وی تصریح کرد: دشمن علاوه بر این که در پی دستیابی به اهداف مدنظر خود است، درصدد حداقل‌نمودن زمان و هزینه دستیابی به هدف نیز هست، چرا که در بسیاری از موارد که دشمن از پیگیری سیاست خود و اقدام برای رسیدن به آن منصرف می‌شود، به‌خاطر این است که دوره‌زمانی تحقق هدف بسیار طولانی و یا هزینه رسیدن به آن هدف بسیار زیاد است.

باقری کنی اذعان کرد: با وجود این که امریکای قبل از انقلاب اسلامی با امریکای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تفاوت چندانی نداشت، اما هنر انقلاب اسلامی این بود که با نهادینه‌کردن اعتماد به نفس ملی، تحکیم خودباوری و ترویج خوداتکایی و نیز ایجاد ظرفیت‌های جدید و خلق توانمندی‌های نوین، فاصله میان اراده دشمن و حصول نتیجه مدنظر دشمن را تا حدی زیاد کرد که نه‌تنها دشمن را مجبور به انصراف از پیگیری آن اهداف کرد، بلکه تغییر سیاست به دشمن تحمیل گردید.

 وی یادآور شد: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، فاصله میان اراده و حصول نتیجه مدنظر دشمن تا حدی کوتاه بود که بعضاً در حد یک تلفن بود، به همین جهت بخشی از خاک مقدس ایران عزیز، بدون شلیک حتی یک گلوله، از وطن جدا شد، چرا که اراده بیگانگان بر این امر تعلق گرفته بود و لذا مزدوران امریکا و انگلیس در کشور بدون هیچ تأملی تسلیم دشمن شده و مرتکب خیانت نابخشودنی جداسازی بخشی از وطن از تمامیت ارضی کشور گردیدند.

دبیر ستاد حقوق بشر خاطرنشان کرد: اما در مقابل، تجربه هشت سال جنگ تحمیلی به دشمن فهماند که ملت ایران حتی به قیمت خون عزیزان خود حاضر نیست اجازه دهد تا اراده دشمن محقق شود و لذا دفاع مقدس عملاً فاصله میان اراده دشمن و نتیجه دلخواهش را بی‌نهایت کرد و اجازه نداد تا حتی یک ذره از خاک پاک میهن هم زیر چکمه‌های دشمن پلید باقی بماند.

وی تاکید کرد: پیام اصلی شهدا به ما این است که ما تا زنده بودیم با همه وجود اجازه ندادیم خواست و اراده دشمن محقق شود و حال که فاصله انداختن میان اراده دشمن و تحقق نتیجه مدنظر دشمن نیازمند خون ما است با تمام وجود و بدون هیچ تردیدی و بدون هیچ انتظاری خون خود را برای بی‌نهایت‌کردن فاصله میان اراده دشمن و تحقق آن اراده تقدیم می‌کنیم.

دبیر ستاد حقوق بشر گفت:  پیام شهید سلیمانی، شهید شهریاری و شهید  فخری‌زاده به دشمن این است که در زمان حیات‌مان اجازه ندادیم تا اراده تو محقق شود و با خون نیز خود کاری می‌کنیم تا مجبور شوی تصمیم و اراده‌ات را تغییر دهی و تسلیم اراده ملت ایران شوی! از این‌رو این تصمیم راهبردی باید دستورکار نخست همه دستگاه‌ها از جمله دستگاه دیپلماسی کشور باشد تا با همه توان و بدون وادادگی اولاً فاصله میان اراده دشمن و تحقق نتیجه مدنظر او را حداکثر کنند و ثانیاً هزینه‌های تحقق اهداف دشمن را تا حدی بالا ببرند که دشمن مجبور به انصراف از انجام اقدام خصمانه علیه ملت ایران شود.

وی در ادامه بیان کرد: تأمین منافع ملی صرفاً در پیروی از مرام شهید و پیگیری خط و راه شهید است، لذا توان دیپلماسی باید در مسیری فعال شود که نه‌تنها هم‌سو با مرام و مکمل مسیر شهید باشد، بلکه باید به‌گونه‌ای محکم و توفنده در میدان‌های بین‌المللی نقش‌آفرینی کند تا هزینه جنایت دشمن به حدی زیاد شود که او را از تکرار جنایت بازدارد.

باقری کنی گفت: دیپلماسی که پیش برنده هدف و راه شهید سلیمانی، شهید شهریاری و شهید فخری‌زاده نباشد، تأمین‌کننده منافع ملی نیست. وی تصریح کرد: اکنون دشمن دو دستورکار دارد، یکی "ترور" که کار مشترک دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی دشمن است و "مشروعیت‌بخشی به ترور" که محصول مشترک سازوکارهای سیاسی و رسانه‌ای دشمن است. مقابله با ترور و صیانت از جان نخبگان و برگزیدگان وظیفه دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور است، اما مهم‌تر از آن خنثی‌سازی ترفند دشمن در مشروعیت‌بخشی به تروریسم است که مأموریت مهم دستگاه دیپلماسی است.

بنا به گفته دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران ، ترفند جنایت‌بار دولت‌های غربی در مشروعیت‌بخشی به تروریسم نباید با انفعال دستگاه دیپلماسی، بدون بی‌هزینه پیش برود. 

معاون بین‌الملل رئیس دستگاه قضا افزود: جرم دولت‌مردان و سیاستمداران غربی که با سکوت خود در برابر جنایت آشکار ترور، به تروریسم مشروعیت می‌بخشند، قطعاً کمتر از جرم و جنایت تروریست‌ها نیست، چرا که تروریست‌ها مجری یک اقدام جنایت‌آمیز هستند، ولی دولتمردان و سیاستمداران حامی تروریسم، عامل ترویج و اشاعه تروریسم هستند و لذا قطعاً شریک جرم همه جنایت‌های تروریستی هستند.

وی ویژگی بارز شهید سلیمانی، شهید شهریاری و شهید فخری‌زاده را تلاش و جهاد تا حصول نتیجه دانست و گفت:  هیچ چیزی نمی‌توانست مانع پیشروی آنها در مسیر تأمین منافع ملی شود و به همین جهت آنها تا پای جان برای تأمین منافع ملی قهرمانانه جهاد کردند و عزت و افتخار را به ملت ایران هدیه نمودند و لذا شهادت پاداش جهاد مخلصانه آنها از سوی خداوند متعال بود.