به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، سال هاست آهنگ تضعیف اقتصادی، نفوذ سیاسی و ثبات امنیتی ایالات متحده آمریکا در محافل مختلف علمی و رسانهای نواخته میشود، کشوری که مدعی ابرقدرتی در جهان است، اقدامهای خارج از عرف زیادی را صورت داده و بر نظام تک قطبی تاکید دارد، اینک روزهای پایانی سلطه گری اش را سپری میکند.
آمریکایی که پس از جنگ جهانی دوم ۵۰ درصد از اقتصاد دنیا را در اختیار داشت، با روی کار آمدن انقلاب اسلامی، روز به روز ضعیفتر شد و امروز با کاهش قدرت اقتصادی خود نه تنها در بخش اقتصاد و اندیشه، بلکه در وضعیت اجتماعی، سیاسی و نظامی هم دچار افول است و بزرگترین بدهی خارجی را در میان همه کشورهای دنیا داراست.
بحران هویت ملی در آمریکا بیداد میکند که تظاهرات مردمی سالهای اخیر، آتش زدن پرچم آمریکا، حمله به نمادهای ملی مانند روسای جمهور ادوار این کشور و شعار مرگ بر آمریکا در ایالات متحده گواه بر این بی ثباتی است و به عبارتی میتوان گفت که هرج و مرج داخلی آمریکا از بارزترین نشانههای افول این کشور و یکه تازیهای آن است.
کشوری که این روزها در مدیریت بحران کرونا دچار درماندگی شده و آمار بیکاری در آن به صورت چشمگیری رو به افزایش است و به دلیل اقدامهایی که در عرصه بین الملل انجام داده نه تنها دیگر در بین متحدانش محبوبیتی ندارد، بلکه مشتاقانه خواستار تضعیف سلطه گری آن در جهان و پایان دادن به نظام تک قطبی هستند که در این میان ترامپ با روی کار آمدنش به تحقق این مهم سرعت بخشیده است.
به اعتقاد محسن اسلامی، مدیر گروه روابط بینالملل دانشگاه تربیت مدرس و رایزن فرهنگی اسبق جمهوری اسلامی ایران، دست و پنجه نرم کردن آمریکا با بحران داخلی از یک سو و درگیریهای این کشور در عرصه بینالمللی از سوی دیگر، چالشهای جدی را برای قدرت نرم ایالات متحده به همراه آورده است.
فداحسین مالکی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم اعتقاد دارد که مدتهای زیادی است که شاهد تنزل همگرایی دنیا با تصمیمات و اقدامات یکجانبه آمریکا هستیم، عنوان مثال واشنگتن تلاش کرد در مواجه با برنامه جامع اقدام مشترک و حتی تحریمهای پس از برجام، اروپاییها را با خودش علیه ایران اسلامی همراه کند، اما این موضوع محقق نشد، در واقع امروزه دنیا متوجه شده که اتخاذ سیاستهای یکجانبه گرایی موفق نیست و برای پیشبرد امور نیاز به خرد جمعی است.
اندیشمندانی، چون نوام چامسکی، تد گالن کارپنتر، هنری کیسینجر، فرید زکریا و چندین متفکر دیگر نیز در مقالهها و محافل مختلفی از زوال هژمونی آمریکا سخن گفته اند و بر آن تاکید دارند.
افول آمریکا؛ نقل محافل علمی و رسانهها
در همین راستا؛ مجتبی میر، کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به مولفههای تضعیف اقتصادی، نفوذ سیاسی و ثبات امنیتی ایالات متحده آمریکا به خبرنگار ما گفت: موضوع افول قدرت آمریکا و تغییر آرایش قدرت جهانی از نگاه یک قطبی به چند قطبی، چند سالی است که بین محافل علمی و رسانهها بیشتر شده و صحبتهای زیادی در این خصوص صورت گرفته است.
وی با بیان این که وقتی از افول ایالت متحده صحبت میکنیم باید بدانیم که بین افول و فروپاشی تفاوت وجود دارد، ادامه داد: افول مقدمه فروپاشی و نشانههای آن نامحسوس است، اگر از افول قدرت آمریکا صحبت میشود شاید این موضوع به صراحت به چشم نیاید، اما به صورت نامحسوس در حال اتفاق افتادن است.
به گفته این کارشناس، ساختارهای اقتصادی و سیاسی قدرت آمریکا از درون ضعیف و سست میشود و افول موریانهای در این کشور در حال رخ دادن و پیش روی است که این اتفاق از اقتصاد ایالات متحده شروع شده است.
وی افزود: در زمانی که جرج بوش پدر به ریاست جمهوری آمریکا رسید، شاهد فروپاشی شوروی بود، این ماجرا باعث شد که نخبگان و متفکران سیاسی، نظام دو قطبی را پس از جنگ جهانی دوم پایان یافته تلقی کنند، بنابراین بوش پدر پس از فروپاشی شوروی نظام تک قطبی را اعلام و اذعان کرد که جهان باید با این فرهنگ، نظم و آرایش زندگی کند، بوش پسر هم راه پدر را به شکل دیگری ادامه داد و با تولد گروههای تروریستی سازمان یافته به عراق و افغانستان حمله کرد و خیلی طول نکشید که نشانههای دیگری خلاف هژمونی آمریکا اتفاق افتاد.
دلایل افول ایالات متحده
میر با اشاره به روی کار آمدن ترامپ با رویکرد ضد جهانی سازی و تمرکز بر ناسیونالیسم به عنوان بارزترین نشانه این شکست آمریکا، تصریح کرد: افول آمریکا از اقتصاد شروع شد و رهبری فکری شخصی به نام دونالد ترامپ به پایان سلطه طلبی ایالات متحده که مدعی بودند قدرت برتر در نظام بین الملل هستند، سرعت بخشید.
وی گفت: قدرت ایالات متحده در تعامل و همکاری با دیگر بازیگران و قدرتهای جهانی به خصوص متحدین خودش در اروپا و پایبندی آنها به مقررات بین المللی شکل گرفت، اما خروج آمریکا از پیمانهای بین المللی از جمله حفظ محیط زیست، سازمان علمی فرهنگی یونسکو و برجام، انتقال سفارت بیت المقدس که مصداقهایی از عدم پایبندی به تعهدات بین المللی است.
این کارشناس تصریح کرد: با توجه به این مهم کشورهایی که به عنوان متحدان ایالات متحده، قدرت هژمونیک آمریکا را تقویت میکردند، به مخالفت با این برتری و استیلای آمریکا اصرار میکنند و در واقع میتوان گفت که تعاملات درونی کشورهای اروپایی با یکدیگر و حتی با قدرتهای غیر اروپایی و موضع گیریهای غربی و اقدامات متقابل اروپا علیه سیاستهای خودمحورانه ترامپ نشانههای بارز مقاومت در برابر هژمونی آمریکا است.
اصرار متحدان ایالات متحده بر شکست استیلای آمریکا
وی با بیان این که تجارت آزاد یکی از مهمترین نقاط قوت آمریکا تلقی میشد، گفت: ترامپ در این چهار سال قوانین تجارت آزاد را نادیده گرفت و وارد جنگ تمام عیار اقتصادی با متحدان غربی خود شد و تعرفههای سنگینی بر واردات نه تنها برای تضعیف کشورهای رقیب مثل چین بلکه بر علیه کشورهای عضو اتحادیه اروپا ایجاد کرد و متحدان غربی را در مقابل خود قرار داد تا جایی که سعی بر شکست برتری و استیلای آمریکا دارند.
به گفته میر، بازیگران ملی و فراملی با فرهنگ، مذهب و تمدن، قدرت ایالات متحده را با موانعی مواجه ساخته و اکثر کشورهای جهان هم نظام چند قطبی را برای تامین منافع ترجیح میدهند، نظامی که بر اساس تعامل و همکاری باشد و از جنگ و خصومت پرهیز شود، چراکه سیاستهای خصمانه و جنگ طلبانه آمریکا و حمایت واشنگتن از نظام تک قطبی مورد پذیرش اکثر کشورهای جهان نیست.
وی افزود: حضور آمریکا در خاورمیانه در ۱۵ سال اخیر یکی از نقاط برتری آن است، اما امروز فضای مقاومت در این منطقه که تبلور آن را در سوریه دیدیم، به تهدیدی برای تضعیف قدرت هژمونیک آمریکا تبدیل شده، کارشناسان معتقدند که اتفاقهایی که در سوریه افتاد، تهدیدی جدی برای نظام تک قطبی و نشان از نظام چند قطبی و تقویت کننده آن است.
عدم تامین منافع آمریکا از سوی گروههای تروریستی
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: گروههای تروریستی هم نتوانستند منافع آمریکا را در خاورمیانه تامین کنند، شکست خوردند و سوریه و عراق را ترک کردند و کمرنگ شدن حضور واشنگتن در غرب آسیا نیز علامت دیگر برای افول این قدرت است.
وی گفت: از دوران جرج بوش محافظه کاران آمریکا معتقد بودند که در خلیج فارس، اسلام سیاسی نباید رشد کند، اما در سوریه، عراق و لبنان اسلام سیاسی موجب حضور مردم در صحنه و دخالت در سرنوشت خودشان شده و دموکراسی غربی به قهقرا رفته و اثری از آن نیست که این تغییرات نمونه دیگری از تاثیرگذاری بر افول آمریکا در منطقه است.
میر اذعان کرد: این دلایل نشان میدهد که نقاط قوت ایالات متحده با ضعف مواجه شده و در مسیر افول قرار گرفته و با روی کار آمدن ترامپ تسریع شده که نظم اسلامی باید از فرصتهای ایجاد شده در جهت پیشبرد اهدافش استفاده کند.
وی اضافه کرد: میتوانیم به جای عقب نشینی سیاسی، سیاست فعالی را در برابر ایالات متحده داشته باشیم و از این فرصت برای تقویت روابطمان با کشورهای همسایه، اتحادیه اروپا و دیگر کشورها استفاده کنیم که توسعه این روابط مخالفت با یک جانبه گرایی ایالات متحده بوده و طبیعی است که آمریکا مقابل این مخالفتها میایستد که میتوانیم با دیپلماسی فعال حتی کشورهایی که نزدیک به ایالات متحده هستند نسبت به سیاستهای پنهان آن واقف کنیم.
بیشتر بخوانید
اعتراف اندیشکدهها و نشریات
میر با اشاره به اعتراف اندیشکدهها و نشریات آمریکایی به پایان دوران رهبری آمریکا در جهان و پایان نظم لیبرال اذعان کرد: در خصوص افول آمریکا عوامل درون زا و برون زای متفاوتی تاثیرگذار است که اندیشمندان مختلفی در این خصوص اظهار نظر کردند، از جمله فرید زکریا متفکر و نویسنده هندی - آمریکایی در کتاب "جهان پسا آمریکایی" به موقعیت تازه حاکم بر جهان یعنی فاصله گرفتن از تسلط آمریکا و ظهور لشکران دیگر اشاره میکند.
وی افزود: این نویسنده معتقد است که در ۱۵ سال گذشته سه جابه جایی در حوزه قدرت شاهد بودیم، اولین آن پیدایش جهان غرب و دومی ظهور ایالات متحده بود و اینک جهان در سومین دوره جابه جایی قدرت در اصل مدرن به سر میبرد که میتوان آن را خیزش دیگران نامید، به اعتقاد وی اگر چه آمریکا از نظر سیاسی و نظامی در جهان به عنوان ابرقدرت بسر میبرد، اما در سایر ابعاد شامل صنعتی، آموزشی، بهداشتی، اجتماعی، فرهنگی، مالی و .. در حال تغییر است و دیگر در این زمینهها برتری ندارد، زکریا در ادامه به قد برافراشتن کشورهایی همچون چین و هند اشاره میکند.
این استاد دانشگاه افزود: میشل کاکس نیز بر این باور است که در قرن ۲۱ دنیای غرب از بین میرود و سیستم بین الملل جدیدی جایگزین میشود و کشورهایی همچون چین، هند و روسیه جایگزین میشود و جهان شاهد مقاومت تحمل ناپذیری برای تغییر برای کاهش قدرت غرب و ایالات متحده خواهد بود.
به گفته وی، هانتینگتون در کتابش که در فارسی با عنوان چالشهای هویت در آمریکا ترجمه شده است، مفصل به بحران هویت ملی که آمریکا دچار آن شده اشاره میکند، مجبور شدن آمریکا به زیر پا گذاشتن کامل اصول اقتصاد لیبرال و وضع تعرفه به واردات از اروپا و چین و اعلام رسمی شکست کامل اقتصاد لیبرالی و ارتجاع به دوران اقتصاد مرکانتیلیسم از دیگر موارد قابل استناد است.
میر با اشاره به شکست کامل طرح جهانی سازی آمریکا و اعلام رسمی این شکست توسط رئیس جمهور این کشور در نطق خود در اجلاس سپتامبر ۲۰۱۸ سران جهان در سازمان ملل، اضافه کرد: به اعتقاد نظریه پرداز معروف "نوام چامسکی"، افول آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم شروع شد و لفاظیهایی که رهبران آمریکا چه بوش پدر و پسر داشتند، خود توهمی بوده و در واقع نمیتوان گفت که نظام تک قطبی روی کار بوده است.
وی افزود: افول موریانهای آمریکا توسط "تد گالن" از موسسه کاتو پیشنهاد شد و اولین بار در سال ۲۰۱۸ کریستوفر لین در مقاله اش با عنوان "تغییر قدرت ایالات متحده و چین و پایان پاکس امریکانا" استفاده کرد تا نشان دهد قدرت آمریکا افول کرده و در واقع تضعیف آن اتفاق افتاده است و در همان مقاله نوشت که افول ایالات متحده از اقتصاد شروع شده و همچون موریانهای در حال پیش روی است.
این کارشناس با بیان این که همزمان با این اتفاق ظهور قدرتهای دیگری مانند چین را داریم که در واقع میتوان گفت که با ظهور چین در شرق آسیا، سلطه گری آمریکا به چالش کشیده شد، ادامه داد: اندیشکده رند که جزو اتاق فکرهایی است که تولیدات علمی برای سیاست گذاران آن بسیار اهمیت دارد، عنوان میکند که نیروهای نظامی چین تا حد زیادی طی یکسال آینده با آمریکا برابر خواهد شد و سلطه نظامی ایالات متحده در سال ۲۰۲۰ به طور قابل ملاحظهای به نفع چین تخریب میشود.
هرج و مرج داخلی آمریکا
وی با بیان این که هرج و مرج داخلی آمریکا از بارزترین نشانههای افول آمریکاست، اذعان کرد: این روزها فیلمهای درگیریهای شدید میان مردم هوادار دو نامزد انتخابات آمریکا در رسانههای رسمی این کشور سانسور میشود، خرید اسلحه در روزهای اخیر در آمریکا رشد قابل توجهی داشته است و مغازه داران آمریکایی مشغول ایمن سازی مغازههای خود به خاطر احتمال زیاد وقوع درگیریهای داخلی شدید پس از انتخابات شده اند که نشان از هرج و مرج داخلی در این کشور و افول آن است.
این کارشناس با تاکید بر وضعیت اقتصادی آمریکا به عنوان بزرگترین بدهکار خارجی در میان همه کشورهای دنیا گفت: ۲۲ هزار میلیارد دلار بدهی خارجی که سالانه هزار میلیارد به آن افزوده میشود و براساس برآورد کاخ سفید در ۲۰۳۰ به ورشکستگی کامل اقتصاد آمریکا میانجامد.
وی افزود: تبدیل صنعتیترین کشور جهان به خام فروش بزرگ نفت و لغو قانون منع صادرات نفت آمریکا از ۲۰۱۴ و همچنین بزرگترین خام فروش صادر کننده ذغال سنک طی سالهای اخیر، وجود ۴۵ میلیون گرسنه در آمریکا و میلیونها نفر کارتن خواب و چادر نشین، مدیریت ضعیف در بحران کرونا، افزایش بیکاری و مشکل عدم توان اجاره بهای مسکن از دیگر نشانههای ضعف اقتصادی این کشور است.
میر با اشاره به بروز نشانههای بحران هویت ملی در آمریکا در تظاهرات مردمی سالهای اخیر، بیان کرد: آتش زدن پرچم آمریکا، حمله به نمادهای ملی مانند روسای جمهور ادوار این کشور و شعار مرگ بر آمریکا در ایالات متحده از نشانههای بحران هویت ملی در این کشور است.
وی خاطرنشان کرد: علاوه بر اقتصاد و اندیشه، آمریکا در وضعیت اجتماعی، سیاسی و نظامی هم دچار افول است که از تبعیض نژادی شدید ساختاری در آمریکا، رآمار بالای خشونت جنسی علیه زنان و آمار بالای قتل با سلاح گرم حتی در میان نوجوانان و عدم تحقق اهداف سیاسی و نظامی این کشور در دنیا در پروژههای متعدد دهههای اخیر میتوان به عنوان نمونه بارز آن یاد کرد.
منبع: عصرهامون
انتهای پیام/