به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از سمنان، بیشترین میزان کشاورزی و باغداری در سطح استان سمنان متعلق به شرق آن است یعنی شهرستانهای دامغان، شاهرود و میامی، اما این بیشترین بودن همیشه هم مزیت نبوده است، زیرا در سالهای اخیر با تغییر اقلیم بزرگترین خسارات سرمازدگی نیز نصیب کشاورزان و بهره برداران این منطقه شده است.
بیش از یک دهه است که سرمازدگی در حوالی یک تاریخ مشخص یعنی اواخر پاییز ماه و اواخر اسفند و اوایل بهار میآید، محصولات کشاورزی و باغات را نابود میکند و میرود تا سال دیگر که دوباره این تاریخها فرا برسد، اما سوال اصلی اینجا است که چرا برای عدم تکرار این موضوع برنامه خاصی اندیشیده نمیشود؟
تنها اقداماتی که دولتیها درباره این موضوع اندیشیدهاند در وهله اول تولید اقلام مقاوم به سرما است که البته هر چه تولید آن با موفقیت پیش میرود، عرضه و ترویج آن چندان مورد اقبال نیست و ثانیاً تعیین خسارات و وعده پرداخت آنها به کشاورزانی که هنوز علی رغم بیمه بودن، خسارات سالهای قبل شان را هم دریافت نکردهاند، زیرا حجم خسارات زیاد است و بودجهها اندک.
سرمای جمعه شب و شنبه پنجم و ششم دی ماه ۹۹ بهانهای شد تا در میزگردی مجازی با حضور دو کارشناس کشاورزی و یک بهره بردار اهل استان سمنان موضوع سرمازدگی، چرایی آن، راهکارهای جلوگیری و اقدامات دولتی را به بحث بگذاریم در این میزگرد محمد علی رضوانی کارشناس کشاورزی، فرهاد بخشی دانش آموخته رشته کشاورزی و علی محمد عامری باغدار و بهره بردار ما را همراهی میکنند.
بحث درباره سرمازدگی مقولهای بسیار طولانی و پر مطلب است که در مجال دیگر باز به آن خواهیم پرداخت، زیرا حجم خسارات وآرده به کشاورزان استان سمنان بسیار زیاد است و طبق برخی آمارهای غیر رسمی در سالهای اخیر متوسط ۳۰ تا ۹۰ میلیارد تومان به باغات و کشاورزی شرق استان خسارات وارد شده است.
سرمازدگی مختص به استان سمنان و ایران نیست و در همه کشورهایی که در مدار مشابه ما هستند وجود دارد، اما مهم برخورد با این پدیده است، ابتدا باید گفت که دلیل اصلی این سرمازدگیها در وهله اول تغییر طبع زمین به زبان ساده و به زبان علمی دگرگونیهای اقلیمی است برای مثال در منطقه شاهرود سالها است که برف پرباری نمیبارد در نتیجه رطوبت در زمستان پایین بوده و این امر سبب میشود تا پدیده ای که محلیها و قدیمیها به آن خشکه سرما میگویند، رواج یابد.
در نتیجه اگر رطوبت در منطقه موجود باشد میتوان تا حد زیادی از میزان سرمازدگی کاست همانطور که در گیلان و مازندران رخ میدهد این تغییر اقلیم نیز به دست بشر رخ داده است بهره برداری بیش از اندازه منابع آبی در استان سمنان، کاهش روان آبها، کاهش بارندگیها و دهها مورد دیگر سبب شده تا پدیدهای به نام دستکاری طبیعت در استان سمنان نیز رخ دهد و ما دچار این موضوع شویم.
مشکل پس سرمازدگی نیست، زیرا این موضوع با توجه به دستکاری که در طبیعت کردهایم اجتناب ناپذیر است موضوع اصلی این است که ما در قبال این سرمازدگی باید چه کنیم؟ در این زمینه ما دچار ضعفهای فراوان هستیم یکی از بزرگترین آنها کشاورزی سنتی است.
بسیاری از سنتیهایمان که بخش اعظم کشاورزان استان سمنان را نیز تشکیل میدهند کسانی هستند که معتقدند سرماهای قدیم با نیم متر برف بیشتر از امروز بود و ما کشاورزی میکردیم در نتیجه اشکال از نوع کشاورزی ما نیست در پاسخ باید گفت اتفاقاً برداشت درست است، اما میزان رطوبت را اگر بسنجیم متوجه میشویم که امروز با سرماهای کمتر از روزگاران دهه ۵۰ و ۶۰ هم محصولات یخ میزند پس اشکال دقیقاً در روش کشاورزی ما است.
مشکل از آنجا شروع میشود که در برابر روشهای کشاورزی نوین و اقلام مقاوم به سرما که دیر گلده هستند، مقاومت میشود برای این منظور جهاد کشاورزی و مرکز تحقیقات به کمک بسیج و ارگانهای دیگر باید اقدامات ترویجی خود را تقویت کنند موضوعی که هنوز در آن ضعف داریم. مشکل دیگر این است که ارقام دیر گلده مقاوم به سرما زمانی محصول میدهند که بازار خوب محصولات سردرختی و نوبرانه گذشته است در نتیجه کشاورزان علاقهای نشان نمیدهند؛ بنابراین باید دولتیها به کمک بیایند و اگر نمیتوانند کارها را به شرکتهای خصوصی و جوانانی بسپارند که کار یاد دارند و در ترویج هم با انگیزهتر هستند و هم با دانش تر؛ موضوع این است که کارمند مرکز تحقیقات و جهاد میداند که چه ترویج کند و چه نکند سر ماه حقوق خودش را میگیرد و تمام … مشکل اینجا است که ما دلسوزی نداریم که برود در میان مردم و اقلام مقاوم به سرما را بشناساند.
قصد نداریم زحمات دولتیها را زیر سوال ببریم، اما معتقد هستیم که ساختار به شدت اشتباه است و با این روش همانطور که ده سال است نتوانستهایم بر مشکلات فائق بیاییم ده سال دیگر هم وضعیت همین گونه خواهد بود لذا یک پدیده مگر چند بار رخ دهد که بفهمیم از یک جایی دیگر باید جلویش را گرفت؟ این سوالی است که بسیار دوست دارم مسئولان دولتی درباره آن علی رغم تمام تلاشهایی که دارند و ما قدردان آنها هستیم، پاسخ دهند.
آنطور که من تحقیق کردهام بالغ بر ۶۰ گونه مقاوم به سرما در انگور و زردآلو در مرکز تحقیقات تولید شده است، اما چرا اینها در زمینها کشت نمیشوند؟ این نشان میدهد که یک پل رابط بین تولیدات علمی و همچنین زمینهای کشاورزی و باغات خراب شده است و ارتباطی که باید، برقرار نمیشود.
موضوع مهم در زمینه سرمازدگی کشاورزی این است که ما متأسفانه یک برنامه جامع در این زمینه نداریم یعنی مرکز تحقیقات برای خودش تلاش میکند، اما وظیفه آن مرکز فقط تولید دانش است و لذا جهاد کشاورزی است که باید این دانش را به زمینهای کشاورزی ببرد.
امروز ما در زمینه تولیدات علمی و اقلام دیر گل ده که به سرما مقاوم هستند مشکلاتی نداریم، اما در ترویج آن معضلات عجیب و غریب وجود دارد در زمان دولت نهم بخش ترویج جهاد اصلاً تعطیل شد و در دولت بعد دوباره این موضوع به حالت قبل بازگشت، اما هرگز نتوانست عملکرد درست خود را بیابد. امروز کشاورز ما مثلاً در بی ارجمند و یا شمال دامغان و … اصلاً نمیداند که ما اقلامی داریم که به سرما مقاوم هستند.
به عبارت دیگر مرکز تحقیقات یک مرکز تزئینی شده است، زیرا جهاد نتوانسته تولیدات علمی آن را ترویج دهد از طرف دیگر مدیریت بحران، استانداری و فرمانداریها باید به میدان بیایند حتی از بسیج کمک بگیرند و به مساجد بروند و به مردم آموزش دهند و در بین شأن اقلام را حتی رایگان توزیع کنند. مگر ما سالانه میلیاردها تومان هزینه خسارت سرمازدگی تحمل نمیکنیم چرا همین هزینه را یک سال برای توزیع نهال مقاوم به سرما نکنیم؟
هر سال این سرمازدگی تکرار میشود و هر سال هم مسئولان نظاره گر هستند و هیچ کاری نمیکنند مشکل فقط در باغداری و زراعت هم نیست بلکه این روزها زنبورها و دامداری و … هم به مشکل برخورده است و حتی دامداران نفت هم ندارند و برای هزار لیتر نفت باید یک هفته تمام در ادارات دامپزشکی و جهاد و نفت و گاز و پست و… سرگردان باشند.
معضل بعد این است که هنوز دولت هزینه خسارت سال قبل باغداران را نداده از آنها میخواهد باغات خودشان را بیمه کنند. مگر میشود که شما خسارت باغدار را نداده باشید و از او بخواهید که برای سال بعدش هم باغ خودش را بیمه کند؟ کجا چنین منطقی حاکم است؟
مشکل کشاورزی ما این است که اسم حرفهای و نوین دارد وگرنه همه چیزش میلنگد. برای مثال ما سامانههای آبیاری را اجرا میکنیم، اما هنوز در تشخیص اینکه سرما تشعشعی است و یا انتقالی درماندهایم. برای اطلاع مردم و کشاورزان باید گفت ما دو نوع سرمازدگی داریم یک نوع انتقالی است و یک نوع تشعشعی که در یک نوع تمام هوا سرد است
در نوع دوم، اما تا ۲۰ متری زمین هوا بسیار سرد است، بالاتر از ۲۰ متر هوای گرمتری وجود دارد به عبارت دیگر کافی است ارتفاع یک باغ ۲۰ متر از سطح زمین بالاتر باشد تا در نوع سرمازدگی انتقالی، دچار سرما نشود. این امر البته غیرممکن است، اما میتوان هوای بالای ۲۰ متر را با ستونهای ۲۵ متری بلند دمنده و دارای فن، به پایین پمپاژ کرد. به همین سادگی میتوان در برابر یک نوع از سرمازدگی مصون ماند، اما مشکل اینجا است که ما همین اطلاعات را هم به باغدار ندادهایم.
مشکل بعد این است که در دیگر نوع سرمازدگی ما چارهای نیندیشیدهایم و کشاورز نمیداند که باید چه کند. آتش زدن بیهوده لاستیک و بیدار ماندن تا صبح برای نفت ریختن در آتش که راهکار نیست. از سوی دیگر اقلام تولیدی مقاوم به سرمازدگی اولاً به شناخت کشاورزان نرسیده ثانیاً مشکلات خود را دارد که برای مثال میتوان به عدم بازار مناسب اشاره کرد.
مشکل اینجا است که ما فقط نام کشاورزی نوین را یدک میکشیم، اما از سادهترین مسائل بی بهره هستیم. در کشورهای منطقه که اتفاقاً چندان هم توسعه یافته نیستند مثل ازبکستان و مغولستان این روزها از مه هم آب میگیرند به شکل کاملاً زیبایی جلوی سرمازدگی را با روشهای مختلفی مانند استفاده از پوشنهای (کاور) انو، سیستمهای آبیاری گرم، باغاتی که سه ماه از سال گلخانه هستند و دیگر سال باغ روباز، استفاده از اقلام مقاوم به سرما و بومی سازی آن مرتبط با اقلیم آن کشور، ایجاد دکلهای بلند دمنده هوای گرم و بخاریهای مخصوص، پاشیدن مالچهایی که به سادگی گرم میشوند و دهها راهکار دیگر گرفتهاند و ما فقط و فقط شعارش را میدهیم که در طول سال صدها نوع گونه مقاوم به سرما کاشتهایم، اما نمیگوییم که این نهالها امروز در چند هکتار از اراضی استان سمنان به کار گرفته شدهاند؟
عامری: بزرگترین مشکل ما در سرمازدگی این است که بیمه خسارات ما را نمیدهد. هر سال میگویند باغ خودتان را بیمه کنید، اما وقتی سر سال خسارت میبینیم برای دادن خسارات باید یکسال صبر کنیم و دست آخر هم خبری نمیشود کما اینکه خسارات سرمازدگی عجیب سال ۹۶ دو سال و نیم بعد پرداخت شد آن هم به حساب کردن حق بیمه سال بعد نه با پرداخت بیمه.
دولت میگوید به جای خسارت سال بعد باغ خودتان را رایگان بیمه کنید گو اینکه کشاورزان در طول سال درآمدی دارند و میتوانند نان خانه شأن را تأمین کنند! این مشکل بزرگ ما است که مسئولان رو راست نیستند از سوی دیگر مدام میگویند که اعتبارات نیست پس چرا بیمه میکنیم؟ چرا سالانه سه تا شش میلیون تومان پول بیمه میریزیم؟ اگر قرار است پولی به ما داده نشود چرا پول بیمه باید بریزیم؟
من سال ۹۶ از بابت خساراتی که به باغ انگور وارد شد بیش از ۳۰ میلیون تومان ضرر کردم که جبران نشد سال بعدش بیشتر و سال بعد همینطور و فقط یک سال در سال ۹۸ خساراتی که دیدیم کمتر بود در کل باید گفت این روزها کشاورزی و باغداری کار بیهودهای است، زیرا یکسال هزینه میکنیم پول کارگر و کود و … میدهیم، اما دست آخر محصولمان نصیب سرما میشود و مسئولان هم کاری نمیکنند.
پیش آمده که مسئولان برای کشاورزان کلاسهای ترویجی میگذارند و اقلام را معرفی میکنند حتی برخی روشها را هم آموزش دادند مثلاً گفتند که چاههای ۲۰ تا ۳۰ متری در باغ حفر کنید و یا بخاری بگذارید حتی یک بار یک ستون دمنده هم تبلیغ کردند که سه سال پیش برای هر هکتار باید ۴۰ میلیون تومان هزینه میپرداختیم و اگر اشتباه نکنم در روستای ابر شاهرود هم اجرا شد، اما چه کسی میتواند چنین هزینههایی را بدهد؟ چه تضمینی است که من با وام و قرض و قسط بتوانیم چنین چیزی را بخرم و سالهای آتی محصول باغم را بتوانم برداشت کنم که بدهیهایم را بدهم؟
از طرف دیگر برخی اقلام را برای ما معرفی کردند که دیر محصول ده هستند و میگویند تا بعد از فروردین ماه که سرما میرود گل میزند ، اما مشکلاتی هم دارد برای مثال آنطور که ما تحقیق کردیم محصول این نوع اقلام دیر به بازار میرسد یعنی وقتی که قیمت اصلی نوبرانه و اصطلاحاً اصل بازار تمام شده است در نتیجه نمیصرفد.
صحبت بر سر ۱۰۰ یا ۳۰۰ هزار تومان پول نیست وقتی شما ۶۰ تن انگور دارید برایتان مهم است که این انگور کیلویی ۶،۷۰۰ تومان فروخته شود یا ۷۷۰۰ تومان. صحبت بر سر حجم وسیعی از پول است برای مثال به گفته مسئولان تقریباً در بهترین سالها ما ۹۵ هزار تن انگور در شاهرود تولید کردهایم، اما ما متوسط را ۷۰ هزار تن در نظر میگیریم شما حساب کنید ۷۰ هزار تن هر کیلوگرم هزار تومان کمتر چه ضرری به باغدار وارد میسازد در نتیجه این محصولاتی که تولید میشود درست است که از سرمازدگی جلوگیری میکند، اما معایب زیادی هم دارد.
مشکل اینجا است که طبع خاک برگشته است و مسئولان هرچه تلاش میکنند برای درختان است در صورتی که باید برای خاک و هوا هم تلاش کرد و راهکاری یافت. مشکل اینجا است که مسئولان هیچ حمایتی از ما نمیکنند ما سالها است که در حال ضرر دادن هستیم و این چرخه ادامه دارد. موضوع این است که وقتی سرمایی مانند پاییز ۹۶ در شاهرود سر میرسد شما مجبور هستید درخت را با اره از روی خاک قطع کنید، چون درخت مرده است و با چوب خشک فرقی ندارد.
در نتیجه خسارت در حد از دست دادن هکتارها باغ است و صحبت یک میلیون و دو میلیون تومان پول نیست. صحبت سر ورشکستگی یک نفر است، زیرا به فرض هم که باغ انگور خود را کاملاً از دست بدهد و بخواهد باغش را تبدیل به زمین صیفی و یا گلخانه کند دست کم سه چهار سال طول میکشد در این مدت کشاورز از کجا باید نان بخورد؟
در نتیجه به نظر من باید یک برنامه حمایتی میان مدت شامل بررسی و برنامهریزی برای پیش بینی سرمازدگی، استفاده از روشهای مختلف، گرم کردن باغات، تعیین اقلام، خسارات، بیمه، حمایت از معیشت کشاورزان و دیگر مسائل که همه تحت یک بسته باشند در بازه زمانی مثلاً سه تا ده ساله اجرایی شود وگرنه این مسیر که امروز میرویم جز نابودی کشاورزی چیزی به دنبال ندارد. تابستان آب نیست و زمستان سرمازدگی، در نتیجه نهایتاً تا ده سال دیگر در استان سمنان کشاورزی وجود داشته باشد بعد از آن باید مسائلی مانند باغداری و انگور و زردآلو را به خاطرهها سپرد و به جایش فقط گندم کاشت.
ما در گروههای کشاورزان و هم صنفانی که داریم بارها درباره این موضوع صحبت کردهایم به نظر میرسد راه حل منطقی این باشد که دولت یک بار هم به صورت آزمایشی هیچ کاری نکند و کارها را به بخش خصوصی واگذار کند و بگذارد شرکتهای دانش بنیان به میدان بیایند و مثلاً ستونهای دمنده هوای گرم تولید کنند تا با قیمت کمتر بتوانیم تهیه کنیم یا شاید بتوانند روشهای الکتریکی برای گرم کردن درختان کشف کنند که اتفاقاً حشرات و آفتها را هم از بین ببرد.
منبع : مهر
انتهای پیام/ح