به گزارش خبرنگار حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، هی گفتند و گفتند و دست آخر انقدر هیچ کس کوتاه نیامد و سرانجام جناح رقیب پیروز شد؛ این جمله کوتاه شاید چالش اصلی جناح اصولگرایی باشد، داستانی با یک زنجیره مغفول به نام وحدت؛ ادعایی که شاید با خواندن تاریخ انتخاباتهای گذشته بتوان به درستی آن پی برد.
شاید بد نباشد که از سال ۹۲ شروع کنیم؛ انتخاباتی که هشت بازیگر اصلی داشت؛ سعید جلیلی، محمدباقر قالیباف، غلامعلی حدادعادل، علی اکبر ولایتی، حجتالاسلام و المسلمین حسن روحانی، محمد غرضی، محسن رضایی و محمدرضا عارف. در نهایت جناح اصلاح طلب با یک نامزد اصلی یعنی حسن روحانی وارد رقابت شد، اما در کمال تعجب اصولگرایان با چهار نامزد وارد عرصه رقابت شده، خود رقیبی برای یکدیگر شدند و یک خودزنی تاریخی را برای خود رقم زدند و در آخر هم شکست خوردند.
موضوعی که اسدالله بادامچیان دبیرکل حزب موتلفه درباره آن گفت: اگر هر یک از نامزدهای اصولگرا بر روی یک اصولگرای دیگر اجماع میکردند، رای بیشتری از آنِ آنها میشد. از نظر سیاسی اصولگرایان وحدت نداشتند، البته در انتخابات ریاست جمهوری انتخاب یک فرد رجحان است نه شکست دیگری، اما متاسفانه برخی دلشان میخواهد کشور ما همیشه در حال درگیری باشد و هر دولتی که سر کار بیاید نتواند از همه نیروها استفاده کند.
در انتخابات مجلس دهم هم اگر چه اصولگرایان با لیست ائتلاف بزرگ اصولگرایان وارد این رقابت شدند، اما در نهایت لیست امید اصلاح طلبان به طور کامل در تهران رای آورد و ائتلاف بزرگ اصولگرایان با شکت مواجه شد.
موضوعی که حسین کنعانی مقدم در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان درباره علت آن گفته است: هر جا وحدت شکل نگیرد طبیعتا باشکست مواجه خواهد شد، وقتی که رقابت به جای رقیب با جناح خودی باشد نباید توقع پیروزی داشت؛ این انتخابات هم از این قاعده مستثنی نبود، زیرا در آن دوره هم اصولگرایان لیستهای متعددی دادند که این خود عاملی برای شکستشان بود؛ کمااینکه جناح رقیب هم به جذب آرای خاکستری روی آورد. موضوعی که البته حسین کنعانی مقدم معتقد بود که در انتخاباتهای دور هم برای اصولگریان رخ داده است، اما در عوض در انتخابات مجلس یازدهم از این درس عبرت به خوبی استفاده کردند، اما علامت سوالی که برای ما ایجاد شد این بود که چرا جریان اصولگرایی همواره حلقه گمشدهای به نام وحدت درون خود داشته است؟
برای یافتن پاسخ این سوال به سراغ برخی از شخصیتهای جریان اصولگرا رفتیم که هر یک هم پاسخها متفاوتی را به این سوال دادند. برای مثال حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه در این باره گفت: یکی از عوامل عدم وحدت به سبب تنوع شرکت کنندهها در انتخابات و تفاوت شاخصهای نامزدها به نسبت یکدیگر است. علاوه بر این فشار جریانها و تشکلهای سیاسی باعث شده تا اصولگرایان حاضر به حرکت و تصمیم جمعی نباشند؛ موضوعی که البته تا جایی هم به خود نامزدها بازمیگردد که حاضر به پذیرش فقدان جایگاه اجتماعی و رای آوری شان نبوده و تصور این است که عدهای که هوادارشان هستند از آنها حمایت داشته و اکثریت قابل توجهی را تشکیل میدهند؛ بنابراین هر طور شده باید وارد عرصه رقابت شوند؛ موضوعاتی که بسیاری از آنها به نوعی اشتباه محاسباتی، فشار جریانات و گروههای سیاسی و تفاوت شاخصها و توانمندیهای افراد محسوب شده که یکی از عوامل اصلی در عدم وحدت است.
حسین کنعانی مقدم دبیرکل حزب سبز هم گفت: جریان اصولگرایی بسیار وسیع است و سلیقههای مختلف در آن وجود دارد؛ در همه جریانات سیاسی هم برخی از افراد افراطی وجود دارند که از هر گونه همگرایی جلوگیری کرده، زیرا به گمانشان هر گونه همگرایی باعث حذف آنها خواهد شد؛ شکلگیری وحدت در جریانات سیاسی معمولا اتفاق خیلی سختی است و برخی مواقع این اتفاق امکان پذیر نیست، اما در کل دو نوع ائتلاف داریم؛ یک نوع ائتلاف سیاسی و یک نوع هم ائتلاف انتخاباتی.
مجید متقیفر سخنگوی جبهه پایداری هم در این باره بیان کرد: وحدت باید با آرمانهای انقلابی، ارزشی و آرمانی شکل بگیرد و این حرف همیشگی ماست، برای مثال زمانی که فردی اصولگرا حضور دارد که پایند به شاخص های انقلابی ، فرهنگی و اصولگرایی است همین معیار باعث می شود خود به خود افراد و احزاب کنار هم بنشینند و جبهههای قدرتمند و گفتمان عدالت پرور را ایجاد کنند؛ اما اگر غیر از این باشد به سمت قرار و مدار های سیاسی خواهد رفت که توانایی ایجاد وحدت را ندارد. اما باتوجه به اینکه چند صباحی بیشتر تا انتخابات آینده ریاست جمهوری باقی نمانده سوالی که بر جا مانده این است که آیا جریان اصولگرایی قرار است همچنان با راهبرد عدم وحدت در انتخابات شرکت کند و اگر پاسخ خیر است چه راهبردی را برای این موضوع مدنظر قرار داده اند؟
حسین کنعانی مقدم فعال اصولگرادر مورد تشتت آرای اصولگرایان در انتخابات اظهار کرد: چاره این است که در موضوع وحدت، ساختاری ایجاد شود که ما به آن میگوییم شورای رهبری، در آن شورای رهبری همه باید احساس کنند که در تصمیم گیریها شریک هستند و این گونه نیست که تصمیمات جای دیگری گرفته و در نهایت به آنها اطلاع داده شود.
حمیدرضا ترقی فعال دیگر اصولگرا هم گفت: معتقدم که در حال حاضر همه جریانات سیاسی باید در مصداقها به تفاهم برسند و آن مصداقی را که بتواند وحدت ساز در این جریان باشد را حمایت کنند؛ موضوع مهم این است که از تکثر قطعا نمیتوان به وحدت رسید، بلکه باید از وحدت بر روی مصداق به ائتلاف رسید.
سید محمد حسینی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی کشورمان هم در این باره بیان کرد: در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ابتدا باید یک توافق بر سر مبنا ایجاد شود و دید که بر چه مبنایی میتوان به اجماع بر سر گزینه نهایی رسید ؛ بهترین مبنا هم نظر سنجیهاست که طبق آن باید دید که چه کسی اقبال بیشتری داشته تا آن فرد را انتخاب کنند و بقیه هم بپذیرند که به نفع او کنار بروند؛ در آخر هم وقتی یک نفر رای آورد باید از همه نیروها استفاده شود؛ اما مهم این است که نظر سنجیها مهم و واقعی باشد نه اینکه به اسم نظرسنجی افرادی را تحمیل کنند.
حال اما این تنها زمان است که مشخص میکند جریان اصولگرایی آیا از تجربیات عدم وحدت سالها قبل خود اعلام برائت جسته و یا همچنان به رقابت درون گروهی پرداخته و نتیجه را به رقیب واگذار خواهد کرد؟ رقابتی که تاریخ نشان داده اگر در درون خود باشد تمام توان جریان را گرفته و باعث میشود تمرکز روی شکست دادن افراد خودی باشد تا رقیب. شاید بد نباشد اصولگرایان حداقل در زمینه وحدت و ائتلاف انتخاباتی نیمنگاهی به رقیب دیرینه خود بیندازند که خیلی راحتتر از جریان راست تن به ائتلاف می دهند و هر بار هم همین ائتلاف پلی برای رسیدن به پیروزی میشود.
فاطمه تورانلو
انتهای پیام/
درضمن حضور منافقین داخلی در راس هرم حکومتی همانند برخی غرب زده ها و اشرافی گراها و دنیا طلبان یکی از علل عمده تشطط نیروهای متدین و ارزشی جامعه بود
واقعا اکثر طیف اصول گرا ریشه مذهبی قوی دارند و اکثر مجموعه به اصطلاح اصلاح طلب واقعا خود باخته و شیفته غرب و راحت طلب هستند زیرا منبع دانش انها کتب دانشگاهی غربی است (البته موارد استثناء هم دررهر دو گرده هستند ) به امید خداوند با بومی سازی و تهیه محتوای اموزشی ایرانی اسلامی این ضعف هم مرتفع و اتحاد بیشتر بین احاد متفکرین و اندیشمندان کشورمان و حتی جهتن اسلامبسیار بیشتر خواهد شد
انقلاب اسلامی تمام جهان اسلام را از زیر تسلط غرب و غیر مسلمانتن نجات خواهد داد انشاالله
اصلاح طلب ها میگن یه سفره ایی پهن بشه و ما هم سر سفره بشیینیم بخوریم. اگر در راس نبودیم هم نبودیم. مهم مشارکت در خوردن هست. هرچی سفره بزرگتر بهتر
اصولگراها میگن فقط یک نفر باید سر سفره بشینه و غذای بهتر رو بخوره. اون یک نفر هم من هستم.
بقول امام خمینی: امریکا از شوروی بدتر، شوروی از آمریکا بدتر، هردو از یکدیگر بدتر
شما به جای آمریکا و شوروی بنویس اصلاح طلب و اصولگرا
در باطن اصلاح طلب هستند .
مثل ولایتی
مثل محسن رضایی
به قول حضرت آقا اصلاح طلب واصولگرا چیه انقلابی باید باشند
فکر نکم اصولگرا رای بیاره
آخه بیشتر از اصلاح طلبا برای خدمت به مردم عطش دارند واحساس وظیفه می کنند برای خدمت رسای
خسته شدیم از هر دوشون برند معیشت مردم رو درست کنند
جوان
اقتصاد دان
مدیر
انقلابی
خوش سابقه
به هر حال جامعه یه الگوی مدیریتی فراحذبی مثل شهید سلیمانی را دارد
از فردا نرن کاندیداها عکساشون را با حاج قاسم بیارن.مابه عکس رای نمی دهیم
احمدی نژاد یا هر کسی را که او می گوید
از سوی دیگر شورای نگهبان هم خیلی بیش از اندازه به چپ و راست وابستست شاید هم تحت فشار
اگر شورای نگهبان با دید وسیع تر وارد بشه و تعداد بیشتری رو که هم اندیشمند وهم مردمی باشند تایید کنه مردم راحت تر والبته بهتر رای میدهند
سیامک انصاری هستم و الان اینجا چیکار می کنم
اومدم پول تبلیغاتم رو بگیرم
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت شیر خدا و رستم دستانم آرزوست ...
توقع دارن مردم قبولشون داشته باشن
دیگه بهشون رای نمیدیم