به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان،مرحوم آیت الله محمد یزدی در سال ۱۳۱۰ هجری شمسی در خانواده ای متدین و ارادتمند به خاندان پیامبر، چشم به جهان گشود. جدش، مرحوم شیخ محمدعلی، حدود صد سال پیش از یزد به اصفهان هجرت کرد و در مدت زمان کوتاهی، در حوزه علمیه اصفهان، به درجات علمی بالایی نائل آمد. مرحوم «آقانجفی» که در آن دوره، ریاست حوزه علمیه اصفهان را بر عهده داشت، شیخ محمد علی را مأمور بحث و مناظره با کشیشهای ارامنه جلفای اصفهان کرد که شیخ محمدعلی توانست بر تمامی آنها فائق آید و از آن پس، «شیخ یزدی» شهرت یافت.
پدر آیت الله یزدی، مرحوم «شیخ علی یزدی» نام داشت که از شاگردان «شیخ عبدالکریم حائری» و از روحانیون معروف اصفهان بود که امامت جماعت یکی از مساجد اصفهان را برعهده داشت و به حل مشکلات مردم عالم پرور اصفهان می پرداخت.
از ویژگیهای او آشنایی با علوم غریبه بود. مادر آیت الله یزدی نیز زنی مؤمن از خانواده متدین و دوستدار اهل بیت (علیهم السلام) بود که پدرش از مریدان «شیخ یزدی» به شمار می آمد و ارادت او به «شیخ یزدی» در ازدواج پدر و مادر وی بی تأثیر نبوده است.
تحصیلات حوزه را که در آغاز نزد پدر آموخته بود، در مدرسه «کاسه گران» اصفهان ادامه داد و سپس به مدرسه «ملا عبدالله» رفت و به تحصیل شرح لمعه مشغول شد. پس از آن به مدرسه صدر آمد و به خواندن «قوانین» پرداخت و در این میان، از محضر عالمان بزرگ اصفهان نیز در زمینه های علمی و معنوی بهره می برد.
با تشریف فرمایی حضرت آیت الله بروجردی به قم، شور و بی قراری زائدالوصفی وجود طلبه جوان را فرا گرفت و با اصرار فراوان به پدر، خواستار حضور و تحصیل در حوزه علمیه قم شد. پدر، در ابتدا با این سفر مخالف بود، ولی با واسطه قرار گرفتن یکی از علمای یزد، به سفر فرزند خود رضایت داد. در بدو ورود به قم، در مدرسه فیضیه مستقر شد. در آن زمان، آیت الله بروجردی، از برخی طلاب به سبب آشنایی با میزان توانایی علمی آنان، امتحان به عمل می آورد.
وی با شرکت در دروس سطح، کتابهای رسائل، مکاسب و کفایةالاصول را به خوبی فرا گرفت و در درس خارج علمای بزرگ حوزه، از جمله آیت الله بروجردی(ره) و امام خمینی(ره) شرکت کرد. تلاش علمی ایشان در آن سالها باعث شد تا بتواند از حضرت امام خمینی(ره) اجازهنامه ی اجتهاد دریافت کند. وی در طول آن سالها از طریق شهریه، منبر و شرکت در جلسات وعظ و خطابه معاش خود را گذرانده است.
ایشان در قم با یکی از بستگان و فامیل پدری وصلت نموده که حاصل آن چهار پسر و یک دختر است. دو نفر از فرزندان او از طلاب فاضل و قاضی هستند. وضعیت خانوادگی، به ویژه علاقهمندی پدر به تحصیلات حوزوی، استادان بزرگوار حوزه و صبر و بردباری همسر و فرزندان خود را از عوامل مهم رشد علمی و فرهنگی خود می داند.
دوران تحصیل آیت الله یزدی، سرشار از تحصیل در محضر عالمان بزرگ بوده است. از استادان وی، هنگام تحصیل در اصفهان، میتوان از آقایان شیخ حسن نجف آبادی، فقیه، سید محمدعلی ابطحی نام برد که بخشی از کتب دوره سطح را در خدمتشان فرا گرفت. با ورود به قم به دروس مرحوم آیت الله لاکانی، مرحوم حاج آقا حسین بُدلا و مرحوم زاهدی رفت و رسائل، مکاسب و کفایةالاصول را در محضر آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری، آیت الله مرعشی و آیت الله سلطانی فرا گرفت و در درس تفسیر علامه طباطبایی نیز حاضر شد.
وی در درس خارج علمای بزرگی همچون آیت الله بروجردی(ره)، آیت الله اراکی، آیت الله شیخ محمدتقی آملی، آیت الله شاهرودی و نیز یک دوره کامل در درس خارج امام خمینی(ره) شرکت کرد.
زندگی آیت الله یزدی، همواره با تلاشها و دغدغه های علمی و فرهنگی همراه بوده است. بخشی از این تلاشها در قالب سخنرانیها و تدریسها تبلور یافته است که اغلب، اساسی ترین مباحث اسلام و تشیع در آن مورد مداقه قرار گرفته است و تا هم اکنون نیز ادامه دارد. بخش دیگر آن نیز در قالب مقالات و کتب مفیدی است که جوانان و طالبان علم را از معارف والای مکتب تشیع بهره مند می سازد. ایشان نخستین مقاله های خود را در نشریه «حکمت» به چاپ رساند. از جمله کتب ایشان که در زمان طاغوت به چاپ رسید، کتاب «گمشده شما» بود که چاپ آن باعث شد فردی به نام «مردوخ» به بهانه آن تهمتهای ناروایی را به ساحت تشیع ابراز دارد. این مسأله باعث شد که آیت الله یزدی تهمتهای او را در کتابی با عنوان «پاسخ تهمتهای مردوخ» پاسخ دهد که هر دو کتاب «گمشده شما و پاسخ به تهمت های مردوخ مورد عنایت زعیم عالیقدر شیعه، حضرت امام خمینی(ره) قرار گرفت.
زندگی سیاسی حضرت آیت الله یزدی، با توجه به مبارزه بی امان ایشان با رژیم شاه و نیز افشاگریهای فراوان که به تبعید و زندان معظم له منجر می شد و با نگاه به سابقه مدیریت ایشان در دوران پیروزی انقلاب اسلامی، بخشی از تاریخ انقلاب را تشکیل میدهد و مطالعه آن، فضای مبارزه و مقاومت را در اذهان دوستداران انقلاب زنده می سازد.
آیت الله یزدی با ورود به حوزه علمیه قم، مبارزه و درس را با هم شروع کرد و با شرکت در درس امام خمینی(ره) و جلساتی عمومی و خصوصی ایشان، توانایی و عزم خود را برای پیگیری جریانهای سیاسی و پیروی از خط مشی امام(ره) اعلام می دارد. ارتباط وی با امام با حاضر شدن در درس خارج اصول ایشان در مسجد سلماسی و پرسشهای علمی و سیاسی در پایان درس آغاز شد. در آن ایام، در عصرهای جمعه، بیشتر جوانان به سینما می رفتند و جو سینماها آکنده از فیلم های زشت و مبتذل بود. حضرت امام(ره) با توجه به این معضل، از تعدادی طلاب خواسته بودند که جلساتی را در عصرهای جمعه در شهرهای مختلف برقرار کنند. رساندن این پیام امام(ره) در برخی از شهرها، به عهده آیت الله یزدی قرار گرفت. جلسه معروف مسجد امام حسن عسگری(ع) واقع در قم نمونهای از منبر و سخنرانیهای وی است که هر یک از گویندگان به دستور امام راحل ده شب در آنجا به سخنرانی پرداختند. هنگامی که نوبت به آیت الله یزدی رسید، به جای ده شب، بیست شب آن جلسه را اداره کرد. عنوان بحث های وی در آن بیست شب، «انقلابهای تاریک و روشن» بودکه امام(ره) نیز یک شب به آن محفل آمد و تا پایان جلسه هم حضور داشتند.
سخنرانیهای ایشان در آن ایام، داستانهایی دارد که در کتاب خاطرات ایشان آمده که کسی محضر امام شکایت کرد و باعث شد امام خمینی(ره) ایشان را احضار فرماید و پس از نصیحت به شاکی فرمودند من در جریان مطالب منبرهای شما در مسجد امام هستم و شیشه عطری هدیه و برای ایشان دعا کردند. ویژگی سخنرانیهای آیت الله یزدی این بود که در سخنرانی خود ضمن بیان مکتب و روش اهل بیت(ع) و نیز خط مشی دشمنان آنها، واقعیات مبارزه و مصداقهای کنونی دشمنی با اهل بیت(ع) را بیان میکرد؛ مثلاً در باره نهضت امام حسین سلام الله علیه سخن میگفت و بدی و پلیدی یزید و پیروانش را به مردم گوش زد می کرد. سپس حسینیان زمان و یزیدیان این دوره را با ویژگی های آنها و با انطباق با صدر اسلام بیان می فرمود. کتاب «حسین بن علی را بهتر بشناسیم» حاصل این سخنرانی ها بود که چند بار، ساواک آن را از بازار جمع آوری کرد.
ساواک که این گونه افشاگری ها را بر نمی تافت، آیت الله یزدی را بارها دستگیر و ممنوع المنبر کرد؛ از جمله دستگیری بعد از ۲۱ رمضان در مسجد جامع قم و پس از سخنرانی در منزل آیت الله العظمی گلپایگانی را می توان نام برد. ساواک بارها ایشان را تبعید کردکه طولانیترین آنها پس از بندر لنگه و بوشهر، رودبار بود؛ اما آیت الله یزدی در دوره تبعید نیز دست از مبارزه برنمی داشت و بارها به طور مخفیانه به تهران و قم می آمد و در جریان امور قرار می گرفت و اعلامیه های امام را برای مردم و علمای شهرها می برد. ایشان در قم و تهران جلساتی را به صورت مخفی تشکیل می داد و با افراد و جریان های گوناگون به تبادل نظر می پرداخت که به جلسات زیرزمینی شهرت یافته بود.
از دیگر فعالیت هایی که در کارنامه سیاسی آیت الله یزدی می درخشد، پناه دادن به آن دسته از سربازان فراری بود که پس از دستور امام(ره) و پیش از پیروزی انقلاب، از ارتش گریخته و به مردم پیوسته بودند. منزل او در آستانه پیروزی انقلاب مرکز تلاش ها و نیز حل و فصل بسیاری از امور جریان های انقلاب بود. همان منزلی که امام(ره) پس از پیروزی انقلاب و مراجعت به قم، در آن ساکن شدند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در اولین سخنرانی امام(ره) در فیضیه که شور و شوق فراوان و کثرت جمعیت مانع از انجام این سخنرانی بود حضرت امام به ایشان دستور می فرمایند برای آرام کردن مردم ایراد سخن کنند و ایشان نیز امر امام را اطاعت نمودند که خاطره آن در اذهان حاضران در آن روز بزرگ باقی مانده است.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مراکز بسیار مهمی بود که در زمان رژیم طاغوت، خدمات شایانی را به مبارزات ملت ایران برای دست یابی به انقلاب اسلامی انجام داده است. آیت الله محمد یزدی، از آغازین روزهای تأسیس این مرکز، با آن همکاری داشته است و این همکاری تاکنون نیز ادامه دارد. ایشان خود درباره جامعه مدرسین میگوید: «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در شمار مراکزی بود که توانست احترام توده مردم را نسبت به خود جلب کند. مردم اعضای جامعه را افرادی متدین و فاضل یافته بودند و عمیقاً به این باور رسیده بودند که اینان کسانی نیستند که برای قصد و غرض دنیوی کاری انجام داده و سخنی بگویند و جز برای خیر و انجام وظیفه دینی و الهی خودکاری نمیکنند.
آیت الله محمد یزدی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همواره در خدمت نظام و بازوی توانای امام و رهبری بود.
حضرت آیت الله یزدی ریاست جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، رئیس مجلس خبرگان رهبری، عضو فقهای شورای نگهبان بودند که به تدریس دروس خارج حوزه و به تدریس و تربیت شاگردان مکتب اهل بیت(علیهم السلام) میپرداخت.
سرانجامآیتالله محمد یزدی این عالم ربانی و جلیلالقدر امروز چهارشنبه هجدهم آذرماه دار فانی را وداع گفت.
انتهای پیام/پ