؛ تعداد اموات زیاد است و فوتیهای معمولی نیز هستند که همه سنگ قبر میخواهند به این خاطر، این کار تعطیل شدنی نیست.
همه عزیز خانهای هستند
بدون هیچ مکثی مینویسد اما با هر بار نوشتن، بغضی همراه او هست، بغضی که به این فکر میکند که تمام این اموات، عزیز خانهای بودند اما دنیا محل گذر است و همه به هر طریقی از این دنیا رفتنی هستند.
چشمم، شعر روی سنگ قبر را گرفته و در دلم زمزمه میکنم رسم گلچین فلک گر چه همه یغما بود / لیک این بار گلی چید که بی همتا بود
روزی همه ما از این دنیا رفتنی هستیم و باید گفت که شتری است که دیر یا زود دم در همه میخوابد و آقا محمد نیز، خطاطی سنگ قبر دوست و آشنایان خود از عمه گرفته تا خاله و حتی پدر خود را نیز نوشته است و میگوید: من هیچ وقت شغلم را از لحاظ مادی مقایسه نمیکنم چرا که این شغل، یک هنر است شاید برخی بگویند که سنگ قبر است و برای آنها مفهومی نداشته باشد اما خطاطی، یک هنری است که جزء اولین هنرها بوده و از زمان غارنشینی نیز وجود دارد.
افراد بسیاری در تشییع جنازه حضور دارند
آقا محمد قدری هم از مردم گله میکند که متأسفانه تعداد زیادی از آنها در مراسم تشییع جنازه حضور دارند میدانید اگر یکی از آنها ناقل بیماری باشد چه میشود؟!
ویروس کرونا یک معضل است که وارد جامعه ما شده است و از مردم انتظار داریم که رعایت کنند. ما همیشه اینجا حضور داریم و شرایط را بهتر درک میکنیم؛ در روزهای اول، فوتیهای کرونا کم بود اما الان خیلی افزایش یافته و بیشتر، مردان را قربانی میکند.
فوتیهای کرونا افزایش یافته است
آقا محمد بعد از نوشتن تک تک سنگ قبرها، آنها را کنار میگذارد تا راهی مرحله تراشکاری شوند؛ اینجا همه دست به دست هم دادهاند تا مسافران دنیای آخرت، راهی خانههای ابدی خود شوند؛ نوبتی هم باشد نوبت تراشکاری سنگ قبرها است.
آقای فخری نیز تراشکار سنگهای قبور است که در فضای باز، این کار را انجام میدهد؛ اما قبل از رفتن به محل تراشکاری، قصه اشعار نوشته شده بر روی سنگ قبور را از آقای فخری میپرسم و دفتر قطور اشعار را نشان میدهد که خانواده اموات یا از روی این دفتر انتخاب میکنند و یا خودشان، شعر مورد علاقه خود را برای حک شدن روی سنگ قبور، تحویل ما میدهند.
صفحه به صفحه این دفتر پر از اشعاری است که وقتی بر دل مینشیند، روی سنگ قبر حک میشود تا یاد و خاطره رفتگان را زنده نگه دارد.
دیگر کاری در مغازه نداریم و باید با آقای حمدالله فخری هم قدم شویم تا به محل تراشکاری سنگها برویم؛ محلی که سنگ قبرهایی که آقا محمد خطاطی کرده است را به اینجا منتقل میکنند تا کار تراشکاری آنها نیز به اتمام برسد.
اینجا سنگ روی سنگ بند نمیشود و صحبتها یکی است و همه از افزایش فوتیهای کرونا مینالند. حتی آقای فخری هم میگوید: فوتیهای کرونا روز به روز افزایش مییابد، اوایل فوتیهای خانم بیشتر بود اما در حال حاضر، فوتی مردان به دلیل رفت و آمد زیاد و یا حضور در محل کار، چشمگیر است.
آقای فخری لباس مخصوص خود را پوشیده و در حین زدن عینک و بستن دستمالی بر روی سر؛ قدری هم از شغل خود برایمان میگوید که شغل پدر مرحوم خود را ادامه داده و از سال ۱۳۶۸، در این حرفه فعالیت میکند.
غباری از رفتن و پر کشیدن
بالاخره کار خود را شروع میکند صدای دیرل که روشن میشود غباری از رفتن و پر کشیدن از این دنیا بر روی سنگ قبر میپاشد؛ غباری که تا همین دیروز، به دلیل یک مرگ طبیعی بود اما حالا ویروس کرونا جان مردم را میگیرد و حسابی کار سنگبریها را رونق داده است.
آب پاکی روی سنگ قبر ریخته میشود
کار تراشکاری که تمام میشود آب پاکی بر روی سنگ قبر ریخته میشود تا غبار از سنگ از میان برود؛ آخر میدانید تراشکار سنگهای قبر دلش با رفتن همشهریان خود نیست و با بغضی در گلو میگوید: از همشهریان عزیزم درخواستی دارم که بهداشت را رعایت کنند، ماسک بزنند و از حضور در مکانهای غیرضروری و پر تجمع خودداری کنند.
کرونا جلوی چشم ما است، سپیده که سر میزند میگوئیم خدایا باز هم فوتی کرونایی و از دیدن آنان خیلی ناراحت میشویم.
همین فرصت خوبی است که با افزایش صعودی فوتی بیماران کرونایی، سراغی از تنوع سنگها و قیمت آنها نیز بگیریم که آیا قیمت سنگها هم با افزایش مرگ و میرهای کرونایی افزایش یافته است یا نه؛ آقای فخری هم با نشان دادن سنگهای مرمریت و گرانیت میگوید: سنگهای گرانیت از سنگهای آتشفشان هستند که دوام بالایی دارند و سنگهای مرمریت هم بیشتر برای مقبرهها به کار میرود.
فروش سنگهای ایرانی بیشتر است
گویا مشتری سنگهای ایرانی در قیاس با سایر سنگها بیشتر است و قیمت سنگ قبرهایی که عامه پسند است و برای اکثر اموات کرونایی خریداری میشود چیزی حدود ۲و نیم میلیون تا سه میلیون تومان است اما سنگ قبرهایی هم داریم که قیمت بالایی دارند و بین ۱۰ میلیون تا ۲۰ میلیون تومان است.
سنگ قبر انتخاب شد، آقا محمد خطاطی آن را تمام کرد و در مرحله آخر نیز، آقا ی فخری کار تراشکاری آن را به اتمام رسانید و این یعنی نام و نشان خانه ابدی آماده است. روزی که دفتر زندگی بسته میشود و خوبیها تنها چیزی است که تا ابد بر سر زبانها جاری خواهد شد.
میخواهم بگویم بالای سردر این دنیا بنویسید که دنیا محل گذر است، روزی از مشتی خاک آفریده شدهایم و به همان خاک بازمیگردیم.
منبع: مهر
انتهای پیام/ح