به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم پرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر مفسران قرآن کریم میپردازیم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ
و ما انسان را خلق کردهایم و از وساوس و اندیشههای نفس او کاملا آگاهیم که ما از رگ گردن او به او نزدیکتریم.
فایل صوتی تلاوت آیه ۱۶ سوره ق
ابوحنیفه خدمت امام صادق (ع) رسید عرض کرد: «پسرت موسی (ع) را دیدم که مشغول نماز است و مردم از مقابلش در رفت و آمد هستند؛ آنها را نهی نمیکند با اینکه چنین کاری صحیح نیست».
امام صادق (ع) فرمودند: «موسی (ع) را صدا بزنید». حضرت موسیبنجعفر (ع) را صدا زدند، به او فرمودند: «پسر جان ابوحنیفه میگوید: تو نماز میخواندهای مردم از روبرویت در رفتوآمد بودهاند آنها را از این کار نهی نکردی؟».
امام کاظم (ع) عرض کردند: «بلی، پدر جان! برای آن کسی که نماز میخواندم به من نزدیکتر از مردم بود، خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ». امام صادق (ع) او را در آغوش گرفت، فرمودند: «پدر و مادرم فدایت،ای گنجینه اسرار»!
«وسوسه» در لغت به معنای صدای آهسته است و در اصطلاح، کنایه از افکار ناپسندی است که بر فکر و دل انسان میگذرد.
کلمه «ورید» از ریشهی «ورود» به معنای رفتن به سراغ آب است. از آنجا که این رگ، شاهراه گردش خون میان قلب و دیگر اعضای بدن است، آن را «ورید» گفته اند.
بیشتر بخوانید
برای ارشاد منحرفان، از هر شیوه صحیحی باید استفاده کرد. در آیات قبل نمونههایی از قدرت خداوند در هستی و نمونههایی از سرنوشت شوم کسانی که تکذیب میکردند، بیان شد. این آیات، وجدان و عقل مردم را مخاطب قرار داده که مگر ما در آفرینش اول عاجز شدیم تا از آفرینش دوم بازمانیم.
مشابه جمله «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»، این آیه است: «أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ»؛ خداوند میان انسان و قلب او حایل میشود.
سرچشمه وسوسه، سه چیز است:
الف) نفس و خواهشهای نفسانی. «تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ»
ب) شیطان. «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ»
ج) بعضی انسانها و جنّیان. «الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النّاسِ مِنَ الْجِنَّهِ وَ النّاسِ»
علم خداوند به امور ما به دو علت است:
الف) چون آفریدگار ماست و خالق، مخلوق خود را میشناسد: «أَ لا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ»، «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ»
ب) چون بر ما احاطه دارد. «نَعْلَمُ ... وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»؛علم خدا دقیق، گسترده و بی واسطه است.
ریشه شک در معاد دو چیز است:
یکی این که خدا از کجا میداند هر کس چه کرده و ذرّات او در کجاست؟، دیگر این که از کجا میتواند دوباره بیافریند؟
این آیه به هر دو جواب میدهد:
او میتواند، چون قبلاً انسان را آفریده است. «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ»
او میداند، چون وسوسههای نادیدنی را هم میداند. «نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ»
۱- اگر میخواهید عقیدهای سالم داشته باشید باید وسوسهها را از خود دور کرده و نفس خود را اصلاح کنید. (انکار قیامت به خاطر آن است که خود را از وسوسهها پاک نکرده اید.) «بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ ... وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ»
۲-علم و احاطه خداوند به بشر، در طول حیات اوست. «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»
انتهای پیام/