به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جهان، بار سنگین کوله طراوت چهرهاش را از پا انداخته، سرم را که خلوت میبیند، جلوتر میآید، کوله شکم دادهاش را روی میزم میگذارد، کتابها را یکی یکی روی میز میچیند. جز کوله، کیف کهنهای بر دوشش دارد که تعدادی کتاب از زیپ پاره شده و بازش بیرون زده است.
صحبت هایش، گرم و صمیمی است، خودش را یار مهربان معرفی میکند، مشتاقانه تلاش دارد تا کتابخوانت کند، یکی یکی کتابها را معرفی میکند، در معرفی کتابها یک پا استاد شده است.
تخصصی هم در شناخت سلیقه مشتریان دارد، میگوید در این سالها ذائقه مشتریان دستش آمده است. وقتی میگویم هفته کتاب و حضورش را به فال نیک میگیرم، درد دلش باز میشود، گویی نمک بر زخمش پاشیده باشی.
میگوید حرف هایش مختص خودش نیست، هیچ کدام از کتاب فروشان سیار، از وضعیت راضی نیستند، میگوید با این مناسبتها ارتباطی نداریم، یعنی فرصت این را نداریم تا از این دلخوشیها داشته باشیم. از همراه بودن بر کتاب، کولبری اش برایمان مانده است.
در شهر خودش، هم تجربهای از کتاب فروشی داشته است، اما راهش به دانشگاه در شهر بجنورد که باز شد، مجبور شد تا کتاب فروشی سیار را پیشه کند تا مخارجش تامین شود.
روزها ساعتهای طولانی، با کوله پشتی اش و کیف روی دوشش، پیاده روها و خیابانها را طی میکند، کیلومترها پیاده روی میکند تا شاید کتابی، فروش برود.
به ادارهها و شرکتها هم سر میزند، در برخی از این مکانها مشتریان ثابت دارد. برخی از کتابها را هم در خیابان به رهگذران و برخی را در ایستگاههای خط واحد و یا در اتوبوس فروخته است.
یکی از کولبران کتاب هم در این باره میگوید: حدود هشت سالی است که به کولبری کتاب مشغول هستم، مشکل اصلی ام، حقوق پایین و زحمت زیاد این کار است.
او که خواشت نامش ذکر نشود اظهار کرد: درآمد این شیوه کتاب فروشی، بعضا خوب است، برخی ماهها تا ۳۰ میلیون ریال درآمد داشته ام، اما اکنون درآمدها به شدت کاهش یافته، به ویژه با شیوع کرونا فروش بسیار کم شده است.
این کتاب فروش سیار که از گزند کرونا در امان نمانده میگوید، با شیوع کرونا، بازار ما هم کساد شد و خیلی از خانم ها، دیگر کتاب فروشی را ادامه ندادند، برخی که مثل ما پوست کلفت بودند، مانده اند.
او میافزاید: تمام فروشنده ها، خانم هستند، همه هم از روی ناچاری به این کار مشغول شده اند، یا سرپرست خانواده هستند، یا شوهر معتاد و بیکار دارند که خرجی نمیدهد، یکی مستاجر است و از این راه میخواهد به درآمدزایی خانواده کمک کند و دیگری دانشجو است و ناتوانی خانواده اش به تامین مخارج، او را به این کار واداشته است.
کولبری، بانوان را از کت و کول انداخته
مریم، یکی از بانوانی است تجربه کولبری داشته است و اکنون مسئول تحویل کتابها به دختران کتاب فروش شده است. میگوید چهار پنج نفری با مرکز ما، همکاری دارند و به صورت سیار کتاب میفروشند، البته پیش از کرونا تعدادشان بیشتر بود، اما با کرونا که فروش کم شده دیگر کتاب فروشی هم برایشان سود نداشت، به همین خاطر خیلیها دیگر ادامه ندادند.
او اظهار کرد: این کتاب فروشان سیار که همگی خانم هستند، هر روز صبح به مرکز مراجعه میکنند و کتابها را تحویل میگیرند تا با مراجعه به ادارات، شرکتها و یا در خیابان، به فروش برسانند.
او افزود: درآمدشان درصدی است، به ازای فروش کتاب، دستمزد میگیرند، درآمد این شیوه کتاب فروشی زیاد نیست، اما در حدی هست که دستشان پیش کسی دراز نشود، بخشی از مخارج را تامین میکند.
او گفت: خودم هم تا چند سال پیش، کوله بر کتاب بودم ساعتها پیاده روی در خیابانها با بار سنگین کتاب، زانوهایم را داغون کرده است، کمردرد و زانو درد دیگر همراه زندگی ام شده است. وزن کتاب سنگین است، مگر توان زن چقدر است، چقدر میتواند در برابر این وزن تحمل داشته باشد؟
کتاب فروشی سیار مشکل قانونی دارد؟
در میان تلاشهایی که این کولبران برای ترویج کتابخوانی دارند، برخی فعالیت این افراد را مجاز و برخی غیرمجاز میدانند.
حسین فرخنده مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان شمالی در این باره گفت: این افراد در صورتی که زیر نظر کتابفروشیها و مراکز توزیع کتاب دارای مجوز فعالیت داشته باشند، مشکلی ندارد و البته اقدامی برای ترویج کتابخوانی در جامعه است. برخی از کتاب فروشان سیار که به صورت غیرمجاز فعالیت داشتند، تذکر دریافت کرده اند.
یکی ۲ جلد کتاب که از یار مهربان میخرم، کتابها را از روی میزم، جمع میکند و در کوله اش میچیند، بند کوله را که میچرخاند تا بار زندگی را بر پشت بگیرد، سنگینی وزنش را در چین و چروک صورتش احساس میکنم.
کوله را به پشتش و کیفش را بر دوش میاندازد و خداحافظی میکند. در نگاه آخرش هم از لبخند دریغ نمیکند، مهربانی اش شاید به این خاطر است که یار مهربان بر دوش دارد.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ح