به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، هنوز بسیاری از مردم در شوک علت قتل محمدامین، نوجوان ۱۳ ساله تبریزی و پیگیر دستگیری قاتلان او بودند که این بار خبر رسید؛ قاتل یا قاتلانی کودک سه سالهای به نام امیرعلی، اهل بستانآباد آذربایجان شرقی را ربوده و به طرز وحشیانهای به قتل رساندهاند.
عموی امیرعلی بهشدت بیتابی میکند و حالش خوب نیست. حاضر نیست مصاحبهکند و دائم به زبان آذری خودش را نفرین میکند: «من نمیتوانم حرف بزنم، خواهش میکنم درککنید، الان در شرایطی نیستم که بتوانم این داغ را توضیح دهم. جگرم سوخته و آتشگرفته است. چطور از من میخواهید از داغ بچهام بگویم.ای کاش قلم پایم میشکست، کاش چشمانم کور میشد، کاشگوشهایم کر میشد، اما این بلا سر امیرعلی نمیآمد.
بیشتر بخوانید
کاش به جای او مرا میکشتند، کاش مرا تکهتکه میکردند، ولی بچه را اینقدر بیرحمانه نمیکشتند.»
وسط بیقراریها و نفرینهایش، دلش میخواهد زودتر تلفن را قطعکند. با اوکه صحبت میکنیم، کمی آرام میگیرد و پراکنده از سه شنبه ۲۰ آبان و از روزی میگوید که امیرعلی ناگهان ناپدید شد: «روزحادثه، ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه صبح بود که زن همسایه با همسربرادرم مشغول حرف زدن میشود و همان موقع امیرعلی هم بیرون بود.
همسر برادرم میگفت زن همسایه سوالات بیربطی میپرسید و حرفهایی میزد که هیچ سروتهی نداشت. تا به خودم بیایم، یکدفعه دیدم امیرعلی نیست. ساعت ۱۰ و ۴۳ دقیقه همان روز بود که با من تماسگرفتند وگفتند امیرعلیگمشده است. دیگر نفهمیدم حالم چطور شد. با تمام اهالی و اعضای خانواده هرجاییکه فکرش را بکنید، گشتیم. حتی این احتمال را هم دادیم که شاید گرگ به امیرعلی حمله کرده و او را دریده باشد. برای همین، بیابانهای اطراف را گشتیم، هرجا را که به نظرمان میآمد بچه رفته باشد، جستوجو کردیم، اما هیچ خبری نبود.»
فقط به زن همسایه مشکوکیم
در حالیکه اهالی بستانآباد و روستاهای اطراف دنبال امیرعلی میگشتند، ماموران آگاهی هم وارد ماجرا شده و جستوجو را آغاز کردند تا اینکه سه روز پس از گم شدن امیر علی، بدن او را در حالیکه در یک گونی سربسته پیچیده شده بود، پیدا کردند: «شب بود که ماموران با من تماسگرفتند وگفتند به روستای علیجان برویم. وقتی به آنجا رفتیم، گفتند کیسه کنار جاده روستای علیجان افتاده بود. اجازه ندادند زیاد به امیرعلی نزدیک شویم و تاکید کردند به چیزی هم دست نزنیم.
ما هم به همین خاطر، حتی نتوانستیم بدن بچه نازنینمان را ببینیم. من نمیدانم چطور آدمی بچه ما را کشته است. چطور دلی داشت؟ او با یک بچه سه ساله چه مشکلی میتوانست داشته باشد. آخر بیانصاف، نامرد، چرا بعد از قتل، بدن این طفل معصوم را داخل یک کیسه سیاه رنگ گذاشتی؟ای کاش مرا میکشت. اگر من میمردم، همه میگفتند حتما خطایی کرده که او را کشتهاند، اما با یک بچه سه ساله ناتوان چه خصومتی داشتهاند.»
عموی امیرعلی که حالا شدت ناراحتیاش از یادآوری حادثه مرگ امیرعلی بیشتر شده است، انگشت اتهام را به سمت زن همسایه میگیرد که آن وقت صبح، همسربرادرش را وادار به حرف زدن کرده بود: «ما ۹۹ درصد مطمئن هستیم، او همه چیز را در مورد قتل امیرعلی میداند. بیچاره برادرم چقدر به خانواده آن زن کمک کرده بود. رابطه زن همسایه با همسر برادرم مثل دو خواهر بود و خیلی به هم نزدیک بودند، ما فقط به او شک داریم. در بعضی جاها نوشتهاند که سه زن مظنون وجود دارد، اما ما فقط به این زن مشکوک هستیمکه ماموران او را بازداشت کردهاند. باید بگوید چرا آن موقع سوالهای بیربط از همسر برادرم میپرسید. ما با هیچکس نه دشمنی داریم و نه مشکلی داریم که بگوییم به خاطر آن سر بچهمان چنین بلایی آوردهاند. ما از دادگاه و ماموران میخواهیم هرچه زودتر قاتل را دستگیر و به سزای عملش برسانند.»
قاضی ایمانی، بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب بستانآباد درباره آخرین وضعیت پرونده گفته است؛ چهار نفر در رابطه با این پرونده دستگیر شدهاند که یک نفر از آنها زن است. هنوز انگیزه قتل مشخص نشده و تحقیقات در این باره ادامه دارد.
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/