به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، برخی تصور میکنند که در جهان تک قطبی امروز، خصومت ابرقدرت ظاهری و دنباله روهای منطقهای و فرامنطقهای آن، تنها ایران و یا با نگاهی کلیتری محور مقاومت را نشانه رفته است. اما حقیت جور دیگری است و دشمنی آمریکا تنها به کشورمان محدود نمیشود و اقدامات خرابکارانه واشنگتن صرفا ایران را نشانه نرفته است. یک قاعده کلی و الگوی مشترکی در روابط آمریکا با سایر کشورها وجود دارد. هر کشوری که بخواهد مستقل و آزاد باشد و سیاست استقلال طلبانهای جز آنچه آمریکا دیکته میکند را پیگیری کند، ناچار مورد گزند آمریکا قرار میگیرد.
ابزار دشمنی آمریکا هم متنوع، ولی محدود است. جغرافیای خاص آمریکا و رویدادهای جنگ جهانی دوم، این کشور را تبدیل به یک قدرت اقتصادی و سیاسی کرد؛ و از آن زمان تاکنون واشنگتن دست به هر اقدامی زده تا هم این سیطره را حفظ کند و هم منافع خود در جهان را تضمین کند. حضور نظامی، اعمال تحریمهای گسترده و اجبار سایر کشورها به تبعیت از آن، ترور افراد شاخص وکلیدی از جمله اقدامات آمریکا در این راستا است.
تشکیل نهادهایی همچون عدم تعهد، سازمان همکاریهای شانگهای و یا بریکس را هم باید در همین راستا ارزیابی کرد. یعنی اجماع کشورهای در حال توسعه، توسعه یافته و یا حتی صرفا مستقل برای رهایی از سلطه آمریکا و هماهنگی سیاستهای خود با یکدیگر برای پیشبرد اهداف.
مناسباتی که پس از جنگ جهانی دوم و فروپاشی شوروی در جهان و در راستای منافع آمریکا پی ریزی شد، اکنون بسیار ضعیف شده و دیگر کارکرد قبلی را ندارد. اما واشنگتن به هر نحوی که شده تلاش میکند تا این مناسبات را حفظ کند. مثلا درباره تضعیف ناتو که اتفاقا در دوره چهار ساله دونالد ترامپ، تنزیل آن با سرعت بالایی ادامه یافت، مهمترین نگرانی سیاست خارجی سنتی آمریکا بوده است. هرچند که شوروی دیگر وجود ندارد، اما ناتو اکنون خود را بزرگترین مانع در برابر روسیه میبیند و مایل است تا مانع پیشروی و قدرت یافتن آن در شرق اروپا شود. سیاست ترامپ در قبال ناتو و کاهش بودجه مختص به آن به عملکرد این نهاد ضربه زد. در همین رابطه ترکیه که خود عضو ناتو محسوب میشود، اقدام به خرید سامانه اس ۴۰۰ از روسیه کرده و همین موضوع موجب شده تا آمریکا آنکارا را به لغو فروش جنگندههای پیشرفته تهدید کند.
یا کمی بعدتر، «آندرو برونسون» کشیش آمریکایی که به جرم جاسوسی برای آمریکا و همکاری با گروههای تروریستی در ازمیر ترکیه بازداشت شده بود، تحت فشار آمریکا آزاد شد. واشنگتن برای پیشبرد مقاصد خود در ترکیه تحت حکومت اردوغان که مایل است مستقل و قوی باشد، هم از ابزار تحریم استفاده کرد و با همین اهرم فشار، جاسوس خود را از ترکیه آزاد کرد.
از سویی دیگر و دهها هزار کیلومتر آن طرفتر، آمریکا هژمونی خود را با رشد سریع قدرتی اقتصادی به نام چین در خطر میبینید. به همین دلیل است که واشنگتن طی سالهای اخیر دخالتهای خود در امور داخلی چین و مخصوصا هنگکنگ را به طرز قابل ملاحظهای افزایش داده است. به گفته مقامات چینی، آمریکا به طور مستقیم در آشوبهای هنگ کنگ نقش داشته است. کاخ سفید همچنین تحریمهای گستردهای را علیه چین در حوزه فناوری اطلاعات آغاز کرد و به جنگ تعرفهای با پکن دامن زد. نیروی دریای آمریکا همچنین به بهانه حمایت از دریانوردی آزاد، حضور خود در دریای جنوبی چین را گسترش داد تا موجب عصبانیت بیشتر چینیها شود.
با ذکر چند پیشینه محدود، سراغ کشورهایی رفتیم که مورد گزند حربه تحریم آمریکا طی سالهای اخیر قرار گرفتهاند. کشورهایی که در ادامه به آنها اشاره میشود به دلیل مشی مستقلی که داشتند با دشمنی آمریکا روبرو شدهاند.
کشورهایی که مستقیما تحت تحریم آمریکا قرار دارند عبارتند از:
• جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۹۷۹
• کره شمالی از سال ۱۹۵۰
• سوریه از سال ۱۹۸۶
• سودان از سال ۱۹۹۳
• کوبا از سال ۱۹۵۸
• ونزوئلا از سال ۲۰۱۹
کشورهایی که برخی از تابعین آن تحت تحریم نهادهای رسمی آمریکایی قرار گرفتهاند، شامل اسامی زیر میشود. این کشورها تحت بهانههای متفاوتی هدف تحریم قرار گرفتهاند.
• بلاروس، «افرادی که از نظر آمریکا ناقض دموکراسی در این کشورند مانند رئیس جمهور این کشور آلکساندر لوکاشنکو».
• بروندی، «افرادی که از نظر آمریکا صلح، امنیت و پایداری را در کشور تهدید میکنند، تحت تحریم قرار گرفتهاند».
• جمهوری مرکزی آفریقا، «افرادی که از نظر آمریکا به مناقشات داخلی در این کشور دامن میزنند، تحت تحریم قرار گرفتهاند».
• چین، «افراد و نهادهایی که از نظر آمریکاییها در قاچاق انسان نقش دارند، تحت تحریم قرار گرفتهاند».
• کومور، «افراد و نهادهایی که از نظر آمریکاییها در قاچاق انسان نقش دارند، تحت تحریم قرار گرفتهاند».
• جمهوری دموکراتیک کنگو، «افرادی که از نظر آمریکا به مناقشات داخلی در این کشور دامن میزنند. تحت تحریم قرار گرفتهاند».
• گینه استوایی، «افراد و نهادهایی که از نظر آمریکاییها در قاچاق انسان نقش دارند، تحت تحریم قرار گرفتهاند».
• اریتره، «افراد و نهادهایی که از نظر آمریکاییها در قاچاق انسان نقش دارند، تحت تحریم قرار گرفتهاند».
• عراق، «برخی از افراد در حکومت فعلی که از نظر آمریکا، تهدیدی برای امنیت و صلح و یا مانعی برای بازسازی مجدد اقتصادی در کشور محسوب میشوند».
• لبنان، «افراد و نهادهایی که از نظر آمریکاییها یکپارچگی کشور را نقض میکنند، تحت تحریم قرار گرفتهاند».
سیاست جنگافروزی و ترور از یک سو و اعمال تحریمهای گسترده از سویی دیگر، دو لبه قیچی فشار آمریکا علیه سایر کشورهاست. جنگ افروزی آمریکا در عراق و افغانستان دو همسایه شرق و غرب ایران، حمایت تسلیحاتی از عربستان در یمن برای نابودی جنبش مردمی انصارالله و دولت نجات ملی در این کشور، بوجود آوردن گروه تروریستی داعش برای قطع کردن رشته منسجم محور مقاومت در منطقه تنها اقداماتی جنگ افروزانه آمریکا در منطقه غرب آسیا است.
در قبال کشورمان، اما سیاست «کارزار فشار حداکثری» دونالد ترامپ و «چماق و هویج» دولت باراک اوباما هر دو با طرحهایی با هدف ترور افراد شاخص و کلیدی در کشورمان همراه بود. ترور چهار دانشمند تاثیرگذار حوزه انرژی هستهای در دوران اوباما و ترور سپهبد قاسم سلیمانی و محسن فخری زاده در دوران ترامپ تنها بخشی از دشمنی آمریکا و اذناب منطقهای آن علیه ایران است.
تصور اینکه «جو بایدن» تافته جدا بافته متن جامعه سیاسی آمریکاست کمی دور از ذهن است و میتواند منجر به ذهنیت اشتباه و نهایتا راهبرد نادرست شود.
وجوه اختلاف آمریکا به عنوان محور استکبار و به زبان عامیانه رئیس قلدرهای جهان، همه مولفههای قدرت کشورمان است و تنها محدود به موضوع هستهای نمیشود. عمق قدرت و نفوذ منطقهای، بازدارندگی موشکی و هر آنچه که ایران را به یک قدرت واقعی نزدیک میکند معضل اساسی آمریکاییها است. از سوی دیگر ترامپ تصور میکرد که جنگ اقتصادی علیه ایران طی سالهای اخیر، کشورمان را به زانو در میآورد. غافل از اینکه موقعیت خاص جغرافیایی ایران عملا هر اقدامی را برای صفر کردن صادرات نفت ناکام میگذارد هرچند که کشورمان را با چالش هم مواجه میکند.
«تیم اندرسون» تحلیلگر استرالیایی که مسائل منطقه غرب آسیا و اقدامات آمریکا علیه کشورهای مستقل جهان را با دقت بالایی رصد میکند، پیشنهاد در یادداشتها و مصاحبههایی متعددی پیشنهاد داده که کشورهایی که تحت تحریم آمریکا قرار داردند، از آمریکای لاتین گرفته تا غرب آسیا و خاور دور برای کم اثر کردن تحریمهای آمریکا اقدام به تعامل بیشتر و گسترش روابط تجاری کنند.
«پیتر کوئینگ» اقتصاددان سوئیسی نیز بهترین راهبرد ممکن از سوی کشورمان در شرایط فعلی را تقویت روابط با کشورهای عضو پیمان شانگهای و دلارزدایی از اقتصاد خواند. وی در مصاحبهای با باشگاه خبرنگاران جوان، با جزئیات تشریح کرد که این راهبرد میتواند وضعیت اقتصادی کشورمان را تا حدود زیادی اصلاح کند.
انتهای پیام/