به گزارش خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، تقویت انواع هوش یکی از دغدغههای اصلی نهادهای آموزشی و بسیاری از معلمان، مربیان و پدران و مادران است.
هوش به معنی استعداد و توانایی در عرصههای مختلف یکی از مسائل مهم آموزشی در جهان محسوب میشود؛ با این وجود، حوزه هوش در ایران بیشتر محدود به نوع منطقی ریاضی و آزمونهای هوش از این دست است.
یکی از مشکلات اساسی آموزش و پرورش و حتی آموزش عالی این است که با ابزار تقویت هوش آشنایی کافی ندارند؛ دیگر اینکه برای ارتقای انواع آن برنامه منسجمی نداشته و علمی و نظاممند عمل نمیکنند؛ بنابراین پایه ریزی و برنامه ریزی برای این هدف مهم ضرورتی انکارناپذیر است.
پرورش هرگونه هوش یا به تعبیری دیگر استعداد و توانایی نیازمند ساختار و محتوا است. منظور از ساختار ایجاد طرح، برنامه و خط مشی است و منظور از محتوا، ابزار و موادی که بتوانند اهداف را محقق کند. در شرایط فعلی، برای تقویت تفکر، حل مسأله، تصمیم گیری و بسیاری از موضوعات دیگر، توجه به انواع هوش ضرورت بیشتری پیدا کرده است. به دنبال این موضوع محمد فقیری پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت به خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گفت که بعد دیگر این مسأله، گسترده کردن حوزه شناختی جامعه و آگاهی آنها از انواع هوش است؛ بنابراین ایجاد ساختار، محتوا و برنامهای فراگیر برای هوشهای بیشتر و شناخت رسانهای مؤثر برای آن مسألهای اساسی است.
باشگاه خبرنگاران جوان: هدف شما از طرح این موضوع چیست؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: هدف اصلی اینجانب بیان یک مسأله مهم در آموزش یعنی تأثیر داستان بر تقویت انواع هوش است. هدف این است که آسانترین و طبیعیترین اثری که حاصل ذهن و با طبیعت وی سازگار است، برای آموزش مورد استفاده قرار گیرد.
باشگاه خبرنگاران جوان: اهداف عینی شما کدام است؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: این اهداف شامل موارد زیر است:
-تقویت هوش زبانی و ذخیره واژگانی
- تقویت هوش روایی و بیانگری
- تقویت هوش تأملی و فرایندهای آن
- تقویت هوش هستی گرا و پرسشگری
- تقویت هوش اجتماعی، کنجکاوی و ماجراجویی
- تقویت هوش هیجانی، مهار هیجانات، هم ذات پنداری و تصمیم گیری منطقی
- تقویت هوش درون فردی، ایجاد تخیل هنری و مهار تخیل انفعالی و توهم
- تقویت هوش میان فردی، گفتوگو، مشارکت، همکاری و همیاری
- تقویت هوش تحلیلی و حل مسأله
- تقویت هوش شناختی و توسعۀ گسترۀ شناختی
باشگاه خبرنگاران جوان: چه ابزاری میتواند هوشهای چندگانه را بیشتر تقویت کند؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: به نظر بنده داستان بیش از هر ابزار دیگری میتواند موجب تقویت هوشهای چندگانه گردد. هنوز داستان در ایران شناخته شده نیست و بسیاری از داستان، تصور قصه را دارند که چندان منطقی و عقلانی نیست و حوادث خارق العاده را در بر میگیرد. در پیشینه ادبیات ایران نیز آثار داستانی زیادی با تعریف امروزین از داستان کمتر وجود دارد.
باشگاه خبرنگاران جوان: داستان چگونه میتواند به تقویت هوش زبانی و روایی بینجامد؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: داستان پر از انواع توصیف عینی، ساده، ادبی، مستقیم، غیرمستقیم و ... است؛ دنیایی از واژگان و گفتوگو است؛ طبیعی است که میتواند هوش زبانی (Linguistic intl.) را تقویت کند. همچنین پر از روایتهای ساده و ادبی است، در هر داستان چندین بار به پس و پیش حوادث اشاره و از زاویه دیدهای گوناگون به آنها نگریسته میشود؛ بنابراین هوش روایی (Narrative intl.) را به بهترین وجه تقویت میکند.
همچنین افرادی که داستان میخوانند، روان مینویسند، شیوا حرف میزنند، زیبا توصیف میکنند، از فن بیان خوبی برخوردارند، حوادث و رویدادها را به خوبی به هم ربط میدهند، روابط و مناسبات را پیدا میکنند و لحن و بیان خوشایندی دارند.
باشگاه خبرنگاران جوان: چگونه میتوان ذخیره واژگانی را تقویت کرد؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: هر داستان کوتاه سه صفحهای که در سه دقیقه خوانده میشود، کم و بیش هزار واژه دارد. کدام گونۀ زبانی اینهمه توانایی دارد که فرهنگ واژگان ذهنی ما را غنی سازد و ذخیرۀ واژگانی ما را افزایش دهد. ما با واژۀ و جمله فکر میکنیم و داستان تأثیر شگفت انگیزی در زایایی واژگان و جملات دارد.
باشگاه خبرنگاران جوان: تبلور هوش هستی گرا در داستان چگونه است؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: هوش هستی گرا یا وجودی (Existential intl.) ما را به تردید و پرسشگری وا داشته و ذهن ما را زایا و پویا میکند. در این هوش، ما با شش پرسش اساسی «چه، چرا، چگونه، چه کسی، کی و کجا» روبرو هستیم. داستان به درستی محل تبلور این هوش است زیراکه شش پرسش اساسی در آن اتفاق میافتد.
کی و کجا در صحنۀ داستان، چه در رویدادها، چگونه در کیفیت و حالت رویدادها، چرا در سببیت و واقعیت مندی و چه کسی در شخصیت پردازی داستان تبلور پیدا میکند. هیچ پدیدهای مثل داستان نمیتواند این شش پرسش را در خود جای دهد.
باشگاه خبرنگاران جوان: عناصر هوش تأملی در داستان را میتوانید بیان کنید؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: هوش تأملی (Reflective Intl.) شامل مهارتهایی مانند روایت، توصیف، تحلیل، ارزیابی، کشف، حل مسأله، پیدا کردن راه حلهای متفاوت و ... است؛ همۀ اینها در داستان اتفاق میافتد. در داستان، گره افکنی و گره گشایی همان مسأله و حل مسأله است؛ بدین ترتیب بیش از هر پدیدۀ دیگری میتواند هوش تأملی را افزایش دهد. تأمل (Reflection) در فرهنگ آموزشی نوین، محور اصلی حرکت آموزش است، اما در فرهنگ آموزشی و عمومی ما ناشناخته است؛ هنوز ما از تأمل معنی غور کردن، در کنه چیزی فرو رفتن و عمیق فکر کردن را برداشت میکنیم، در حالی که در آموزش معناهای فوق را دارا است.
باشگاه خبرنگاران جوان: داستان چگونه روحیه کنجکاوی و ماجراجویی را تقویت میکند؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: داستان با کنجکاوی و ماجراجویی گره خورده است؛ پر از ماجراهای متفاوت است. به دلیل داشتن نقطۀ انتظار میتواند مخاطب را کنجکاو کند که حدس بزند که بعد چه اتفاقی میافتد یا در انتظار آن بماند.
همچنین در داستانهای پیرنگ باز کنجکاوی و ماجراجویی مخاطب را بر میانگیزد و شاخکهای ذهن او را تیزتر میگرداند. داستان هر لحظه اش پر از حادثه است و از اینرو میتواند هر لحظه برای خواننده لذت بخش باشد، انگیزه و علاقه ایجاد کند و حس کنجکاوی وی را بر انگیزاند.
باشگاه خبرنگاران جوان: داستان چگونه هوش اجتماعی و هیجانی را تقویت میکند؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: ببینید داستان پر از حوادث و ماجرا و شخصیت و گفتوگو است؛ ما میتوانیم با شخصیتهای مختلف داستان از جمله ساده، گرد، قهرمان، ضد قهرمان، همه جانبه و ... همذات پنداری کنیم، ارتباطات مختلف اجتماعی را تجربه کرده و هوش اجتماعی (Social intl.) خود را تقویت کنیم.
از سوی دیگر داستان پر از لحن و فضاهای گوناگون است که شخصیتها احساسات، هیجانات و عواطف خود را ابراز میکنند؛ در نقطههای سخت ماجراها تصمیم میگیرند، خشم و نفرت خود را مهار میکنند؛ خب تمام اینها تبلور هوش هیجانی (Emotional intl.) است. ما در داستان یاد میگیریم چگونه از نظر هیجانی رشد کنیم و دچار خاموشی یا فوران هیجانی نشویم.
باشگاه خبرنگاران جوان: آیا تخیل هنری و شهود در هوش درون فردی اتفاق میافتد؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: درست است که هوش درون فردی (Intrapersonal intl.) میتواند منبع شهود و تخیل باشد، اما میتواند مخاطب یا نویسنده را به باتلاق انتزاع ببرد یا در اصطرلاب ابهام بیندازد. خیلی باید به هوش باشیم که گرفتار تخیل انفعالی و توهم نشویم؛ ما از آنجائیکه در فرهنگ شهودی و اشراقی بزرگ شده ایم، بیشتر مستعد این فضا هستیم و باید با مشاهده و تجربه از آن دوری کنیم.
باشگاه خبرنگاران جوان: دیالوگ در داستان چگونه میتواند به تقویت هوش میان فردی بینجامد؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: دیالوگ یا گفتوگو موتور محرکه داستان است؛ طبیعی است که میتواند توان گفتوگو و به تبع هوش میان فردی (Interpersonal inlt.) را افزایش دهد. برای اینکه بتوانیم بیشتر حرف بزنیم و ارتباط برقرار کنیم بهتر است نمایشنامه بخوانیم و تئاتر ببینیم. هوش میان فردی مبنای عقلانیت است؛ اساساً عقل چیزی جز هم افزایی نیست که آن هم در ارتباط و گفتوگو اتفاق میافتد.
کسانی که هوش درون فردی بالایی دارند و بیشتر به تخیل انفعالی، شبه توهم و توهم گرفتارند، گمان میبرند که عقلانیت گوهری ذاتی است که خداوند فقط در ذهن آنها به ودیعه گذاشته است. این بدترین پیامد فرهنگ شهودی و شفاهی است؛ برعکس در فرهنگ مشاهدهای و تجربی، عقل چیزی است که با گفتوگو متولد میشود؛ حاصل تجربه و مشاهده است؛ اساساً اکتسابی است و به هیچ وجه ذاتی تلقی نمیشود.
باشگاه خبرنگاران جوان: آیا گره افکنی و گره گشایی در داستان تبلور مسأله و حل مسأله است؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: دقیقاً گره افکنی و گره گشایی همان مسأله و حل مسأله است. داستان چیزی جز حل مسأله نیست. دو عنصر مهم داستان سببیت و واقعیت مندی است؛ یعنی بر اساس رابطۀ علی معلولی استوار بوده و در دنیای واقعی امکان پذیر است. اما قصه این چهار ویژگی را ندارد یا در آن ضعیف است.
باشگاه خبرنگاران جوان: داستان چگونه میتواند گستره شناختی فرد را افزایش دهد؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: داستان دنیای تجربههای فرد را زیاد میکند، فضاهای ذهنی او را گسترش میدهد و با با زاویه دیدهای متفاوت آشنا میکند پس طبیعی است که با داشتن چنین ویژگی هایی، میتواند گسترۀ شناختی و هوش شناختی یا معرفتی (Cognitive intl.) را افزایش دهد.
باشگاه خبرنگاران جوان: آیا داستان پدیدهای عقلانی است؟ تفاوتش با قصه چیست؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: کاملاً عقلانی است، چون بر حل مسأله استوار است، سببیت و واقعیت مندی دارد. شش پرسش اساسی در داستان اتفاق میافتد. هر پدیده عقلانی دیگری نیز این خصوصیات را دارا است، اما قصه اینها را ندارد، به همین دلیل پیرنگ یا نقشۀ آن ضعیف است. قصه حوادث خارق العاده و باورنکردنی دارد. میان حوادثش سببیت وجود ندارد. از اینرو، چندان عقلانی نیست.
باشگاه خبرنگاران جوان: آیا شعر هم پیرنگ دارد؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: اگر سببیت و واقعیت مندی، حوادث داستانی، شخصیت و گفتوگو و عناصر داستانی مانند درگیری، بحران، تعلیق، انتظار، گره افکنی و گره گشایی داشته باشد، احتمالاً پیرنگ دارد، ولی صرف بیان ایدهها و احساسات نمیتواند نشانگر پیرنگ باشد. ببینید پیرنگ یعنی عقلانیت یعنی تفکر یعنی حل مسأله؛ اگر نوشتهای پیرنگ نداشته باشد میتواند حدیث نفس باشد؛ حتی اگر ایدههای حتی متعالی را بیان کند، داستان نیست.
باشگاه خبرنگاران جوان: داستان علمی (Science Fiction) را چگونه میتوان برای تقویت مبانی علمی آموزش به کار برد؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: مفاهیم علمی سخت و دشوار را میتوان با داستان علمی آموزش داد. متأسفانه در کتابهای درسی و در فرهنگ آموزشی ایران از داستان علمی کمتر استفاده میشود و رسم بر این است که محتوای دشوار و فشرده را توی ذهن بچهها بریزند و آنها طوطی وار حفظ کنند و سر جلسۀ امتحان خالی کنند.
ما از طریق داستان و داستان علمی میتوانیم قوۀ تحلیل دانش آموزان را افزایش دهیم. حتماً میدانید که ۳۲% آموزش به تحلیل اختصاص دارد، ۱۶ درصد به ترکیب و ۲۴درصد به کاربرد؛ بنابراین نقش این مهارتهای بالای تفکر در هرم بلوم به ما نشان میدهد که اهمیت تحلیل از همۀ سطوح دیگر بیشتر است. در این هرم دانش ۱۲درصد، درک و فهم ۸درصد و ارزیابی که حتی در سطح بالای هرم قرار دارد، ۸% است. در این شرایط داستان و داستان علمی میتواند هوش تحلیلی (Analytical intl.) بچهها را بسیار افزایش دهد و قدرت پردازش ذهنی و زبانی آنها را چند برابر کند.
باشگاه خبرنگاران جوان: شما مشکل آموزش و پرورش و آموزش عالی ایران را در ارتباط با انواع هوش چه میدانید؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: مشکل اساسی فرهنگ ما ذهنی و زبانی است یعنی ذهن قوی و زبان قدرتمندی نداریم؛ پردازش ما پایین است؛ بچههای ما حوصلۀ حل مسأله ندارند، چون فرهنگ و آموزش مدرن بر اساس حل مسأله بنا نشده است. برای ما خواندن و بخصوص نوشتن و حل مسأله سخت است.
محور تمام پایان نامههای ارشد و دکتری حل مسأله است، ولی دانشجویان ما فکر میکنند رساله نوشتن همان ایده پردازی و بردار و بچسبان از منابع مختلف و چسب زدن ایدههای پراکنده به همدیگر است. خب طبیعی است؛ این نشانۀ ضعف ذهنی و زبانی است. ما اگر تمهیدات گسترده و بنیادینی برای این موضوع انجام ندهیم، نخواهیم توانست با جامعۀ علمی جهان ارتباط برقرار کنیم و اسکار و نوبل بگیریم.
باشگاه خبرنگاران جوان: مبنای نظری سخنان کدام است؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: داستان قدمتی به اندازۀ عمر انسان دارد؛ شاید بتوان گفت از روزی که زبان پا به زندگی انسان گذاشت، انسان به روایتگری و داستان سرایی پرداخت. نظریۀ ذهن ادبی (Literary Mind) بیانگر محاکاتی یا داستان ساز بودن ذهن انسان است.
همچنین آشنایی زدایی (De-familiarization) در صورت گرایی روسی نیز بر جذاب بودن داستان و ایجاد بازآوایی یا پارازیت در ذهن انسان تأکید دارد. نگارنده با آمیختن این دو نظریه به دنبال آن است که چارچوب نظری سخنان خود را بنا نهاده است و در فرصتهای مقتضی نظریۀ ارتباط داستان و هوش را بیشتر تبیین خواهد نمود.
باشگاه خبرنگاران جوان: آیا ما ملت باهوشی هستیم؟
پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت: با تعریف هوش از منظر هوشهای چندگانه، خیر. مثلاً ما هوش طبیعت گرای (Naturalistic intl.) بالایی نداریم، با طبیعت، حیوانات، گیاهان و ... خوب تا نمیکنیم و محیط زیست برای ما چندان مهم نیست. همچنین مهار هیجانی نداریم، خیلی هیجانی هستیم، خیلی عقلانی تصمیم نمیگیریم، زود هیجانی میشویم، به محض اینکه ماشینی به ماشین ما میزند، وسط اتوبان نگه میداریم، خیلی خود محور هستیم، مطلق گرا فکر میکنیم، همه چیز دان هستیم؛ خب همۀ اینها نشانۀ ضعف هوش هیجانی و اجتماعی است.
مثالها و مصداقهای دیگری را میتوانید با مشاهده بیشتر پیدا کنید؛ مثلاً بسیار کمی میخوانیم، خیلی کمتر مینویسیم، فکر میکنیم که عقل با الهام به دست میآید تا مشاهده و تجربه، واژگان زیادی در ذهن نداریم، مطالب را رسا و شیوا بیان نمیکنیم، پیچیده حرف میزنیم، برای حل مسأله کمتر میتوانیم راه حلهای متفاوت و جایگزین ارائه کنیم؛ خب اینها نشانۀ کمبود هوش زبانی، روایی و تأملی است.
سخن آخر: ماجرای داستان و هوش به این چند صفحه پایان نمیپذیرد. واقعاً باید برای آن برنامهای گسترده تدارک دید. صاحب نظران، زبانشناسان، روانشناسان و جامعه شناسان باید قضیه را جدی بگیرند.
در تاریخ ایران با مشکلات و مسائل بسیاری روبرو بوده ایم، در جنگهای زیادی درگیر شده ایم، بلاها و مصیبتهایی فراوانی دیده ایم، اکنون نیز با مشکلات و مسائل متعددی دست و پنجه نرم میکنیم؛ همۀ اینها به هوشهای چندگانه ما مربوط است. اگر از هوشهای متفاوت برخوردار نشویم و استعدادهای و توانمندیهای مختلف خود را پرورش ندهیم، باز هم اشتباهات تاریخی را تکرار خواهیم کرد و از رشد، توسعه و زندگی سعادتمندانه باز خواهیم ماند.
انتهای پیام/
طولانی بود ولی من همشو خوندم