به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، ارتش جمهوری اسلامی ایران و یگانهای مختلف آن همواره از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی مدافع و پشتیبان مردم و انقلاب اسلامی بودند و این حمایت از نخستین روزهای انقلاب در سراسر کشورمان تجلی داشت.
هوانیروز ارتش به عنوان یگان پشتیبانی از نیروهای زمینی که از سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ارتش به عنوان بزرگترین یگان هوانیروز در غرب آسیا تشکیل شده بود یکی از نیروهایی بود که در بسیاری از صحنههای مهم انقلاب نقش موثری ایفا کرد؛ یکی از این صحنهها ایثار و رشادتهای خلبانان شجاع هوانیروز در مبارزه با ضد انقلاب و گروهکهای تروریستی تجزیه طلب نمود داشت.
بالگردهای ایرانی در دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدس در مجموع رکوردهای باورنکردنی را بر جای گذاشتند که در هیچ جای جهان سابقه نداشته و ندارد. هوانیروز در عملیاتهای بیت المقدس با ۱۰۰ فروند بالگرد و در عملیات والفجر ۸، با ۸۰ فروند شرکت داشت. یکی از این نمونهها در روزهای نخست دفاع مقدس و در عملیاتی که منجر به حفظ و عدم اشغال سرپل ذهاب و پادگان ابوذر ارتش شد بود که در آن شهید شیرودی به همراه دو فروند بالگرد دیگر با رشادت مثال زدنی و پرواز بی وقفه مانع از سقوط سرپل ذهاب به عنوان نقطهای راهبردی در غرب کشور شدند.
امیر سرلشکر خلبان شهید یحیی شمشادیان یکی از شهدای قهرمان هوانیروز ارتش است که از ابتدای دفاع مقدس در صحنه نبرد با دشمن بعثی در کنار سایر همرزمان خود شهیدان شیرودی، کشوری، سهیلیان و سایر خلبانان قهرمان این یگان نقش مهمی در مقابله با دشمن بعثی داشت.
شهید یحیی شمشادیان یکی از خلبانان شهید هوانیروز ارتش بود که در سال ۱۳۳۲ در قصرشیرین واقع در کرمانشاه چشم به جهان گشود. دوران تحصیلات ابتدایی و هنرستان خود را در زادگاهش به پایان رساند و به علت علاقه بسیار به خلبانی پس از اخذ دیپلم برق در سال ۱۳۵۲ وارد هوانیروز ارتش شد. یحیی پس از ورود به هوانیروز ارتش دورههای نظامی مقدماتی و زبان انگلیسی را در تهران سپری کرد و برای فراگیری خلبانی بالگرد کبرا به مرکز آموزش هوانیروز اصفهان رفت. او در هنگام حضور در مرکز آموزش هوانیروز ارتش علاوه بر گذراندن دورههای آموزش پرواز با بالگرد، دوره کار با موشک تاو را نیز طی کرد. شهید شمشادیان پس از فارغ التحصیلی از مرکز آموزش هوانیروز ارتش با درجه ستوان سومی به پایگاه یکم رزمی هوانیروز کرمانشاه منتقل شد. او در سال ۱۳۵۶ با همسرش ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند به نامهای شهره و رضاست.
او علاوه بر اینکه یک شخصیت نظامی بود از قهرمانان ورزشی کشور نیز محسوب می شد و در رشته های ورزشی نیز عناوین بسیاری را کسب کرده بود.
با آغاز دفاع مقدس و حمله ارتش بعث به کشورمان شهید شمشادیان نیز در کنار سایر همرزمانش وارد نبرد با نیروهای بعثی میشود تا مانع از تجاوز آنها به کشورمان شود. البته او در دوران پیش از آغاز دفاع مقدس و حمله ارتش بعث، با ضد انقلاب نیز مبارزه میکرد و آنها را تار و مار کرد. با آغاز دفاع مقدس و حضور در جبهههای سومار و سرپل ذهاب شجاعت و ایثار بسیاری از خود نشان داد و دشمنان را تار و مار کرد.
شهید یحیی شمشادیان توانست با حضور در عملیاتهای مسلم بن عقیل و فتح و میمک در حالی که فرمانده تیم پروازی را برعهده داشت به همراهی دیگر اعضای تیمش موفق شد تا در ارتفاعات ۴۰۲ و دیگر مناطق عملیاتی ۱۳ تانک و شمار زیادی از نیروهای دشمن را منهدم و هلاک کند. اما متاسفانه شهید شمشادیان و همرزمش امیر خلبان یدالله واعظی در ۱۴:۳۰ دقیقه بعد از ظهر روز ۱۵ مهرماه سال ۱۳۶۱ پس از ساعتها درگیری در ارتفاع ۴۰۲ هدف شلیک مستقیم گلوله تانک قرار گرفتند. در اثر اصابت گلوله مستقیم تانک، یحیی شمشادیان در حالی که یک پایش قطع شده بود به فیض شهادت نائل آمد و خلبان یدالله واعظی نیز به فیض جانبازی میرسد. مزار امیر سرلشکر خلبان شهید شمشادیان در گلزار شهدای باغ فردوس کرمانشاه واقع شده است.
خانم شهناز رضایی همسر شهید شمشادیان درباره یکی از ویژگیهای شهید میگوید: یحیی در طول حضورش در جنگ تحمیلی به خاطر شجاعت و رشادتهایی که داشت بارها مورد تشویق قرار گرفت. سه درجه تشویقی در کنار ۱۸ سال ارشدیت به ایشان داده بودند. حتی به خاطر فعالیتهایش در جبهههای غرب کشور، فرماندار ایلام به ایشان یک کلاشینکف هدیه داده بود. یحیی وقتی به خانه میآمد، با ذوق و شوق میگفت که مثلاً طی این هفته ۱۰ یا ۱۵ تانک دشمن را زدهام. اگر هم به خانه نمیآمد در نامههایش مینوشت که چه کارهایی کرده است و در این مدت چند تانک بعثیها را زده و چه ضرباتی به دشمن متجاوز وارد کرده است.»
او در ادامه میگوید: «یحیی علاقه زیادی به حضرت امام خمینی داشت. شدت علاقه اش هم در دیداری که به اتفاق جمعی از نظامیان با امام داشتند برایم ثابت شد. وقتی که یحیی از دیدار با امام برگشت، انگار که آدم دیگری شده بود. طوری که برادرم علی به شوخی میگفت: یحیی با حال و هوایی که پیدا کردی حتماً شهید میشوی. خود شهید شمشادیان هم از آن دیدار میگفت: وقتی که خدمت حضرت امام بودیم، انگار که مجذوب ایشان شده باشم، یک لحظه هم از صورتشان چشم برنداشتم و تمام بدنم میلرزید.»
رضا شمشادیان فرزند شهید یحیی شمشادیان نیز در وصف پدر چنین میگوید: «امیر بابایی یکی از همرزمان پدر برایم تعریف کرده که چند بار به چشم خود دیده است شهید شمشادیان با یک موشک تاو همزمان دو تانک بعثی را منهدم کرده است. موشک تاو سیمی دارد که پدر برای اطمینان از مورد اصابت قرار دادن هدف، آن را تا لحظه برخورد جدا نمیکردند. در حالی که خیلی از خلبانها بعد از شلیک موشک، سیم متصل را رها میکردند، اما شهید سیم را رها نمیکرد تا مطمئن شود که حتماً به هدف میخورد.»
فرزند شهید شمشادیان درباره نحوه شهادت پدرش نیز میگوید:«من بعدها از امیر واعظی کمک خلبان پدر شنیدم که شب قبل از شهادت، پدرم هنگام دعای توسل بسیار گریه میکرده و به دوستانش گفته بود فردا شهید میشوم. روز بعد وقتی یکی از هلیکوپترهای ۲۱۴ خودی مشغول جابجایی مجروحین بوده است، پدرم با بالگرد کبرا خود به عنوان تأمین اوج گرفته و ثابت ایستاده بودند که یک تانک دشمن از شیار یک بلندی بالا میآید و با گلوله مستقیم بالگرد پدر را مورد اصابت قرار میدهد. با اصابت گلوله تانک، کبرا دو نیم میشود و پدرم در دم به شهادت میرسد و امیر واعظی هم دچار ضایعه نخاعی میشود.»
انتهای پیام/
زمان جنگ همه ایرانی ها فارغ از قومیت،دین و مذهب دوشادوش هم از خاک خود دفاع کردند.
شاهد این امر هم همین شهید عزیز است که از یارسانیان قصرشیرین است.
نثار روح پاک همه شهیدان میهن فاتحه و صلوات