به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، فرهاد معافی، کارشناس اقتصاد بینالملل در خصوص اقتصاد پسا ترامپ فارغ از اینکه شکایات او بهجایی ختم شود یا خیر، میگوید: «با نگاهی به تجربه کشورهای دیگر میتوان متوجه عمق اقتصاد بینالملل بر پایه مناسبات مبادله بدون اصرار بر تولید تمام محصولات در یک کشور شد؛ کما اینکه اقتصاد کشور هلند بر پایه تولید و فروش گل، اقتصاد دانمارک بر پایه دامداری، اقتصاد عربستان، کویت، قطر و بسیاری از کشورها بر پایه فروش نفت، اقتصاد آلمان بر پایه صنعت و... است.
وی با بیان اینکه امروزه کشوری را نمیتوان نام برد که همه نیازهای خود را مستقل تولید و مصرف میکند، اظهار میکند: «نگاهی به آمار واردات کشورهای جهان نشان میدهد که آمریکا، فرانسه، انگلیس، چین، ژاپن، کره جنوبی، روسیه و بسیاری از کشورهای دیگر که از آنها به عنوان ابرقدرت یاد می شود، توان تولید و تامین همه نیازهای خود را ندارند. زیرا هر کشوری اقلیم خاص خودش را دارد و توان تولید بسیاری از کالاها در هر کشور مقدور نیست. اما این زیان اقتصادی، در شرایط عادی است و برای کشور ایران که دائم با چالشهای بزرگی دست به گریبان است و به هر بهانهای مورد تهدید و تحریم قرار میگیرد، اقتصاد تک محصولی یا چندمحصولی مصداق خودزنی و گردن کج کردن برای دستیابی به حداقلهاست.»
وی با اشاره به اینکه به پیروزی بایدن و تبعات آن بر اقتصاد از چند منظر میتوان نگاه کرد اظهار میدارد: نوع نگاه متفاوت دموکراتها به روابط بینالملل یکی از این موارد است و در واقع آنچه که در دوره چهارساله ترامپ اتفاق افتاد در آینده شاهد چرخشی نسبت به آن خواهیم بود و از نقطه نظر روابط بینالملل و حضور آمریکا در روابط سیاسی بین کشورها و تنظیم و ایجاد نظم نوین بینالمللی، شاهد تحولاتی خواهیم بود که میتواند بر اقتصاد بینالملل نیز تاثیر بگذارد.
معافی با بیان اینکه در دوره چهارساله ترامپ یکی از تبعات نگرش جمهوریخواهان به روابط بینالملل، حضور کمرنگ ایالات متحده در اقتصادهای مختلف از حیث سیاسی بود خاطرنشان میکند: برخلاف دوره اوباما که آمریکا خود را نظم بخش روابط بینالملل دانسته و نظم بینالملل را وظیفه خود بر میشمرد، تصریح میکند: به این واسطه آمریکا حضور پررنگی در تمام عرصهها و مناطق داشت؛ در دوره ترامپ و جمهوریخواهان جهان شاهد خروج آمریکا از نهادهای بینالمللی و نهادهایی بود که ضامن نظم بینالمللی بودند. آخرین موضوع بحث خروج از ناتو بود که پیامدهایی برای نظم نوین بینالمللی داشت. تفکر و نگرش اقتصادی جمهوری خواهان در مسئله تجارت بینالملل به ویژه در دوره ترامپ به این شکل قابل بحث و بررسی است.
بیشتر بخوانید
این کارشناس اقتصاد بینالملل با بیان اینکه در این تفکر که در چهار سال گذشته بر روابط اقتصادی ایالات متحده با دنیای خارج حاکم بود اقتصاد آمریکا نوعی یکجانبهگرایی را در تجارت بینالملل دنبال میکرد تصریح میکند: منازعات، مشاجرات و مباحث بین ایالات متحده آمریکا، اقتصاد چین و اتحادیه اروپا در خصوص تجارت بینالملل این یکجانبهگرایی را به خوبی نشان میداد.
وی با بیان اینکه محدودیتهایی که آمریکا بر تجارت بینالملل بر چین اعمال کرد، برخاسته از تفکر یکجانبهگرایی بر اقتصاد است که تجارت یکجانبه را برای اقتصاد پیشنهاد میکند خاطرنشان میکند: در دوره جدید به احتمال زیاد اولین مسئله افزایش روابط تجاری آمریکا با دنیای خارج و حذف موانع و محدودیتهای موجود و تسهیل روابط با جهان خواهد بود که بر اقتصاد بینالملل و اقتصاد آمریکا نیز تاثیر خواهد گذاشت. در بعد بینالملل اقتصاد چین بیشترین منافع را از تجارت با آمریکا خواهد برد و باعث تقویت و رشد روابط تجاری این دو کشور خواهد شد و مخاطرهای که برای اقتصاد چین در دوره ترامپ ایجاد شد و نگرانیهایی که برای آنها از روی کار آمدن مجدد ترامپ ایجاد شده بود، عملا برطرف میشود.
معافی در عین حال یکی از اتفاقات مورد انتظار در دوران پساترامپ در زمینه اقتصادی را تغییر رفتار دولت جدید نسبت به برجام در ایران و کاهش تحریمها بر میشمارد و میگوید: گرانی در زمینه تمام کالاها، نشان میدهد که میبایست از مدتها قبل تاکید بر توان داخل و فاصله گرفتن از مصرف گرایی را در دستور کار قرار میدادیم. هنگامی که برجام امضا شد، شاهد هجوم شرکتهای بزرگ از سراسر جهان برای بستن قرارداد با ایران در همه زمینهها بودیم، لذا انتظار این است با پیروزی بایدن این روند اگرچه با گذشت مدت زمانی ناگزیر دوباره فراهم شود.
این کارشناس اقتصاد بینالملل با بیان مثال از اینکه پژو فرانسه حاضر شده بود ۵۰ درصد در ایران سرمایهگذاری کند و ۳ خط تولید جدیدترین خودروهایش را در اختیار ایران قرار دهد، میافزاید: توتال، شیفته سینه چاک برای اجرای پروژههای بزرگ در عسلویه بود و حتی سخن از انتقال سرمایه را مطرح میکرد. شرکتهای بزرگی در زمینههای گوناگون صنعتی و معدنی در نوبت همکاری با ایران بودند و ما نیز سرخوش از این وضعیت، هر شب رویای توسعه میدیدیم تا آنکه اوباما رفت و ترامپ آمد».
وی اظهار میدارد: البته باید این را نیز مدنظر داشت که برخی کشورها وارد بازیهای سیاسی شدند و بهجای آنکه ترامپ را به اخلاقمداری تشویق کنند، تحریک میکردند که نمیتواند و جرات ندارد برجام را تمدید نکند، اما یکباره ثابت شد که ترامپ مجنونتر از این حرفهاست و نه تنها برجام را امضا نکرد، بلکه تحریمها را شروع و دایم گسترش داد و کار بهجایی رسید که رئیس جمهوری در توجیه دلار ۳۰ هزار تومانی، سکه ۱۶ میلیون تومانی، پراید ۱۲۰ میلیون تومانی، مسکن حداقل ۲۰ میلیون تومانی و در یک کلام، آشفته بازار اقتصادی، اعتراف کرد که شدیدترین تحریمها در طول تاریخ علیه ایران اعمال شده است.
صبر کردیم تا عمر ریاست جمهوری ترامپ به سراید و امروز ترامپ با یک دوره ریاست جمهوری به لکه ننگی برای جمهوریخواهان تبدیل شد. ما نیز سرخوش از آمدن بایدن، گمان میکنیم که بار دیگر میتوانیم نفت بفروشیم و هرچه میخواهیم در قالب واردات بیرویه و قاچاق در انواع سازمان یافته، چمدانی، مسافری و... مصرف کنیم.
معافی با بیان اینکه یکی از مواردی که بیحساب و کتاب گران میشد، دلار بود تا جایی که تا پیش از پیروزی جو بایدن قله ۳۲ هزار تومان را نیز فتح کرد، میگوید:، اما با پیروزی بایدن، دلار روند نزولی گرفته و کسانی که دلار خریده بودند، در معرض سکتههای قطعنامهای قرار دارند به نوعی که شاهین چراغی عضو شورای عالی بورس نیز در توییتی نوشت: ترامپ و بایدن هر دو به شدت علاقهمند توافق با ایران هستند، با انتخاب ترامپ نگران نباشید.
این کارشناس اقتصاد بینالملل تصریح میکند: فشارهای ارزی بیش از این دیگر جواب نمیدهد و مسیرهای جدید برای انتقال ارز ایجاد میشود، اما با برنده شدن بایدن و برگشت او به برجام، سوای حجم و رشد نقدینگی در کشور، سقوط قیمت ارز مشابه شرایط قطعنامه ۵۹۸ حتمی است.
در مجموع آنچه هویداست یکی از نفسگیرترین انتخابات معاصر این کشور با توجه به دیدگاه کاملا متفاوت دو نامزد اصلی و پایان کار ترامپ پیامدهای مختلفی را برای اقتصاد جهان خواهد داشت. اینکه بایدن تا چه اندازه خواهد توانست تنشهای دوران پسا ترامپ را مدیریت کند و اقتصاد جهان با ادبیات و نگرش جدید رئیس جمهوری تازه پا به کاخ سفید گذاشته چگونه بدهبستان خواهد کرد؟!
منبع:روزنامه آفتاب یزد
انتهای پیام/